1) لحن آیات آمیخته با لطف ومحبت فوق العاده پروردگار و تسلى و دلدارى پیغمبر اکرم (صلىاللهعلیهوآلهوسلّم) است.
در نخستین آیه به مهمترین موهبت الهى اشاره کرده مىفرماید : آیا ما سینه تو را گشاده نساختیم ( ا لم نشرح لک صدرک).
نشرح از ماده شرح در اصل به گفته راغب در مفردات به معنى گسترش دادن قطعات گوشت و تولید ورقههاى نازکتر است سپس مىافزاید منظور از شرح صدر گسترش آن به وسیله نور الهى و سکینه و آرامش خداداد مىباشد و بعد مىگوید شرح دادن مشکلات سخن به معنى گسترش آن و توضیح معانى مخفى است به هر حال شک نیست که منظور از شرح صدردر اینجا معنى کنائى آن است و آن توسعه دادن به روح و فکر پیامبر است و این توسعه مىتواند
تفسیر نمونه ج : 27ص :122
مفهوم وسیعى داشته باشد که هم وسعت علمى پیامبر را از طریق وحى و رسالت شامل گردد و هم بسط و گسترش تحمل و استقامت او در برابر لجاجتها و کارشکنیهاى دشمنان و مخالفان.
و لذا هنگامى که موسى بن عمران ماموریت دعوت فرعون طغیانگر را پیدا مىکند اذهب الى فرعون انه طغى بلافاصله عرض مىکند رب اشرح لى صدرى و یسر لى امرى خداوندا سینهام را گشاده ساز و کار را بر من آسان کن ( طه 25 - 26).
و در جائى دیگر خطاب به پیغمبر اکرم (صلىاللهعلیهوآلهوسلّم) آمده است فاصبر لحکم ربک و لا تکن کصاحب الحوت اکنون که چنین است منتظر فرمان پروردگارت باش استقامت و شکیبائى کن و مانند یونس مباش ( که بر اثر ترک شکیبائى لازم گرفتار آنهمه مشکلات و مرارت شد ) ( قلم - 48 ) .
شرح صدر در حقیقت نقطه مقابل ضیق صدر است چنانکه در آیه 97 سوره حجر مىخوانیم و لقد نعلم انک یضیق صدرک بما یقولون : ما مىدانیم که سینه تو بخاطر گفتگوهاى ( مغرضانه ) آنها تنگ مىشود اصولا هیچ رهبر بزرگى نمىتواند بدون شرح صدر به مبارزه با مشکلات رود و آنکس که رسالتش از همه عظیمتر است ( مانند پیغمبر اکرم ) شرح صدر او باید از همه بیشتر باشد طوفانها آرامش اقیانوس روح او را بر هم نزند مشکلات او را به زانو در نیاورد کارشکنیهاى دشمنان مایوسش نسازد سؤالات از مسائل پیچیده او را در تنگنا قرار ندهد و این عظیمترین هدیه الهى به رسول الله بود .
و لذا در حدیثى آمده است که پیامبر مىفرماید : من تقاضائى از پروردگارم کردم و دوست مىداشتم این تقاضا را نمىکردم عرض کردم خداوندا پیامبران قبل از من بعضى جریان باد در اختیارشان قرار دادى ، و بعضى مردگان را زنده مىکردند ، خداوند به من فرمود : آیا تو یتیم نبودى پناهت دادم ؟ گفتم آرى ،
تفسیر نمونه ج : 27ص :123
فرمود : آیا گمشده نبودى هدایتت کردم ؟ عرض کردم : آرى ، اى پروردگار ! فرمود : آیا سینه تو را گشاده ، و پشتت را سبکبار نکردم ؟ عرض کردم : آرى اى پروردگار ! این نشان مىدهد که نعمت شرح صدر ما فوق معجزات انبیا است ، و به راستى اگر کسى حالات پیامبر (صلىاللهعلیهوآلهوسلّم) را دقیقا مطالعه کند و میزان شرح صدر او را در حوادث سخت و پیچیده دوران عمرش بنگرد یقین مىکند که این از طریق عادى ممکن نیست ، این یک تایید الهى و ربانى است .
در اینجا بعضى گفتهاند که منظور از شرح صدر همان حادثهاى است که در طفولیت یا جوانى پیغمبر (صلىاللهعلیهوآلهوسلّم) واقع شد که فرشتگان آسمان آمدند و سینه او را شکافتند و قلبش را بیرون آورده شستشو دادند ، و آن را از علم و دانش و رأفت و رحمت پر کردند.
بدیهى است که منظور از این حدیث این قلب جسمانى نیست ، بلکه کنایه و اشارهاى است به امدادهاى الهى از نظر روحى و تقویت عزم و اراده پیغمبر و پاکسازى او از هر گونه نقایص اخلاقى و وسوسههاى شیطانى.
ولى به هر حال دلیلى نداریم که آیه مورد بحث اشارهبه خصوص این ماجرا باشد ، بلکه مفهومى گسترده و وسیع دارد که این داستان ممکن است مصداقى از آن محسوب شود.
و به خاطر همین شرح صدر بود که پیامبر (صلىاللهعلیهوآلهوسلّم) به عالىترین وجهى مشکلات رسالت را پشت سر گذاشت ، و وظائف خود را در این طریق به خوبى انجام داد.
[ نظرات / امتیازها ]