لزوم توجّه به معاد و غفلت نداشتن از قیامت و زمان حضور در پیشگاه خداوند
ألا یظنّ أُولـئک أنّهم مبعوثون ... کلاّ
حرف «کلاّ» براى ردع است و مخاطب را از رویه اى که جملات پیشین بر آن دلالت داشت، بازمى دارد.
2 - احضار کم فروشان در صحنه قیامت و حسابرسى اعمال آنان، قطعى و تردیدناپذیر است.
ویل للمطفّفین ... ألا یظنّ أُولـئک ... کلاّ
3 - کردار بدکاران، ثبت و ضبط شده و در نامه عمل آنان باقى خواهد ماند.
کتـب الفجّار
«کتاب الفجّار»، صحیفه اى است که در آن، اعمال فاجران ثبت شده است.
4 - نامه عمل فاجران، در دیوانى تغییرناپذیر و زندانى منحطّ، بایگانى و حفاظت مى شود.
إنّ کتـب الفجّار لفى سجّین
سجّین همان سجن (زندان) است، علاوه بر رساندن معناى خلود; زیرا این وزن براى مبالغه است (مجمع البیان). تفسیر آن به «کتاب مرقوم» ـ در دو آیه بعد ـ دلالت دارد که «سجّین» کتابى است که نامه عمل فاجران، به گونه اى در آن قرار داده شده است که گویا نوشته ها در آن حبس شده است. مقابله آن با «علّیین» ـ که در آیات بعد آمده است ـ بیانگر انحطاط و پستى آن است.
5 - کم فروشى، ازبین برنده دیانت انسان و نمونه اى از فسق و سرکشى در برابر خداوند است.
ویل للمطفّفین ... کلاّ إنّ کتـب الفجّار لفى سجّین
«فجور»; یعنى، دریدن پرده دیانت (مفردات راغب) و به معناى فسق و عصیان نیز آمده است (قاموس). ارتباط این آیه با آیات پیشین، بیانگر این است که از «فجّار»، همان «مطفّفین» اراده شده است.
6 - نامه عمل کم فروشان، در جایگاهى پست نگه دارى خواهد شد.
ویل للمطفّفین ... إنّ کتـب الفجّار لفى سجّین
7 - کیفرهاى تعیین شده براى فاجران، حکم تقدیر شده خداوند و گریزناپذیر است.*
إنّ کتـب الفجّار لفى سجّین
«کتاب» ـ در یک احتمال ـ به معناى مکتوب است. در این احتمال، مراد نوشته هاى تقدیر شده الهى، درباره کیفر فاجران و «کتابت» به معناى قضاى حتمى و حکم تخلف ناپذیر خواهد بود.
[ نظرات / امتیازها ]
[7] ولى آن تبهکاران گمان نداشتند که ناگهان به آن خواهند رسید، و به همین سبب کتاب و نامه ایشان در زندانى چنان محفوظ است که امکان تغییر دادن آن وجود ندارد، و آن نامهاى است که هیچ ابهام و تزویرى در آن دیده نمىشود.
کَلَّا چنان مىنماید که معنى کَلَّا در اصل نفى مؤکد است و چنان است که گویى مىگوید: هرگز نه، ولى در این سیاق معنى منع و زجر مىدهد و حقایق یاد شده پیش از آن را تأکید مىکند، و چنان است که تکذیب آنها را در معرض نفى قرار مىدهد، و به همین جهت بعضى گفتهاند که کَلَّا در این جا به معنى حقا است، و از ابن عباس معنى آن چنین آمده است: چرا باور نمىکنید.
إِنَّ کِتابَ الفُجَّارِ لَفِی سِجِّینٍ- نامه فاجران در زندان است.»
سجّین چیست؟ ظاهرا مبالغهاى در سجن به معنى زندان است، یعنى در جایى قرار دارد که دست دزدى و تزویر به آن نمىرسد. پس کتاب چیست؟ با وجود این که کتابهاى فراوانى وجود دارد که در آنها اعمال بندگان ثبت مىشود، و زمین مىنویسد، و آسمانها تصویربردارى مىکنند، و اشیاء طبیعى آثار عمل رامحفوظ نگاه مىدارند، و حتى اندامهاى بدن گواهى مىدهد، ظاهرا باید کتاب به معنى چیزى باشد که گفتار و کردار هر کس بر آن نگاشته و ضبط مىشود، و حتى نیات وى در آن انعکاس پیدا مىکند، و خدا در این باره چنین گفته است: ما یَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلَّا لَدَیْهِ رَقِیبٌ عَتِیدٌ. «16»
سپس طومار این کتاب پیچیده مىشود و در خزانه محکمى که همان سجین است محفوظ مىماند آیا این خزانه در کجا قرار دارد؟ نصّ آینده محل آن را نشان مىدهد:
از پیامبر- صلّى الله علیه وآله- روایت شده است که گفت: «فرشتهاى عمل بنده را بالا مىبرد و از آنچه در میان دستهاى خود دارد شادمان است، تا به وعدهگاهى که خدا براى او توصیف کرده است مىرسد و عمل را در آن جا قرار مىدهد، و جبار از بالا به او ندا مىکند که: آنچه را که با تو است در سجین بیفکن، و سجین در زمین هفتم است، پس فرشته مىگوید که جز حق را به سوى تو برنیاورم، و خطاب مىرسد که: راست مىگویى، آنچه را که با خوددارى در سجین بیفکن». «17» و از امام باقر (ع) روایت شده است که گفت: «سجین زمین است، و علیّین آسمان چهارم». «18»
بعضى گفتهاند: سجّین خرسنگى در زمین هفتم است، و ابو هریرة از پیامبر- صلّى الله علیه وآله- روایت کرده است که گفت: «سجّین چاهى در دوزخ است و دهان گشاده»، و عکرمة گفت: سجّین زیان و گمراهى است، چنان که در حق کسى که قدر و منزلت او سقوط کرده است مىگویند که به حضیض و جاى پست لغزید.
به نظر من، چنان که گذشت، اصل آن سجن است و دیگر تفسیرها براى معین کردن جایگاه و دیگر خصوصیات آن است، و به همین سبب ابو عبیده ودیگران در تفسیر آیه گفتهاند: در زندان و تنگى سخت، و آن مشتق فعّیل از سجن است، همچون آن که گفته مىشود فسّیق و شرّیب.
[ نظرات / امتیازها ]