از آیه: تا آیه:
انتخاب سوره :
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، شما هم می توانید تفسیر ای در سايت ثبت کنید، تا با نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود.
 » تفسیر المیزان - خلاصه
(وما لکم لا تقاتلون فی سبیل الله و المستضعفین من الرجال والنساءوالولدان الذین یقولون ربنا اخرجنا من هذه القریه الظالم اهلها و اجعل لنا من لدنک ولیا واجعل لنا من لدنک نصیرا):(شما را چه شده است ،چرا در راه خداو نجات بیچارگان از زن و مرد و کودک که می گویند، بارالها ما را از این سرزمین که مردمش همه ستمگرند ،بیرون کن و نجات بده و از ناحیه خود برای ماسرپرستی بفرست و یا از جانب خودمدد کاری برای ما روانه کن ، پیکارنمی کنید؟)در مقام تهییج و تحریک می فرماید: چرا در راه خدا و در راه نجات مستضعفین نمی جنگید ،همان خدایی که غیر از رضای او نباید در زندگی خودجستجو کنید و این آیه برای تحریک همه مؤمنین است ، چه کسانی که دارای ایمان قوی هستند وچه کسانی که ایمان ضعیفی دارند و مستضعفین بعضی وپاره ای ازمؤمنین فرض شده اند که اعتقاد به خدا و ربوبیت او دارند و علاوه براین مظلوم و بیچاره ومعذبند و فریاد استغاثه و کمک خواهی سر داده اند و چون مؤمن هستند و ایمان همه نسبها و اسباب قومیت را ابطال می سازد،لذا تنها رابطه عقیدتی معتبر است و مؤمنین باید به نجات آنها اقدام کنند و آنهاآنقدر ایمان محکمی دارند که تنها از خدا طلب یاری می کنندتا برای آنها ولی ویاوری قراردهد،اما از خود آن ولی و یاور استمداد نکرده اند، بلکه فقط خدا راطلب کرده اند. [ نظرات / امتیازها ]
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  حمزه خان بيگي - فی ظلال ال قران = شهید سید قطب
چگونه از جنگ در راه خدا، و از کارزار برای رهائی مـردان و زنـان و کودکان درمـانده و بیچاره دوری می‌گزینید؟ آن بیچارگانی ‌که سیماها و چهره‌هایشان در صحنه‌ای پیدا و هویدا است ‌که مسلمان را به حمایت و جانبداری از ایشان و حفظ حرمت مؤمنان می‌خواند، و بطور کلّی عاطفۀ نوع دوسـتی آدمـیان را برانگیخته می‌کند؟ آنان‌ کسانیند که سخت‌ترین محنت و درد را می‌چشند و به بدترین وجه از دین برگردانده می‌شوند. آخر محنت و درد ایشان به سبب داشتن عقیده است‌، و هر چه بر سرشان می‌آورند برای برگرداندن ایشـان از دین است‌. این است‌که رنج و دردشان بسی سنگین است‌. چرا که محنت و درد حاصل از عقیده و آئین، به مراتب دردناک‌تر و سخت‌تر است از محنت و رنج و دردی‌ که از لحاظ دارائی و زمین و جان و نـاموس گـریبانگر آدمی مـی‌گردد و انسـان را داغ و تافته می‌دارد. آخر این درد و رنجی است‌ که در ویـژه‌ترین ویژگیهای انسانی متوجّه آدمی می‌گردد، آن ویژگی‌ که بزرگواری جان و ناموس و حقّ و حقو‌ق اموال و دارائی و زمین و آب و ملک‌، در مرتبه‌ای - از آن قـرار دارند و دنباله‌رو و پیرو آن بشمارند.

منظرۀ زن فرتوت و درهم شکسته و کودک ضعیف و نـاتوان‌، مـنظرۀ بسـیار کارگر و برانگیزاننده و هیجان‌انگیزی است‌. امّا منظرۀ پیر مردانی‌ که نمی‌توانند به دفاع خیزند - مخصوصاً زمانی‌ که دفاع از آئین و باور در میان باشد - دست ‌کمی از منظرۀ پیشین ندارد. از نمایش همۀ این مناظر برای فراخواندن مسلمانان به جهاد در راه خدا، در این آیه استفاده شده است‌. و دیدن این منظره‌ها خود به تنهائی برای تحریک احساسات و به پا ساختن برای جهاد، ‌کافی و بسنده است‌. این است که قرآن پاسخ ندادن به ایـن ‌فریادها را بسی زشت می‌داند. مگر می‌شو‌د چنین فریادهائی را شنید و در خانه نشست و بر اسب همّت تازیانه نزد و به مـیدان کارزار نگریخت‌؟‌! این شیوه‌ای است‌ که عمیقاً تأثیر می‏‎گذارد و به ژرفای دلها می‌خزد و سراپای درون را سرک می‌کشد و شرّ و احساس را به تلاطم و خروش می‌اندازد و در ژرفای نفس مؤثّر می‌افتد.

در اینجا لازم است نگـاهی بیندازیم به جهان‌بینی اسلامی دربارۀ شهر و زمین و میهن‌:

(هَـذِهِ الْقَرْیَةِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا ).

این شهر و دیاری که ساکنان آن ستمکارند.

این شهر و دیاری‌که اسلام آن را - در جای خاصّ خود - (‌دارالعرب‌)‌[2]بشمار می‌آورد، و از مؤمنا‌ن برای رهائی بخشیدن مسلمانان ضـعیف و درمـاندۀ آنجا می‌خواهد که به جنگ برخیزند و نبرد کنند، شهر (‌مکّه‌) است‌. منزل و مأوای مهاجرانی‌ که بدین‌ گرمی از ایشان دعوت به عمل می‌آید با مشـرکان آنـجا بجنگد و کارزار کنند، و از مسلمانان ضعیف آنجا هـم سخت خواسته می‌شود که از مکّه بیرون شوند.

این‌ که مکّه شهر و دیـار مهاجران است‌، تـغییری در دیدگاه اسلام پدید نمی‌آورد. وقتی ‌که در آنجا قـانون خدا اجراء می‌گرد‌د و برنامۀ او پیاده نمی‌شود، و زمانی که مؤمنان در آنجا از آئینشان برگردانده می‌شوند، و بر اثر عقیده مورد عذاب قرار می‌گیرند، آنجا شهر و دیار جنگ بشمار است و وظیفۀ مسلمانان مـدینه‌ کارزار.

مسلمانان مدینه به عنوان این‌که (‌مکّه‌) دارالحرب است به جنگ با مشرکان می‌پردازند، نه این‌ که از شهر و دیار پیشین خود د‌فاع می‌کنند. تنها به خاطر رهائی مکّه هم نیست ‌که می‌جنگند، بلکه می‌جنگند و می‌رزمند تا برادران مسلمان خود را از زیر ستم ساکنان آنجا رستگار سازند ... پرچمی ‌که مسلمان در حمایت و حفاظت از آن می‌شد، عقیده و باور خودش می‏‎باشد. دیار و میهنی‌ که به خاطر آن جـهاد می‌کند، دیار و میهنی است‌ که قانون و شریعت خدا در آنجا حاکـم و فرمانروا است‌. سرزمینی ‌که از آن به دفاع برمی‌خیزد (‌دارالاسـلام‌) است‌، دارالاسـلامی که برنامۀ یزدان برنامۀ زندگی مردمان است ... هرگونه جهان‌بینی دیگری جز ایـن‌، دربارۀ شـهر و دیـار و سـرزمین‌، جهان‌بینی غیراسـلامی است‌، و از تراوش جاهلیّتها است‌، و اسلام آن را به رسمیّت نمی‌شناسد.

*

[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
1) : اجرتون با الله
2) : اجرکم عندالله
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  رضا رضائي - تفسیر نمونه
استمداد از عواطف انسانى
در آیه گذشته از مومنان دعوت به جهاد شده ، ولى روى ایمان به خدا و رستاخیز. و استدلال سود و زیان تکیه شده است ، اما این آیه دعوت به سوى جهاد بر اساس تحریک عواطف انسانى مى کند و مى گوید: ((چرا شما در راه خدا و در راه مردان و زنان و کودکان مظلوم و بى دفاعى که در چنگال ستمگران گرفتار شده اند مبارزه نمى کنید آیا عواطف انسانى شما اجازه مى دهد که خاموش باشید و این صحنه هاى رقت بار را تماشا کنید.)) (و ما لکم لا تقاتلون فى سبیل الله و المستضعفین <116> من الرجال والنساء و الولدان ) : سپس براى شعله ور ساختن عواطف انسانى مومنان مى گوید: ((این مستضعفان همانها هستند که در محیطهائى خفقان بار گرفتار شده و امید آنها از همه جا بریده است ، لذا دست به دعا برداشته و از خداى خود مى خواهند که از آن محیط ظلم و ستم بیرون روند.)) (الذین یقولون ربنا اخرجنا من هذه القریة الظالم اهلها). و نیز از خداى خود تقاضا مى کنند که ولى و سرپرستى براى حمایت آنها بفرستد. (و اجعل لنا من لدنک ولیا). و یار و یاورى براى نجات آنها برانگیزد. (و اجعل لنا من لدنک نصیرا). در حقیقت آیه فوق اشاره به این است که خداوند دعاى آنها را مستجاب کرده و این رسالت بزرگ انسانى را بر عهده شما گذاشته ، شما ((ولى )) و ((نصیرى )) هستید که از طرف خداوند براى حمایت و نجات آنها تعیین شده اید بنابراین نباید این فرصت بزرگ و موقعیت عالى را به آسانى از دست دهید. ضمنا از این آیه چند نکته دیگر استفاده مى شود: 1 - جهاد اسلامى همانطور که قبلا هم اشاره شد براى بدست آوردن مال و مقام و یا منابع طبیعى و مواد خام کشورهاى دیگر نیست ، براى تحصیل بازار مصرف ، و یا تحمیل عقیده و سیاست نمى باشد، بلکه تنها براى نشر اصول فضیلت و ایمان و دفاع از ستم دیدگان و زنان و مردان بال و پرشکسته و کودکان محروم و ستم دیده است و به این ترتیب جهاد دو هدف جامع دارد که در آیه فوق به آن اشاره شده یکى ((هدف الهى )) و دیگرى ((هدف انسانى )) و این دو در حقیقت از یکدیگر جدا نیستند و به یک واقعیت باز مى گردند. 2 - از نظر اسلام محیطى قابل زیست است که بتوان در آن آزادانه به عقیده صحیح خود عمل نمود، اما محیطى که خفقان آن را فرا گرفته و حتى انسان آزاد نیست بگوید مسلمانم ، قابل زیست نمى باشد، و افراد با ایمان آرزو مى کنند که از چنین محیطى خارج شوند، زیرا چنین محیطى مرکز فعالیت ستمگران است . قابل توجه اینکه ((مکه )) هم شهر بسیار مقدس و هم وطن اصلى مهاجران بود در عین حال وضع خفقان بار آن سبب شد که از خداى خود بخواهند از آنجا بیرون روند. 3 - در ذیل آیه فوق چنین مى خوانیم مسلمانانى که در چنگال دشمن گرفتار بوده اند براى نجات خویش نخست تقاضاى ولى از جانب خداوند کرده اند و سپس نصیر براى نجات از چنگال ظالمان قبل از هر چیز وجود ((رهبر)) و سرپرست لایق و دلسوز لازم است و سپس یار و یاور و نفرات کافى ، بنابراین وجود یار و یاور هر چند فراوان باشد بدون استفاده از یک رهبرى صحیح بى نتیجه است . 4 - افراد با ایمان همه چیز را از خدا مى خواهند و دست نیاز به سوى غیر او دراز نمى کنند و حتى اگر تقاضاى ولى و یاور مى نمایند از او مى خواهند.
پاورقی :
116-مستضعف با ضعیف فرق روشنی دارد ، ضعیف کسی است که ناتوان است ولی مستضعف کسی است که بر اثر مظالم و ستمهای دیگران تضعیف گردیده است خواه این تضعیف از نظر فکری و فرهنگی باشد یا از نظر اخلاقی و یا از نظر اقتصادی و یا از نظر سیاسی و اجتماعی و به این ترتیب تعبیر جامعی است که تمام انواع استعمار را در بر می گیرد. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر نور
آیه درباره‏ى مسلمانانى است که تحت فشار و شکنجه‏ى مردم مکّه قرار داشتند. و از کسانى که جهاد در راه آزادى آنان را رها کرده‏اند، نکوهش مى‏کند. امام باقرعلیه السلام فرمود: مقصود از مستضعفینى که در تحت حکومت ظالمانند، ما هستیم. و امام صادق‏علیه السلام در پاسخ به اینکه مستضعفین چه کسانى هستند؟ فرمود: کسانى که نه مؤمن هستند و نه کافر. <323> 1- مسلمانان باید نسبت به هم، غیرت و تعصّب مکتبى داشته باشند و در برابر ناله‏ها و استغاثه‏ها بى تفاوت نباشند. «مالکم....» 2- از اهداف جهاد اسلامى، تلاش براى رهایى مستضعفان از سلطه ستمگران است. «فى سبیل‏اللّه و المستضعفین». 3- اسلام مرز نمى‏شناسد، هرجا که مستضعفى باشد، جهاد هست. «والمستضعفین» 4- ارتش اسلام باید به حدى مقتدر باشد که نجات بخش تمام محرومان جهان باشد. «ما لکم لاتقاتلون» 5 - در شیوه‏ى دعوت به جهاد، باید از عواطف مردم کمک گرفت. «المستضعفین... الّذین یقولون ربّنا...» 6- سرپرستى و ولایت بر مسلمانان باید از طرف خدا باشد. «من لدنک ولیّاً» [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر کشاف
( و المستضعفین ) فیه و جهان أن یکون مجرورا عطفا علی سبیل الله أی فی سبیل الله و فی خلاص المستضعفین ، و منصوبا علی اختصاص یعنی و اختص من سبیل الله خلاص المستضعفین لأن سبیل الله عام فی کل خیر ، و خلاص المستضعفین من المسلمین من أیدی الکفار من أعظم الخیر و أخصه و المستضعفون هم الذین أسلموا بمکة و صدهم المشرکون عن الهجرة فبقوا بین أظهرهم مستذلین مستضعفین یلقون الأذی الشدید ، و کانوا یدعون الله بالخلاص و یستنصرونه فیسر الله لبعضهم الخروج إلی المدینة ، و بقی بعضهم إلی الفتح حتی جعل الله لهم من لدنه خیر ولی و ناصر و هو محمد صلی الله علیه و سلم فتولاهم أحسن التولی و نصرهم أقوی النصر ، و لما خرج استعمل علی أهل مکة عتاب بن أسید فرأوا منه الولایة و النصرة کما أرادوا ، قال ابن عباس : کان ینصر الضعیف من القوی حتی کانوا أعز بها من الظلمة . فإن قلت : لم ذکر الولدان ؟ قلت : تسجیلا بإفراط ظلمهم ، حیث بلغ أذاهم الولدان غیر المکلفین ، إرغاما لَبائهم و أمهاتهم و مبغضة لهم لمکانهم ، و لأن المستضعفین کانوا یشرکون صبیانهم فی دعائهم استنزالا لرحمة الله بدعاء صغارهم الذین لم یذنبوا ، کما فعل قوم یونس و کما وردت السنة بإخراجهم فی الاستسقاء ، و عن ابن عباس : کنت أنا و أمی من المستضعفین من النساء و الولدان ، و یجوز أن یراد بالرجال و النساء الأحرار و الحرائر ، و بالولدان العبید و الإماء ، لأن العبد و الأمة یقال لهما الولید و الولیدة ، و قیل للولدان و الولائد "الولدان " لتغلیب الذکور علی الإناث کما یقال الَباء و الإخوة . فإن قلت : لم ذکر الظالم و موصوفه مؤنث ؟ قلت : هو وصف للقریة إلا أنه مسند إلی أهلها ، فأعطی إعراب القریة لأنه صفتها ، و ذکر لإسناده إلی الأهل کما تقول من هذه القریة التی ظلم أهلها ، و لو أنث فقیل ، الظالمة أهلها ، لجاز لا لتأنیث الموصوف ، و لکن لأن الأهل یذکر و یؤنث . فإن قلت : هل یجوز من هذه القریة الظالمین أهلها ؟ قلت : نعم ، کما تقول : التی ظلموا أهلها ، علی لغة من یقول أکلونی البراغیث ، و منه ( و أسروا النجوی الذین ظلموا ) .
[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  ابراهيم چراغي - برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 75)- استمداد از عواطف انسانى. در آیه قبل از مؤمنان دعوت به جهاد شده، ولى روى ایمان به خدا و رستاخیز، و استدلال سود و زیان تکیه شده است، اما این آیه دعوت به سوى جهاد بر اساس تحریک عواطف انسانى مى‏کند و مى‏گوید: «چرا شما در راه خدا و در راه مردان و زنان و کودکان مظلوم و بى‏دفاعى که در چنگال ستمگران گرفتار شده‏اند مبارزه نمى‏کنید آیا عواطف انسانى شما اجازه مى‏دهد که خاموش باشید و این صحنه‏هاى رقت‏بار را تماشا کنید»؟ (وَ ما لَکُمْ لا تُقاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ الْمُسْتَضْعَفِینَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ).
سپس براى شعله‏ور ساختن عواطف انسانى مؤمنان مى‏گوید: «این مستضعفان همانها هستند که مى‏گویند خدایا! ما را از این شهر (مکه) که اهلش ستمگرند بیرون ببر» (الَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنا أَخْرِجْنا مِنْ هذِهِ الْقَرْیَةِ الظَّالِمِ أَهْلُها).
و نیز از خداى خود تقاضا مى‏کنند که «ولى و سرپرستى براى حمایت ما از طرف خود قرار بده» (وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ وَلِیًّا). «و براى ما از طرف خود یار و یاورى تعیین فرما» (وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ نَصِیراً).
در حقیقت آیه فوق اشاره به این است که خداوند دعاى آنها را مستجاب کرده و این رسالت بزرگ انسانى را بر عهده شما گذاشته، شما «ولىّ» و «نصیرى» هستید که از طرف خداوند براى حمایت و نجات آنها تعیین شده‏اید. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  عبدالله عبداللهي - اطیب البیان
و چه باعث شده بر شما که مقاتله نمیکنید در راه خدا و نصرت دین او و در نجات مستضعفین از مردان و زنان و بچه ها که گرفتار ظلم کفار شده اند که دعاء و تضرع میکنند که خدایا ما را نجات ده و از این شهرى که اهلش بما اذیت میکنند خارج نما و یک ولى و صاحب اختیارى که ما را از چنگال این ظلم نجات دهد و یک ناصرى که ما را یارى نماید براى ما قرار ده

ظاهرا مورد آیه مسلمین مکه است که قدرت بر مهاجرت نداشتند و در چنگال کفار قریش و مشرکین گرفتار بودند و بآنها اذیت وارد میشد لذا خداوند از مسلمین مهاجرین و انصار درخواست میکند که شما که قدرت بر دفع شر کفار دارید از سر این بیچاره ها که ضعیف هستند چرا اقدام نمیکنید میفرماید(و ما لکم) ما استفهامیه در مقام اینکه نباید خود دارى کنید(لا تقاتلون) البته باید مقاتله کنید و جهاد نمائید که دو فائده بزرگ دارد یکى نصرت دین اسلام و یارى رسول اکرم صلى اللّٰه علیه و آله و سلم و ترویج دین که مفاد(فى سبیل اللّٰه) است، و دیگرى نجات و یارى این بیچاره ها که مفاد(مستضعفین) است و این کلمه ممکن است عطف باللّٰه باشد که مفادش فى سبیل المستضعفین میشود، و ممکن است عطف بسبیل اللّٰه باشد بتقدیر مضاف اى فى نصرتهم او فى اعزازهم او فى نجاتهم و امثال اینها

و فرق بین ضعیف و مستضعف اینست که: ضعیف فى حد نفسه ضعیف است، و مستضعف کسى را گویند که دیگران او را ضعیف کنند، و این عطف از باب عطف خاص است بر عام زیرا نصرت اینها هم فى سبیل اللّٰه است

مِنَ اَلرِّجٰالِ وَ اَلنِّسٰاءِ وَ اَلْوِلْدٰانِ من، بیانیه است که بیان میفرماید که مستضعفین کیانند و آنها سه دسته هستند: رجال مردان بیچاره تهى دست فقیر، و نساء زنهاى آنها، و ولدان اطفال آنها که معلوم میشود کفار بزنها و بچه هاى مسلمین هم اذیت میکردند که همه آنها در مقام استغاثه و تضرع و دعاء در خانه خدا بر آمدند

اَلَّذِینَ یَقُولُونَ در پیشگاه احدیت عرض کردند رَبَّنٰا أَخْرِجْنٰا مِنْ هٰذِهِ اَلْقَرْیَةِ وسیله فراهم فرما که ما هم از مکه بتوانیم خارج شویم و هجرت بمدینه کنیم و تشرف بخدمت حضرت رسالت پیدا کنیم

(اَلظّٰالِمِ أَهْلُهٰا) سبب استغاثه و دعاء ظلم اهل مکه بود بآنها

وَ اِجْعَلْ لَنٰا مِنْ لَدُنْکَ وَلِیًّا یک بزرگ و صاحب اختیار که صاحب قدرت باشد بفرست که ما را از دست اینها نجات دهد وَ اِجْعَلْ لَنٰا مِنْ لَدُنْکَ نَصِیراً مسلمین را مقرر فرما بیایند و بما کمک دهند و ما را یارى نمایند

(تنبیه) از این آیه بنحوى استفاده میشود که بر مسلمانان واجب است که اگر دیدند مسلمانى گرفتار ظالمى شد بقدر قوه و قدرت خود باید اقدام کنند و رفع شر آن را بنمایند بالاخص اگر مظلوم عالم باشد یا سید باشد یا امام و لذا در اخبار در ذیل این آیه میفرمایند نحن المستضعفین بنا بر این کسانى که تقاعد کردند در نصرت امیر المؤمنین و سایر ائمه طاهرین علیهم صلوات اللّٰه تا ظالمین بر آنها ستم کردند و هر کدام بچه بلاها گرفتار شدند از قتل و حبس و اسیرى و نحو آنها تمام فرداى قیامت مسئول و معاقب خواهند بود مگر کسانى که قدرت نداشتند [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » انوار درخشان درتفسیر قرآن
«وَ مٰا لَکُمْ لاٰ تُقٰاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اَللّٰهِ وَ اَلْمُسْتَضْعَفِینَ مِنَ اَلرِّجٰالِ وَ اَلنِّسٰاءِ وَ اَلْوِلْدٰانِ » تأکید درباره جهاد مسلمانان با کفّار قریش است که عذرى از آنان پذیرفته نیست زیرا افراد چندى تازه مسلمان از مردان و بانوان و برده ها که در اثر قبول دین اسلام در سیطره کفّار مکّه قرار گرفته و نمى توانند از وطن خود مکّه هجرت کنند جهاد با کفّار قریش سبب نجات و رهائى این گروه از شکنجه هاى دشمن خواهد شد

براى ترغیب و جلب توجّه مردم عاطفه بشریّت و نوعدوستى را در آن رادمردان بیدار نمود تا به جنگ با کفّار قریش اقدام نمایند

جهاد با قریش نوعى از عظمت و بزرگداشت اسلام و حفظ خون و حمایت از عقیده مقدّس مسلمانان است که در شکنجه قریش بودند مانند سلمه بن هشام و ولید بن الولید و عیاض بن ابى ربیعة و ابو جندب بن سهل

«اَلَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنٰا أَخْرِجْنٰا مِنْ هٰذِهِ اَلْقَرْیَةِ اَلظّٰالِمِ أَهْلُهٰا» این گروه تازه مسلمان براى رهائى خود از آزار و اذیّت کفّار به خویشان و هم وطنان و یا به مسلمانان استغاثه نکرده و نجات خود را از آنان نمى خواستند بلکه نیروى خداشناسى در آنان چنان رسوخ نموده و فطرت پاک آنان را بیدار کرده که جز به آفریدگار توانا توجّه نداشته و همواره مسئلت مى نمودند بار پروردگارا ما را از سیطره کفّار مکّه برهان که از هرگونه آزار و اذیّت بر ما دریغ نمى نمایند

«وَ اِجْعَلْ لَنٰا مِنْ لَدُنْکَ نَصِیراً» و نیز از پروردگار مسئلت مى نمودند که برحسب وسایل طبیعىّ رسول گرامى اسلام بر کفّار قریش و بر مکّه استیلاء یابد و ما را نیز از شکنجه آنان برهاند

درخواست این گروه برنامه خداشناسى و تعلیم به مسلمانان است که هرچه را بخواهند از آفریدگار مسئلت نمایند و برحسب حکمت خواسته هاى مردم را از طریق جریان طبیعىّ بر آورد

پروردگار نیز برحسب سیرة درخشان و نظام اسباب دعاى آنها را بهدف اجابت رسانیده رسول اکرم صلّى اللّه علیه و آله نیز در اثر لشکرکشى بدون تلفات بطور غیر مترقّب بفتح مکّه معظّمه نائل گشت و بر کفّار و بت پرستان استیلاء یافت

در آغاز امر ابو سفیان را که دشمن دیرین او بوده و هرکه به وى پناه برده بود آزاد فرمود هم چنین سایر مردم آن سرزمین حرم امن پروردگار را از قید اسارت رهانید این گروه مسلمان که در شکنجه به سرمى بردند نیز به عزّت آزاد شده رهائى یافتند [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر مخزن العرفان در علوم قرآن
وَ مٰا لَکُمْ لاٰ تُقٰاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اَللّٰهِ وَ اَلْمُسْتَضْعَفِینَ مِنَ اَلرِّجٰالِ وَ اَلنِّسٰاءِ وَ اَلْوِلْدٰانِ اَلَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنٰا أَخْرِجْنٰا مِنْ هٰذِهِ اَلْقَرْیَةِ اَلظّٰالِمِ أَهْلُهٰا الخ خطاب بمؤمنین است که چیست شما را یعنى شما چه عذرى و ایرادى در جهاد با اعداء دارید بااینکه اسباب موجبه براى جنگ فى سبیل اللّه در طاعت اله و اعلاء کلمه حق مهیّا است،و در توجیه مستضعفین دو طور گفته شده:یکى اینکه (مستضعفین)مجرور و عطف است بر (فِی سَبِیلِ اَللّٰهِ ) یعنى چگونه شما جهاد نمى کنید در راه خدا براى خلاص شدن مستضعفین از رجال و نساء و اطفال دوم منصوب باشد بر معنى (فِی سَبِیلِ اَللّٰهِ ) زیراکه (فِی سَبِیلِ اَللّٰهِ ) عام است تمام جهات خیر را شامل مى گردد و از جمله آنها خلاص مستضعفین از مؤمنین است از دست کفار که آن عظیم ترین خیرات است،گفته اند مقصود از مستضعفین مؤمنین مکّه بودند و مشرکین راه آنها را از هجرت کردن به مدینه بسته بودند و آنها در فشار و ایذاء مشرکین مکّه بودند این بود که خدا را مى خواندند که از دست مشرکین نجات یابند و مى گفتند پروردگارا ما را از این محلّ که اهلش ظالم و مشرکند خارج گردان و از جانب خودت براى ما یارى و مددکارى قرار بده که شرّ اعداء را از ما دفع کند
[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر کاشف
وَ مٰا لَکُمْ لاٰ تُقٰاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اَللّٰهِ وَ اَلْمُسْتَضْعَفِینَ مِنَ اَلرِّجٰالِ وَ اَلنِّسٰاءِ وَ اَلْوِلْدٰانِ پیامبر صلّى اللّه علیه و آله به همراه چند تن از مسلمانان از مکّه به مدینه هجرت کرد و در مکّه از مسلمانان، کسانى باقى ماندند که قادر به هجرت نبودند در میان این افراد مردان، زنان و کودکانى وجود داشتند که در نتیجۀ [پاى بندى به] دین خود از سوى مشرکان اذیّت و آزار مى شدند اینان توان دفاع از خود را نداشتند و یاورى نیز نمى یافتند ازاین رو، خداوند آنان را به «مستضعفین» توصیف کرده است و چون رشته هاى امید از همه جا گسسته شد، به خدا پناه بردند، و گفتند: رَبَّنٰا أَخْرِجْنٰا مِنْ هٰذِهِ اَلْقَرْیَةِ اَلظّٰالِمِ أَهْلُهٰا وَ اِجْعَلْ لَنٰا مِنْ لَدُنْکَ وَلِیًّا وَ اِجْعَلْ لَنٰا مِنْ لَدُنْکَ نَصِیراً؛ اى پروردگار ما! ما را از این قریه ستمکاران (مکّه) بیرون آر و از جانب خود، یار و مددکارى قرار ده

خداوند، گرفتارى این مسلمانان مستضعف را وسیله اى براى تشویق مسلمانان به جهاد قرار داد تا برادران دینى خود را از آن گرفتارى رها کنند

گروهى از «مستضعفین» تا عام الفتح (سال فتح مکه) در مکّه باقى ماندند تا اینکه پیامبر صلّى اللّه علیه و آله پیروزمندانه وارد مسجد الحرام شد و سران شرک، خود را به وى تسلیم کردند و بت ها شکسته شد و کلمۀ اسلام برترى یافت و خداوند به مستضعفان مکّه منّت نهاد و آنان، عزیزان مکّه شدند [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر کشف الاسرار وعده الابرار(خواجه عبدالله انصاری)
اِجْعَلْ لَنٰا مِنْ لَدُنْکَ وَلِیًّا معنى آنست که: ولّ علینا رجلا من المؤمنین یوالینا، بار خدایا! بر گمار بر ما، و والى کن بر ما، مردى از مؤمنان که ما را در خود گیرد، و از رنج کافران برهاند وَ اِجْعَلْ لَنٰا مِنْ لَدُنْکَ نَصِیراً ینصرنا على عدوّک ربّ العالمین دعاء ایشان اجابت کرد، چون مکه گشاده شد، مصطفى (ص) را بر ایشان گماشت، و مصطفى (ص)، عتاب بن اسید را بر سر ایشان عامل کرد، تا انصاف بداد، و ضعیفان را قوّت داد، و مظلومان را از دست ظالمان برهانید، تا پس از آنکه ضعیفان بودند همه عزیزان و مهتران گشتند
[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » روان جاوید
گفته اند بعد از هجرت پیغمبر (ص) از مکّه معظمه به مدینه طیّبه جمعى از ضعفاء و زنان و کودکان مسلمان در آنجا بودند که نمى توانستند مهاجرت به مدینه نمایند علاوه بر آنکه کفار مانع از حرکت آنها بودند و به آنها انواع اذیت و آزار را مى نمودند و آنها چارۀ جز دعا نداشتند از خدا مى خواستند که پیغمبر را نصرت دهد بر کفار و فتح مکه را نصیب او فرماید بعضى از آنها را خداوند تمکن داد که در مدینه بمسلمین ملحق شدند و بعضى بحال خود باقى ماندند و اطفال کوچک را با خودشان در دعا حاضر و شریک نمودند تا خداوند اجابت فرمود و بهترین ولى و ناصر را که پیغمبر اکرم بود براى آنها رساند که مکه را فتح نمود و آنها را از ذلت و اسارت نجات داد و خداوند در این آیه خطاب بمسلمین فرموده که چه عذر دارید که جهاد نمى کنید در راه طاعت خدا و اعزاز دین و اعلاء کلمه حق و راه استخلاص ضعفاء مسلمانان از چنگال کفار یا آنکه چرا جهاد نمى کنید در راه خدا بخصوص راه مستضعفین اگر منصوب باختصاص باشد چون راه خدا شامل هر خیرى است و البته ملاحظه حال این قبیل اشخاص بیشتر موجب تهییج بجهاد مى شود خصوصا اگر آنها از اقربا باشند و قریه اگرچه در متن لغت بمعنى ده است ولى در شهر هم استعمال مى شود و عیاشى از صادقین علیهما السّلام در تفسیر این آیه روایت نموده که آن گروه مائیم حقیر عرض مى کنم در این صورت ظاهرا مراد از رجال امیرالمؤمنین (ع) و مراد از نساء حضرت زهرا (ع) و مراد از ولدان ائمه اطهارند و مراد از قریه دنیا است که اهل آن بر عترت طیّبه ظلم نمودند به حدى که مرگ خود را از خدا طلب فرمودند و مراد از ولى و نصیر امام غائب عجل اللّه تعالى فرجه است که ولىّ دم مظلوم کربلا و ناصر دین حق و ائمه هدى است و آیه تعریض بر مسلمین است که چرا ترک نصرت آل محمد (ص) را مى نمایند و اللّه اعلم [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن
آنگه حق تعالى هم بر طریق ترغیب به لفظ استفهام و معنى تقریع گفت: مٰا لَکُمْ ،چه بوده است شما را که] کارزار نمى کنید در سبیل خداى و نصرت نمى کنید و نمى رهانید از مسلمانان مستضعفان را که در دست کفّار مکّه اسیر مانده اند و در رنج و عذاب ایشان افتاده اند

در محل«مستضعفین»دو قول گفتند:یکى آن که جرّ است على معنى قوله:«فی سبیل الله و فی المستضعفین»،یعنى فی حقّهم و نصرتهم و الذّبّ عنهم و تخلیصهم من ایدى الکفّار،على حذف المضاف و اقامة المضاف الیه مقامه،و گفته اند:محلّ او نصب است و عامل در او معنى«تقاتلون»،براى آن که چون قتال کند با کسى براى کسى آن را که براى او قتال کند که مدفوع عنه باشد او را خلاص بود،کأنّه قال:ما لکم لا تخلّصون المستضعفین

کلبی روایت کرد از ابو صالح از عبد اللّٰه عبّاس که گفت تقدیر این است که:و عن المستضعفین،أى ذبّا و دفعا عنهم،براى آن که چون رسول علیه السّلام از مکّه بیامد و جماعتى که ساز آمدن نداشتند آنجا بماندند،مشرکان ایشان را عذاب کردند و ایذا نمودند و عقوبت کردن گرفتند آنگه بیان کرد به«من»تبیین که:این ضعیفان هم مردانند هم زنانند هم کودکان و الولدان،جمع کثیر باشد ولد را،کخرب و خربان و ورل و ورلان،و آنچه غالب بود بر جمع این باب فعال بود،کجبل و جبال و جمل و جمال آنگه بگفت که ایشان در آنجا چه مى گویند و چه دعا مى کنند: رَبَّنٰا ،بار خدایا!ما را بیرون بر از این شهر بیدادگر اهل ،و ظالم در لفظ صفت «قریة»است،و در معنى صفت«اهل»،براى آن که فعل اهل قریه است و رفع «أهل»بر فاعلیّت است براى آن که اسم فاعل عمل فعل کند،و مراد به«قریة»مکّه است بر قول عامّۀ مفسّران،و ایشان شهر بزرگ را قریه خوانند براى آن که مردم در او مجتمع باشند،و نیز در دعا مى گویند: وَ اِجْعَلْ لَنٰا مِنْ لَدُنْکَ وَلِیًّا ،و ما را از نزدیک تو 6 «5» ولىّ کن،و«ولىّ »قیّم باشد به کارى که او به آن اولى تر باشد،و ما را از نزدیک تو یارى کن،تولّاى کار ما تو کن و با کس مگذار،و نصرت ما را تو قوّت فرماى

و ابو على گفت:از جملۀ بازماندگان ضعیفان عیّاش بن ابی ربیعة بود و أبو جند بن سهیل و سلمة بن هشام و الولید و غیرهم،خداى تعالى دعاى ایشان اجابت کرد و رسول علیه السّلام مکّه بگشاد و عتّاب بن اسید را بر او امیر کرد،و او یار ایشان شد تا آنان که مظلوم بودند و ذلیل و ضعیف قاهر و غالب و قوى گشتند بر ظالمان
[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.