چرا در آیه مبارکه فعل مضارع بر ماضى پیوند خورده است؟
در این مورد پاسخ داده اند که: این بدان دلیل است که قرآن مى خواهد روشن سازد که پیامبرکشى شیوه هماره یهود بوده است؛ وگرنه فعل دوم نیز در حقیقت معناى گذشته را دارد؛ و از فعل ماضى نیز همین شیوه بهانه جویى و تکذیب پیامبران که شیوه همیشگى آنان بوده است، دریافت مى گردد.
افزون بر این، فعل دوم به خاطر هماهنگى با آخر آیات به صورت مضارع آمده است.
وَ حَسِبُوا اَلاّ تَکُونَ فِتْنَةٌ
در تفسیر این فراز دیدگاه ها یکسان نیست:
1 - به باور گروهى، از جمله «ابن عباس» منظور این است که آنان مى پنداشتند که در برابر کشتار پیامبران و تکذیب آنان، نه کیفرى در دنیا خواهند داشت و نه عذابى در سراى آخرت.
2 - و به باور برخى منظور این است که آنان مى پنداشتند که در برابر این جنایت سهمگین بلایى دامانشان را نخواهد گرفت.
3 - «مقاتل» مى گوید: واژه «فتنه» در آیه به مفهوم سختى و قحطى است، و منظور این است که آنان مى پنداشتند که در برابر تکذیب و کشتار پیامبران سختى و قحطى در کار نخواهد بود و خدا نعمت ها را از آنان سلب نمى کند.
4 - و «زجاج» بر آن است که آنان گمان مى کردند که عملکرد زشت و ظالمانه شان برایشان زیانبار نخواهد بود؛ چراکه به دروغ و دجّالگرى خود را فرزندان و دوستان خدا قلمداد مى نمودند.
5 - و پاره اى نیز مى گویند: آنان بر این پندار بودند که اصرار بر کفر و پیامبرکشى، مایه نگونسارى و عامل تباهى آنان نخواهد شد.
فَعَمُوا وَ صَمُّوا
از این رو آنان کور و کر شدند؛ چراکه بخاطر گناه و درست نیندیشیدن، بسان افراد کور و کر که به راه راست هدایت نمى گردند، از راه دین و آیین درست منحرف شدند و راه نیافتند.
ثُمَّ تابَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ ثُمَّ عَمُوا وَ صَمُّوا کَثیرٌ مِنْهُمْ
سپس گروهى از آنان به بارگاه خدا توبه کردند و خدا توبه آنان را پذیرفت، و باز بسیارى از آنان پس از توبه، به کفر و گناه بازگشتند.
منظور این است که گروهى از آنان هدایت یافتند و از گناه خویش توبه کردند، اما پس از گذشت زمان، نسل هاى دیگرى از آنان دگرباره عقب گرد نموده و به همان شیوه زشت و ناپسند نیاکان خود روى آوردند و از دیدن حق و شنیدن واقعیت کور و کر شدند. پاره اى نیز برآنند که منظور از واژه «کثیر» به یهود عصر رسالت پیامبر اشاره دارد.
وَ اللَّهُ بَصیرٌ بِمَا یَعْمَلُونَ
و خدا به آنچه انجام مى دهند بیناست.
و آخرین فراز از آیه شریفه نیز هشدار به آن گناهکاران غفلت زده است تا شاید به خود آیند.
[ نظرات / امتیازها ]
724. We now come to the events detailed in the 13th and 14th chapters of the Book of Numbers in the Old Testament. Read these as a Commentary, and examine a good map of the Sinai Peninsula, showing its connections with Egypt on the west, Northwest Arabia on the east, and Palestine on the northeast. We may suppose that Israel crossed from Egypt into the Peninsula somewhere near the northern extremity of the Gulf of Suez . Moses organised and numbered the people, and instituted the Priesthood. They went south about 200 miles to Mount Sinai where the Law was received. Then, perhaps a hundred and fifty miles north, was the desert of Paran , close to the southern borders of Canaan . From the camp there, twelve men were sent to spy out the land, and they penetrated as far as Hebron , say about 150 miles north of their camp, about 20 miles south of the future Jerusalem . They saw a rich country, and brought from it pomegranates and figs and a bunch of grapes so heavy that it had to be carried by two men on a staff. They came back and reported that the land was rich, but the men there were too strong for them. The people of Israel had no courage and no faith, and Moses remonstrated with them.
[ نظرات / امتیازها ]