● حمد به خاطر نزول قرآن
1) خداوند تعالی در این سوره کلامش را با ذکر ثنای خود افتتاح فرموده است و به این نحو خود را ستوده است: قرآنی بر بندهاش نازل کرده است که هیچ انحرافی از حق در آن نیست و آن کتاب، قیم مصالح بندگانش در زندگی دنیا و آخرت است و از عهده این کار به خوبی بر می آید پس همه حمدها که در ترتّب خیرات و برکات آن از روز نزولش تا روز قیامت هست همه برای خداوند است: {الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذی...}
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : به این ترتیب روشن می شود که سخن مفسرینی که در تفسیر این آیه یعنی جمله (الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی أَنْزَلَ ...) گفته اند: «یعنی «بگویید الحمد للَّه الذی نزل»؛ صحیح نمی باشد».
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج13، ص: 327 |
قالب : اعتقادی |
موضوع اصلی : حمد |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● لزوم حمد خداوند
1) آنچه از صلاح و سداد در جوامع بشری به چشم می خورد همه از برکات انبیای کرام است که در بشر منتشر کرده اند و تخمی است که آنان با دعوت خود به سوی حق و حسن خلق و عمل صالح افشانده اند و اینکه قرآن کریم در چهارده قرنی که از نزولش می گذرد تمدنی به بشر داده است و ارتقایی بخشیده و علم نافع و عمل صالحی در بشر به وجود آورده است که مخصوص خود آن است و به همین جهت دعوت نبوی منتهایی بزرگ بر بشر دارد، پس همه حمدها برای خداوند است. {الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذی أَنْزَلَ عَلی عَبْدِهِ الْکِتابَ}
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج13، ص: 327 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : حمد |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● معنای عوج
1) کلمه (عوج)- به فتحه عین- در کجی چیزهایی که محسوس و قابل دیدن هستند- چون نیزه و چوب- استعمال می شود و با کسره عین در امور نادیدنی چون اعتقادات و سخن گفتن کاربرد دارد و شاید منظور از چیزهای مرئی، آن هایی باشند که به سهولت دیده می شوند و مقصود از چیزهای نامرئی، آن هایی باشند که به آسانی مشهود نیستند کما اینکه راغب در مفردات چنین گفته است: «(عوج) به فتحه، عین کجی هایی را گویند که با چشم به آسانی دیده می شوند مانند کجی چوبی که در زمین نصب شده باشد ولی (عوج) به کسره عین در کجی هایی است که با فکر و بصیرت تشخیص داده می شوند مانند انحراف و انحنایی که در زمین مسطح است که تنها متخصصین می توانند آن را تشخیص دهند و نیز مانند انحراف در دین و زندگی».
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : پس بنا به گفته وی دیگر اشکالی به آیه شریفه «لا تَری فیها عِوَجاً وَ لا أَمْتاً» (طه/107) وارد نمی شود- دقت بفرمائید. اینکه کلمه (عوج) نکره است و در سیاق نفی قرار گرفته است، خود افاده عمومیت می کند، پس قرآن کریم در تمامی احوال و از همه جهات مستقیم و بدون اعوجاج است و در لفظش فصیح و در معنایش بلیغ و در هدایت نمودنش موفق و حتی در حجت ها و براهنش قاطع و در امر و نهی هایش خیرخواه و در قصص و اخبارش صادق و بدون اغراق و در قضاوتش فاصل میان حق و باطل است و همچنین از دستبرد شیطان ها محفوظ و از اختلاف در مضامینش به دور است. نه در عصر نزولش دستخوش باطل شده است و نه در بعد از آن.
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج13، ص: 327 و 328 |
قالب : لغوی |
موضوع اصلی : بدون موضوع |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● قیم و عوج بودن قرآن
1) کلمه (قیما) آنگونه که از کتاب فهمیده می شود حال بعد از حال است، زیرا خداوند تعالی در مقام ستایش خویش است از این جهت که کتابی نازل کرده است که به صفت نداشتن اعوجاج متصف است و از این جهت که آن کتاب بر تامین مصالح جامعه بشری قیم است. پس به هر دو صفت به طور مساوی بذل عنایت شده است و همین اقتضا می کند که جمله مزبور حالیه باشد و (قیم) نیز حال دوم باشد.
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : 1- روحالمعانی (ج 15، ص 200) گفته است: «جمله (وَ لَمْ یَجْعَلْ لَهُ عِوَجاً) عطف است بر صله و کلمه (قیما) حال از ضمیر در (له) است و معنایش این است: و حمد آن خداوند را که برای کتاب درحالیکه قیم است اعوجاج قرار نداده است» و یا کشاف (ج 2، ص 702) گفته است: «که (قیما) منصوب به مقدری است و معنایش این است: «و حمد آن خداوند را که برای کتاب اعوجاج قرار نداده و آن را قیم قرارداده است»». لازمه این دو وجه این است که عنایت میان اصل نزول و قیم بودن و بی اعوجاج بودن کتاب تقسیم شود و بر شما خواننده عزیز روشن شد که این خلاف عنایتی است که مستفاد از سیاق است.
2- روح المعانی (ج 15، ص 201) گفته است: «در آیه شریفه تقدیم و تاخیر به کار رفته است و تقدیر آن (نزل الکتاب قیما و لم یجعل له عوجا) است». این بدترین نظریه ای است که درباره آیه ابراز شده است. وجه ردّ نظریه فوق این است که نفی اعوجاج در قرآن، مقدم بر اثبات قیمومیت است. زیرا عدم اعوجاج کمالی است که قرآن فی نفسه دارد و قیمومیت کمالی است که قرآن به دیگران می دهد و معلوم است کمال بر تکمیل تقدم دارد.
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج13، ص: 328 |
قالب : قواعد عربی |
موضوع اصلی : صفات قرآن |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● معنای قیم
1) کلمه (قیم) به معنای کسی است که مصلحت چیزی را تامین نموده است و امور آن را تدبیر نماید مانند قیم خانه که قائم به مصالح خانه است و اهل خانه در امور خانه به او مراجعه می کنند و کتاب قیم، آن کتابی است که مشتمل بر معانی قیمی باشد و آنچه که قرآن کریم متضمن آن است، اعتقاد حق و عمل صالح است.
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : همچنانکه خداوند تعالی درباره قرآن می فرماید: «یَهْدی إِلَی الْحَقِّ وَ إِلی طَریقٍ مُسْتَقیمٍ» (احقاف/30)، دین صحیح اسلام هم همین است، چنانچه خداوند سبحان در مواضعی از کتابش دین خود را به قیم بودن توصیف کرده است، از آن جمله فرموده است: «فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ الْقَیِّمِ» (روم/43). روح المعانی (ج 15، ص 201) گفته است: «مقصود از قیم، مستقیم است یعنی معتدل که نه افراط در آن باشد و نه تفریط». مجمعالبیان (ج 6، ص 449) گفته است: «قیم، به معنای مدبر سایر کتاب های آسمانی است یعنی سایر کتاب ها را تصدیق و حفظ نموده است و شرایعش را نسخ می کند. و اینکه به دنبال کلمه قیم فرموده است: «لِیُنْذِرَ بَأْساً شَدِیداً مِنْ لَدُنْهُ وَ یُبَشِّرَ الْمُؤْمِنِینَ ...» مؤید معنایی است که ما ذکر کردیم.
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج13، ص: 329 |
قالب : لغوی |
موضوع اصلی : بدون موضوع |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● قیومیت قرآن
1) توصیف کتاب به وصف قیمومت به خاطر این است که متضمن دین قیم می باشد، دینی که قائم به مصالح عالم بشری است، چه مصالح دنیایی و چه مصالح آخرتی.
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : بعضی از مفسرین گفتهاند: «قیمومت، اول وصف کتاب است و سپس وصف دین». (به عبارت دیگر ما گفتیم کتاب به خاطر اینکه متضمن دین قیم است خودش هم قیمشده است ولی بعضی گفتهاند: کتاب قیم است و دین به خاطر قیمبودن کتاب، قیم شده است) و دربارهاش گفته شده است: «وَ ذلِکَ دینُ الْقَیِّمَةِ» (بیّنه/5) که ظاهر معنایش دین کتاب های قیم است. این قسم تفسیر نوعی مجاز گویی است.
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج13، ص: 329 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : صفات قرآن |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● مخاطبین انذار
1) ظاهر آیه به قرینه اینکه مؤمنین را مقید می کند به آن مؤمنینی که عمل صالح می کنند، این است که تقدیر آیه (لینذر الذین لا یعملون الصالحات- تا بترساند کسانی را که عمل صالح نمی کنند) بوده باشد حال چه آن هایی که اصلا ایمان نمی آورند و یا اگر ایمان می آورند در عمل خود مرتکب فسق و تباهی می شوند.
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : تفسیر فخر رازی (ج 21، ص 76) آیه را به این شکل معنا کرده است: این کتاب را فرستاد تا کافران را از عذابی شدید که از ناحیه خداوند صادر می شود، انذار نماید.
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج13، ص: 329 و 330 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : انذار |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● قیومیت قرآن
1) این آیه بیان می کند که چرا کتاب را قیم و مستقیم بر بنده اش نازلکرده است، زیرا پر واضح است که اگر کتاب خودش مستقیم و برای غیر خودش قیم نمی بود، نمی توانست انذار و بشارت باشد.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج13، ص: 330 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : صفات قرآن |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● معنای اجر احسن
1) مراد از (اجر حسن) بهشت است به قرینه اینکه در آیه بعدی فرموده است: «ماکِثِینَ فِیهِ أَبَداً».
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج13، ص: 330 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : بهشت |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● فرزند داشتن خداوند
5) از آیه شریفه «أَنَّی یَکُونُ لَهُ وَلَدٌ وَ لَمْ تَکُنْ لَهُ صاحِبَةٌ وَ خَلَقَ کُلَّ شَیْءٍ» (انعام/ 101) استفاده می شود که افراد مورد بحث آیه معتقد بوده اند که خداوند حقیقتا فرزند گرفته است و فرزنددار شده است.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج13، ص: 330 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : توحید |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● نفی فرزند داشتن خداوند
5) در این آیه اعتقاد به فرزند داشتن خداوند را با دو جواب ردّ می کند: 1- این سخن را از روی نادانی زده اند و علمی به آن ندارند. 2- دروغ می گویند.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج13، ص: 330 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : توحید |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● پیروی معتقدان به فرزند داشتن خداوند از پدرانشان در این موضوع
5) جمله (ما لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ) ردّ بر همگی ایشان از خلف و سلفشان است ولیکن چون ایشان علم به این نظریه را به پدران خود احاله داده اند و می گفتند: «این دین، دین پدران ما است و آن ها بهتر از ما می اندیشیده اند و ما جز پیروی ایشان، حق اظهار نظری نداریم»، لذا خداوند میان آنان و پدرانشان فرق گذاشته است، ابتدا از ایشان نفی علم نموده است و سپس از پدرانشان که به آنان اعتماد کرده بودندنفی می کند تا به این وسیله هم نظریه ایشان را رد کرده باشد و هم دلیلشان را.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج13، ص: 330 و 331 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : تقلید کورکورانه |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● ممنوعیت اعتقاد به فرزند داشتن خداوند
5) قول و اعتقاد به فرزند داشتن خداوند چه به نحو حقیقی و چه به نحو مجاز باطل و ممنوع است و اینکه فرمود: «کَبُرَتْ کَلِمَةً تَخْرُجُ مِنْ أَفْواهِهِمْ» برای مذمت آنان و بزرگ شمردن سخن باطل ایشان است که گفته بودند: «اتَّخَذَ اللَّهُ وَلَداً» برای اینکه جرأت بزرگی بر خداوند سبحان کرده شریک و تجسم و ترکیب و احتیاج به کمک و جانشین را به او نسبت دادهاند- تعالی اللَّه عن ذلک علوا کبیرا.
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : 1- البته این را هم نباید از نظر دور داشت که بعضی از کسانی که قائل به فرزند دار بودن خداوند بودند، منظورشان فرزند حقیقی نبوده است، بلکه به عنوان احترام و تشریف و برای اینکه قرب به خداوند و خصوصیت آن شخص مورد علاقه شان را برسانند اطلاق پسر خداوند بر او می کرده اند، مانند یهود که -به طوری که قرآن از ایشان حکایت کرده است- عزیر را پسر خداوند می دانسته اند، و یا می گفتند: «نَحْنُ أَبْناءُ اللَّهِ وَ أَحِبَّاؤُهُ- ما پسران و دوستان خداوندیم» و همچنین در کلمات بعضی از قدمای ایشان آمده است که بر بعضی از مخلوقات اولیه اطلاق پسر خداوند می کرده اند، به این عنوان که این ها اولین خلق خداوند هستند که خداوندشان آفریده و صادر کرده است، همانطور که پسر از پدر صدور می یابد و بر آن موجوداتی که واسطه این صدور بودند اطلاق همسر و زوج می کرده اند و این دو اطلاق هر چند که شامل آنچه که اطلاق اول می شده است، نمی شود چون این اطلاق از باب مجاز و به عنوان احترام بوده است، ولیکن هر دو از نظر شرع ممنوع است.
2- نه صحیح است گفته شود فلان موجود فرزند واقعی خداوند است آن طور که ما فرزندان پدران خود هستیم، و نه صحیح است بگوئیم فلان موجود آن قدر دارای شرافت است که اگر ممکن بود خداوند فرزند دار شود جز این موجود کسی فرزند او نمی بود، و ملاک ممنوعیت این دو اطلاق همین بس که هر دو باعث می شود عامه مردم گمراه گشته و رفته رفته از مجاز، حقیقت را بفهمند و به شقاوت دائمی و هلاکت جاودانه گرفتار گردند.
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج13، ص: 331 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : شرک |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● معنی قَیِّماً -
مرتضي هاديزاده
2) - قرآن تا قیامت استوار و غیر قابل نسخ است . (قَیِّماً )
- قرآن ، نگهبان کتب آسمانی و در بردارنده تمام مصالح بندگان است . تناقض ، اختلاف ، افراط و تفریط در آن نیست ، هم دعوت به قیامت می کند ، هم قیام به دعوت دارد . ( قَیِّماً )
- شرط قیام به مصالح دیگران ، اعوجاج نداشتن مصلح است . ( لَمْ یَجْعَلْ لَهُ عِوَجاً ، قَیِّماً )
- دفع ضرر ، مهم تر از جلب منفعت است . لذا انذار قبل از بشارت آمده است .(لِیُنْذِرَ،یُبَشِّرَ)
- ایمان همراه با عمل صاحل کار ساز است . ( الْمُؤْمِنینَ ، یَعْمَلُونَ الصَّالِحاتِ)
- عمل صالح باید استمرار داشته باشد . ( یَعْمَلُونَ )
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور آقای قرائتی |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : سوره کهف |
گوینده : مرتضی هادیزاده |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● معرفت به قرآن از مراتب حمدخداست -
فرامرز ميرشکار
1) اتصال حمدبه کتاب،اشاره گر این نکته است که شناخت ومعرفت واعتقادعمیق به آن از مراتب حمداست.به قول مفسربزرگ قرآن حضرت امام خمینی "ره":اگرقرآن نبود باب معرفة الله بسته بودالی الابد...
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : فرامرزمیرشکار،کارشناس علوم قران وحدیث |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : سوره کهف |
گوینده : فرامرز میرشکار |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● قرآن , کتاب آسمانی -
حسن اعظمي
1) بسم الله الرحمن الرحیم
«اعوجاج» یعنى انحراف و کجى. «عوج» در مورد محسوسات و «عوج» در غیر محسوسات به کار مىرود. «1» و «قیم» به معناى برپادارنده و سامان بخش است. «عَوَج» براى انسانها و «عِوَج» براى غیر انسانهاست.
سورهى قبل با «سُبْحانَ الَّذِی» شروع شده بود و این سوره با «الْحَمْدُ لِلَّهِ»، تسبیح و تحمید معمولًا در کنار هماند.
کلمهى «عَبْدِهِ» در قرآن هر جا به طور مطلق آمده، مراد پیامبر اکرم صلى اللَّه علیه و آله است، مثل «نَزَّلَ الْفُرْقانَ عَلى عَبْدِهِ» «فرقان ,1»، «فَأَوْحى إِلى عَبْدِهِ»«نجم , 10»«یُنَزِّلُ عَلى عَبْدِهِ» «حدید , 9»، «أَ لَیْسَ اللَّهُ بِکافٍ عَبْدَهُ» «زمر , 36».
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور آقای قرائتی |
قالب : لغوی |
موضوع اصلی : وحی الهی |
گوینده : حسن اعظمی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● فضیلت تلاوت سوره کهف -
مرضيه علمدار .ب
1) کهف؛هیجدهمین سوره قرآن است که مکی و 110 آیه دارد.
در فضیلت این سوره از نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله وسلم روایت شده: هرکس این سوره را در شب جمعه قرائت نماید بین او وخانه خدا و پس از آن نورانی خواهد شد
احمد بن هلال از عیسی بن عبدالله از پدرش از امیرالمؤمنین علیه السلام روایت کرده که فرمودند: «هیچ بنده ای نیست که آیه (قل انّما انا بشر مثلکم... را تا آخر سوره کهف ) بخواند جز اینکه برای او نوری کشیده شود از خوابگاهش تا خانه کعبه و چنانچه خود از اهل حرم است برای او نوریست تا بیت المقدس.
پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله وسلم فرموده اند: «سوره کهف در تورات به نام حائله معروف است، زیرا میان قاری خود و آتش حائل و مانع می شود.»
در روایت دیگری از ایشان وارد شده است:«آیا به شما خبر ندهم که عظمت آن آسمان و زمین را پر کرده است و کسی که این سوره را بنویسد نیز عظمتی این چنین دارد و هر کس این سوره رادر روز جمعه قرائت نماید خداوند گناهان او را تا جمعه آینده می آمرزد...»از امام صادق علیه السلام نقل شده: هر کس سوره کهف را در شب های جمعه قرائت نماید، به مرگ شهادت از دنیا خواهد رفت یا اینکه خداوند او را شهید مبعوث خواهد کرد و در روز قیامت در صف شهدا خواهد بود.
در روایات متعددی از پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه وآله وسلم به قرائت 10 آیه آخر سوره کهف و حفظ کردن آنها سفارش شده است و فرموده اند: هر کس به این سفارش عمل کند از فتنه دجّال در امان خواهد ماند.(6)
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : پورتال اینتر نتی انهار |
قالب : روایی |
موضوع اصلی : سوره کهف |
گوینده : مرضیه علمدار .ب |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● حمد -
سيدابراهيم غياث الحسيني
1) از میان سورههاى قرآن، حمد، انعام، سبأ، فاطر و کهف، باجملهى «الحمدللّه» شروع شده است و در سه سوره از آنها سخن از آفرینش هستى است. در سورهى حمد از تربیت و در اینجا از کتاب آسمانى سخن به میان آمده است. گویا هستى و آفرینش، همراه با کتاب و قانون، دو بال براى تربیت انسانها هستند.
«اِعوجاج» یعنى انحراف و کجى. «عَوَج» در مورد محسوسات و «عِوَج» در غیر محسوسات به کار مىرود.(3) و «قیّم» به معناى برپادارنده وسامانبخش است.
سورهى قبل با «سبحان الّذى» شروع شده بود و این سوره با «الحمدللّه»، تسبیح و تحمید معمولاً در کنار هماند.
کلمهى «عبده» در قرآن هرجا به طور مطلق آمده، مراد پیامبر اکرمصلى الله علیه وآله است، مثل «انزل الفُرقان على عبده»(4)، «فاَوحى الى عبده»(5)، «ینزّل على عبده»(6)، «ألیس اللّه بکاف عبده»(7).
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : 3) عَوَج» براى انسانها و «عِوَج» براى غیر انسانهاست. تفسیر تبیان.
4) فرقان، 1.
5) نجم، 10.
6) حدید، 9.
7) زمر، 36.
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور |
قالب : اعتقادی |
موضوع اصلی : کلمه |
گوینده : سیدابراهیم غیاث الحسینی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.