مرضیه بصیری
[ همه پیام ها ] پیام های مرضيه بصيري (3 مورد)
  سوره ناس آیه 4 - وسواس
1 - بالاترین خطرها پنهان‏ترین آن‏هاست که وسوسه درونى باشد. «من شرّ الوسواس الخنّاس» «والحمدللّه ربّ العالمین»
  سوره ناس آیه 2 - پناهگاه
1- انسان باید خود را تحت تربیت خداوند بداند، «ربّ النّاس» سلطنت و حکومت او را بپذیرد، «ملک النّاس» و او را معبود خود قرار دهد. «اله النّاس»
2- انسان بى‏ایمان، به قدرت و جمعیّت و قومیّت و ثروت خود پناه مى‏برد، ولى مردان خدا به پروردگار و پادشاه و معبود هستى پناهنده مى‏شوند. «ربّ النّاس - ملک النّاس - اله النّاس»
  سوره ناس آیه 1 - پناه بردن به خدا
1- پیامبر، امین وحى است و چیزى از خود نمى‏گوید. «قل»
2- خطرات به قدرى شدید است که خدا به پیامبرش دستور پناه بردن مى‏دهد. «قل اعوذ»
3- بدون استمداد از خدا، امکان مبارزه با شرور نیست. «اعوذ بربّ النّاس»
4- گناهکاران نباید مأیوس شوند، زیرا خداوند، پروردگار همه مردم است نه فقط مؤمنان. «ربّ النّاس»
5 - وقتى پیامبر، به خدا پناه مى‏برد، وظیفه ما روشن است. «قل اعوذ بربّ النّاس»
[ همه نکته ها ] نکته های مرضيه بصيري (6 مورد)
  سوره ناس آیه 1 - ناس
تکرار کلمه «ناس» در «ربّ النّاس - ملک النّاس - اله النّاس» اشاره به آن است که ربوبیّت، حاکمیّت و الوهیّت خداوند عام است و اختصاص به فرد یا گروه یا نژاد خاصى از بشر ندارد.
اول «ربّ النّاس» آمد، بعد «ملک النّاس» و سپس «اله النّاس»، شاید به خاطر آن که آنچه به فطرت نزدیکتر و ملموس‏تر است، پناهندگى به مربى است: «ربّ النّاس»
چنانکه کودکان به هنگام خطر اول صداى مادر مى‏زنند، سپس کسى که قدرت دارد، «ملک النّاس» و در مرحله بعد سرچشمه رحمت و حیات. «اله النّاس»
خداوند به نیازهاى انسان و خطراتى که او را تهدید مى‏کند آگاه است، ولى شیوه تربیت الهى آن است که انسان نیاز و استمداد و پناهندگى خود را به زبان آورد و فقر و احتیاج را به خود تلقین کند تا روحیه تواضع و تعبّد و تسلیم در او شکوفا شود. «قل اعوذ...»
  سوره ناس آیه 4 - وسوسه
آنکه در سینه و قلب و روح مردم وسوسه مى‏کند، ممکن است از نژاد جن و شیطان باشد یا از نژاد انسان. آرى تطمیع‏ها و وعده‏ها، امروز و فردا کردن‏ها از جمله راههاى وسوسه است.
وسوسه شیطان نسبت به حضرت آدم و سایر اولیاى خدا در حدّ القا و پرتاب وسوسه است: «فوسوس الیه الشیطان»(288)، «القى الشیطان فى امنیّته»(289) اما نسبت به عموم مردم، ورود و نفوذ وسوسه در دل و جان آنهاست. «یوسوس فى صدور النّاس» البته نه به شکل سلطه بر دل انسان به گونه‏اى که راه گریزى از آن نباشد. زیرا قرآن در آیه‏اى دیگر مى‏فرماید: «ان الّذین اتقوا اذا مسهّم طائف من الشیطان تذکّروا فاذا هم مبصرون»(290) هنگامى که شیطان‏ها به سراغ افراد باتقوا مى‏روند تا از طریق تماس، آنان را وسوسه کنند، آنان متوجه شده و اجازه نفوذ نمى‏دهند.
  سوره ناس آیه 4 - وسوسه وتوبه
در روایات آمده است که شیطان از قبول توبه انسان از سوى خداوند ناراحت شد. یاران خود را جمع و از آنان استمداد کرد. هر کدام مطلبى گفتند، ولى یکى از آنها گفت: من انسان را وسوسه مى‏کنم و توبه را از یادش مى‏برم. ابلیس این طرح فراموشى توبه را پسندید.(287)
[ همه سوال ها ] سوال های مرضيه بصيري (3 مورد)
  سوره ناس آیه 1 - کاربرد
- مهمترین نکات کاربردی سوره کدامند.منظور از نکات کاربردی نکاتی است که در زندگی قابل استفاده میباشد.
  سوره ناس آیه 1 - برداشت از آیات
آیا میتوان این برداشتها را با توجه به لغات وظواهر آیات داشت؟
- پناه¬بردن به معنای حرکت به سوی مأمن است.
- پناه¬بردن امری است گفتنی
- صدر محل ورود و خروج باور است
- صدر محل ورود و خروج باور است
اگر حرکت انسان به سوی مأمن ابرازکردنی نباشد، در مسیرش اخلال ایجاد می¬شود
  سوره ناس آیه 1 - امر به گفتن
1در این آیه امر به گفتن (که قل از نظر لغوی ابراز آنچه در قلب با هر وسیله ای میباشد)یعنی بیان باورها وآن اینست که پناه میبرم به پروردگار.آیا منظور آن خواندن این سوره در زمان ایجاد وسوسه است؟
2امر به بیان پناهگاه آیا بدون بیان کردن وفقط از ذهن گذراندن ومتذکر شدن موثر نخواهد بودوبا توجه به آیه که پناه بردن امری گفتنی است؟
3آیا صرف خواندن این سوره بدون باور قلبی در برابر وسوسه ها موثر است؟
4وسوسه در زمان غفلت از یاد الهی در قلب ایجاد میشود پس فرد غافل چگونه با ید در آنزمان آن را بشناسد وغفلت را بزداید وپناه ببرد؟
5-پناه بردن انسان چگونه است؟
[ همه ترجمه ها ] ترجمه های مرضيه بصيري (1 مورد)
  سوره اعراف آیه 52 - مخزن العرفان در تفسیر قرآن، ج‏5، ص: 219
براستى بر آنها کتاب آوردیم که آنرا بر اساس علم تفصیل دادیم در حالیکه راه نماینده و هدایت و رحمت است براى جماعتى که ایمان آوردند [52
[ همه تفسیر ها ] تفسیر های مرضيه بصيري (5 مورد)
  سوره طه آیه 2 - برگزیده تفسیر نمونه -جامع تفاسیر نور
در این آیه روى سخن را به پیامبر کرده، مى‏فرماید: «ما قرآن را بر تو نازل نکردیم که خود را به زحمت بیفکنى» (ما أَنْزَلْنا عَلَیْکَ الْقُرْآنَ لِتَشْقى‏).
درست است که عبادت از بهترین کارهاست، ولى هر کار حسابى دارد، نباید آن قدر بر خود تحمیل کنى که پاهایت متورم گردد و نیرویت براى تبلیغ و جهاد کم شود.
  سوره طه آیه 1 - برگزیده تفسیر نمونه -جامع تفاسیر نور
(آیه 1)- باز در آغاز این سوره با حروف مقطعه، رو برو مى‏شویم، که حسّ کنجکاوى انسان را بر مى‏انگیزد «ط، ه» (طه).
در حدیثى از امام صادق (ع) مى‏خوانیم «طه» از اسامى پیامبر است و معنى آن یا طالب الحقّ، الهادى الیه «اى کسى که طالب حقى، و هدایت کننده به سوى آنى» است.
«طه» مرکب از دو حرف رمزى است «طا» اشاره به «طالب الحقّ» و «ها» اشاره به «هادى الیه» مى‏باشد، مى‏دانیم استفاده از حروف رمزى و علایم اختصارى در زمان گذشته و حال، فراوان بوده است، مخصوصا در عصر ما بسیار مورد استفاده است.
و کلمه «طه» مانند «یس» بر اثر گذشت زمان، تدریجا به صورت «اسم خاص» براى پیامبر اسلام (ص) در آمده است، تا آنجا که آل پیامبر (ص) را نیز «آل طه» مى‏گویند، و از حضرت مهدى- عج- در دعاى ندبه «یابن طه» تعبیر شده است
  سوره طه آیه 1 - تفسیر المیزان -جامع تفاسیر نور
" طه ما أَنْزَلْنا عَلَیْکَ الْقُرْآنَ لِتَشْقى‏".
کلمه" طه" دو حرف از حروف بریده و مقطعه و رمزى قرآن است، که سوره مورد بحث با آن افتتاح شده، مانند بسیارى از حروف دیگر، که سوره‏هایى از قرآن با آنها افتتاح شده است، مانند" الم" و" الر" و نظایر آنها
[ همه لغت ها ] لغت های مرضيه بصيري (14 مورد)
  سوره طه آیه 2 - التحقیق فی کلمات القرآن الکریم
نزل : فرود آمدن چیزی از بالا به پایین.مادی یا معنوی
 توضيح :
أنّ الأصل الواحد فی المادّة: هو انحدار شی‏ء من علو الى سفل، و هو فی المرتبة العلیا طبعا، مادّیّا کان أو معنویّا.
و سبق فی الهبوط: إنّ النظر فیه الى جهة الاستقرار فی محلّ و تحقّق إقامة بعقب النزول. بخلاف النزول فانّ النظر فیه الى جهة ابتداء النزول.
و من مصادیقه: نزول الراکب عن دابّته. نزول المطر من السماء. نزول شدائد الدهر فی مورد خاصّ. نزول الرجل فی میدان المحاربة. نزول الشخص فی منزله و بیته. و نزول الضیف. و نزول المستطیع فی العمل بالمناسک فی الموسم. نزول ماء الرجل. نزول الطعام المهیّأ. و نزول البرکة و الریع و الرحمة و الخیر و الآیة و الکتاب و غیرها
  سوره طه آیه 2 - شرح واژگان استاد بهرامپور
لتشقی : تا به زحمت افتی .تا رنج بکشی
  سوره طه آیه 2 - شرح واژگان استاد بهرامپور
ما انزلنا : نازل نکردیم
[ همه اﻋﺮاب ها ] اﻋﺮاب های مرضيه بصيري (3 مورد)
  سوره طه آیه 2 - الجدول فی اعراب القرآن-جامع تفاسیر نور
و جملة: «تشقى ...» لا محلّ لها صلة الموصول الحرفیّ (أن) المضمر
  سوره طه آیه 2 - الجدول فی اعراب القرآن-جامع تفاسیر نور
(ما) نافیة (علیک) متعلّق ب (أنزلنا)، (اللام) للتعلیل (تشقى) مضارع منصوب بأن مضمرة بعد اللام و علامة النصب الفتحة المقدّرة على الألف، و الفاعل أنت.
و المصدر المؤوّل (أن تشقى) فی محلّ جرّ باللام متعلّق ب (أنزلنا)
  سوره اعراف آیه 52 - الجدول فی إعراب القرآن، ج‏8، ص: 427
(الواو) استئنافیّة (اللام) لام القسم لقسم مقدّر (جئنا) فعل ماض مبنی على السکون .. و (نا) ضمیر فاعل و (هم) ضمیر مفعول به (بکتاب) جارّ و مجرور متعلّق ب (جئناهم)، (فصّلناه) مثل جئناهم (على علم) جارّ و مجرور متعلّق بحال من الهاء- أی مشتملا على علم- أو من الفاعل أی و نحن عالمون (هدى) حال منصوبة على حذف مضاف أی ذا هدى، و علامة النصب الفتحة المقدّرة على الألف (الواو) عاطفة (رحمة) معطوف على هدى منصوب (لقوم) جارّ و مجرور متعلّق ب (هدى و رحمة) أو بنعت لهما (یؤمنون) مضارع مرفوع ... و الواو فاعل.
جملة «جئناهم ...»: لا محلّ لها جواب قسم مقدّر «1»__________________________________________________
(1) و جملة القسم المقدّرة لا محلّ لها استئنافیّة.
و جملة «فصّلناه ...»: فی محلّ جرّ نعت لکتاب.
و جملة «یؤمنون»: فی محلّ جرّ نعت لقوم
[ همه صرف ها ] صرف های مرضيه بصيري (1 مورد)
  سوره طه آیه 2 - الجدول فی اعراب القرآن-جامع تفاسیر نور
(تشقى)، فیه إعلال بالقلب أصله تشقی بالیاء، تحرکت الیاء بعد فتح قلبت ألفا