از آیه: تا آیه:
انتخاب سوره :
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، شما هم می توانید تفسیر ای در سايت ثبت کنید، تا با نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود.
 » تفسیر المیزان - خلاصه
(لا یستوی القاعدون من المؤمنین غیر اولی الضرر والمجاهدون فی سبیل الله باموالهم وانفسهم فضل الله المجاهدین باموالهم وانفسهم علی القاعدین درجه وکلاوعدالله الحسنی وفضل الله المجاهدین علی القاعدین اجراعظیما):(هرگز کسانی که بدون عذر و علت از جهاد در راه خدا تقاعد می ورزند باکسانی که در راه او با جان و مال خود جهاد می کنند، یکسان نیستند، خدای تعالی مجاهدان با مال و جان خود را، برنشستگان از حیث درجه برتری داده و خدا به همه آنها وعده نیکو داده و خداوند مجاهدان رابر نشستگان با اجری عظیم برتری داده است )(ضرر)به معنای کمبود در وجود است ،کمبودی که مانع ازشرکت در امر جهاد باشد ،مثل کوری و شلی و بیماری و مراد از جهاد با اموال انفاق آن درراه خدا به منظور غلبه اسلام بر دشمنان است و مراد از جهاد با نفس ،حضور و جنگیدن در راه خداست و جمله (کلا وعدالله الحسنی )دلالت می کند که مراد از (قاعدون )در اینجا افرادی هستند که شرکت در جنگ را در زمانی ترک کردند که احتیاجی به رفتن آنها به جبهه جنگ نبوده ، چون به مقدار کفایت دیگران رفته بودند، به جهت اینکه می فرماید: خدا به هردو این دو طایفه (آنها که به جهاد رفتند و آنها که نرفتند) وعده نیکوداده و مراد از این جمله ترغیب وتحریک مسلمانان بر قیام به امر جهاد است تا مسلمین شتاب نموده و برای شرکت درجهاد بر یکدیگر سبقت بگیرند و کلمه (درجه )به معنای مقام و منزلت و درجات به معنای منزلتی بالاتر است ،بعد از منزلتی پایینتر،پس خدا به هرسه طائفه یعنی مجاهدان ،قاعدان معذورو قاعدین بدون جهت وعده عاقبت نیکوداده است ، اما مسلما درجات آنها با هم تفاوت دارد و آنها با هم مساوی نیستند وبرتری مجاهدان بر دو طائفه دیگر بسی بیشتر و درجات آنان بسیار بالاتر است ،چون مشمول اجر عظیم الهی می گردند. [ نظرات / امتیازها ]
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  مرضيه اسدي - سایت تلاوت
ر آیات گذشته سخن از جهاد در میان بود، این دو آیه مقایسه اى در میان مجاهدان و غیر مجاهدان به عمل آورده ، مى گوید: ((افراد با ایمانى
که از شرکت در میدان جهاد خوددارى مى کنند، و بیمارى خاصى که آنها را از شرکت در این میدان مانع شود ندارند، هرگز با مجاهدانى که در راه خدا و اعلاى کلمه حق با مال و جان خود جهاد مى کنند یکسان نیستند.))
(لا یستوى القاعدون من المؤ منین غیر اولى الضرر و المجاهدون فى سبیل الله باموالهم و انفسهم ).
روشن است که منظور از قاعدون در اینجا افرادى هستند که با داشتن ایمان به اصول اسلام ، بر اثر نداشتن همت کافى ، در جهاد شرکت نکرده اند، در صورتى که جهاد بر آنها واجب عینى نبوده ، زیرا اگر واجب عینى بود، قرآن با این لحن ملایم درباره آنها سخن نمى گفت و در آخر آیه به آنها وعده پاداش نمى داد، بنا بر این حتى در صورتى که جهاد واجب عینى نباشد برترى روشن ((مجاهدان )) بر ((قاعدان )) قابل انکار نیست .
و به هر حال آیه کسانى را که از روى نفاق و دشمنى از شرکت در جهاد خوددارى کرده اند شامل نمى شود، ضمنا باید توجه داشت تعبیر ((غیر اولى الضرر)) مفهوم وسیعى دارد که تمام کسانى را که به خاطر نقص عضو، یا بیمارى و یا ضعف فوق العاده و مانند آنها قادر به شرکت در جهاد نیستند، استثناء مى کند.
سپس برترى مجاهدان را بار دیگر به صورت صریحتر و آشکارتر بیان کرده و مى فرماید: ((خداوند مجاهدانى را که با مال و جان خود در راهش پیکار مى کنند بر خوددارى کنندگان از شرکت در میدان جهاد برترى عظیمى بخشیده )).
(فضل الله المجاهدین باموالهم و انفسهم على القاعدین درجة .
ولى در عین حال چون همانطور که گفتیم نقطه مقابل این دسته از مجاهدان افرادى هستند که جهاد براى آنها واجب عینى نبوده و یا اینکه به خاطر بیمارى و ناتوانى و علل دیگر قادر به شرکت در میدان جهاد نبوده اند لذا براى اینکه پاداش نیت صالح و ایمان و سایر اعمال نیک آنها نادیده گرفته نشود به آنها نیز وعده نیک داده و مى فرماید: ((به هر دو دسته (مجاهدان و غیر مجاهدان ) وعده نیک داده است )) (و کلا وعد الله الحسنى ).
ولى بدیهى است میان وعده نیکى که به این دو دسته داده شده است فاصله بسیار است - در حقیقت قرآن با این بیان نشان مى دهد که سهم هر کار نیکى در جاى خود محفوظ و فراموش نشدنى است ، بخصوص ‍ اینکه سخن از قاعدانى است که علاقمند به شرکت در جهاد بوده اند و آن را یک هدف عالى و مقدس مى دانستند ولى واجب عینى نبودن آن مانع از تحقیق بخشیدن به این هدف عالى شده است ، آنها نیز به اندازه علاقهاى که به این کار داشته اند پاداش خواهند داشت ، همچنین افراد اولى الضرر (کسانى که به خاطر بیمارى و یا نقص عضو در میدان جهاد شرکت نکرده اند) در حالى که با تمام وجود خود به آن علاقه داشته و عشق مى ورزیده اند نیز سهم قابل ملاحظهاى از پاداش مجاهدان خواهند داشت ، چنانکه در حدیثى از پیامبر اسلام (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) نقل شده که به سربازان اسلام فرمود:
لقد خلفتم فى المدینة اقواما ما سرتم مسیرا و لا قطعتم وادیا الا کانوا معکم و هم الذین صحت نیاتهم و نصحت جیوبهم و هوت افئدتهم الى الجهاد و قد منعهم عن المسیر ضرر او غیره :
افرادى را در مدینه پشت سر گذاشتید که در هر گام در این مسیر با شما بودند (و در پاداشهاى الهى شرکت داشتند) آنها کسانى بودند که نیتى پاک داشتند و به اندازه کافى خیر خواهى کردند و قلبهاى آنها مشتاق به جهاد بود ولى
موانعى همچون بیمارى و زیان و غیر آن آنها را از این کار باز داشت .
ولى از آنجا که اهمیت جهاد در منطق اسلام از این هم بیشتر است بار دیگر به سراغ مجاهدان رفته و تاکید مى کند که ((خداوند مجاهدان را بر قاعدان اجر عظیمى بخشیده است )).
(و فضل الله المجاهدین على القاعدین اجرا عظیما). [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  رضا رضائي - سایت تبیان
تفسیر کشاف
( غیر أولی الضرر ) قرئ بالحرکات الثلاث ، فالرفع صفة للقاعدون ، و النصب استثناء منهم أو حال عنهم ، و الجر صفة للمؤمنین . و الضرر : المرض ، أو العاهة من عمی أو عرج أو زمانة أو نحوها . و عن زید بن ثابت : کنت إلی جنب رسول الله صلی الله تعالی علیه و سلم فغشیتة السکینة ، فوقعت فخذه علی فخذی حتی خشیت أن ترضها ، ثم سری عنه فقال : اکتب فکتبت فی کتف ( لا یستوی القاعدون من المؤمنین و المجاهدون ) فقال ابن أم مکتوم و کان أعمی : یا رسول الله ، و کیف بمن لا یستطیع الجهاد من المؤمنین . فغشیته السکینة کذلک ، ثم قال : اقرأ یا زید ، فقرأت ( لا یستوی القاعدون من المؤمنین ) فقال غیر أولی الضرر ، قال زید : أنزلها الله وحدها ، فألحقتها . و الذی نفسی بیده لکأنی أنظر إلی ملحقها عند صدع فی الکتف . و عن ابن عباس : لا یستوی القاعدون عن بدر و الخارجون إلیها . و عن مقاتل : إلی تبوک . فإن قلت : معلوم أن القاعد بغیر عذر و المجاهد لا یستویان ، فما فائدة نفی الاستوء ؟ قلت : معناه الإذکار بما بینهما من التفاوت العظیم و البون البعید ، لیأنف القاعد و یترقع بنفسه عن انحطاط منزلته ، فیهتز للجهاد و یرغب فیه و فی ارتفاع طبقته ، و نحوه ( هل یستوی الذین یعلمون و الذین لا یعلمون ) أرید به التحریک من حمیة الجاهل و أنفته لیهاب به إلی التعلم ، و لینهض بنفسه عن صفة الجهل إلی شرف العلم ( فضل الله المجاهدین ) جملة موضحة لما نفی من استواء القاعدین و المجاهدین کأنه قیل : ما لهم لا یستوون ، فأجیب بذلک . و المعنی علی القاعدین غیر أولی الضرر لکون الجملة بیانا للجملة الأولی المتضمنة لهذا الوصف ( و کلا ) و کل فریق من القاعدین و المجاهدین ( وعد الله الحسنی ) أی المثویة الحسنی و هی الجنة و إن کان المجاهدون مفضلین علی القاعدین درجة . و عن النبی صلی الله علیه و سلم " لقد خلفتم بالمدینة أقواما ما سرتم مسیرا و لا قطعتم وادیا إلا کانوا معکم : و هم الذین صحت نیاتهم و نصحت جیوبهم و کانت أفئدتهم تهوی إلی الجهاد ، و بهم ما یمنعهم من المسیر من ضرر أو غیره . فإن قلت ، قد ذکر الله تعالی مفضلین درجة و مفضلین درجات ، فمن هم ؟ قلت : أما المفضلون درجة واحدة فهم الذین فضلوا علی القاعدین الأضراء و أما المفضلون درجات فالذین فضلوا علی القاعدین الذین أذن لهم فی التخلف اکتفاء بغیرهم ، لأن الغزو فرض کفایة . فإن قلت : لم نصب ( درجة ) و (أجرا ) و ( و درجات ) ؟ قلت : نصب قوله ( درجة ) لوقوعها موقع المرة من التفضیل ، کأنه قیل فضلهم تفضیلة واحدة . و نظیره قولک : ضربه سوطا ، بمعنی ضربه ضربة . و أما (أجرا ) فقد انتصب بفضل ، لأنه فی معنی أجرهم أجرا و درجات ، و مغفرة ، و رحمة : بدل من أجر . أو یجوز أن ینتصب ( درجات ) نصب درجة ، کما تقول : ضربه أسواطا بمعنی ضربات ، کأنه قیل : و فضله تفضیلات . و نصب ( أجرا عظیما ) علی أنه حال عن النکرة التی هی درجات مقدمة علیها ، و انتصب مغفرة و رحمة بإضمار فعلهما بمعنی : و غفر لهم و رحمهم ، مغفرة و رحمة . [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
تفسیر نور
کسانى که به جبهه‏ى جهاد نمى‏روند، چند گروهند: منافقان بى‏ایمان، مسلمانان ترسو، رفاه‏طلبان، شکّاکان، بى‏همّتان که مى‏گویند: با مال و بیان و قلم و دعا، رزمندگان را دعا و حمایت مى‏کنیم، و جهاد، براى ما واجب عینى نیست. این آیه، به این گروه آخر مربوط مى‏شود و از آنان انتقاد مى‏کند. زیرا گروه‏هاى دیگر در موارد متعدّد به شدّت مورد انتقاد قرار گرفته‏اند و هیچ‏گونه مقام و درجه‏اى ندارند تا مجاهدان یک درجه بالاتر از آنان باشند. در روایات آمده است، کسانى که به خاطر بیمارى نمى‏توانند بجنگند ولى دلشان همراه رزمندگان است، با آنان در ثواب جهاد برابرند. <350> آیه مربوط به واجب کفایى است و اگر جهاد واجب عینى بود، از قاعدان به عنوان متخلّف یاد مى‏شد. 1- شیوه‏ى تبلیغ و تشویق، باید مرحله‏اى باشد. (ابتدا فرمود: «لایستوى»، سپس فرمود: «درجة» و در آخر: «اجراً عظیما» 2- با هر کس باید به نحوى سخن گفت: قرآن با مؤمنان جبهه نرفته و منافقان و ترسوها و رفاه طلبان برخورد متفاوت دارد. تنها با کلمه «قاعدین» از مؤمنان جبهه نرفته یاد کرده است. 3- آنان که مشکلات جسمى دارند از جهاد معافند. «غیر اولى الضرر» 4- جهاد مالى در کنار جهاد با جان مطرح است، چون بدون پشتوانه‏ى مالى، جبهه ضعیف مى‏شود. «باموالهم و انفسهم» 5 - کمک‏هاى داوطلبانه‏ى مردم، از جمله منابع تأمین بودجه‏هاى دفاعى است. «باموالهو و انفسهم» 6- هر کجا خطر ناباورى مردم محتمل است، اصرار و تکرار لازم است. (در این آیه و آیه بعد جمله‏ى «فضل‏اللَّه» و «درجة» تکرار شده است.) 7- خدمات و تلاش هر کس محترم است و به خاطر شرکت کسانى در جبهه، نباید ارزش‏هاى دیگران نادیده گرفته شود. برترى مجاهدان آرى، امّا طرد دیگران هرگز. «کلاً وعدالله الحسنى» 8 - هر کس در هر موقعیّت و مقام و خدمتى که باشد، باید بداند مقام رزمندگان مخلص از او بالاتر است. «فضّل اللّه المجاهدین» 9- اگر خداوند به رزمندگان فضیلت داده است، پس جامعه هم باید براى مجاهدان و شهدا در اجتماع، گزینش‏ها و برخوردها حساب خاصى باز کند. (البتّه به شرطى که براى رزمنده نیز توقّعات نابجا پیدا نشود و گرفتار سوء عاقبت نگردد). «فضّل اللّه المجاهدین» [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  ابراهيم چراغي - برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 95)- در آیات گذشته سخن از جهاد در میان بود، این آیه مقایسه‏اى در میان مجاهدان و غیر مجاهدان به عمل آورده، مى‏گوید: «افراد با ایمانى که از شرکت در میدان جهاد خوددارى مى‏کنند، و بیمارى خاصى که آنها را از شرکت در این میدان مانع شود ندارند، هرگز با مجاهدانى که در راه خدا و اعلاى کلمه حق با مال و جان خود جهاد مى‏کنند یکسان نیستند» (لا یَسْتَوِی الْقاعِدُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ غَیْرُ أُولِی الضَّرَرِ وَ الْمُجاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ).

سپس برترى مجاهدان را بار دیگر به صورت صریحتر و آشکارتر بیان کرده، مى‏فرماید: «خداوند مجاهدانى را که با مال و جان خود در راهش پیکار مى‏کنند بر خوددارى‏کنندگان از شرکت در میدان جهاد برترى عظیمى بخشیده» (فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجاهِدِینَ بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ عَلَى الْقاعِدِینَ دَرَجَةً).

ولى چون نقطه مقابل این دسته از مجاهدان افرادى هستند که جهاد براى آنها واجب عینى نبوده و یا این که به خاطر بیمارى و ناتوانى و علل دیگر قادر به شرکت در میدان جنگ نبوده‏اند لذا براى این که پاداش نیت صالح و ایمان و سایر اعمال نیک آنها نادیده گرفته نشود به آنها نیز وعده نیک داده، مى‏فرماید: «به هر دو دسته (مجاهدان و غیر مجاهدان) وعده نیک داده است» (وَ کُلًّا وَعَدَ اللَّهُ الْحُسْنى‏).

ولى از آنجا که اهمیت جهاد در منطق اسلام از این هم بیشتر است بار دیگر به سراغ مجاهدان رفته و تأکید مى‏کند که «خداوند مجاهدان را بر قاعدان اجر عظیمى بخشیده است» (وَ فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجاهِدِینَ عَلَى الْقاعِدِینَ أَجْراً عَظِیماً).

برگزیده تفسیر نمونه، ج‏1، ص: 441

[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  . پوربافراني
تفسیر نمونه
در آیات گذشته سخن از جهاد در میان بود، این دو آیه مقایسه اى در میان مجاهدان و غیر مجاهدان به عمل آورده ، مى گوید: ((افراد با ایمانى که از شرکت در میدان جهاد خوددارى مى کنند، و بیمارى خاصى که آنها را از شرکت در این میدان مانع شود ندارند، هرگز با مجاهدانى که در راه خدا و اعلاى کلمه حق با مال و جان خود جهاد مى کنند یکسان نیستند.)) (لا یستوى القاعدون من المؤ منین غیر اولى الضرر و المجاهدون فى سبیل الله باموالهم و انفسهم ). روشن است که منظور از قاعدون در اینجا افرادى هستند که با داشتن ایمان به اصول اسلام ، بر اثر نداشتن همت کافى ، در جهاد شرکت نکرده اند، در صورتى که جهاد بر آنها واجب عینى نبوده ، زیرا اگر واجب عینى بود، قرآن با این لحن ملایم درباره آنها سخن نمى گفت و در آخر آیه به آنها وعده پاداش نمى داد، بنا بر این حتى در صورتى که جهاد واجب عینى نباشد برترى روشن ((مجاهدان )) بر ((قاعدان )) قابل انکار نیست . و به هر حال آیه کسانى را که از روى نفاق و دشمنى از شرکت در جهاد خوددارى کرده اند شامل نمى شود، ضمنا باید توجه داشت تعبیر ((غیر اولى الضرر)) مفهوم وسیعى دارد که تمام کسانى را که به خاطر نقص عضو، یا بیمارى و یا ضعف فوق العاده و مانند آنها قادر به شرکت در جهاد نیستند، استثناء مى کند. سپس برترى مجاهدان را بار دیگر به صورت صریحتر و آشکارتر بیان کرده و مى فرماید: ((خداوند مجاهدانى را که با مال و جان خود در راهش پیکار مى کنند بر خوددارى کنندگان از شرکت در میدان جهاد برترى عظیمى بخشیده )). (فضل الله المجاهدین باموالهم و انفسهم على القاعدین درجة . <142> ولى در عین حال چون همانطور که گفتیم نقطه مقابل این دسته از مجاهدان افرادى هستند که جهاد براى آنها واجب عینى نبوده و یا اینکه به خاطر بیمارى و ناتوانى و علل دیگر قادر به شرکت در میدان جهاد نبوده اند لذا براى اینکه پاداش نیت صالح و ایمان و سایر اعمال نیک آنها نادیده گرفته نشود به آنها نیز وعده نیک داده و مى فرماید: ((به هر دو دسته (مجاهدان و غیر مجاهدان ) وعده نیک داده است )) (و کلا وعد الله الحسنى ). ولى بدیهى است میان وعده نیکى که به این دو دسته داده شده است فاصله بسیار است - در حقیقت قرآن با این بیان نشان مى دهد که سهم هر کار نیکى در جاى خود محفوظ و فراموش نشدنى است ، بخصوص ‍ اینکه سخن از قاعدانى است که علاقمند به شرکت در جهاد بوده اند و آن را یک هدف عالى و مقدس مى دانستند ولى واجب عینى نبودن آن مانع از تحقیق بخشیدن به این هدف عالى شده است ، آنها نیز به اندازه علاقهاى که به این کار داشته اند پاداش خواهند داشت ، همچنین افراد اولى الضرر (کسانى که به خاطر بیمارى و یا نقص عضو در میدان جهاد شرکت نکرده اند) در حالى که با تمام وجود خود به آن علاقه داشته و عشق مى ورزیده اند نیز سهم قابل ملاحظهاى از پاداش مجاهدان خواهند داشت ، چنانکه در حدیثى از پیامبر اسلام (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) نقل شده که به سربازان اسلام فرمود: لقد خلفتم فى المدینة اقواما ما سرتم مسیرا و لا قطعتم وادیا الا کانوا معکم و هم الذین صحت نیاتهم و نصحت جیوبهم و هوت افئدتهم الى الجهاد و قد منعهم عن المسیر ضرر او غیره : افرادى را در مدینه پشت سر گذاشتید که در هر گام در این مسیر با شما بودند (و در پاداشهاى الهى شرکت داشتند) آنها کسانى بودند که نیتى پاک داشتند و به اندازه کافى خیر خواهى کردند و قلبهاى آنها مشتاق به جهاد بود ولى موانعى همچون بیمارى و زیان و غیر آن آنها را از این کار باز داشت . <143> ولى از آنجا که اهمیت جهاد در منطق اسلام از این هم بیشتر است بار دیگر به سراغ مجاهدان رفته و تاکید مى کند که ((خداوند مجاهدان را بر قاعدان اجر عظیمى بخشیده است )). (و فضل الله المجاهدین على القاعدین اجرا عظیما). این اجر عظیم در آیه بعد چنین تفسیر شده : درجات مهمى از طرف خداوند و آمرزش و رحمت او (درجات منه و مغفرة و رحمة ). و اگر در این میان افرادى ضمن انجام وظیفه خویش مرتکب لغزشهائى شده اند و از کرده خویش پشیمانند خدا به آنها نیز وعده آمرزش داده و در پایان آیه مى فرماید: و کان الله غفورا رحیما. در اینجا به چند نکته باید توجه کرد: 1 - در آیه فوق سه بار نام ((مجاهدان )) به میان آمده ، در نخستین بار مجاهدان همراه با ((هدف )) و ((وسیله )) جهاد ذکر شده اند (المجاهدون فى سبیل الله باموالهم ) و در مرتبه دوم نام مجاهدان فقط با وسیله جهاد، ذکر شده اما سخنى از هدف به میان نیامده است (المجاهدین باموالهم و انفسهم ) و در مرحله آخر تنها نام مجاهدان به میان آمده است (المجاهدین …) و این یکى از نکات بارز بلاغت در کلام است که چون شنونده مرحله به مرحله به موضوع آشناتر مى شود از قیود و مشخصات آن مى کاهند و کار آشنائى بجائى مى رسد که تنها با یک اشاره همه چیز معلوم مى شود. 2 - در آیه نخست برترى مجاهدان را بر قاعدان به صورت مفرد (درجه ) ذکر شده در حالى که در آیه دوم به صورت جمع (درجات ) آمده است ، روشن است که میان این دو تعبیر منافاتى نیست زیرا در تعبیر اول منظور بیان اصل برترى مجاهدان بر غیر آنها است ، ولى در تعبیر دوم این برترى را شرح میدهد، و لذا با ذکر ((مغفرت )) و ((رحمت )) نیز توام شده است ، و به عبارت دیگر تفاوت میان این دو تفاوت میان ((اجمال )) و ((تفصیل )) است . ضمنا از تعبیر به ((درجات )) نیز مى توان این معنى را استفاده کرد که مجاهدان همه در یک حد و پایه نیستند و به اختلاف درجه اخلاص و فداکارى و تحمل ناراحتیها، مقامات معنوى آنها مختلف است ، زیرا مسلم است همه مجاهدانى که در یک صف در برابر دشمن مى ایستند به یک اندازه ، جهاد نمى کنند و به یک اندازه اخلاص ندارند، بنابراین هر یک ، به تناسب کار و نیت خود پاداش مى گیرند. اهمیت فوق العاده جهاد : جهاد یک قانون عمومى در عالم آفرینش است ، و همه موجودات زنده جهان اعم از نباتات و حیوانات به وسیله جهاد موانع را از سر راه خود بر مى دارند، تا بتوانند به کمالات مطلوب خود برسند. و به عنوان مثال ، ریشه درختى را مى بینیم که براى بدست آوردن غذا و نیرو، بطور دائم در حال فعالیت و حرکت است ، و اگر روزى این فعالیت و کوشش را ترک گوید، ادامه زندگى براى او غیر ممکن است . بهمین دلیل در هنگامى که در حرکت خود در اعماق زمین با موانعى برخورد کند، اگر بتواند آنها را سوراخ کرده و از آنان مى گذرد، عجیب این است که ریشه هاى لطیف گاهى همانند مته هاى فولادى با موانع به نبرد بر مى خیزند، و اگر احیانا این توانائى را نداشت ، راه خود را کج کرده و با دور زدن از آن مانع مى گذرد. در وجود خود ما در تمام شبانه روز حتى در ساعاتى که در خوابیم نبرد عجیبى میان گلبولهاى سفید خون ما و دشمنان مهاجم وجود دارد، که اگر یکساعت این جهاد خاموش گردد و مدافعان کشور تن دست از پیکار بکشند، انواع میکربهاى موذى در دستگاههاى مختلف رخنه کرده ، و سلامت ما را به مخاطره خواهند افکند. و عین همین مطلب در میان جوامع انسانى و اقوام و ملل عالم وجود دارد، آنانى که همیشه در حال ((جهاد)) و ((مراقبت )) به سر مى برند، همواره زنده و پیروزند، و دیگرانى که به فکر خوشگذرانى و ادامه زندگى فردى هستند، دیر یا زود از بین رفته و ملتى زنده و مجاهد جاى آنها را خواهند گرفت . و همین است که رسول گرامى اسلام (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) مى فرماید: فمن ترک الجهاد البسه الله ذلا و فقرا فى معیشته و محقا فى دینه ان الله اعز امتى بسنابک خیلها و مراکز رماحها. <144> ((آن کس که جهاد را ترک گوید، خدا بر اندام او لباس ذلت مى پوشاند، و فقر و احتیاج بر زندگى ، و تاریکى بر دین او سایه شوم مى افکند، خداوند پیروان مرا به وسیله سم ستورانى که به میدان جهاد پیش ‍ مى روند و به وسیله پیکانهاى نیزهها، عزت مى بخشد.)) و به مناسبت دیگرى مى فرماید: ((اغزوا تورثوا ابنائکم مجدا.)) <145> ((جهاد کنید تا مجد و عظمت را براى فرزندانتان به میراث بگذارید))! و امیر مومنان على (علیه السلام ) در ابتداى خطبه جهاد چنین مى فرماید: ((… فان الجهاد باب من ابواب الجنة فتحه الله لخاصة اولیائه و هو لباس التقوى و درع الله الحصینة و جنته الوثیقة ، فمن ترکه رغبة عنه البسه الله ثوب الذل و شمله البلاء و دیث بالصغار و القماءة …)) <146> ((جهاد درى است از دربهاى بهشت ، که خداوند آن را به روى دوستان خاص خود گشوده است ، جهاد، لباس پر فضیلت ((تقوى )) است جهاد، زره نفوذناپذیر الهى است ، جهاد، سپر محکم پروردگار است ، آن کس که جهاد را ترک گوید، خداوند بر اندام او لباس ذلت و بلا مى پوشاند، و او را در مقابل دیدگاه مردم خوار و ذلیل جلوه مى دهد...)) ضمنا باید توجه داشت که جهاد، تنها به معنى جنگ و نبرد مسلحانه نیست بلکه هر نوع تلاش و کوششى را که براى پیشبرد اهداف مقدس ‍ الهى انجام گیرد، شامل مى شود، و به این ترتیب علاوه بر نبردهاى دفاعى و گاهى تهاجمى ، مبارزات علمى ، منطقى ، اقتصادى ، فرهنگى و سیاسى را نیز در بر مى گیرد.
پاورقی :
142-درجة به صورت نکره ذکر شده ، و همانطور که در کتب ادبی آمده است نکره در اینگونه موارد برای بیان عظمت و اهمیت است ، گویا آنقدر درجه آنها بالا است که کاملا شناخته نمی شود و این همانند چیزی است که به هنگام بیان ارزش فوق العاده چیزی گفته می شود هیچکس قیمت آن را نمی داند!
143-تفسیر صافی ذیل آیه فوق.
144-وسائل کتاب جهاد ، ابواب جهاد العدو ویناسیه باب یک حدیث 2 و 16.
145-وسائل کتاب جهاد ، ابواب جهاد العدو ویناسیه باب یک حدیث 2 و 16.
146-نهج البلاغه خطبه 27.
[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
تفسیر کشاف
( غیر أولی الضرر ) قرئ بالحرکات الثلاث ، فالرفع صفة للقاعدون ، و النصب استثناء منهم أو حال عنهم ، و الجر صفة للمؤمنین . و الضرر : المرض ، أو العاهة من عمی أو عرج أو زمانة أو نحوها . و عن زید بن ثابت : کنت إلی جنب رسول الله صلی الله تعالی علیه و سلم فغشیتة السکینة ، فوقعت فخذه علی فخذی حتی خشیت أن ترضها ، ثم سری عنه فقال : اکتب فکتبت فی کتف ( لا یستوی القاعدون من المؤمنین و المجاهدون ) فقال ابن أم مکتوم و کان أعمی : یا رسول الله ، و کیف بمن لا یستطیع الجهاد من المؤمنین . فغشیته السکینة کذلک ، ثم قال : اقرأ یا زید ، فقرأت ( لا یستوی القاعدون من المؤمنین ) فقال غیر أولی الضرر ، قال زید : أنزلها الله وحدها ، فألحقتها . و الذی نفسی بیده لکأنی أنظر إلی ملحقها عند صدع فی الکتف . و عن ابن عباس : لا یستوی القاعدون عن بدر و الخارجون إلیها . و عن مقاتل : إلی تبوک . فإن قلت : معلوم أن القاعد بغیر عذر و المجاهد لا یستویان ، فما فائدة نفی الاستوء ؟ قلت : معناه الإذکار بما بینهما من التفاوت العظیم و البون البعید ، لیأنف القاعد و یترقع بنفسه عن انحطاط منزلته ، فیهتز للجهاد و یرغب فیه و فی ارتفاع طبقته ، و نحوه ( هل یستوی الذین یعلمون و الذین لا یعلمون ) أرید به التحریک من حمیة الجاهل و أنفته لیهاب به إلی التعلم ، و لینهض بنفسه عن صفة الجهل إلی شرف العلم ( فضل الله المجاهدین ) جملة موضحة لما نفی من استواء القاعدین و المجاهدین کأنه قیل : ما لهم لا یستوون ، فأجیب بذلک . و المعنی علی القاعدین غیر أولی الضرر لکون الجملة بیانا للجملة الأولی المتضمنة لهذا الوصف ( و کلا ) و کل فریق من القاعدین و المجاهدین ( وعد الله الحسنی ) أی المثویة الحسنی و هی الجنة و إن کان المجاهدون مفضلین علی القاعدین درجة . و عن النبی صلی الله علیه و سلم " لقد خلفتم بالمدینة أقواما ما سرتم مسیرا و لا قطعتم وادیا إلا کانوا معکم : و هم الذین صحت نیاتهم و نصحت جیوبهم و کانت أفئدتهم تهوی إلی الجهاد ، و بهم ما یمنعهم من المسیر من ضرر أو غیره . فإن قلت ، قد ذکر الله تعالی مفضلین درجة و مفضلین درجات ، فمن هم ؟ قلت : أما المفضلون درجة واحدة فهم الذین فضلوا علی القاعدین الأضراء و أما المفضلون درجات فالذین فضلوا علی القاعدین الذین أذن لهم فی التخلف اکتفاء بغیرهم ، لأن الغزو فرض کفایة . فإن قلت : لم نصب ( درجة ) و (أجرا ) و ( و درجات ) ؟ قلت : نصب قوله ( درجة ) لوقوعها موقع المرة من التفضیل ، کأنه قیل فضلهم تفضیلة واحدة . و نظیره قولک : ضربه سوطا ، بمعنی ضربه ضربة . و أما (أجرا ) فقد انتصب بفضل ، لأنه فی معنی أجرهم أجرا و درجات ، و مغفرة ، و رحمة : بدل من أجر . أو یجوز أن ینتصب ( درجات ) نصب درجة ، کما تقول : ضربه أسواطا بمعنی ضربات ، کأنه قیل : و فضله تفضیلات . و نصب ( أجرا عظیما ) علی أنه حال عن النکرة التی هی درجات مقدمة علیها ، و انتصب مغفرة و رحمة بإضمار فعلهما بمعنی : و غفر لهم و رحمهم ، مغفرة و رحمة [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
تفسیر نور
کسانى که به جبهه‏ى جهاد نمى‏روند، چند گروهند: منافقان بى‏ایمان، مسلمانان ترسو، رفاه‏طلبان، شکّاکان، بى‏همّتان که مى‏گویند: با مال و بیان و قلم و دعا، رزمندگان را دعا و حمایت مى‏کنیم، و جهاد، براى ما واجب عینى نیست. این آیه، به این گروه آخر مربوط مى‏شود و از آنان انتقاد مى‏کند. زیرا گروه‏هاى دیگر در موارد متعدّد به شدّت مورد انتقاد قرار گرفته‏اند و هیچ‏گونه مقام و درجه‏اى ندارند تا مجاهدان یک درجه بالاتر از آنان باشند. در روایات آمده است، کسانى که به خاطر بیمارى نمى‏توانند بجنگند ولى دلشان همراه رزمندگان است، با آنان در ثواب جهاد برابرند. <350> آیه مربوط به واجب کفایى است و اگر جهاد واجب عینى بود، از قاعدان به عنوان متخلّف یاد مى‏شد. 1- شیوه‏ى تبلیغ و تشویق، باید مرحله‏اى باشد. (ابتدا فرمود: «لایستوى»، سپس فرمود: «درجة» و در آخر: «اجراً عظیما» 2- با هر کس باید به نحوى سخن گفت: قرآن با مؤمنان جبهه نرفته و منافقان و ترسوها و رفاه طلبان برخورد متفاوت دارد. تنها با کلمه «قاعدین» از مؤمنان جبهه نرفته یاد کرده است. 3- آنان که مشکلات جسمى دارند از جهاد معافند. «غیر اولى الضرر» 4- جهاد مالى در کنار جهاد با جان مطرح است، چون بدون پشتوانه‏ى مالى، جبهه ضعیف مى‏شود. «باموالهم و انفسهم» 5 - کمک‏هاى داوطلبانه‏ى مردم، از جمله منابع تأمین بودجه‏هاى دفاعى است. «باموالهو و انفسهم» 6- هر کجا خطر ناباورى مردم محتمل است، اصرار و تکرار لازم است. (در این آیه و آیه بعد جمله‏ى «فضل‏اللَّه» و «درجة» تکرار شده است.) 7- خدمات و تلاش هر کس محترم است و به خاطر شرکت کسانى در جبهه، نباید ارزش‏هاى دیگران نادیده گرفته شود. برترى مجاهدان آرى، امّا طرد دیگران هرگز. «کلاً وعدالله الحسنى» 8 - هر کس در هر موقعیّت و مقام و خدمتى که باشد، باید بداند مقام رزمندگان مخلص از او بالاتر است. «فضّل اللّه المجاهدین» 9- اگر خداوند به رزمندگان فضیلت داده است، پس جامعه هم باید براى مجاهدان و شهدا در اجتماع، گزینش‏ها و برخوردها حساب خاصى باز کند. (البتّه به شرطى که براى رزمنده نیز توقّعات نابجا پیدا نشود و گرفتار سوء عاقبت نگردد). «فضّل اللّه المجاهدین [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  شهرام سليمان زاده - تفسیر نور
کسانى که به جبهه‏ى جهاد نمى‏روند، چند گروهند: منافقان بى‏ایمان، مسلمانان ترسو، رفاه‏طلبان، شکّاکان، بى‏همّتان که مى‏گویند: با مال و بیان و قلم و دعا، رزمندگان را دعا و حمایت مى‏کنیم، و جهاد، براى ما واجب عینى نیست. این آیه، به این گروه آخر مربوط مى‏شود و از آنان انتقاد مى‏کند. زیرا گروه‏هاى دیگر در موارد متعدّد به شدّت مورد انتقاد قرار گرفته‏اند و هیچ‏گونه مقام و درجه‏اى ندارند تا مجاهدان یک درجه بالاتر از آنان باشند.
در روایات آمده است، کسانى که به خاطر بیمارى نمى‏توانند بجنگند ولى دلشان همراه رزمندگان است، با آنان در ثواب جهاد برابرند.[350]
آیه مربوط به واجب کفایى است و اگر جهاد واجب عینى بود، از قاعدان به عنوان متخلّف یاد مى‏شد.

--------------------------------------------------------------------------------
350) تفسیر صافى.
[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  محمدهادي حسيني نژاد - تفسیرنور
کسانى که به جبهه‏ى جهاد نمى‏روند، چند گروهند: منافقان بى‏ایمان، مسلمانان ترسو، رفاه‏طلبان، شکّاکان، بى‏همّتان که مى‏گویند: با مال و بیان و قلم و دعا، رزمندگان را دعا و حمایت مى‏کنیم، و جهاد، براى ما واجب عینى نیست. این آیه، به این گروه آخر مربوط مى‏شود و از آنان انتقاد مى‏کند. زیرا گروه‏هاى دیگر در موارد متعدّد به شدّت مورد انتقاد قرار گرفته‏اند و هیچ‏گونه مقام و درجه‏اى ندارند تا مجاهدان یک درجه بالاتر از آنان باشند.
در روایات آمده است، کسانى که به خاطر بیمارى نمى‏توانند بجنگند ولى دلشان همراه رزمندگان است، با آنان در ثواب جهاد برابرند.[350]
آیه مربوط به واجب کفایى است و اگر جهاد واجب عینى بود، از قاعدان به عنوان متخلّف یاد مى‏شد.

--------------------------------------------------------------------------------
350) تفسیر صافى.
[ نظرات / امتیازها ]
[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.