بیان سابق دلالت بر این داشت که مشرکین مکلف به توحید خداى تعالى و ترک شرک بوده اند، و چنان نبوده که نسبت به این معنا آزاد باشند و هر چه مى خواهند بکنند و هر چیزى را که بخواهند شریک خداوند بدانند؛ پس معلوم مى شود که آنان نیز نسبت به ایمان و عمل صالح و گفتار حق مسؤ ولند، و معلوم است که این امر و این تکلیف قائم به دو طرف بوده، یک طرف پیغمبرى که مبعوث بر آنان شده، و یک طرف خود آنان، و چون چنین بوده در آیه مورد بحث سؤ ال از رسول و مؤ اخذه از مردم را متفرع بر مساءله هلاکت مردم کرده است.
از اینجا معلوم مى شود که مراد از (الذین ارسل الیهم ) مردم و مراد از (المرسلین ) انبیا و پیغمبران است. این را بدان خاطر گفتیم که معلوم شود اینکه بعضى ها گفته اند: مراد از (الذین ارسل الیهم ) انبیا و مراد از (المرسلین ) ملائکه مى باشد با سیاق آیه نمى سازد؛ زیرا سیاق آیه سیاق گفتگوى از مشرکین است و معنا ندارد که در چنین زمینه اى اسمى از مؤ اخذه آنان برده نشود و در عوض پاى ملائکه به میان آید. علاوه بر اینکه آیه بعدى هم با این احتمال سازگار نیست. از این هم که بگذریم بیان قبلى اسمى از ملائکه نبرده بود تا در اینجا هم مراد از مرسلین ملائکه بوده باشد.
[ نظرات / امتیازها ]
آیهى قبل، مجازات دنیوى را مطرح کرد و اینجا کیفر و محاسبهى اخروى را و با چندین تأکید حتمیّت سؤال قیامت را بیان مىکند و اینکه پرسش و بازخواست، مخصوص مردم نیست، بلکه پیامبران نیز مورد سؤال قرار مىگیرند. «یوم یجمع اللّه الرّسل فیقول ماذا اجبتم قالوا لا علم لنا انّک انت علاّم الغیوب» [5]
سؤال: در قیامت از چه مىپرسند؟
الف: از نعمتها. «ثمّ لتسئلنّ یومئذ عن النّعیم» [6] در روایات متعدّدى، رهبرى و ولایت را نیز از مصادیق نعمت مورد سؤال در آیه برشمردهاند. [7]
ب: از قرآن و اهلبیت علیهم السلام. پیامبر صلى الله علیه وآله فرمود: از مردم سؤال مىشود که با قرآن و اهلبیت من چگونه عمل کردید؟ «ثمّ اسألهم ما فعلتم بکتاب اللّه و باهلبیتى» [8]
ج: از رفتار و کردار. «لنسئلنّهم اجمعین . عمّا کانوا یعملون» [9]
د: از اعضا و جوارح. «اِنّ السّمع والبَصر والفؤاد کلّ اولئک کان عنه مسئولاً» [10]
ه : از پذیرش و عدم پذیرش رسولان. «یا معشر الجنّ والانس ألم یأتکم رسل منکم...» [11] چنانکه در جاى دیگر از رهبران دینى نیز در مورد برخورد مردم با آنان سؤال مىشود. «یوم یَجمع اللّه الرُّسل فیقول ماذا اُجِبتُم...» [12]
و: از عمر و جوانى که چگونه سپرى شد.
ز: از کسب و درآمد. چنانکه در روایات مىخوانیم: در روز قیامت انسان از چهار چیز به خصوص سؤال و بازخواست مىشود: «شبابک فیما أبلیته و عمرک فیما أفنیتَه و مالک ممّا اکتسبته و فیما أنفقتَه»، [13] در مورد عمر و جوانى که چگونه آن را گذراندى و دربارهى مال و دارایى که چگونه به دست آوردى و در چه راهى مصرف کردى.
سؤال: این آیات بیان مىکند که سؤال از همه کس حتمى است، امّا در بعضى آیات از جمله آیه 39 سورهى الرّحمن آمده که در آن روز، از هیچ انسان وجنّى نسبت به گناهانشان سؤال نمىشود، «فیؤمئذ لا یسئل عن ذنبه انس و لاجانّ» این آیات چگونه قابل جمع است؟
پاسخ: در قیامت، مواقف و ایستگاهها متعدّد است و هر موقفى صحنهاى خاص دارد؛ در یک موقف، بر لبها مهر مىخورد و قدرت حرف زدن ندارند. در موقفى دیگر، مهر برداشته مىشود و همه به ناله و استمداد و اقرار مىپردازند. در موقفى از همه مىپرسند، در موقفى نیز سکوت حاکم است و سؤالى نمىشود.
پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله فرمودند: «کُلّکم راع و کُلّکم مسئول عن رَعیّته فالامام یسأل عن النّاس و الرّجل یسأل عن أهله و المرأة تسأل عن بیت زوجها و العبد یسأل عن مال سیّده» همهى شما مسئول زیردستان خود هستید و باید پاسخگو باشید؛ امام از مردمش، مرد از همسرش، زن از رفتار در خانهى همسرش و بنده از مال ودارایى مولایش. همچنین فرمودند: خداوند از من نیز سؤال مىکند که آیا ابلاغ رسالت کردم یا نه؟ [14]
--------------------------------------------------------------------------------
5) مائده، 109
6) تکاثر، 8
7) وسائل، ج24، ص299
8) تفسیر فرقان
9) حجر، 92 تا 93
10) اسراء، 36
11) انعام، 130
12) مائده، 109
13) کافى، ج2، ص135، بحار، ج7، ص259
14) تفسیر درّالمنثور
پیام ها
1- در روز قیامت، هم از رهبران سؤال مىشود، هم از امّتها (جنّ و انس)، هم از نیکان، هم از بدان، هم از علما وهم از پیروان آنها. «فلنسئلنّالّذین ارسلالیهم ولنسئلنّ المرسلین»
[ نظرات / امتیازها ]