از آیه: تا آیه:
انتخاب سوره :
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، شما هم می توانید نکته ای در سايت ثبت کنید، تا با نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود.
  بررسى کیفیت مخصوص رفتار و محاجه ابراهیم(علیه‌السلام) در آیات 74 تا 83
در این ده آیه پروردگار متعال حجتى را ذکر مى‏کند که آن را به پیغمبر عظیم الشان حضرت ابراهیم(علیه‌السلام) داده بود تا با آن علیه مشرکین احتجاج نموده و آنان را به دینى که خدایش به سوى آن هدایت نموده یعنى دین توحید دعوت کند، آن گاه بعد از این آیات هدایت کلى انبیا و پاکى ضمیر آنان را از شرک بیان نموده و از بین همه آنان، نوح که قبل از ابراهیم بوده و شانزده پیغمبر دیگر را که همه از ذریه ابراهیم بوده‏اند اسم مى‏برد.
و این آیات در حقیقت بیان عالى‏ترین و کاملترین مصداق ایمان و قیام به دین فطرت و نشر عقیده توحید و پاکى از شرک و دوگانگى است، و این همان هدف مقدسى است که ابراهیم براى آن قیام نمود و در روزگارى که مردم سنت توحید را که نوح و انبیاى بعد از او گوشزدشان کرده بودند از یاد برده و دنیا در تیول وثنیت درآمده بود براى روشن کردن آن احتجاج کرد، پس این آیات با حجت‏هایى که در آنها بر دین فطرت اقامه شده در حقیقت براى مزید بینایى رسول خدا است نسبت به ادله‏اى که در همین سوره و قبل از این آیات خدا به او تلقین نمود.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان: ج‏7، ص: 221 و 222 قالب : تفسیری موضوع اصلی : داستان حضرت ابراهیم (علیه‌السلام) گوینده : علامه طباطبایی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
1) اخوان بهابادی : وَثَنیَت: بت پرستی
تُیُول: حیطه، نفوذ
و دنیا در تُیُول وَثَنیَت درآمده بود
و دنیا در حوزه و نفوذ بت پرستی قرار گرفته بود
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  حضرت ابراهیم(علیه‌السلام) دور از جامعه بزرگ شده بود و به ادیان و افکار مردم آشنا نبود
اگر از روى انصاف در این آیات غور کند تردید نخواهد کرد در این که: کلماتى که ابراهیم با قوم خود داشته و اینک این آیات، آن کلمات را حکایت مى‏کند، بسیار شبیه است به کلام یک انسان اولیه فرضى که زندگى خود را در نقبى (زیرزمین) یا در غارى (در کوه) گذرانیده است. انسانى که به افکار مختلف و ایده‏هاى گوناگون و ادیان و مذاهب ضد و نقیض آن برخورد ننموده، و اینک ناگهان گذارش به سرزمینى وسیع و یکى از جوامع بزرگ افتاده و چیزهایى مى‏بیند که هرگز ندیده است. و چون معلومات آن روزش، از سنخ محسوسات نبوده، زیرا چیزى ندیده و نشنیده بود، لذا اولین چیزى را که مورد سؤال قرار مى‏دهد، سبب اعلى و علت هستى عالم است.حاصل اینکه، از سیاق این آیات و آیات دیگرى که مناظرات ابراهیم(علیه‌السلام) را با پدر و قومش در باره توحید حکایت مى‏کند برمى‏آید که وى قبل از آن ایام، دور از محیط پدر و قومش زندگى مى‏کرده، و لذا به آنچه که مردم از جزئیات و خصوصیات موجودات و همچنین از سنن و آداب معموله با خبر بودند، او با خبر نبوده، و در اوایل رشد و تمیزش از آن جا و مکانى که داشته، بیرون آمده و به پدر خود پیوسته است، و در آن موقع بوده که براى اولین بار چشمش به بت‏ها مى‏افتد و از پدرش مى‏پرسد که این چیست؟

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان: ج‏7، ص: 222 تا 229 قالب : تفسیری موضوع اصلی : داستان حضرت ابراهیم (علیه‌السلام) گوینده : علامه طباطبایی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  هرچه دل مشغولی‌ها به دنیا زیاد گردد توجه به آخرت و امور معنوی کم می‌شود
حوادث بیشمار آسمانى و زمینى اطراف انسان ابتدایى را احاطه کرده بدون اینکه اسباب طبیعى آنها را بشناسد، از اینجهت ذهن وى آمادگى بیشترى براى انتقال به سبب ما فوق طبیعى دارد. با اینکه انسان شهرنشین اگر فرصتى و فراغتى از شمارش اسباب طبیعى برایش حاصل شود، آن گاه متوجه مبدأ فوق طبیعى شده، به او مى‏پردازد و از این رو، اگر انسان ابتدایى، از شهرنشینان، عبادت و پرستشى نسبت به آن مبدأ فوق طبیعى ببیند، زودتر از دیگران، توجهش به او منتقل مى‏شود. و لذا مى‏بینیم که دین دارى و عنایت و اهتمام نسبت به مراسم دینى و همچنین بحث در الهیات، در قاره آسیا بیشتر است تا اروپا، زیرا جامعه هر قدر وسیع‏تر و سطح زندگیش هر چه بالاتر باشد، حوائج مادیش بیشتر و مشاغل آن متراکم‏تر است، و دلها کمتر فراغتى به دست مى‏آورند که به معنویات بپردازند، و خلاصه در دلها جاى تهى براى توجه به مبدأ و معاد کمتر است. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان: ج‏7، ص: 223 و 224 قالب : اعتقادی موضوع اصلی : دنیا گوینده : علامه طباطبایی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  بیان بصیرت ابراهیم(علیه‌السلام)
ابراهیم(علیه‌السلام) خود بر این معنا بصیرت و بینش داشته است که براى آسمانها و زمین آفریدگارى است و او «اللَّه تعالى» است، و در این امر شریکى براى او نیست ولى در مقام استدلال از این معنا به جستجو برمى‏خیزد که آیا در بین مخلوقات خدا چیزى هست که آن نیز پروردگار مردم و ابراهیم باشد؟ مثلا آیا خورشید و ماه یا چیز دیگرى هست که در تدبیر عالم شریک خدا باشد؟ یا اینکه همه امور عالم تنها به دست خداى تعالى است و بس، و پروردگارى جز او نیست؟ البته خداى تعالى در همه این مراحل او را مدد و یارى مى‏نموده و با ارائه ملکوت آسمانها و زمین بنیان دلش را محکم کرده بود، ابراهیم(علیه‌السلام) به قدرى واقع بین بود که هر چه را مى‏دید قبل از اینکه متوجه خود آن و آثار وى بشود، نخست متوجه انتسابش به خداوند شده و اول تکوین و تدبیر خداى را در آن مشاهده مى‏کرد و سپس به خود او متوجه مى‏شد.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان: ج‏7، ص: 228 و 229 قالب : تفسیری موضوع اصلی : حضرت ابراهیم (علیه‌السلام) گوینده : علامه طباطبایی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  دلایلی مبنی بر اینکه آزر پدر حقیقی حضرت ابراهیم(علیه‌السلام) نبوده است
آزر پدر حقیقى ابراهیم نبوده و ناچار در او عنوانى بوده است که به خاطر آن عنوان او را پدر خطاب کرده است، چون در لغت، بعضى از اوصاف و عناوین وجود دارد که مصحح اطلاق پدر بر دارنده آن است، از آن جمله جد، عمو، پدرزن و هر کسى است که زمام امور آدمى را در دست دارد و هر کسى که بزرگ و فرمانرواى قوم است. و این گونه اطلاقات مجازى منحصر در لغت عرب نیست، بلکه سایر زبانها نیز نمونه آن را داشته و چه بسیار اطلاقات مجازى که در کلمات مادر، عمو، برادر، خواهر، سر، چشم، دهن، دست، بازو، انگشت و امثال آن، از کنایه و مجازاتى که ساخته و پرداخته ذوق لطیف و تفنن در بیان است، دارندپدر حقیقى ابراهیم(علیه‌السلام) شخص دیگرى غیر از آزر بوده، و لیکن قرآن از او اسم نبرده بلکه روایات ما اسم او را" تارخ" معرفى کرده و تورات نیز آن را تایید نموده است. {وَ إِذْ قالَ إِبْراهِیمُ لِأَبِیهِ آزَرَ}

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان: ج‏7، ص: 229 تا 235 قالب : تفسیری موضوع اصلی : حضرت ابراهیم (علیه‌السلام) گوینده : علامه طباطبایی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  قرآن کتاب حق و هدایت است بنابراین از باطل و افسانه‌ها برای هدایت استفاده نمی‌کند
بعضى از مفسرین در آیه مورد بحث کرده‏اند و گفته اند:« قرآن کریم به منظور رسیدن به مقصود خود که همانا هدایت به سوى سعادت انسانى است داستانهاى معروف در بین مردم و مخصوصا بین اهل کتاب را گرفته و از نقل آن براى منظور خود استفاده کند، هر چند اطمینانى در صحت آن داستانها و اطلاعى از خصوصیات آنها نداشته باشد، حتى گر چه داستان مزبور افسانه‏اى خیالى باشد» و این سخن، خود خطاى بزرگى است، زیرا مساله داستان‏نویسى و فنون آن که درجاى خود صحیح نیز هست، هیچ ربطى به قرآن کریم ندارد. زیرا قرآن کتاب تاریخ و رمان نیست بلکه کتاب عزیزى است که نه در خود آن باطلى هست و نه بعدها دست دسیسه‏بازان، مى‏تواند باطلى را در آن راه دهد، کتابى است الهى و براى هدایت مردم به سوى حقیقت و سعادت نازل شده است، کتابى استکه گفته‏هایش همه و همه حق صریح است با این حال چطور ممکن است کتابى که اینطور فرض شده در طریق دعوتش (که جز به «حق» نیست) از باطل استفاده کند؟

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان: ج‏7، ص: 235 تا 238 قالب : تفسیری موضوع اصلی : ویژگی های قرآن گوینده : علامه طباطبایی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  اگر در آیات ظاهرا تناقض و شبهه‌ای پیش آید قرآن خود براى ازاله این شبهات کافى است
آرى بحث تفسیر تنها بحث در آیات کریم قرآن است، و به طورى که آیه« أَ فَلا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَ لَوْ کانَ مِنْ عِنْدِ غَیْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِیهِ اخْتِلافاً کَثِیراً»(النساء/82) گواهى مى‏دهد، از آیات قرآنى شبهاتى یکى پس از دیگرى به ذهن مى‏آید که در نتیجه به نظر انسان مى‏رسد که در آیات قرآن، اختلافات زیادى باشد، فلان آیه با آیه دیگرى متناقض و یا مضمون فلان آیه مخالف حق و حقیقت و مناقض با آیه‏اى باشد که مى‏فرماید: «قرآن تنها به سوى حق دعوت مى‏کند» و همین آیه مى‏فرماید قرآن خود براى ازاله این شبهات کافى است، و اگر در آن تدبر شود پاره‏اى از آن آیات حل مشکل و ازاله شبهه از پاره دیگرش مى‏کند، و شخصى که عهده‏دار تفسیر آن شده است، بایستى براى فهمیدن مراد و مقصود هر آیه، از آیات دیگر، استمداد جسته و از آنها استشهاد کند. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان: ج‏7، ص: 237 قالب : تفسیری موضوع اصلی : ویژگی های قرآن گوینده : علامه طباطبایی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  چرا قرآن نام پدر ابراهیم(علیه‌السلام) و جزئیات مواد تاریخی و داستان‌ها را ذکر نکرده است؟
اگر قرآن اسم پدر ابراهیم را نبرده و اینکه چرا قرآن مواد تاریخ و جزئیات داستان را نقل نمى‏کند، البته جهت و علتش روشن است، و آن این است که قرآن کریم کتاب دعوت و هدایت است، و در این رسالت و هدفى که دارد، یک قدم راه را به طرف چیزهاى دیگر، از قبیل تاریخ و یا رشته‏هاى دیگر کج نمى‏نماید، زیرا هدف قرآن تعلیم تاریخ، و مسلکش، مسلک رمان‏نویسى نیست.هیچ کارى به اینکه فلانى پسر کیست و نسبش چیست و حوادث تاریخى مربوط به او در چه زمان و مکانى رخ داده است، نداشته چون تعرض به اینگونه خصوصیات در هدف قرآن (که هدایت مى‏باشد) دخالت و تاثیر ندارد، براى مردم از نظر هدایت یکسان است که بدانند ابراهیم فرزند «تارخ بن ناحور بن سروج بن رعو بن فالج بن عابر بن شالح بن ارفکشاذ بن سام بن نوح» است یا ندانند. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان: ج‏7، ص: 237 و 238 قالب : تفسیری موضوع اصلی : ویژگی های قرآن گوینده : علامه طباطبایی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  معنای لغوی «أَصْناماً»
راغب در مفردات خود مى‏گوید: «صنم» به معناى جثه‏ایست که از نقره و یا مس و یا چوب تراشیده و آن را مى‏پرستیدند، و بدین وسیله به خیال خود به درگاه خدا تقرب مى‏جسته‏اند و جمع آن «اصنام» است. هم چنان که خداى تعالى فرموده:« أَ تَتَّخِذُ أَصْناماً آلِهَةً»،« لَأَکِیدَنَّ أَصْنامَکُمْ»(الأنبیاء/57).

علامه طباطبایی:اینکه گفت: صنم را از نقره، مس و یا چوب مى‏سازند به عنوان مثال است، و گر نه جنس آن منحصر در این سه چیز نیست، بلکه از هر چیزى که برایشان ممکن مى‏شده است، از فلزات و انواع سنگها مى‏ساخته‏اند، هم چنان که در روایات آمده که: قبیله بنى حنیفه از قبایل یمامه، بتى را از کشک ساختند، و گاهى آن را از گل مى‏ساخته‏اند و چه بسا تنها به نقشى و صورتى اکتفاء مى‏کرده‏اند. بهر حال، این بت‏ها مجسمه‏هایى بودند که یا از موضوعات اعتقادى از قبیل معبود آسمان و زمین و اله عدل و امثال آن و یا از موضوعاتى محسوس و مادى از قبیل آفتاب و ماه حکایت مى‏کردند، از آیات مورد بحث استفاده مى‏شود که قوم ابراهیم نیز از این دو نوع بت داشته‏اند، آثار باستانى خرابه‏هاى بابل نیز این معنا را تایید مى‏کند. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان: ج‏7، ص: 238 قالب : لغوی موضوع اصلی : بدون موضوع گوینده : علامه طباطبایی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  خضوع در برابر بت‌ها عین سفاهت است
قوم ابراهیم بت‏ها را براى این مى‏پرستیده‏اند که بدان وسیله به درگاه ارباب آنها تقرب جسته، و به وسیله تقرب و نزدیکى به آنها به درگاه خداى تعالى نزدیک شوند. و این خود نمونه بارزى از سفاهت بشر است که عالى‏ترین مرحله خضوع را که همان «خضوع بنده در برابر پروردگار» است، در برابر مجسمه چیزى که در نظرش بزرگ جلوه کرده، به کار ببرد، غافل از اینکه چنین خضوعى را در برابر کسى انجام داده که خود، آن را ساخته است مگر نه این است که او خود، به دست خودش همین چوب را تراشیده و اسم آن را معبود نهاده و پرستش کرده و در برابرش خاضع گردیده؟ و لذا در آیه مورد بحث، اصنام را به لفظ نکره «اصناما» آورد، تا اشاره به حقارت آن کند.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان: ج‏7، ص: 238 و 239 قالب : تفسیری موضوع اصلی : بت و بت پرستی گوینده : علامه طباطبایی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  ترتیب احتجاجاتی که ابراهیم(علیه‌السلام) با پدر، قوم و پادشاه زمانش کرد
این احتجاج و استدلال(«أَ تَتَّخِذُ أَصْناماً ...») گر چه به منزله خلاصه و فشرده احتجاجات متعددى است که ابراهیم(علیه‌السلام) با پدر و قوم خود کرده، و قرآن تفصیل آنها را در چند مورد حکایت نموده است، و لیکن این احتجاج، خود احتجاج جداگانه و اولین احتجاجى است که آن جناب با قوم و پدر خود کرده است و احتجاجات دیگرش یکى مناظره‏اى است که با قوم خویش در باره بت‏ها نموده و دیگرى محاجه‏اى است که در باره ربوبیت و خدایى ستاره‏ها و خورشید و ماه کرده است، یکى هم گفتگویى است که با پادشاه معاصرش داشته است. از آیات مربوط به داستان آن حضرت استفاده مى‏شود که احتجاج وى در باره پروردگارى ستاره، خورشید و ماه بعد از احتجاجى بوده است که در باره اصنام نموده، و از دقت در جریان امر برمى‏آید که گفتگوى وى با پادشاه وقت، بعد از ظهور امر و شیوع مخالفتش با کیش بت‏پرستى و ستاره‏پرستى و بعد از داستان بت شکستن وى بوده. و نیز چنین مى‏نماید که اولین بارى که شروع به دعوت خود نموده، نخست به دعوت پدر پرداخته در حالى که در خانه او بوده سپس به دعوت مردم و مخالفت با دین آنان پرداخته است. و نیز چنین مى‏نماید که اولین بارى که شروع به دعوت خود نموده، نخست به دعوت پدر پرداخته در حالى که در خانه او بوده سپس به دعوت مردم و مخالفت با دین آنان پرداخته است.و از اینجا معلوم مى‏شود که اولین بارى که به احتجاج و استدلال پرداخته همان احتجاج در برابر پدر و قوم خود بوده است. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان: ج‏7، ص: 239 و 240 قالب : تفسیری موضوع اصلی : داستان حضرت ابراهیم (علیه‌السلام) گوینده : علامه طباطبایی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  روایاتی در مورد نحوه تولد و زندگی ابراهیم(علیه‌السلام)
ابى عبد اللَّه(علیه‌السلام) فرمود: پدر ابراهیم(علیه‌السلام) منجم دربار نمرود بن کنعان بود، و نمرود هیچ کارى را جز به صوابدید او انجام نمى‏داد. شبى از شبها پدر ابراهیم نظر به نجوم کرد و وقتى صبح شد به نمرود گفت: من دیشب امر عجیبى دیدم، پرسید چه دیدى؟ گفت از اوضاع کواکب چنین فهمیدم که به زودى در سرزمین ما مولودى متولد مى‏شود که هلاکت و نابودى ما به دست او خواهد بود، و چیزى نمانده که مادرش به او باردار شود، نمرود تعجب کرد و پرسید: آیا نطفه‏اش در رحم زنى منعقد شده؟گفت: نه، و از جمله خصوصیاتى که در باره این حمل از اوضاع کواکب به دست آورده بود این بود که مردم او را در آتش مى‏اندازند، تا اینجا پیشگوییش درست بود- و اما در باره اینکه خداوند او را از آتش نجات مى‏دهد، چیزى به دست نیاورده بود. (ادامه روایت و شرح علامه در توضیحات ذکر شده است.)

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان: ج‏7، ص: 287 تا 291 قالب : روایی موضوع اصلی : حضرت ابراهیم (علیه‌السلام) گوینده : علامه طباطبایی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  داستان ابراهیم(علیه‌السلام) از منظر قرآن کریم
آنچه از قرآن کریم در این باره استفاده مى‏شود این است که: ابراهیم(علیه‌السلام) از اوان طفولیت تا وقتى که به حد تمیز رسیده در نهانگاهى دور از جامعه خود مى‏زیسته، و پس از آنکه به حد تمیز رسیده از نهانگاه خود به سوى قوم و جامعه‏اش بیرون شده و به پدر خود پیوسته است، و دیده که پدرش و همه مردم بت مى‏پرستند، و چون داراى فطرتى پاک بود و خداوند متعال هم با ارائه ملکوت تاییدش نموده و کارش را به جایى رسانده بود که تمامى اقوال و افعالش موافق با حق شده بود این عمل را از قوم خود نپسندید و نتوانست ساکت بنشیند، لا جرم به احتجاج با پدر خود(در تمام مواردى که نام پدر حضرت ابراهیم(علیه‌السلام) برده شده است، مراد عموى ایشان است.) پرداخته او را از پرستش بت‏ها منع و به توحید خداى سبحان دعوت نمود، باشد که خداوند او را به راه راست خود هدایت نموده از ولایت شیطان دورش سازد. پدرش وقتى دید ابراهیم به هیچ وجه از پیشنهاد خود دست بر نمى‏دارد او را از خود طرد نمود و به سنگسار کردنش تهدید نمود.(ادامه مطالب در توضیحات ذکر شده است.)

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان: ج‏7، ص: 299 تا 303 قالب : تفسیری موضوع اصلی : داستان حضرت ابراهیم (علیه‌السلام) گوینده : علامه طباطبایی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  تورات فعلى در باره ابراهیم(علیه‌السلام) چه مى‏گوید؟
تورات مى‏گوید:
تارح پدر ابراهیم هفتاد سال زندگى کرد، وى صاحب سه فرزند شد: أبرام، ناحور و هاران.
أبرام و ناحور و هاران فرزندان تارحند و لوط، فرزند هاران است. هاران در حیات پدرش از دنیا رفت، و مرگش در همان محل تولدش یعنى «اور» کلدانى‏ها اتفاق افتاد.
أبرام و ناحور هر کدام همسرى براى خود گرفتند، أبرام «ساراى» و ناحور «ملکه» را.
پدر ملکه مردى بنام «هاران» بوده که دخترى دیگر به نام «بسکه» داشته. ساراى زنى نازا بوده و فرزندى نداشته. تارح، أبرام فرزند خود را با لوط بن هاران نوه‏اش و ساراى همسر أبرام برداشت و از اور کلدانى‏ها بیرون شده و به سوى کنعان روان گردید. در بین راه به شهر حاران رسیده و همانجا رحل اقامت افکند. تارح هم چنان در حاران بماند تا آنکه در سن دویست و پنج سالگى از دنیا رفت. (ادامه مطالب در توضیحات ذکر شده است.)

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان: ج‏7، ص: 306 تا 326 قالب : تفسیری موضوع اصلی : تورات گوینده : علامه طباطبایی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  روایتى جامع از طریق اهل بیت(علیهم‌السلام) درباره قضایاى ابراهیم(علیه‌السلام)
کرخى نقل کرده که گفت: از امام صادق(علیه‌السلام) شنیدم که فرمود: ابراهیم(علیه‌السلام) در «کوثار» که دهى از توابع کوفه است به دنیا آمد، پدرش نیز اهل همان قریه بود. مادر ابراهیم(علیه‌السلام) و مادر لوط، ساره و ورقه- و در نسخه‏اى دیگر رقبه- خواهر یکدیگر و دختران «لاحج» بودند. و لاحج نبیى از انبیا و انذار کننده‏اى از منذرین بود، ولى رسول نبود. ابراهیم(علیه‌السلام) در ابتداى سن، در باره معارف الهى بر همان فطرتى بود که خداوند مردم را به آن آفریده است تا اینکه خداى تعالى او را به سوى دین خود هدایت نموده و برگزید. (ادامه مطالب در توضیحات ذکر شده است.)

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان: ج‏7، ص: 318 تا 322 قالب : روایی موضوع اصلی : داستان حضرت ابراهیم (علیه‌السلام) گوینده : علامه طباطبایی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  ذبیح ابراهیم(علیه‌السلام)، اسماعیل(علیه‌السلام) بوده است نه اسحاق(علیه‌السلام)
تورات، ذبیح ابراهیم(علیه‌السلام) را اسحاق دانسته در حالى که ذبیح نامبرده اسماعیل(علیه‌السلام) بوده نه اسحاق. مساله نقل دادن هاجر به سرزمین تهامه که همان سرزمین مکه است، و بنا کردن خانه کعبه در آنجا و تشریع احکام حج که همه آن و مخصوصا طواف، سعى و قربانى آن حاکى از گرفتارى‏ها و محنت‏هاى هاجر و فرزندش در راه خدا است، همه مؤید آنند که ذبیح نامبرده اسماعیل بوده نه اسحاق.
و همچنین از آیات قرآن کریم به خوبى استفاده مى‏شود که ذبیح ابراهیم(علیه‌السلام)، فرزندش اسماعیل بوده نه اسحاق، براى اینکه بعد از ذکر داستان شکستن بت‏ها، و در آتش افکندن ابراهیم(علیه‌السلام) و بیرون آمدنش به سلامت، مى‏فرماید: «فَأَرادُوا بِهِ کَیْداً فَجَعَلْناهُمُ الْأَسْفَلِینَ، وَ قالَ إِنِّی ذاهِبٌ إِلى‏ رَبِّی سَیَهْدِینِ،...فَبَشَّرْناهُ بِغُلامٍ حَلِیمٍ... إِنَّهُ مِنْ عِبادِنَا الْمُؤْمِنِینَ، وَ بَشَّرْناهُ بِإِسْحاقَ نَبِیًّا مِنَ الصَّالِحِینَ وَ بارَکْنا عَلَیْهِ وَ عَلى‏ إِسْحاقَ وَ مِنْ ذُرِّیَّتِهِما مُحْسِنٌ وَ ظالِمٌ لِنَفْسِهِ مُبِینٌ»(الصافات/98تا113).

قرآن کریم پس از نقل قربانى کردن ابراهیم(علیه‌السلام) فرزند را، مجددا بشارت به ولادت اسحاق را حکایت مى‏کند و این خود نظیر تصریح است به اینکه قربانى ابراهیم(علیه‌السلام) اسماعیل بوده نه اسحاق.
و نیز روایات وارد از ائمه اهل بیت(علیه‌السلام) همه تصریح دارند بر اینکه ذبیح، اسماعیل(علیه‌السلام) بوده. و اما در روایات وارده از طرق عامه، در بعضى از آنها اسماعیل(علیه‌السلام) و در بعضى دیگر اسحاق اسم برده شده. الا اینکه قبلا هم گفتیم و اثبات هم کردیم که روایات دسته اول موافق با قرآن است، و روایات دسته دوم چون مخالف با قرآن است قابل قبول نیست.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان: ج‏7، ص: 322 تا 326 قالب : تفسیری موضوع اصلی : داستان حضرت ابراهیم (علیه‌السلام) گوینده : علامه طباطبایی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  اشکال بعضى از مستشرقین به قرآن در مورد عدم نقل خصوصیات ابراهیم و اسماعیل(علیهما‌السلام) در سور مکیه و پاسخ بدان
اشکالى که بعضى از خاورشناسان به گفته‏هاى قرآن مجید کرده و گفته‏اند: «قرآن کریم در سوره‏هایى که در مکه نازل شده متعرض خصوصیات ابراهیم و اسماعیل(علیهما‌السلام) نشده، و از آن دو مانند سایر انبیاء به طور اجمال اسم برده، و تنها بیان کرده که آن دو بزرگوار مانند سایر انبیا(علیهم‌السلام) داراى دین توحید بوده مردم را بیم مى‏داده و به سوى خدا دعوت مى‏کرده‏اند، و اما بنا کردن کعبه و به دیدن اسماعیل رفتن و اینکه این دو بزرگوار، عرب را به دین فطرت و ملت حنیف دعوت کرده‏اند، هیچیک در این گونه سوره‏ها وارد نشده. و لیکن در سوره‏هاى غیر مکى از قبیل «بقره» و «حج» و امثال آن این جزئیات ذکر شده و پیوند پدر و فرزندى میان آن دو و پدر عرب بودن و تشریع دین اسلام و بناى کعبه به دست ایشان خاطر نشان شده است.

علامه طباطبایی: صاحبان این اشکال با این نسبت‏هایى که به کتاب عزیز خدا داده آبرویى براى خود باقى نگذاشته‏اند، براى اینکه قرآن کریم با شهرت جهانیى که دارد حقانیتش بر هیچ شرقى و غربى پوشیده نیست، مگر کسى از معارف آن بى خبر باشد، و بخواهد با نداشتن اهلیت در باره چیزى قضاوت کند، و گر نه هیچ دانشمند متدبرى نیست که قرآن را دیده باشد و آن را مشتمل بر کوچکترین خلاف واقعى بداند. آرى، همه- چه شرقى و چه غربى- اعتراف دارند بر اینکه قرآن نه با مشرکین مداهنه و سازش نموده، نه با یهود و نه با نصارا و نه با هیچ ملتى دیگر، و در این باب هیچ فرقى بین لحن سوره‏هاى مکى آن و لحن سوره‏هاى مدنى‏اش نیست، و همه جا به یک لحن یهود و نصارا و مشرکین را تخطئه نموده است.(کل متن اشکال و پاسخ علامه بطور کامل در توضیحات آمده است)

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان: ج‏7، ص: 326 و 328 قالب : تفسیری موضوع اصلی : قرآن کریم گوینده : علامه طباطبایی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  نام پدر حضرت ابراهیم - ابوذر مالکي
از این آیه تا آیه 83 مربوط به حضرت ابراهیم علیه السلام است و سخن را با صحبتهاى تند ابراهیم با آزر آغاز مى‏کند که به شدت از بت‏پرستى او و قوم او انتقاد مى‏کند و مى‏گوید: آیا شما تمثالها و بتها را خدایان خود قرار مى‏دهید؟ من، تو و قومت را در گمراهى آشکار مى‏بینم.
به طورى که ملاحظه مى‏کنید در این آیه، از آزر بت‏پرست به عنوان پدر ابراهیم یاد شده است و این در حالى است که نسب شناسان گفته‏اند نام پدر ابراهیم تارخ بوده و در تورات فعلى هم نام او تارخ آمده است. گاهى در توجیه این مطلب گفته شده که نام او تارخ بوده و آزر لقب او بوده است، ولى آنچه به نظر درست مى‏آید سخن کسانى است که گفته‏اند آزر عموى ابراهیم یا جدّ مادرى ابراهیم بود و چون تحت سرپرستى او بزرگ شده بود به او پدر خطاب مى‏کرد و این، هم در زبان عربى و هم در زبانهاى دیگر معمول است که انسان به بزرگتر از خود مخصوصا اگر تحت سرپرستى او بزرگ شود، پدر خطاب مى‏کند.
اطلاق پدر به عمو در آیه زیر هم آمده است آنجا که فرزندان یعقوب خطاب به یعقوب مى‏گویند:
نعبد الهک و اله آبائک ابراهیم و اسماعیل و اسحاق (بقره/133)
عبادت مى‏کنیم به خداى تو و خداى پدران تو ابراهیم و اسماعیل و اسحاق.
چون مى‏دانیم که یعقوب فرزند اسحاق بود و اسماعیل عموى او بود و در این آیه از اسماعیل به عنوان پدر یعقوب یاد شده است. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : آیت الله یعقوب جعفری قالب : لغوی موضوع اصلی : داستان حضرت ابراهیم (علیه‌السلام) گوینده : ابوذر مالکی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  آزر پدر کدام ابراهیم؟؟ - فاطمه نصيري خليلي
عن أبى عبدالله (ع): إن آزر أبا ابراهیم کان منجما لنمرود ... و وقع آزر بأهله فعلقت بإبراهیم ... .(کافى، ج 8، ص 366، ح 558; نورالثقلین، ج 1، ص 729، ح 129)
از امام صادق (ع) روایت شده است: «آزر» پدر ابراهیم منجم نمرود بود ... و آزر با همسر خویش همبستر شد و نطفه ابراهیم منعقد گشت ... . [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر راهنما قالب : روایی موضوع اصلی : بدون موضوع گوینده : فاطمه نصیری خلیلی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
1) ابراهیمی (داور) : این روایت با روایات و آیات مخالف است؛ زیرا آیات و روایات دیگر دلالت دارند که آزر پدر واقعی ابراهیم نبود.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  کلمه‏ى «أب» بطور طبیعى به معناى پدر است، - ابراهيم چراغي
کلمه‏ى «أب» بطور طبیعى به معناى پدر است، ولى به معناى جدّ مادرى، عمو و مربّى هم گفته مى‏شود. چنانکه فرزندان یعقوب به پدران و عموى پدر خود حضرت اسماعیل نیز اب گفتند: «نعبد الهک و اله آبائک ابراهیم و اسماعیل و اسحاق» [389] وپیامبر اسلام صلى الله علیه وآله نیز فرمود: «أنا و علىّ أبَوا هذه الاُمّة» [390] ، من و على، پدران این اُمّتیم. آزر، عموى ابراهیم بود، نه پدرش. پدران ابراهیم همه موحّد بوده‏اند.
از علماى اهل سنّت نیز، طبرى، آلوسى و سیوطى مى‏گویند: آزر پدر ابراهیم نبوده است. به علاوه، ابراهیم به پدر و مادر خویش دعا کرد: «ربّنَا اغفِر لى و لوالدىّ...» [391] در حالى که مسلمان حقّ ندارد براى مشرک طلب مغفرت کند، هرچند فامیل او باشد.
از مجموع اینها برمى‏آید که «أب» در این آیه به معناى پدر نیست. به علاوه نام پدر ابراهیم‏علیه السلام در کتب تاریخ، «تارُخ» ذکر شده است، نه آزر. [392]
استغفار حضرت ابراهیم براى عمویش آزر نیز قبل از روشن شدن روحیّه‏ى کفر او و به خاطر وعده‏اى بود که به او داده بود، و چون فهمید که حقّ‏پذیر نیست، از او تبرّى جست و جدا شد. «فلمّا تبیّن له انّه عدوٌّ للّه تبرّأ منه» [393]

--------------------------------------------------------------------------------
389) بقره، 133.
390) بحار، ج‏16، ص 364.
391) ابراهیم، 41.
392) تفسیر المیزان.
393) توبه، 114.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور قالب : لغوی موضوع اصلی : داستان حضرت ابراهیم (علیه‌السلام) گوینده : ابراهیم چراغی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.