● حاجيه تقي زاده فانيد -
تفسیر راهنما
8) 1 - برخى از حاضران در صحنه قیامت، در رفاه، خوش گذرانى و حالتى شایسته به سر برده، آثار برخوردارى از نعمت در چهره آنان نمودار خواهد شد.
وجوه یومئذ ناعمة
براى تمامى معانى گوناگونى که ماده «ن. ع. م،» براى آنها به کار مى رود، یک اصل وجود دارد که بر «داشتن رفاه، خوب زندگى کردن و شایستگى» دلالت دارد (مقاییس اللغة). «ناعمة»; یعنى، کسى که زندگى و تغذیه نیکو دارد (قاموس). توصیف «وجوه» به این وصف، بیانگر بروز نشانه هاى آن حالت در چهره ها است.
2 - چهره حاضران در صحنه قیامت، نمایانگر فرجام آنان است.
وجوه یومئذ ناعمة
3 - مردم در عرصه قیامت، در دو گروه متفاوت قرار خواهند گرفت: یا خوار و ذلیل خواهند بود و یا در ناز و نعمت.*
وجوه یومئذ خـشعة ... وجوه یومئذ ناعمة
تکرار کلمه «وجوه»، ممکن است به منظور استقصاى تمام انواع مردم باشد. در این صورت، کسى خارج از دو گروه یاد شده نخواهد بود. عطف نشدن «وجوه» (در این آیه) بر «وجوه» در آیات پیشین، بر شدّت انفصال دلالت دارد، به گونه اى که این دو گروه هیچ نقطه اشتراکى نخواهند داشت.
4 - کسانى که در قیامت در ناز و نعمت اند، هول و هراس آن روز را احساس نخواهند کرد.
وجوه یومئذ ناعمة
مى توان گفت: وصف «الغاشیة» براى قیامت ـ که بیانگر بسته بودن راه فرار است ـ تنها به بدکاران نظر دارد; جز این که به صورت استطراد از نیکان نیز سخن به میان آمده است. در این موارد گفته مى شود: بیان حالت دسته دوم، در حقیقت توضیحى اضافه است تا آنچه که مخاطب طالب شنیدن آن است، تکمیل شده باشد.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
9) 1 - بهره مندان از ناز و نعمت آخرت، از تلاش هاى خویش در دنیا، به وجد آمده و نسبت به آن احساس رضایت خواهند کرد.
لسعیها راضیة
2 - نعمت هاى آخرت، پاداش کار و تلاش در دنیا است.
ناعمة . لسعیها راضیة
3 - افرادى که در قیامت، در رفاه و خوش گذرانى به سر مى برند، دستیابى به آن را مرهون تلاش هاى دنیایى خود مى بینند.
ناعمة . لسعیها راضیة
4 - اهتمام ورزیدن به کارهایى که پاداش اخروى دارد، مطلوب و مایه خرسندى در قیامت است.
لسعیها راضیة
«سعى» به معناى راه رفتن سریع است که در مورد «جدیت در هر کار» نیز استعمال مى شود. (مفردات راغب)
5 - احساس رضایت و خشنود بودن از عاقبت کار و تلاش خویش، از زمره نعمت هاى الهى در آخرت است.
ناعمة . لسعیها راضیة
جمله «لسعیها راضیة» و جمله هاى پس از آن، توضیح وصف «ناعمة» است.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
10) 1 - انسان هاى کوشا و آخرت طلب، از بین مناطق گوناگون بهشت، بوستانى ارجمند و عالى رتبه، در اختیار خواهند داشت.
لسعیها راضیة . فى جنّة عالیة
«عالیة»، ممکن است وصف توضیحى بوده و بهشت موعود را به علوّ رتبه توصیف کرده باشد. هم چنین مى تواند وصف احترازى باشد; حاکى از این که برخى از بوستان هاى بهشت، در مقایسه با دیگر بوستان هاى آن، رتبه برترى دارند. برداشت یاد شده، نظر به احتمال دوم دارد.
2 - بخش هاى متعدد بهشت، در ارزش و موقعیت جغرافیایى، باهم برابر نیستند.
فى جنّة عالیة
«عالیة» مطلق بوده و ممکن است به علوّ مکانى، یا رتبه اى و یا هر دو نظر داشته باشد.
3 - بهشت، در مکانى بلند و رفیع
فى جنّة عالیة
وصف «عالیة» در برداشت یاد شده، وصفى توضیحى لحاظ شده است.
4 - بهشت برین، از نعمت هاى الهى براى انسان هاى کوشا و آخرت طلب
ناعمة ... فى جنّة عالیة
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
11) 1 - بهشتیان، هیچ گونه صدا و سخن بیهوده اى در بهشت برین نمى شنوند.
لاتسمع فیها لـغیة
«کلام لغو»; یعنى، آنچه قابل اعتنا نیست و بدون تأمل و اندیشه گفته شده است (مفردات راغب) و کلمه «لاغیة»; یعنى، سخن زشت (قاموس) گفتنى است که «لاغیة» اسم فاعل و وصفى مناسب با گوینده سخن است. توصیف سخن به وصفى که مخصوص گوینده آن است، بر مبالغه دلالت دارد; یعنى، سخنى که حتى اندکى از «لغو» را پدید آورد، به گوش بهشتیان نخواهد خورد.
2 - اهل بهشت، هیچ گونه سخن لغو و بیهوده اى در آن جا نمى گویند.
فى جنّة ... لاتسمع فیها لـغیة
شنیده نشدن «لغو»، نشانه نبودن آن است.
3 - نشنیدن سخن لغو و بیهوده، از نعمت هاى الهى براى بهشتیان
ناعمة ... لاتسمع فیها لـغیة
4 - پرهیز از گفتن و شنیدن سخنان نسنجیده، بى ثمر و زشت، کارى پسندیده و مطلوب است.
لاتسمع فیها لـغیة
پیراسته خواندن بهشتیان از شنیدن گفتار «لغو»، بیانگر ناروا بودن آن است.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
12) 1 - بهشت برین، داراى چشمه اى با عظمت و همیشه جارى
فیها عین جاریة
«عین» نکره است و دلالت بر آن دارد که عظمت چشمه بهشت، فراتر از آن است که بتوان شناخت. توصیف آن با کلمه «جاریة» یا «تجرى»، دلالت دارد که جریان آن، مداوم است.
2 - نوشیدنى بهشتیان، از چشمه اى همیشه جارى تأمین مى گردد.
تسقى من عین ءانیة ... فیها عین جاریة
این آیه، در مقابل آیه اى است که از نوشاندن مایعات چشمه سوزان به جهنمیان، سخن گفته بود. بنابراین در این آیه نیز، ذکر چشمه جارى تنها به منظور بیان زیبایى آن نبوده; بلکه توصیف نوشیدنى بهشتیان نیز مراد است.
3 - چشمه هاى جارى در بهشت، از نعمت هاى الهى براى بهشتیان
ناعمة ... فیها عین جاریة
کلمه «عین» اسم جنس نکره و قابل تطبیق بر یک یا چند چشمه مى باشد. آیاتى که بهشت را به داشتن چشمه هایى متعدد توصیف کرده است، مى تواند قرینه بر اراده تعدد در این آیه نیز باشد. ارتباط این آیه با «ناعمة» در آیات پیشین، بیانگر برداشت یاد شده است.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
13) 1 - بهشت برین، داراى تخت هایى بر افراشته و با عظمت
فیها سرر مرفوعة
«سریر» (مفرد «سرر»)، به معناى مکان دراز کشیدن است (قاموس). این کلمه به معناى جایگاه جلوس نیز آمده و با سرور (شادمانى)، از یک ریشه است. تناسب آن این است که «سریر» ویژه رفاه مندان است (مفردات راغب). نکره آوردن «سریر»، براى بیان عظمت است و توصیف آن به «مرفوعة» ـ با آن که «سریر» همواره از زمین برجسته است ـ تأکیدى بر کمال برجستگى آن است.
2 - استراحت بهشتیان بر تختخواب ها و تماشاى صحنه هاى بهشت، از نعمت هاى الهى در آخرت
ناعمة ... فیها سرر مرفوعة
ارتفاع تخت هاى بهشتیان، نشانگر اشراف آنان بر صحنه هاى دل انگیز بهشت است.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
14) 1 - بهشت، داراى جام هاى آماده براى پذیرایى از بهشتیان
و أکواب موضوعة
«کوب» (مفرد «اکواب»); یعنى، تنگ آب که سر آن حلقه مانند است و دستگیره ندارد. برخى آن را پیاله بى دسته مى دانند. (مصباح)
2 - نوشیدن از چشمه بهشت با پیاله هاى آماده، در حال آرمیدن بر تختخواب خویش، از نعمت هاى الهى براى بهشتیان
فیها عین جاریة . فیها سرر مرفوعة . و أکواب موضوعة
ارتباط این آیه با آیات پیشین، بیانگر برداشت یاد شده است.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
15) 1 - در بهشت برین، بالش هایى فراوان براى استراحت بهشتیان، به ردیف چیده شده است.
و نمارق مصفوفة
«نمْرقة» (مفرد «نَمارِق») ـ که «نون» و «راء» در آن به سه حرکت خوانده مى شود ـ به معناى «بالش کوچک» است و نیز در معانى «روپوش»، «چیزى مانند بالش یا فرش که روى زین نهاده مى شود» و «زین ابریشمى» استعمال مى گردد(قاموس). کلمه «مصفوفة»، قرینه بر اراده معناى اول است.
2 - بزم عیش و نوش بهشتیان، همواره مزیّن به پیاله ها، تخت ها و بالش هاى آماده است.
و نمارق مصفوفة
مراد از «ردیف بودن» بالش ها، فراهم بودن آنها در نقطه اى است که بهشتیان براى استراحت خود، لازم داشته باشند.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
16) 1 - بهشت برین، تزیین یافته با فرش هاى مخمل باف و گران قدر که همواره گسترده است.
و زرابىّ مبثوثة
«زرابىّ» جمع «زُرْب» (بر وزن قُفْل) یا «زربیّة» ( به فتح، ضم یا کسر حرف اول) است و به فرش هایى گفته مى شود که داراى، پرزهاى لطیف باشد (نهایه ابن اثیر). اصل معناى آن، لباس هایى با خطوط زیبا است که به یکى از مناطق انتساب دارد (مفردات راغب) برخى از مفسران، «زربیّة» را تخفیف یافته «آذربیّة» مى دانند که در انتساب به آذربایجان گفته مى شود. (التحریروالتنویر)
2 - مکان هاى فراوانى از بهشت، براى بزم بهشتیان، همواره مفروش و آماده است.
و زرابىّ مبثوثة
«بثّ»; یعنى، متفرق ساختن و آشکار کردن و «مبثوثة»; یعنى، فراوان و متفرق. (مقاییس اللغة)، مراد از متفرق بودن فرش ها در بهشت، مفروش بودن نقاط مختلفى از آن است.
3 - معاد، جسمانى است.
فیها سرر ... و نمارق ... و زرابىّ مبثوثة
استفاده از پشتى، فرش و تختخواب، نشانگر آن است که استفاده کننده، داراى جسم است.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیرهدایت
8) [8] در طرف دیگر اهل بهشت را به بهترین صورت میبینیم:
«وُجُوهٌ یَومَئِذٍ ناعِمَةٌ- و چهرههایی در آن روز به نعمت پرورده است.»
نعمت چندان فراوان بوده است که در چهرههای ایشان آثار نعمت مشاهده میشود. مگر نعمت چنان نیست که چون به کمال خود برسد در صورت آشکار میشود.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
9) [9] و از رخسارههای ایشان خرسندی از آنچه در دنیا کرده بودند آشکارا دیده میشود، چه پایان و نتیجه کار نیک خود را دیدهاند.
«لِسَعیِها راضِیَةٌ- که از کوشش خود خرسندند.»
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
10) [10] آیا میدانی که در کجا سکونت دارند! در بلندیهای بهشت و در سایه درختان آن:
«فِی جَنَّةٍ عالِیَةٍ- در بهشت برین.»
که بهشت در مقامی عالی است، و آتش در درکات پایین و فرو افتاده.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
11) [11] و چون نفس به خرسندی و تن به میوهها و سایههای درختان خرم و پایگاه بلند اطمینان و آرامش پیدا کند، به امن و امانی نیاز دارد که آنان در اینکه جا به بهترین صورت مییابند، نه تعدی وجود دارد و نه ستمگری و نه فریبکاری و نه مکاری، و بلکه نه کلمات نادرستی که به مقدسات ایشان بیاحترامی کند (همچون کلمات شرکی که در دنیا آزارشان میداد) یا به خودشان اسائه ادب باشد (همچون فحش و لعن و غیبت و تهمت و مانندهای آنها) و نه حتی کلمات بیهوده (که ناچیزان اوقات خود را بیفایده با آنها تلف میکنند)، هرگز ... آنان در صلح وصفایی شامل و فراگیر به سر میبرند.
«لا تَسمَعُ فِیها لاغِیَةً- در آن هیچ لغوی نمیشنوی.»
در دنیا چنان بودند که چون بر لغو و بیهودهای میگذشتند، بزرگوارانه آن را ترک میکردند، و به تلفظ کردن کلمه بدی نمیپرداختند، و آزار مردمان را با فرو خوردن خشم و چشمپوشی تحمل میکردند، و به همین سبب خدا پاداش ایشان را آکنده از صلح و صفا و خرسندی به ایشان بخشید.
آری، مؤمنان برای خود و در محیط زندگی خاصّ خویش، و در حدود امکانات دنیا، صورت کوچکی از بهشت فراهم میآوردند، و پیش از انتقال پیدا کردن به بهشت جاودانی از نعمت آن برخوردار بودند.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
12) [12] اما نوشیدنی ایشان از چشمهای تأمین میشود که از میان درختان سبز میجوشد:
«فِیها عَینٌ جارِیَةٌ- در آن چشمهای روان است.»
چه نیکو است منظره چشمه جوشندهای که بر زمین یا در بالای آن- چنان که گفتهاند- بدون شکاف روان است و در آن انواع نوشیدنیها از انگبین صاف شده تا شیر گوارا و شراب طهور و آبی آمیخته با آب چشمه تسنیم وجود دارد ... آیا اینکه نیکوتر است یا آب چشمه جوشان!
توجه به اینکه نعمتها در دنیا، مؤمن را به آن وا میدارد که به فریبندگی شراب حرام دنیا تسلیم نشود، و از خوشیهای ظاهری محدود آنها با کمال میل چشم بپوشد، و منتظر چیزی گواراتر و پاکیزهتر و بزرگتر از آنها بماند.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
13) [13] بزرگترین لذات بشری همنشینی با دوستان یک رنگ و مبادله محبت و اخلاص و کلمات روحانی و شناختهای تازه با ایشان است، و چنان مینماید که سیاق قرآن از گوشهای از چنین مجالس با ما سخن میگوید، و علاوه بر شرابی که میان ایشان به گردش در میآید، از سریرهای افراشتهای سخن میگوید که بر آنها در چنین مجالسی رو به روی یکدیگر در بهشت مینشینند:
«فِیها سُرُرٌ مَرفُوعَةٌ- در آن تختهای افراشته و آماده شده است.»
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
14) [14] تحمل رنج دنیا آنان را از گرفتار رنج و محنت شدن در آخرت رهانیده است، و بر خلاف رنج و تعبی که اهل دوزخ با آن رو به رو میشوند، اینان در مجالس انس بهشتی، بیدرد و رنجی از چشیدن شراب پاکیزهای که در برابر خود آماده در جامها دارند لذت میبرند.
«وَ أَکوابٌ مَوضُوعَةٌ- و ساغرهای آماده،» آکنده از شراب طهور،
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
16) در هر سو که بخواهند فرشهای گسترده برای نشستن بر روی آنها مییابند:
«وَ زَرابِیُّ مَبثُوثَةٌ- و فرشهای گرانبهای گسترده،» و گفتهاند که زرابی قالیهایی است که برجستگیهای نرم دارد.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● نيره تقي زاده فايند -
مجمع البیان
8) در آیات پیش در مورد چهره هاى ذلت زده و سر افکنده، فرجام شوم آنان، سوختن و بریان شدن و ماندگاریشان در آتش، و خوراک مرگبار و نوشابه هاى عفن زده آنان سخن رفت، اینک در برابر آنان، به چهره هاى شاد و شاداب و نعمت هاى پرشکوهى که خداوند به آنان ارزانى مى دارد توجه مى دهد و مى فرماید:
وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ ناعِمَةٌ
در آن روز چهره هایى شاد و شادابند.
اینان مردم شایسته کردار و درست اندیشى هستند که اثر نعمت و مهر خدا و شادى و شادمانى از سر و روى آنان هویداست و چهره هایشان فروزان است.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
9) آن گاه مى فرماید:
لِسَعْیِها راضِیَةٌ
این چهره هاى شادمان از ثمره تلاش و کوشش مترقى خود در زندگى دنیا خشنودند و ارزانى دارنده آن مقام و نعمت ها را سپاس مى گویند.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
10) سپس مى افزاید:
فِی جَنَّةٍ عالِیَةٍ
آنان در بهشت پر طراوت و بلند مرتبه جاى دارند.
آرى، آنان در بهشت برین که کاخهاى آن بلند و عالى است جاى خواهند داشت.
به باور پاره اى بلند و بلند جایگاهى بهشت دو گونه است: بلندى معنوى، و بلندى در مکان که از همه جا بلندتر و پاکیزه تر است.
گفتنى است: که بهشت خدا داراى درجات و مراتبى است، بسان دوزخ که درکات و طبقه هاى گوناگونى دارد.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
11) در آیه بعد در وصف دیگرى از بهشت مى فرماید:
لا تَسْمَعُ فِیها لاغِیَةً
در آنجا هیج گفتار بى فایده و بیهوده اى نخواهى شنید؛ و از دروغ پردازى، افترا، اهانت و کتمان حقیقت اثرى نیست.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
12) در آن بهشت پرطراوت و زیبا چشمه اى روان است.
از دیدگاه برخى واژه «عین» اسم جنس مى باشد و منظور این است که: در بهشت زیباى خدا، در سرا و کاخ هر انسان شایسته کرداراى چشمه اى جارى است که از هر نوشابه اى که بخواهد و بداند، و نیز نوشابه هاى که ندیده و نشنیده است از آن مى جوشد.
و پاره اى بر آنند که چشمه هاى بهشت با خواست بهشتیان و اشاره آنان مى جوشد و روان مى گردد، چرا که نیازى به جدول بندى و شکافتن زمین نیست.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
13) و نیز روشنگرى مى کند که:
فِیها سُرُرٌ مَرْفُوعَةٌ
در آنجا تخت هایى پر شکوه و زیبا براى آنان ردیف شده است.
به باور «ابن عباس» منظور این است که: این تخت هاى پر شکوه و بر افراشته بهشتى با طلا و در و یاقوت و زبرجد آراسته شده، و به گونه اى هستند که وقتى صاحبان آنها اراده جلوس بر آن کنند، فروتنانه فرودمى آیند و پس از نشستن آنان در جایگاه بلند خویش، باز مى گردند.
واژه «سرر» جمع «سریر» به معنى تخت و جاى شادى و شادمانى است.
به باور پاره اى بلند شدن تختهاى بهشت به خاطر آن است که صاحبان آنها بتوانند همه جارا تماشا کنند.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
14) در آنجا براى بهره ورى از چشمه هاى جارى و نوشابه هاى متنوع آنها، ظرفها و پارچ هاى گوناگون و زیبانهاده شده است، که هر گاه انسان شایسته کردارى خواست بر دارد و به وسیله آن بنوشد، آنها را لبریز مى یابد.
واژه «اکواب» جمع «کوب» به معنى ظرف دسته دارى است که با آن شراب پاک مى نوشند.
از دیدگاه پاره اى، در آنجا ظرفهایى است بسیار زیبا از طلا و نقره و جواهرنشان که در برابر آنان نهاده شده است، و به وسیله آنها هر آنچه بخواهند مى نوشند و از زیبایى آنها لذت مى برند.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
15) در اشاره به نعمت دیگر بهشت مى افزاید:
وَ نَمارِقُ مَصْفُوفَةٌ
و در آنجا پشتى ها و بالشهایى براى تکیه دادن بر روى تختها نشانده و ردیف شده است، تا آنان بسان فرمانروایان دادگر و پرشکوه بر آنها تکیه زنند.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
16) در آنجا فرشهایى زربفت و بسیار جالب و گران قیمت گسترده شده است.
از امیر مؤمنان آورده اند که آن بزرگوار به هنگام یادکردى از بهشت فرمود: انسانهاى نیک بخت در روز رستاخیز وارد بهشت مى گردند، و مى نگرند که فرشهاى کاخهایشان از لوءلوء و مروارید بافته شده،تختها برافراشته، ظرفهاى زیبا آماده، پشتى ها در کنار هم چیده شده و فرشها گسترده است، و اگر خداوند برایشان آنجارا روزى نساخته بود، با دیدن آن همه نعمت پرشکوه چشمانشان از حرکت باز مى ایستاد و نمى دید. آرى، آنان پس از دیدن آن نعمتها با همسران زیباى خود روبرو مى گردند و با آنها دیده بوسى مى کنند و بر تختها تکیه مى زنند، و با همه وجود مى گویند: خداى را سپاس که مارا به سوى بهشت پر نعمت و زیباى خود راه نمود.
«قتاده» مى گوید: خداى فرزانه پر از وصف بهشت و نعمتهاى پر شکوه آن، که بهت و حیرت حق ناپذیران و گمراهان را بر مى انگیزد
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.