مرضیه احمدی
[ همه نکته ها ] نکته های مرضيه احمدي (1 مورد)
  سوره اخلاص آیه 2 - قواعد آیه 2
1- هرگاه خبر دارای الف و لام باشد ،انحصار خبر در مبتدای خود را می رساند ، لذا در آیه شریفه (صمدیت) منحصر در ذات حضرت حق می باشد.
2- می توان " الله" را مبتدا و "الصمد " را نعت یا بدل برای "اللهُ" دانست که در این صورت جمله
"لم یَلد" خبر برای "الله" و محلا مر فوع می باشد.
[ همه لغت ها ] لغت های مرضيه احمدي (1 مورد)
  سوره اخلاص آیه 1 - پرتوی از قران جلد 18
احد : یکتا ،یگانه
 توضيح : شرح لغت : احد: یکتا، یگانه. گویند: اصل آن، وحد است که واو براى تخفیف تبدیل به همزه شده، و مرادف با واحد نیست، زیرا واحد در شماره نخستین و در کلام اثباتى آورده میشودولى احد، نه نخستین عدد است و نه معمولا در کلام ایجابى گفته میشود. احد، گاه بمعناى اسمى مانند «احد عشر» و گاه بمعناى وصفى مى‏آید. خداوند، احد است یعنى شریک و ترکیب در ذات و صفات ندارد. واحد است یعنى دوم و سوم و ... ندارد.
[ همه اﻋﺮاب ها ] اﻋﺮاب های مرضيه احمدي (12 مورد)
  سوره نصر آیه 3 -
فَ: مبنی برفتح،غیرعامل
سبّح:مبنی برسکون،فاعل آن ضمیر مستتر «انت».
بِ:مبنی برکسر،عامل و عمل آن جر به اسم
حَمدِ:اسم مجرور به باء،علامت جر آن کسره.و مضاف نیز می باشد.این جار و مجرور متعلق به حال محذوف برای «انتَ»ی در «سبّح»وتقدیرآن:«سبّح متلبسا بحمد»
ربِّ:مضاف الیه ،مجرور به کسره و مضاف نیز می باشد.این اضافه «معنویه لامیه »است.
کَ: مبنی برفتح،مضاف الیه ومحلامجرور.این اضافه«معنویه لامیه » است.
وَ:مبنی برفتح،غیرعامل
اِستَغفر:مبنی برسکون،فاعل ان ضمیر مستتر «انت» ومحلا مرفوع
هُ:مبنی برضم ،مفعول به و محلا منصوب .
اِنَّ:مبنی برمفتح،عامل و عمل آن نصب به اسم و رفع به خبر.
هُ:مبنی برضم ،اسم انّ و محلا منصوب.
کانَ:ماضی برفتح ،رفع به اسم و نصب به خبر می دهد ،ضمیر مستتر «هو»اسم آن ومحلا مرفوع است.
توابا:دخبر «کان» و منصوب به فتحه.

 توضيح : جمله فعلیه«سبح»: جواب شرط غیر جازم و محلی از اعراب ندارد.
جمله فعلیه«استغفر»:عطف بر«سبح»ومحلی از اعراب ندارد.
جمله اسمیه :«انه کان توابا»: تعلیله (استیناف بیانی)و محلی از اعراب ندارد.
جمله فعلیه «کان توابا»: خبرانّ و محلا منصوب
  سوره نصر آیه 2 -

وَ:مبنی بر فتح ، غیر عامل
رایتَ:ماضی،مبنی برسکون .ت:ضمیرمتصل،مبنی برفتح،فاعل ومحلا مرفوع
النّاس:مفعول به،منصوب به فتحه.
یدخلون:مضارع مرفوع به ثبوت نون.واو:ضمیر متصل،مبنی برسکون،فاعلو محلامرفوع.
فِی:مبنی برسکون،عامل و عمل آن جر به اسم
دِینِ:اسم ،مجرور به «فی»وعلامت جر آن کسره است . و مضاف نیز می باشد. این جارو مجرور متعلق به «یدخلون» است.
الله: مضاف الیه،مجرور به کسره، این اضافه «معنویه لامیه» میباشد.
افواجا: حال برای فاعل«یدخلون»(واوضمیر)و منصوب به فتحه .

 توضيح : اعراب جمله ها :
جمله فعلیه «رایت الناس»:عطف بر«جاء نصر الله....» و محلا مجرور.
جمله فعلیه «یدخلون»: حال برای«ناس»و محلا منصوب

  سوره نصر آیه 1 -
اذا :مبنی بر سکون ؛ مفعول فیه و محلا منصوب ومضاف نیز می باشد. این ظرف متعلق به جواب خود می باشد : «فَسَبّح»
جاء َ: مبنی بر فتح
نَصرُ: فاعل ، مرفوع به ضمه . و مضاف می باشد.
الله: مضاف الیه و مجرور به کسره . این اضافه «معنویه لامیه » می باشد.
وَ:مبنی بر فتح ، غیر عامل
الفتحُ: عطف بر«نصر» ، مرفوع به ضمه
[ همه صرف ها ] صرف های مرضيه احمدي (11 مورد)
  سوره نصر آیه 3 -
فَ: حرف ربط،جواب شرط
سَبَّح: فعل امر،صیغه (7)،از باب «تفعیل»،بروزن «فَعَّل»،از ریشه «سبح»
بِ:حرف جر،مختص به اسم.
حَمدِ: اسم ،بروزن «فَعل»،مصدر یا اسم مصدر،مفرد،مذکر،معرفه به اضافه.
رَبِّ:اسم ،بروزن «فَعل»،صفت مشبهه که در اصل مصدر بوده است،مفرد،مذکر،معرفه به اضافه.
کَ:ضمیر متصل جری،مفرد مذکر مخاطب،معرفه.
وَ:حرف عطف.
اِستَغفر:فعل امر،صیغه (7)،از باب «استفعال»،بروزن «اِستَفعِل»از ریشه ،«غفر»،سالم،متعدی ،معلوم
هُ:ضمیر متصل نصبی،مفرد مذکر غایب،معرفه
اِنَّ:حرف مشبهة بالفعل،مختص به اسم .
هُ:ضمیر متصل نصبی،مفرد مذکر غایب،معرفه
کانَ: فعل ماضی ناقص،صیغه(1)،از باب «فَعَلَ»،از ریشه کون ؛اجوف واوی
تواباَ:اسم،بروزن«فَعّالاَ»،صیغه مبالغه،مفرد،مذکر،نکره
  سوره نصر آیه 2 -
وَ: حرف عطف
رَایتَ: فعل ماضی ،صیغه (7)، از باب «فَعَلَ» بر وزن فَعَلتَ» ، از ریشه «رای»،مهموز العین و ناقص یائی ،متعدی،معلوم
الناس :اسم جمع ،غیر مصدر ،جامد،مذکر،معرفه به اَل،از ریشه «نوس»
یدخلون: فعل مضارع مرفوع ،صیغه (3) ، از ریشه «فَعَلَُ»،بروزن «یَفعُلُونَ»،از ریشه «دخل»،
سالم ،لازم،معلوم،حرف جر ،مختص اسم
فِی: حرف جر ،مختص به اسم
دِینِ:اسم ،بروزن «فِعل»،مصدر ،جامد،مفرد،مذکر ،معرفه به اضافه.
الله : اسم ،غیر مصدر ،مشتق؛مفرد،مذکر،علم.
افواجا: اسم ، بر وزن «اَفعال»،غیرمصدر،جامد،جمع مکسر«فوج»،مذکر،نکره.
  سوره ناس آیه 1 -

قُل :فعل امر ،صیغه (7)، از باب "فَعَلَ –َ" بر وزن "فُل " از ریشه "قول "اجوف واوی،متعدی ،معلوم

اعوذ: فعل مضارع، صیغه (13)،از باب "فَعَلَ"بر وزن "اَفُعلُ"،از ریشه "عوذ"،اجوف واوی ،لازم ،معلوم،

بِ:حرف جر ،مختص اسم
ربِّ: اسم ،بر وزن "فَعل"،صفت مشبهه،که در اصل مصدر بوده است ،مفرد،مذکر، معرفه به اضافه
الناس : اسم،بروزن"العادل"،غیرمصدر،جامد،اسم جمع،مذکر،معرفه به اَل