● حاجيه تقي زاده فانيد -
تفسیر اثنا عشری
6) بِأَنَّ رَبَّکَ: سخن گوید زمین به سبب آنکه پروردگار تو، أَوحی لَها: وحی کند مر او را. یعنی امر فرماید از روی خفا و دستوری دهد که خبر ده از عملهای مردمان که بر تو واقع شده.
3- فرمود رسول اکرم صلّی اللّه علیه و آله و سلّم بر وضو باشید و بهترین عمل خود را که نماز است، محافظت کنید و خود را نگهدارید از زمین که مأوای شماست و هیچ کس در او عمل خیر و شر نکند، مگر آنکه او خبر دهد از آن در روز قیامت.«1» و فرمودهاند در مسجد مواضع مختلف و متعدد نماز بگذارید که روز قیامت شهادت خواهد داد.«2»
اعجاز- در علل الشرایع- صدوق (رحمه اللّه) از حضرت فاطمه زهرا علیها سلام روایت نموده که وقتی در عهد ابو بکر زلزله عظیمه واقع شد و مردم به فزع آمدند، نزد ابو بکر و عمر آمدند. دیدند ایشان با حالت فزع میروند به سوی حضرت امیر المؤمنین علیه السّلام. پس تمام آمدند خدمت آن حضرت و ایشان از خانه بیرون آمدند بدون آنکه در آن حضرت هولی و ترسی باشد. رفتند به تلّی و نشستند و مردم به اطراف آن حضرت نگاه میکردند، به دیوارهای مدینه که در حرکت بود، میرفت و میآمد پس به ایشان فرمود گویا ترسیدید از آنچه میبینید. گفتند چگونه نترسیم و حال آنکه تا به حال مثل آن ندیدیم. پس حضرت دو لب مبارک حرکت داد و دست مبارک به زمین گذارد، فرمود (مالک اسکنی) چیست تو را ساکن بشو؟ پس ساکن شد به اذن خدا. مردم را تعجب، زیاده شد از تعجب ایشان در اول. حضرت فرمود در تعجب شدید! گفتند: بلی.
فرمود منم آن کسی که خدا در اینکه سوره فرموده (وَ قالَ الإِنسانُ ما لَها) منم آن انسان و به من خبر میدهد آنچه واقع میشود بر روی زمین«3».
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
6) بِأَنَّ رَبَّکَ: سخن گوید زمین به سبب آنکه پروردگار تو، أَوحی لَها: وحی کند مر او را. یعنی امر فرماید از روی خفا و دستوری دهد که خبر ده از عملهای مردمان که بر تو واقع شده.
3- فرمود رسول اکرم صلّی اللّه علیه و آله و سلّم بر وضو باشید و بهترین عمل خود را که نماز است، محافظت کنید و خود را نگهدارید از زمین که مأوای شماست و هیچ کس در او عمل خیر و شر نکند، مگر آنکه او خبر دهد از آن در روز قیامت.«1» و فرمودهاند در مسجد مواضع مختلف و متعدد نماز بگذارید که روز قیامت شهادت خواهد داد.«2»
اعجاز- در علل الشرایع- صدوق (رحمه اللّه) از حضرت فاطمه زهرا علیها سلام روایت نموده که وقتی در عهد ابو بکر زلزله عظیمه واقع شد و مردم به فزع آمدند، نزد ابو بکر و عمر آمدند. دیدند ایشان با حالت فزع میروند به سوی حضرت امیر المؤمنین علیه السّلام. پس تمام آمدند خدمت آن حضرت و ایشان از خانه بیرون آمدند بدون آنکه در آن حضرت هولی و ترسی باشد. رفتند به تلّی و نشستند و مردم به اطراف آن حضرت نگاه میکردند، به دیوارهای مدینه که در حرکت بود، میرفت و میآمد پس به ایشان فرمود گویا ترسیدید از آنچه میبینید. گفتند چگونه نترسیم و حال آنکه تا به حال مثل آن ندیدیم. پس حضرت دو لب مبارک حرکت داد و دست مبارک به زمین گذارد، فرمود (مالک اسکنی) چیست تو را ساکن بشو؟ پس ساکن شد به اذن خدا. مردم را تعجب، زیاده شد از تعجب ایشان در اول. حضرت فرمود در تعجب شدید! گفتند: بلی.
فرمود منم آن کسی که خدا در اینکه سوره فرموده (وَ قالَ الإِنسانُ ما لَها) منم آن انسان و به من خبر میدهد آنچه واقع میشود بر روی زمین«3».
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
8) وَ مَن یَعمَل مِثقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یَرَهُ (8)
وَ مَن یَعمَل: و هر که به جا آورد مِثقالَ ذَرَّةٍ: به اندازه و مقدار ذره شَرًّایَرَهُ: بدی را، ببیند سزا و مکافات آن را اگر مغفرت الهی شامل او نشود.
تنبیه- آیه شریفه آگاه فرماید بندگان را به اینکه جزا بر اعمال مترتب از خیر و شر میشود اگرچه به مقدار ذرّهای باشد. در اسباب نزول نقل شده: دو نفر، یکی سائل را به لقمهای و کسوهای نمیداد و میگفتاند کی است، چیز بسیار خیر باید کرد و دیگری گناه خود را کوچک میشمرد و میگفت ما را به نظره و قطره مؤاخذه نخواهند کرد، بلکه به گناه کبیره عذاب کنند. حق تعالی آیه شریفه نازل فرمود که مثقال ذره را حساب است. نزد بعضی آنکه یکی دست بازداشت و گفت آیتی از قرآن مرا از خیرات منع کرد«1» (وَ یُطعِمُونَ الطَّعامَ عَلی حُبِّهِ)«2» و من نان خرما و مویز دوست ندارم پس آن را اجری نباشد و مال بسیار ندارم تا بدهم.
دیگری میگفت به اینکه گناهان حقیر ما را مؤاخذه نکنند. حق تعالی فرمود خیر اندک، نفع دارد و گناه حقیر ضرر رساند.
عبرت- روزی حضرت رسول صلّی اللّه علیه و آله و سلّم اینکه آیه خواند. اعرابی حاضر بود، گفت یا رسول اللّه خدای مثقال ذره را اعتبار فرماید و بر آن عقاب میکند! فرمود: بلی؟ اعرابی برخاست و گفت «وا سوأتاه وا فضیحتاه» و به های های گریست. حضرت فرمود دل اعرابی از ایمان با خبر است«3».
ابو عثمانی از ابی عبیده روایت نموده که صعصعة بن ناجیه که جد فرزدق بود، نزد حضرت رسول صلّی اللّه علیه و آله و سلّم آمد و گفت: از آنچه بر تو نازل شده بر من بخوان. حضرت اینکه آیه را تلاوت نمود. او گفت: «حسبی حسبی ما ابالی ان لا اسمع من القرآن غیر هذا» همین کافی است مرا و باکی نیست مرا آنکه نشنوم از قرآن غیر از اینکه آیه را«4».
تبصره- از إبن عباس نقل شده هیچ مؤمن و کافری نباشد که در دنیا خیر و شری کند، مگر آنکه خدای تعالی در قیامت عمل او به او بنماید. اگر بدی باشد، پریشان و غمگین شود و اگر نیکی باشد، خوشحال گردد. اما سیئات مؤمن را بیامرزد و حسنات او را اجر عنایت فرماید. و حسنات کافر را رد کند و به سیئات، معذب سازد.«1»
و محمّد بن کعب در معنی آیه بیان نموده هر که در دنیا مثقال ذره نیکی کند و کافر باشد، جزا یابد در نفس و مال و اهل، تا چون از دنیا رود، هیچ خیری بر او نباشد و اگر مثقال ذره بدی کند و مؤمن باشد، در دنیا عقوبت یابد به حادثهای که به او رسد از نفس و مال و اهل، تا چون از دنیا مفارقت کند، او را هیچ فعل بدی نباشد«2».
تتمه- در خبر است چون اینکه آیه نازل شد، بعضی از صحابه گفتند: یا رسول اللّه اینکه کار عظیم است که به هر مثقال ذره از عمل که از ما صادر شده باشد، حساب کنند. فرمود مکارهی که در دنیا به شما میرسد از رنج و بیماری و مصیبت در برابر مثاقیل شر شما است و اما مثاقیل خیر، ذخیره شماست تا روز قیامت که به شما مرحمت فرماید«3».
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
8) وَ مَن یَعمَل: و هر که به جا آورد مِثقالَ ذَرَّةٍ: به اندازه و مقدار ذره شَرًّایَرَهُ: بدی را، ببیند سزا و مکافات آن را اگر مغفرت الهی شامل او نشود.
تنبیه- آیه شریفه آگاه فرماید بندگان را به اینکه جزا بر اعمال مترتب از خیر و شر میشود اگرچه به مقدار ذرّهای باشد. در اسباب نزول نقل شده: دو نفر، یکی سائل را به لقمهای و کسوهای نمیداد و میگفتاند کی است، چیز بسیار خیر باید کرد و دیگری گناه خود را کوچک میشمرد و میگفت ما را به نظره و قطره مؤاخذه نخواهند کرد، بلکه به گناه کبیره عذاب کنند. حق تعالی آیه شریفه نازل فرمود که مثقال ذره را حساب است. نزد بعضی آنکه یکی دست بازداشت و گفت آیتی از قرآن مرا از خیرات منع کرد«1» (وَ یُطعِمُونَ الطَّعامَ عَلی حُبِّهِ)«2» و من نان خرما و مویز دوست ندارم پس آن را اجری نباشد و مال بسیار ندارم تا بدهم.
دیگری میگفت به اینکه گناهان حقیر ما را مؤاخذه نکنند. حق تعالی فرمود خیر اندک، نفع دارد و گناه حقیر ضرر رساند.
عبرت- روزی حضرت رسول صلّی اللّه علیه و آله و سلّم اینکه آیه خواند. اعرابی حاضر بود، گفت یا رسول اللّه خدای مثقال ذره را اعتبار فرماید و بر آن عقاب میکند! فرمود: بلی؟ اعرابی برخاست و گفت «وا سوأتاه وا فضیحتاه» و به های های گریست. حضرت فرمود دل اعرابی از ایمان با خبر است«3».
ابو عثمانی از ابی عبیده روایت نموده که صعصعة بن ناجیه که جد فرزدق بود، نزد حضرت رسول صلّی اللّه علیه و آله و سلّم آمد و گفت: از آنچه بر تو نازل شده بر من بخوان. حضرت اینکه آیه را تلاوت نمود. او گفت: «حسبی حسبی ما ابالی ان لا اسمع من القرآن غیر هذا» همین کافی است مرا و باکی نیست مرا آنکه نشنوم از قرآن غیر از اینکه آیه را«4».
تبصره- از إبن عباس نقل شده هیچ مؤمن و کافری نباشد که در دنیا خیر و شری کند، مگر آنکه خدای تعالی در قیامت عمل او به او بنماید. اگر بدی
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر انگلیسی- ابن کثیر
6) '' Then Allah says,
﴿یَوْمَئِذٍ یَصْدُرُ النَّاسُ أَشْتَاتاً﴾
(That Day mankind will proceed in scattered groups (Ashtat)) meaning, they will return from the station of the Judgement in separate groups. This means that they will be divided into types and categories: between those who are miserable and those who are happy, and those who are commanded to go to Paradise and those who are commanded to go to the Hellfire. As-Suddi said, "Ashtat means sects.'' Allah said,
﴿لِّیُرَوْاْ أَعْمَـلَهُمْ﴾
(that they may be shown their deeds.) meaning, so that they may act and be rewarded for what they did in this life of good and evil.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
7) Allah goes on to say,
﴿فَمَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَیْراً یَرَهُ -
«الْخَیْلُ لِثَلَاثَةٍ، لِرَجُلٍ أَجْرٌ، وَلِرَجُلٍ سِتْرٌ، وَعَلَى رَجُل وِزْرٌ. فَأَمَّا الَّذِی لَهُ أَجْرٌ فَرَجُلٌ رَبَطَهَا فِی سَبِیلِ اللهِ فَأَطَالَ طِیَلَهَا فِی مَرْجٍ أَوْ رَوْضَةٍ، فَمَا أَصَابَتْ فِی طِیَلِهَا ذَلِکَ فِی الْمَرْج وَالرَّوْضَةِ کَانَ لَهُ حَسَنَاتٍ، وَلَوْ أَنَّهَا قَطَعَتْ طِیَلَهَا فَاسْتَنَّتْ شَرَفًا أَوْ شَرَفَیْنِ کَانَتْ آثَارُهَا وَأَرْوَاثُهَا حَسَنَاتٍ لَهُ، وَلَوْ أَنَّهَا مَرَّتْ بِنَهَرٍ فَشَرِبَتْ مِنْه وَلَمْ یُرِدْ أَنْ یَسْقِیَ بِهِ کَانَ ذَلِکَ حَسَنَاتٍ لَهُ، وَهِیَ لِذَلِکَ الرَّجُلِ أَجْرٌ. وَرَجُلٌ رَبَطَهَا تَغَنِّـیًا وَتَعَفُّفًا وَلَمْ یَنْسَ حَقَّ اللهِ فِی رِقَابِهَا وَلَا ظُهُورِهَا فَهِیَ لَهُ سِتْرٌ، وَرَجُلٌ رَبَطَها فَخْرًا وَرِیَاءً وَنِوَاءً فَهِیَ عَلَى ذَلِکَ وِزْر»
(The horses are for three. For one man they are a reward, for another man they are a shield, and for another man they are a burden. In reference to the man for whom they are a reward, he is the man who keeps them to be used in the way of Allah. Thus, they spend their entire life grazing in the pasture or garden (waiting in preparation for Jihad). So whatever afflicts them during that lengthy period in the pasture or garden, it will be counted as good deeds for him. Then, if their lengthy period is ended and they are used for a noble battle or two, their hoof prints and their dung are counted as good deeds for him.
When they passed through a stream from which they did drink, though he (their owner) does not intend to quench their thirst, yet, it would be counted as good deeds, Therefore, they are a reward for that man. A man who keeps them to maintain himself and to be independent of others (i.e., begging, etc.), and he does not forget the right of Allah upon their necks and their backs (i.e., their Zakah), then they are a shield for him (from the Hellfire). A man who keeps them in order to boast, brag and show off, then they are a burden for him (on Judgement Day).) So the Messenger of Allah was then asked about the donkeys and he said,
«مَا أَنْزَلَ اللهُ فِیهَا شَیْئًا إِلَّا هَذِهِ الْایَةَ الْفَاذَّةَ الْجَامِعَةَ
﴿فَمَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَیْراً یَرَهُ
(So whosoever does good equal to the weight of a speck of dust shall see it. And whosoever does evil equal to the weight of speck of dust shall see it.) Al-Bukhari recorded from Abu Hurayrah that the Messenger of Allah said,
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
8) وَمَن یَعْـمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرّاً یَرَهُ In Sahih Al-Bukhari, it is recorded from `Adi that the Prophet said,
«اتَّــقُوا النَّارَ وَلَوْ بِشِقِّ تَمْرَةٍ، وَلَوْ بِکَلِمَةٍ طَیِّـبَة»
(Fear (ward off) the Fire, even if by giving half a date in charity, and even by saying a single word of good.) In the Sahih as well, he (`Adi) narrated (from the Prophet ):
«لَا تَحْقِرَنَّ مِنَ الْمَعْرُوفِ شَیْئًا وَلَوْ أَنْ تُفْرِغَ مِنْ دَلْوِکَ فِی إِنَاءِ الْمُسْتَسْقِی، وَلَوْ أَنْ تَلْقَى أَخَاکَ وَوَجْهُکَ إِلَیْهِ مُنْـبَسِط»
(Do not under rate any good act, even if it is offering drinking water from your bucket to one who is seeking a drink, or meeting your brother with a cheerful face.) It is also recorded in the Sahih that the Prophet said,
«یَا مَعْشَرَ نِسَاءِ الْمُؤْمِنَاتِ، لَا تَحْقِرَنَّ جَارَةٌ لِجَارَتِهَا وَلَوْ فِرْسَنَ شَاة»
(O party of believing women! None of you should belittle a gift sent by your neighbor, even if it is a Firsan of a sheep.) The word Firsan in this Hadith means its hoof. In another Hadith he said,
«رُدُّوا السَّائِلَ وَلَوْ بِظِلْفٍ مُحْرَق»
(Give something to the beggar, even if it is a burnt hoof.) It has been reported from `A'ishah that she gave a single grape in charity and then she said, "To how much dust is it equivelent'' Imam Ahmad recorded from `Awf bin Al-Harith bin At-Tufayl that `A'ishah told him that the Prophet used to say,
«یَاعَائِشَةُ، إِیَّاکِ وَمُحَقَّرَاتِ الذُّنُوبِ، فَإِنَّ لَهَا مِنَ اللهِ طَالِبًا»
(O `A'ishah! Beware of the sins that are belittled, for indeed they will be taken account of by Allah.) This Hadith was recorded by An-Nasa'i and Ibn Majah.Imam Ahmad recorded from `Abdullah bin Mas`ud that the Messenger of Allah said,
«إِیَّاکُمْ وَمُحَقَّرَاتِ الذُّنُوبِ، فَإِنَّهُنَّ یَجْتَمِعْنَ عَلَى الرَّجُلِ حَتْى یُهْلِکْنَه»
(Beware of the sins that are belittled. For verily, they are gathered in a man until they destroy him.) And indeed the Messenger of Allah made an example of them (sins that are taken lightly) by saying that they are like a people who settle in barren land. Then their leader comes and orders the men to go out one at a time and each bring back a stick until they have gathered a large number of sticks. Then they kindled a fire and burned everything that they threw into it.This is the end of the Tafsir of Surat Idha Zulzilat (Az-Zalzalah) and all praise and thanks are due to Allah.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر حسینی همدانی
6) یَومَئِذٍ یَصدُرُ النّاسُ أَشتاتاً لِیُرَوا أَعمالَهُم:
از جمله وقایع روز قیامت آنستکه عموم مردم از اولین و آخرین در آن صحنه پهناور متفرق و پراکنده خواهند شد هم چنانکه بر حسب عقیده و ذات و ذاتیات که در اثر عقیده و افعال اختیار در نظام اختیار کسب نموده لا محاله تباین ذاتی خواهند یافت و در اثر ظهور ذات و ذاتیات هر فردی در عالم قیامت لا محاله منتهی سیر آنان نیز با یکدیگر تباین ذاتی خواهد داشت.
بالاخره هر فردی بر حسب شئون ذاتی خود بمقامی نائل خواهد شد و در نتیجه همه افعال اختیاری که سیر و سلوک و کسب جوهر ذاتی هر فردی است بظهور خواهد رسید و اعمال صالحه اهل ایمان سیرت نعمت و رحمت آن برشد رسیده بصورت نعمت تجسم خواهد نمود بهمین قیاس اعمال قبیح و گناهان بیگانگان بصورت نقمت و عقوبت از درون آنان ظهور نموده و اعضاء و جوارح آنان را فرا خواهد گرفت.استفاده میشود پس از بررسی باعمال افراد بشر از اولین و آخرین هر فردی بخصوص مسیر خاصی در پیش خواهد داشت و هر فردی از اهل ایمان بر حسب مقام از سعادت و نعمت که برای او مقرر شده بدان سو رهسپار خواهد بود.
بهمین قیاس هر فردی از کفار و گناهکاران بمقام که برای او از درکات دوزخ مقرر و اعلام شده سوق داده میشود و اندیشه باطل و اعمال قبیح و گناهان آنان تجسم یافته وسیله اجرای عقوبت بر آنان خواهد شد.
و مفاد کلمه (لِیُرَوا أَعمالَهُم) آنستکه اعمال اختیاری آنان در عالم دنیا حرکت جوهری و ذاتی آنان بوده و در عالم قیامت بر حسب اقتضاء ذاتی و جوهر وجودی که کسب نموده بظهور خواهد رسید.
و در باره بیگانگان آیه (وَ لَو تَری إِذِ المُجرِمُونَ ناکِسُوا رُؤُسِهِم عِندَ رَبِّهِم) سجده- 20 بیان نموده در صحنه قیامت سر افکندگی و سیرت ننگین خود را به پیشگاه کبریائی خواهند مشاهده نمود و همان حقایقی را که در دنیا تکذیب مینمودند صریحا تصدیق خواهند نمود غافل از اینکه ایمان و تصدیق در آن عالم سودی نخواهد داشت و ایمان و تصدیق اختیاری نیست زیرا در نظام اختیار ایمان باصول اسلام اثر خواهد داشت و پایه سعادت و سبب قرب رحمت میشود ولی گمان کنند که ایمان شهودی آنان در آن حال اثر و سودی نیز برای آنان خواهد داشت در صورتی که اظهار ایمان آنان در آن حال بمنظور فرار از عقوبت است و سودی نخواهد داشت.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
7) فَمَن یَعمَل مِثقالَ ذَرَّةٍ خَیراً یَرَهُ:
آیه بیان ظهور سیرت افعال اختیاری بشر است نظر به اینکه که هر حرکت ارادی ظهوری از درون و رشد روان میباشد و بدان وسیله جوهر ذاتی خود را کسب مینماید ناگزیر اقتضاء ذاتی است که در عالم قیامت بطور حتم همین اقتضاء ظهور خواهد نمود و عمل خیر خود را چه بزرگ و مهم باشد و یا کوچک رشد نموده بصورت نعمت در آمده مورد استفاده قرار خواهد گرفت با توجه به اینکه که هر عمل خیر در دنیا از هنگام صدور نیروی حیات بآن دمیده شده از نظر ارتباط که با ساحت پروردگار داشته عمل باقی است چنانچه در اثر ریاء و سمعه و یا عجب و مانند آن حبط شود نیروی حیات از آن عمل خیر زایل شده کان لم یکن خواهد بود.
بدین جهت در عالم قیامت فقط هر عمل خیر که رابطه و شعار عبودیت داشته مورد استفاده قرار گرفته از نظر اینکه نیروی بقاء بآن دمیده شده و گر نه بیهوده خواهد بود.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
8) وَ مَن یَعمَل مِثقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یَرَهُ:
همچنین هر که کوچکترین عمل ناسزا بجا آورد از نظر اینکه سیر و سلوک و کسب جوهر وجودی خود را بسوی پلیدی روی آورده در حقیقت بهمان قدر صفاء و نورانیت روانی خود را از دست داده ظلمت و تیرهگی آن عمل گریبانگیر او خواهد شد هم چنانکه از اهل بیت علیهم السّلام روایت شده که ارتکاب گناه سبب پیدایش تیرهگی در قلب اهل ایمان خواهد شد چنانچه به توبه و آتش حسرت و پشیمانی تیرهگی قلب خود را رفع و صفاء و نورانیت از دست رفته خود را باز خواهد یافت و گر نه تیرگی بطور ثابت خواهد بود.
خلاصه رفتار ناسزا و ناسپاسی نعمت پروردگار مرتبهای از شقاوت و محرومیت از رحمت است همچنانکه اندیشه کفر و شرک رذیله خلقی و مبارزه با ساحت کبریائی حجاب و پردهای است که روان انسان را تیره و ظلمانی نموده و از مقام انسانی ساقط مینماید.
و از آیه استفاده میشود 1- که یگانه امتیاز و فصل حقیقی هر فردی از بشر همانا صورت اندیشه و سیرت روان و افعال اختیاری صالح و طالح او است که ظهور و رشد روان در نظام خارج خواهد بود و در اثر آن هر فردی از سایر افراد بشر امتیاز خواهد یافت بر اینکه اساس امتیاز وجودی هر فردی از طریق اکتساب بوده و باختیار خود شخص است.
- غرض و فایده پایه افعال اختیاری بشر است یعنی با در نظر داشتن فائده و اثر فاعل مختار اقدام بعمل مینماید و در حقیقت فاعل مختار خود را محکوم فائده عمل خود مینماید زیرا عمل اختیاری در ذات و روان فاعل اثر خواهد گذارد و اثر و فایده هر عمل و همچنین ضرر و زیان آن از مبادی روانی فعل اختیاری بشمار میآید در حقیقت روان بدان صورت درآمده است و به نیروی پلیدی خود اقدام به گناه مینماید و آنرا ترجیح بر ترک آن گناه میدهد.
3- در نتیجه التزام بایمان و اعمال صالحه و پرهیز از گناهان گروهی باقصی درجه کمال و سعادت نائل خواهند شد و امتیاز ذاتی از سایرین بدست آورده و مسطوره صفات کمال و جلال کبریائی گردند همچنین گروه بیشماری باقصی مرتبه کفران نعمت رسیده مسطوره تبری و غضب ساحت کبریائی گردند و غرض ثانوی از نظام اختیار و صحنه آزمایش خواهند بود بدین وسیله ارواح خبیثه از نیکان جدا شده و امتیاز بیابند و در دو سو و دو قطب قرار خواهند گرفت.
در کتاب در منثور بسندی از انس بن مالک روایت نموده که رسول صلّی اللّه علیه و آله میفرمود که روز قیامت هر آینه خبر خواهد داد هر قطعه از زمین بهر عملی که بر سطح آن پدید آمده بر حسب آیه (إِذا زُلزِلَتِ الأَرضُ زِلزالَها) تا آیه (یَومَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخبارَها) فرمود آیا میدانید اخبار آنها چیست فرمود جبرئیل بمن خبر داد اخبار زمین آنستکه هر چه را عمل نموده باشد بآن خبر میدهد.
مفسر گوید لا محاله فاعل و زمان و خصوص مکان را خبر در بر خواهد داشت کتاب در منثور بسندی از سداد بن اوس روایت نموده گفت شنیدم رسول صلّی اللّه علیه و آله میفرمود ای مردم دنیا دسترس همه مردم است نیکوکار و تبه کار از آنها استفاده مینماید و نعمتهای آخرت بر وفق وعد صادق حتم است آفریدگاری مالک قادر در باره حق و باطل حکم خواهد فرمود.
ای مردم باشید از فرزندان آخرت و هرگز از فرزندان دنیا نباشید زیراهر مادری فرزندش باو ملحق میشود عمل نمائید در حالی که از غضب پروردگار در حذر باشید و نیز عمل نمائید که اعمال شما باو عرضه خواهد شد و نیز همه شما او را ملاقات خواهید نمود پس هر که مثقال ذرهای عمل صالح نماید جزاء آنرا خواهد دید و هر که مثقال ذرهای عمل ناسزا نماید جزاء و کیفر آنرا خواهد دید.
در تفسیر قمی در مورد آیه (وَ أَخرَجَتِ الأَرضُ أَثقالَها) فرمود از بشر است (وَ قالَ الإِنسانُ ما لَها) فرمود آن شخص امیر مؤمنان علیه السّلام است (یَومَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخبارَها) تا آیه (أَشتاتاً) فرمود مردم متفرق و پراکنده میشوند، کافر و مؤمن و چه منافق خواهند حضور یافت بمنظور اینکه به جزاء اعمال خودشان برسند و نیز فرمود توقف خواهند نمود در برابر آنچه رفتار نمودهاند.
تفسیر قمی در روایت ابی الجارود از امام ابی جعفر علیه السّلام روایت نموده در باره آیه (فَمَن یَعمَل مِثقالَ ذَرَّةٍ خَیراً یَرَهُ) فرمود چنانچه از اهل دوزخ باشد و در دنیا مثقال ذرهای عمل خیر نموده باشد در روز قیامت سبب حسرت او خواهد بود چنانچه عمل برای غیر پروردگار باشد و هر که عمل بد و ناسزا نماید مثقال ذرهای کیفر آنرا خواهد دید فرمود چنانچه از اهل بهشت باشد آن عمل شر را روز قیامت خواهد دید و مورد مغفرت قرار خواهد گرفت.
از إبن عباس روایت شده که جبرئیل بحضور رسول صلّی اللّه علیه و آله عرض نمود پروردگار ترا سلام میرساند و میفرماید ترا مغموم و حزین میبینم در حالی که او اعلم است رسول صلّی اللّه علیه و آله عرض نمود فکر مرا در باره امت اسلام مشغول نموده است.
جبرئیل عرض نموده در باره کفار و یا در باره اهل ایمان فرمود بلکه در باره اهل ایمان و اهل لا اله الا اللّه.
جبرئیل رسول صلّی اللّه علیه و آله را بنزد قبر شخصی از بنی سلمة برد و بجناح خود بقبر زد میت برخاست باذن پروردگار چهره او روشن و او میگفت (لا اله الا اللّه محمّد رسول اللّه و الحمد للّه رب العالمین) جبرئیل باو گفت بازگرد بحال خودبازگشت و بر قبر دیگر جبرئیل بجناح خود زد ناگهان شخص سیاه چهرهای برخاست میگفت (وا حسرتاه وا سوأتاه) جبرئیل گفت بازگرد جبرئیل برسول صلّی اللّه علیه و آله عرض نمود اینکه چنین روز قیامت مردم از قبور خواهند برخاست هم چنانکه مردهاند.
مفسر گوید شهادت بوحدانیت پروردگار و رسالت رسول صلّی اللّه علیه و آله که آن میت اعلام نمود هنوز امر وصایت علی علیه السّلام طرح و مقرر نشده است.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر خسروی
6) 6- در اینکه روز برمیگردند (از قبورشان بموقف حساب یا از موقف حساب بعد از عرض در صحرای محشر) متفرّق و دسته دسته (اهل ایمان جداگانه و اهل هر دین علی حده چنانکه در آیه دیگر میفرماید وَ یَومَ تَقُومُ السّاعَةُ یَومَئِذٍ یَتَفَرَّقُونَ و آیه دیگر یَومَئِذٍ یَصَّدَّعُونَ) تا بنگرند جزای اعمال خودشان را (یعنی از موقف بر میگردند تا بمنازل خودشان در بهشت و دوزخ فرود آیند.
و بقولی رؤیت در اینجا بمعنی شناسائی اعمال در اینحال است و آن رؤیت قلب است و ممکن است دیدن بچشم هم باشد یعنی صحائف اعمال خود را ببینند و بخوانند که لا یغادر فیها صغیرة او کبیرة إلّا احصیها).
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
8) 8- و هر کس بوزن ذرّهای بدی کند (عقابی را که مستحق است) خواهد دید.
(محمّد بن کعب گفته است معنای آیه اینست که: هر کس بوزن ذرّهای خیر کند و حال آنکه کافر باشد ثواب آنرا در دنیا در خود و خاندان و مال و فرزند خویش میبینند تا از دنیا بیرون رود و در نزد خدا خیری نخواهد داشت و هر کس مؤمن باشد و عمل بدی از او ناشی شود عقوبت آنرا در خود و اهل و مال و فرزند خود میبیند تا از دنیا خارج شود و در نزد خدا شرّی نخواهد داشت)صعصعة بن ناجیه جدّ فرزدق بر رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله وارد شد و درخواست کرد از قرآن خبری بر او بخواند حضرت اینکه آیه بر او خواند او گفت مرا بس است بس است بخاک افتاد و زار بگریست و گفت اگر غیر از اینکه از قرآن نشنوم مرا کافی است).
(و عبد اللّه مسعود گوید محکمترین آیه در قرآن اینکه دو آیه است و حضرت صلّی اللّه علیه و آله آنرا جامعه خوانده است).
حساب کار خود امروز کن که فرصت هست ز خیر و شرّ بنگر تا چههاست حاصل تو
اگر بنقد نکوئی توانگری خوشباش ورت بغیر بدی نیست وای بر دل تو
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر راهنما
6) 1 - مردم، در قالب گروه هایى متفاوت، صحنه قیامت را به سوى سرنوشت مخصوص خویش، ترک خواهند کرد.
یومئذ یصدر الناس أشتاتًا لیروا أعمـلهم
«یصدر»; یعنى، منصرف مى شود و بازمى گردد (مفردات و صحاح اللغة). «أشتاتاً» (جمع «شتّ») به معناى «تفرق یافتگان» است (صحاح اللغة). مفاد آیه شریفه ناظر به مرحله پس از حسابرسى است که مردم از آن برمى گردند و به سوى بهشت و جهنم مى روند. فعل «یصدر» و نیز مشاهده اعمال (یا پاداش و کیفر آن)، با این معنا سازگارتر است; گرچه این احتمال نیز منتفى نیست که مراد، رجوع انسان ها به حیات دوباره باشد; ولى فعل «یصدر» و نیز مشاهده اعمال (یا پاداش و کیفر آن)، با احتمال نخست، سازگارتر است.
2 - زلزله زمین، از مقدّمات حشر مردم و حسابرسى اعمال آنان در قیامت است.
إذا زلزلت الأرض ... یومئذ یصدر الناس
3 - انسان ها در قیامت، به گروه هایى گوناگون تقسیم خواهند شد.
یومئذ یصدر الناس أشتاتًا
4 - تمام مردم در قیامت، با بیرون آورده شدن از زمین، در صحنه محشر حضور خواهند یافت.
و أخرجت الأرض أثقالها ... یومئذ یصدر الناس أشتاتًا
جمله «یصدر الناس»، ممکن است ناظر به رجوع مردم به حیات دوباره (معاد) باشد.
5 - مشاهده کردار و مواجه شدن با پاداش و کیفر آن، از اهداف حشر انسان ها در قیامت
یصدر الناس أشتاتًا لیروا أعمـلهم
حرف «لام» در «لیروا»، بیانگر برداشت یاد شده است. مشاهده اعمال، یا به معناى مشاهده پاداش و کیفر آنها است و یا ناظر به تجّسم اعمال و مشهود بودن آن در قیامت است.
6 - پاداش ها و کیفرهاى آخرت، چیزى جز کردار انسان نیست.
یصدر الناس أشتاتًا لیروا أعمـلهم
7 - مواجه شدن انسان ها با کردار خود و پاداش یا کیفر آن، پس از بازگشت آنان از حسابرسى است.
یصدر الناس أشتاتًا لیروا أعمـلهم
8 - تجسّم اعمال و قابل رؤیت شدن آنها در آخرت
لیروا أعمـلهم
9 - روبه رو شدن با اعمال در قیامت، تخلّف ناپذیر و بیرون از اختیار انسان ها است.
لیروا
مجهول بودن فعل «یُرَوا»، بیانگر آن است که «ارائه»، وظیفه مأموران الهى است و اعمال انسان ها، خواه ناخواه به آنان نشان داده خواهد شد.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
7) 1 - انجام دهندگان کار خیر، در قیامت پاداش دیده، با کردار خویش مواجه خواهند شد.
فمن یعمل مثقال ذرّة خیرًا یره
2 - کارهاى خیر، هر چند به وزن مورچه اى ریز و یا ذرّات معلق در هوا باشد، باقى مانده، در قیامت بر انسان عرضه خواهد شد.
فمن یعمل مثقال ذرّة خیرًا یره
«مثقال»; یعنى، وسیله اى که با آن، وزن چیزى سنجیده شود (مفردات). «ذرّة» (مفرد «ذرّ») به معناى کوچک ترین نوع مورچه است (صحاح اللغة). برخى آن را یک صدم وزن «جو» دانسته و برخى گفته اند: مراد ذرّاتى است که در شعاع خورشید، مشاهده مى شود. (لسان العرب)
3 - سرنوشت هر کس در آخرت، وابسته به کردار او در دنیا است.
فمن یعمل مثقال ذرّة خیرًا یره
4 - تجسّم و قابل رؤیت شدن تمام اعمال نیکِ انسان ـ حتى سبکوزن ترین آنها ـ در آخرت
خیرًا یره
5 - زمین، مشخّصات کردارهاىِ ریز و درشت انسان را در خود محفوظ داشته، در قیامت آن را گزارش خواهد کرد.
یومئذ تحدّث أخبارها ... فمن یعمل مثقال ذرّة خیرًا یره
6 - «عن أبى جعفر(ع) فى قوله «فمن یعمل مثقال ذرّة خیراً یره» یقول إن کان من أهل النار و کان قد عمل فى الدنیا مثقال ذرّة خیراً یره یوم القیامة حسرةً انه کان عمله لغیراللّه»;(1)
از امام باقر(ع)، درباره سخن خداوند «فمن یعمل مثقال ذرّة خیراً یره» روایت شده که خداوند [مى فرماید]: اگر[بنده اى]از اهل آتش بوده و در دنیا به اندازه وزن یک ذره، کار خوب انجام داده باشد، در قیامت آن را مى بیند تا حسرت بخورد که چرا این عمل را براى غیر خدا انجام داده بود».
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
8) 1 - بدکاران در قیامت، کیفر دیده و با کردار نارواى خود، روبه رو خواهند شد.
و من یعمل مثقال ذرّة شرًّا یره
2 - کارهاى ناروا، هر چند به وزن مورچه ریز و یا ذرّات معلق در هوا باشد، باقى مانده، در قیامت بر انسان عرضه خواهد شد.
و من یعمل مثقال ذرّة شرًّا یره
3 - سرنوشت هر کس در آخرت، وابسته به کردار او در دنیا است.
و من یعمل مثقال ذرّة شرًّا یره
4 - تجسّم و قابل رؤیت شدن تمام اعمالِ ناشایست انسان ـ حتى سبکوزن ترین آنها ـ در آخرت
و من یعمل مثقال ذرّة شرًّا یره
5 - زمین، مشخصات کردارهاى ریز و درشت انسان، اطلاعاتى را در خود محفوظ داشته، در قیامت آن را گزارش خواهد کرد.
و من یعمل مثقال ذرّة شرًّا یره
6 - ترغیب به کار خیر و وعده پاداش به آن، مقدّم بر تهدید در امر تربیت
فمن یعمل مثقال ذرّة خیرًا یره . و من یعمل مثقال ذرّة شرًّا یره
7 - «عن أبى جعفر(ع) فى قوله «...و من یعمل مثقال ذرّة شرّاً یره» یقول: إذا کان من أهل الجنّة رأى ذلک الشرّ یوم القیامة ثمّ غفر اللّه تعالى له;(1)
از امام باقر(ع) درباره سخن خداوند «و من یعمل مثقال ذرّة شرّاً یره» روایت شده که [خداوند] مى فرماید: اگر [شخص ]از اهل بهشت باشد [و در دنیا عمل بدى انجام داده باشد] آن عمل بد را در قیامت مى بیند; آن گاه خداوند متعال او را مى آمرزد».
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر مجمع البیان
6) آن گاه در اشاره به پراکندگى مردم از نظر ظاهر و عملکرد و سیما و سیرت و فرجام و پاداش مى فرماید:
یَوْمَئِذٍ یَصْدُرُ النَّاسُ أَشْتاتاً
در آن روز مردم گروه گروه مى شوند.
لِیُرَوْا أَعْمالَهُمْ
تا عملکرد آنان را به آن ها نشان دهند.
«ابن عباس» مى گوید: تا پاداش عملکرد آنان را به آن ها ارائه دهند.
با این بیان منظور این است که: مردم هنگامى که از محاسبه و بازخواست تمام مى شوند، به طور پراکنده به سوى قرارگاه خویش مى روند تا جایگاه خود را در بهشت پرطراوت و زیبا و یا دوزخ بنگرند.
در مورد چگونگى دیدن اعمال نیز دو نظر است:
از دیدگاه گروهى منظور از دیدن اعمال، نه دیدن با چشم ظاهر، بلکه آگاهى از عملکرد نیک و بد خویش از راه دل و شناخت باطنى است؛ امّا به باور گروهى منظور دیدن با چشم ظاهر است تا بنگرند که هر آنچه انجام داده اند، همه و همه در کارنامه زندگى شان آمده، و هیچ کار خرد و کلان و کوچک و بزرگ وانهاده نشده و همه چیز به حساب آمده است.
آن روز مردم به صورت هاى پراکنده از گورها سر بر مى آورند و به سوى صحراى محشر مى آیند.
به باور مفسران منظور این است که: در آن روز سرنوشت ساز، مردم هم به صورت پراکنده از دل خاک سر برمى آورند، و هم به صورت پراکنده مى آیند، و هم پس از بازخواست و محاسبه ودیدن اعمال خویش به صورت پراکنده به سوى فرجام کار باز مى گردند. آنجاست که گروهى اهل ایمان و پروا و دادگرى و رعایت حقوق خدا و خلق او به حساب آمده و در یک سو قرار خواهند گرفت، و گروهى دیگر اهل کفر و ظلم و حق کشى که در سوى دیگر خواهند بود.
پاره اى نیز برآنند که اهل هر مذهب و دین، جدا خواهند ایستاد.
آیه مورد بحث بسان این آیه است که مى فرماید:
و یوم تقوم الناس یومئذ یتقرقون(257)
روزى که رستاخیز بر پا مى گردد، آن روز مردم پراکنده مى شوند.
و بسان این آیه که:
... یومئذ یصدعون(258)
در آن روز مردم گروه گروه مى شوند.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
8) و هر کسى به اندزه ذره اى کار ناروا و ظالمانه اى انجام دهد، او هم ثمره شوم و کیفر دردناک آن را خواهد دید.
وَ مَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یَرَهُ
همان گونه که استدلال شده، از ظاهر این آیات چنین دریافت مى گردد که موضوع «احباط» یا نابودى اعمال نیک و شایسته انسان بر اثر گناهان سهمگین، درست نیست؛ چرا که آیات مورد بحث نشانگر آن است که هر انسانى عملکرد خود را مى بیند، و در روز رستاخیز با آن رو به رو مى شود و اگر «حبط عمل» را بپذیریم دیگر کارى نمانده است تا پاداش یا کیفر داده شود.
طرفداران این دیدگاه نمى توانند براى اثبات دیدگاه خود به موضوع «تکفیر» و یا بخشوده نشدن گناهان بر اثر توبه و اصلاح و جبران اشتباهات استدلال کنند، چرا که موضوع بخشوده شدن گناهان توبه کار راستین، چیزى است تردیدناپذیر و مفاهیمِ آیاتِ آن را دانشمندان پذیرفته اند.
افزون بر این، آیات بیانگر یک اصل و قانون کلى است و هر اصل کلى ممکن است استثنایى داشته باشد؛ بر این باور همان گونه که طرفداران ظاهر این آیات با استدلال به ظاهر آن ها، موضوع «حبط عمل» را نفى مى کنند، امّا بر این باورند که از شرایط محاسبه و باز خواست و کیفر گناه آن است که گناه، صغیره نباشد و این مورد را از آن اصل کلىّ استثنا مى کنند، ما نیز مى گوییم: این اصل کلى درست است و هر کس با اعمال خود رو به رو مى شود، مگر این که گناهى باتوبه و اصلاح واقعى مورد عفو قرار گرفته باشد.
پاره اى در پاسخ این پرسش مى گویند: منظور این است که انسان هاى کفرگرا و بیدادپیشه اگر کارهاى شایسته اى در دنیا انجام دهند، پاداش آن را در همین جهان، خود یا فرزندانشان دریافت مى دارند و تنها به همراه گناهان خود جهان را ترک مى کنند.
و انسان هاى با ایمان و شایسته کردار نیز کیفر عملکرد اشتباه و گناه آلود خود را در دنیا دریافت مى دارند و با گناه جهان را بدرود نمى گویند. با این بیان گناهکاران تنها از دنیا بار گران گناه مى برند و نیکان و خوبان و مردم با ایمان عملکرد شایسته.
در این مورد آورده اند که «صعصعه»، نیاى «فرزدق» به همراه گروهى از قبیله خویش به حضور پیامبر شرفیاب گردید و ضمن گفت گو از آن حضرت تقاضاى پند و اندرز نمود فقال بابى انت یا رسول اللّه اوصنى خیراً.
پیامبر فرمود: تو را در مورد پدر و مادر و نزدیکان و خویشاوندانت سفارش مى کنم، حقوق و حرمت آنان را پاسداراوصیک بامک و ابیک...
تقاضاى سفارش و اندرز بیشترى کرد.
پیامبر فرمود: آن چه میان دو لب و دو پایت آفریده شده است مراقب باش و زبان و اندام جنسى ات را از گناه مراقبت نمااحفظ مابین لحییک و رجلیک.
آن گاه از او پرسید از تو کارهاى خوبى به من گزارش شده است، چه کرده اى؟
گفت: اى پیامبر خدا، واقعیت این است که در روزگار جاهلیت مردم را در بیراهه هاى دهشتناک حیران و سرگردان دیدم و نتوانستم شاهراه درستى و رستگارى را بیابم، جز همین اندازه که دریافتم راه و رسم جاهلیت، زشت و ظالمانه است. دیدم مردم دختران نوزاد خود را به جاى نوازش و مهر، زنده به گور مى کنند، و من دریافتم که آفریدگار آنان چنین نخواسته است؛ از این رو از این کار باز داشتم، و تا سرحد توان با پرداخت پول به پدرانشان، آن کودکان معصوم رانجات دادم. آن گاه آیات مورد بحث بر او خوانده شد و او با شنیدن آیات گفت: سپاس خداى را همین براى من کافى است و اگر جز همین دو آیه از قرآن را نشنوم و نیاموزم، این آیات مرا بسنده اند.(259)
«ابن عباس» مى گوید: احکم آیة فى القرآن، فمن یعمل مثقال ذرة خیراً یره...
محکم ترین و رساترین آیه اى که مى تواند انسان حق طلب را از گناه و و ستم و خودکامگى و خودسرى باز داشته و به راه عدالت و آزادگى و رعایت حقوق مردم برد، همین آیه است، و آن گاه تا آخر سوره تلاوت کرد و گفت: پیامبر گرامى این آیه را «جامعه» نامید، چرا که به راستى جامع ترین درس هارا دارد.
و از «سعد» آورده اند که: مرد فقیرى از او کمک خواست، و او دو عدد خرما بر دست وى نهاد، امّا او دست خود را بست. «سعد» گفت: دوست من، واى بر تو! خداى ارزانى دارنده نعمت ها کار نیک را اگر چه به اندازه ذره اى باشد از ما مى پذیرد، امّا تو این گونه رفتار مى کنى؟!
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر نمونه
6) سپس مى فرماید: در آن روز مردم به صورت گروه هاى مختلف از قبرها خارج شده ، در عرصه محشر وارد مى شوند، تا اعمالشان به آنها نشان داده شود!
(یومئذ یصدر الناس اشتاتا لیروا اعمالهم ).
((اشتات )) جمع شت (بر وزن شط) به معنى متفرق و پراکنده است ، این اختلاف و پراکندگى ممکن است به خاطر این باشد که اهل هر مذهبى جداگانه وارد عرصه محشر مى شوند، یا اهل هر نقطهاى از مناطق زمین جدا وارد مى شوند، و یا اینکه گروهى با صورتهاى زیبا و شاد و خندان ، و گروهى
با چهره هاى عبوس و تیره و تاریک در محشر گام مى نهند.
یا هر امتى همراه امام و رهبر و پیشوایشان هستند، همانگونه که در آیه 71 سوره اسراء آمده : یوم ندعوا کل اناس بامامهم : روزى که هر گروهى را با پیشوایشان فرا مى خوانیم .
و یا اینکه مؤ منان با مؤ منان و کافران با کافران محشور مى شوند.
جمع میان این تفسیرها کاملا ممکن است زیرا مفهوم آیه گسترده است .
((یصدر)) از ماده ((صدر)) (بر وزن صبر) به معنى خارج شدن شتران از آبگاه است که به صورت انبوه و هیجان زده بیرون مى آیند به عکس ((ورود)) که به معنى داخل شدن آنها در آبگاه است و در اینجا کنایه از خروج اقوام مختلف از قبرها و آمدنشان در محشر براى حسابرسى است .
این احتمال نیز داده شده که منظور خروجشان از محشر، و حرکت به سوى جایگاهشان در بهشت و دوزخ است .
معنى اول با آیات گذشته تناسب بیشترى دارد.
منظور از جمله لیروا اعمالهم : تا اعمالشان را به آنها نشان دهند مشاهده جزاى اعمال است .
یا مشاهده نامه اعمال که هر نیک و بدى در آن ثبت است .
یا مشاهده باطنى به معنى معرفت و شناخت چگونگى اعمالشان است .
و یا به معنى ((تجسم اعمال )) و مشاهده خود اعمال است .
تفسیر اخیر با ظاهر آیه از همه موافق تر است ، و این آیه یکى از روشن ترین آیات بر مساءله تجسم اعمال محسوب مى شود که در آن روز اعمال آدمى به صورتهاى مناسبى تجسم مى یابد و در برابر او حضور پیدا مى کند، و همنشینى با آن مایه نشاط یا رنج و بلا است .
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
7) سپس به سرانجام کار هر یک از این دو گروه مؤ من و کافر، نیکوکار و بدکار، اشاره کرده مى فرماید: پس کسى که به اندازه سنگینى ذرهاى کار خیر انجام داده آن را مى بیند (فمن یعمل مثقال ذرة خیرا یره ).
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
8) و هر کس به اندازه سنگینى ذرهاى کار بد کرده آن را مى بیند! (و من یعمل مثقال ذرة شرا یره ).
باز در اینجا تفسیرهاى مختلفى ذکر شده که آیا جزاى اعمال را مى بیند و یا نامه اعمال را مشاهده مى کند و یا خود عمل را.
ظاهر این آیات نیز تاءکید مجددى است بر مساءله تجسم اعمال و مشاهده خود عمل ، اعم از نیک و بد در روز قیامت که حتى اگر سر سوزنى کار نیک یا بد باشد در برابر صاحب آن مجسم مى شود و آنرا مشاهده مى کند.
((مثقال )) در لغت هم به معنى ثقل و سنگینى آمده ، و هم ترازوئى که با آن سنگینى اشیاء را مى سنجند، و در اینجا به همان معنى اول است .
براى ((ذرة )) نیز در لغت و کلمات مفسران تفسیرهاى گوناگونى ذکر شده است : گاه به معنى مورچه کوچک ، و گاه گرد و غبارى که وقتى دست را بر زمین بگذاریم و برداریم به آن مى چسبد، و گاه به معنى ذرات بسیار کوچک غبار که در فضا معلق است و به هنگامى که آفتاب از روزنه اى به اطاق تاریک مى تابد آشکار مى گردد تفسیر شده است .
مى دانیم امروز کلمه ((ذره )) را به ((اتم )) نیز اطلاق مى کنند و بمب اتمى را ((القنبلة الذریة )) مى گویند، اتم به قدرى کوچک است که نه با چشم عادى ، و نه با دقیق ترین میکروسکوپها قابل مشاهده نیست ، و تنها آثار آن را مشاهده مى کنند، و حجم و وزن آن با محاسبات علمى قابل سنجش است ، و به قدرى کوچک است که چند میلیون روى نوک سوزنى جاى مى گیرد!
مفهوم ذره هر چه باشد منظور در اینجا کوچکترین وزنها است .
به هر حال این آیه از آیاتى است که پشت را مى لرزاند و نشان مى دهد که حسابرسى خداوند در آن روز فوق العاده دقیق و حساس است ، و ترازوهاى سنجش عمل در قیامت آنقدر ظریف است که حتى کوچکترین اعمال انسانى را وزن مى کنند و به حساب مى آورند.
1 - دقت و سختگیرى در حسابرسى قیامت
نه تنها از آیات اخیر این سوره که از آیات مختلف قرآن به خوبى استفاده مى شود که در حسابرسى اعمال در قیامت فوق العاده دقت و موشکافى مى شود، در آیه 16 سوره لقمان مى خوانیم : یا بنى انها ان تک مثقال حبة من خردل فتکن فى صخرة او فى السموات او فى الارض یات بها الله ان الله لطیف خبیر: پسرم ! اگر به اندازه سنگینى دانه خردلى (عمل نیک یا بد) باشد و در دل سنگى یا در گوشه اى از آسمانها یا زمین پنهان گردد، خداوند آن را (در قیامت ) براى حسابرسى مى آورد، خداوند دقیق و آگاه است .
((خردل )) دانه بسیار کوچکى از گیاه معروفى است که ضرب المثل در کوچکى مى باشد.
این تعبیرات نشان مى دهد که در آن حسابرسى بزرگ کوچکترین کارها محاسبه مى شود، ضمنا این آیات هشدار مى دهد که نه گناهان کوچک را کم اهمیت بشمرند، و نه اعمال خیر کوچک را، چیزى که مورد محاسبه الهى قرار مى گیرد هر چه باشد کم اهمیت نیست .
لذا بعضى از مفسران گفته اند این آیات زمانى نازل شد که بعضى از یاران
پیغمبر اکرم (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) نسبت به انفاق اموال کم اعتنا بودند، و مى گفتند: اجر و پاداش بر چیزهائى داده مى شود که ما آن را دوست داریم ، و اشیاء کوچک چیزى نیست که مورد علاقه ما باشد، و همچنین نسبت به گناهان کوچک بى اعتنا بودند، آیات نازل شد و آنها را به خیرات کوچک ترغیب کرد، و از گناهان کوچک بر حذر داشت .
2 - پاسخ به یک سؤ ال
در اینجا سؤ الى مطرح است و آن اینکه مطابق این آیات انسان همه اعمال خود را در قیامت اعم از نیک و بد کوچک و بزرگ مى بیند، این معنى چگونه با آیات احباط و ((تکفیر)) و ((عفو)) و ((توبه )) سازگار است ؟ زیرا آیات ((احباط)) مى گوید: بعضى از اعمال مانند کفر تمام حسنات انسان را از بین مى برد لئن اشرکت لیحبطن عملک (زمر - 65) و طبق آیات ((تکفیر)) گاهى ((حسنات )) ((سیئات )) را از بین مى برد ان الحسنات یذهبن السیئات (هود - 114).
و آیات ((عفو)) و ((توبه )) مى گوید: در سایه عفو الهى یا توبه کردن ، گناهان محو مى شوند، این مفاهیم چگونه با مساءله مشاهده تمام اعمال نیک و بد تطبیق مى کند؟
در پاسخ این سؤ ال باید به یک نکته توجه کرد و آن اینکه : دو اصلى که در آیات فوق آمده است که مى گوید انسان هر ذره اى از کار نیک و بد را مى بیند به صورت یک قانون کلى است ، و میدانیم هر قانون ممکن است استثناهائى داشته باشد، آیات عفو و توبه و حباط و تکفیر در حقیقت به منزله استثناء است در این قانون کلى .
پاسخ دیگر اینکه : در مورد احباط و تکفیر در حقیقت موازنه و کسر
و انکسارى رخ مى دهد، و درست مانند مطالبات و بدهیها است که از یکدیگر کسر مى شود، هنگامى که انسان نتیجه این موازنه را مى بیند در حقیقت تمام اعمال نیک و بد خود را دیده است ، همین سخن در مورد عفو و توبه نیز جارى است ، چرا که عفو بدون لیاقت و شایستگى صورت نمى گیرد، و توبه خود نیز یکى از اعمال نیک است .
بعضى در اینجا جواب دیگرى گفته اند که صحیح به نظر نمى رسد و آن اینکه افراد کافر نتیجه اعمال خوب خود را در این دنیا مى بینند، همانگونه که افراد مؤ من کیفر اعمال بد خود را در این جهان مى بینند.
ولى ظاهر این است که آیات مورد بحث مربوط به قیامت است نه دنیا بعلاوه این کلیت ندارد که هر مؤ من و کافرى نتیجه اعمالش را در دنیا ببیند.
3 - جامعترین آیات قرآن
از عبدالله بن مسعود نقل شده است که محکمترین آیات قرآن مجید همین آیات ((فمن یعمل مثقال ذرة خیرا یره و من یعمل مثقال ذرة شرا یره )) مى باشد و از آن تعبیر به جامعه مى کرد و به راستى ایمان عمیق به محتواى آن کافى است که انسان را در مسیر حق وادارد، و از هر گونه شر و فساد بازدارد، لذا در حدیثى آمده است که مردى خدمت پیغمبر اکرم (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) آمد عرض کرد: علمنى مما علمک الله : از آنچه خداوند به تو تعلیم داده به من بیاموز.
پیغمبر اکرم (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) او را به مردى از یارانش سپرد، تا قرآن به او تعلیم کند، و او سوره ((اذا زلزلت الارض )) را تا به آخر به او تعلیم داد، آن مرد از جا برخاست و گفت : همین مرا کافى است (و در روایت دیگرى آمده تکفینى هذه الایة : همین یک آیه مرا کفایت مى کند)!
پیغمبر اکرم (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) فرمود: او را به حال خود بگذار که مرد فقیهى شد! (و طبق روایتى فرمود رجع فقیها: او فقیه شد و بازگشت !) دلیل آن هم روشن است زیرا کسى که مى داند که اعمال ما حتى به اندازه یک ذره یا یک دانه خردل مورد محاسبه قرار مى گیرد امروز به حساب خود مشغول مى شود، و این بزرگترین اثر تربیتى روى او دارد. <14>
با این حال در روایت دیگرى از ابوسعید خدرى آمده است که وقتى آیه فمن یعمل … نازل شد عرض کردم اى رسول خدا آیا من همه اعمالم را مى بینم ؟ فرمود: آرى . گفتم : آن کارهاى بزرگ را؟ فرمود: بله ، گفتم : کارهاى کوچک کوچک را؟ فرمود: بله ، عرض کردم : اى واى بر من ! مادرم بنشیند و براى من عزادارى کند!
فرمود: بشارت باد بر تو اى ابوسعید! چرا که حسنات به ده برابر حساب مى شود، تا هفتصد برابر، و خدا براى هر کس بخواهد آن را هم مضاعف مى کند، و اما هر گناه به اندازه یک گناه مجازات دارد، یا خداوند عفو مى کند و بدان احدى با عملش نجات نخواهد یافت ! (جز اینکه کرم خدا شامل او گردد) عرض کردم حتى تو هم اى رسول خدا؟! فرمود: حتى من ، مگر اینکه خداوند مرا مشمول رحمتش سازد!. <15>
خداوندا! جائى که پیامبرت با آن عظمت تنها به عفو تو دل بسته است تکلیف ما روشن است .
پروردگارا! اگر اعمال ما معیار نجات ما باشد واى به حال ما، و اگر کرم تو یار ما باشد خوشا بحال ما؟!
بارالها! آن روز که تمام اعمال کوچک و بزرگ در برابر ما مجسم مى شود ما تنها به لطف عمیم تو چشم دوخته ایم .
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر کشاف
6) یصدرون عن مخارجهم من القبور إلی الموقف ( أشتاتا ) بیض الوجوه آمنین ، وسود الوجوه فزعین . أو یصدرون عن الموقف أشتاتا یتفرق بهم طریقا الجنة والنار ، لیروا جزاء أعمالهم . وفی قراءة النبی صلی الله علیه وسلم : لیروا بالفتح . وقرأ ابن عباس وزید بن علی : یره ، بالضم .
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
7) ویحکی أن أعرابیا أخر ( خیرا یره ) فقیل له ، قدمت وأخرت ، فقال : خذا بطن هرشی أوقفاهما فإنه کلا جانبی هرشی لهن طریق والذرة : النملة الصغیرة ، وقیل " الذر " ما یری فی شعاع الشمس من الهباء . فإن قلت حسنات الکافر محبطة بالکفر ، وسیئات المؤمن معفوة باجتناب الکبائر . فما معنی الجزاء بمثاقیل الذر من الخیر والشر ؟ قلت : المعنی فمن یعمل مثقال ذرة خیرا : من فریق السعداء .
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
8) ومن یعمل مثقال ذرة شرا : من فریق الأشقیاء ، لأنه جاء بعد قوله ( یصدر الناس أشتاتا ) . عن رسول الله صلی الله علیه وسلم . " من قرأ سورة إذا زلزلت أربع مرات کان کمن قرأ القرآن کله " .
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.