● نيره تقي زاده فايند -
استادخرمدل
1) «ضُحی» : پرتو. روشنائی
توضيح : «ضُحی»: پرتو. روشنائی. چاشتگاه. مراد نور خورشید در آغاز روز، یا موقع چاشتگاه آن است که اشعّه زرین خورشید، زمین را نورباران میکند.]
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
2) «تَلاهَا» : به دنبال آن برآمد. از پس آن روان شد
توضيح : «تَلاهَا»: به دنبال آن برآمد. از پس آن روان شد. مراد تابیدن ماه در شب، پس از درخشیدن خورشید در روز است. این آیه، صورت دیگری از تابش و تجلّی خورشید را مینمایاند.]
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
3) «جَلاّهَا» : جلوهگرش ساخت. نمایاندش.
توضيح : «جَلاّهَا: جلوهگرش ساخت. نمایاندش. ضمیر (ها) به خورشید برمیگردد. درست است که در حقیقت خورشید روز را ظاهر میکند، ولی معنی صریح آیه این است که روز خورشید را آشکار میسازد. و با اشارهای خفی، دخالت زمین در تجلّی آفتاب فهمیده میشود. زیرا در واقع، تقابل قسمتی از زمین با خورشید است که روز را برمیآورد و آفتاب متجلّی میگردد. در هر حال باز هم سخن از نور خورشید و تأثیر فوقالعاده آن در موجودات کره زمین است.]]
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
4) یَغْشاها : خورشید را میپوشاند.
توضيح : ضمیر (هَا) به خورشید برمیگردد. چرا که باز هم بر اثر تقابل قسمتی از زمین با خورشید، شب مانند پردهای بر چهره آفتاب فرو میافتد و روی خورشید را در آفاق زمین میپوشاند.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
6) «طَحَا» : راند. پرت کرد. غلتاند. گستراند
توضيح : این واژه مرادف با (دَحا) در سوره نازعات آیه 30 است. تبدیل دالّ به طاء جائز است (نگا: لسانالعرب، روحالبیان، کبیر). اشاره به کرویّت زمین و حرکت انتقالی و وضعی آن دارد (نگا: نمونه. پرتوی از قرآن).]]
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
7) «نَفْسٍ» : نفس انسان.
توضيح : منظور انسانیّت آدمی با دو بعد روح و جسم است که مملوّ از شگفتیها و اسرار است. نکره آمدن نفس، میتواند اشاره به عظمت و اهمّیّت مافوق تصوّر و آمیخته با ابهام انسان، این اعجوبه و شاهکار عالم آفرینش باشد که دانشمندان به حق او را «موجود ناشناخته» نامیدهاند.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
7) «سَوَّاهَا»: : ساخته و پرداختهاش کرده است.
توضيح : بدین نحو که هر یک از اندامهای بدن انسان را برای کاری، و هر یک از نیروهای آن را جهت امری آفریده است و اندازه و تناسب نماد و نهاد دستگاه تن را مراعات فرموده است (نگا: قیامه / 38، کهف / 37، انفطار / 7).
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
8) «فُجُورَ»: : گرایش به گناه و معصیت و کنارهگیری از حق و حقیقت
توضيح : مراد راه شرّ و طریق معصیت است.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
9) «زَکّی» : پاکیزه داشت. پیراست.
توضيح : مراد پاکیزه داشتن و پیراستن نفس است با انجام اوامر و ترک نواهی (نگا: بقره / 129 و 151، توبه / 103، نازعات / 18). رشد داد و بالا برد (نگا: روحالمعانی، پرتوی از قرآن). مراد رشد روحِ تقوا و طاعت، و جلوهگر ساختن هویّت انسانی، و بالا بردن استعدادِ نیکی و نیکوکاری است. از مصدر تزکیه، به معنی تطهیر و تَنْمِیَه است
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
10) «قَدْ خَابَ» : قطعاً ناامید و ناکام گردید. حتماً به مطلوب و مقصود نرسید و محروم و بیبهره گشت.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
10) «دَسّی» : پنهان داشت. آلوده کرد.
توضيح : از مصدر تَدْسِیَة، به معنی نقص و اخفاء، و آلودهکردن و خاموش داشتن استعداد است. در اصل (دَسَّسَ) از (دَسَّ) به معنی پنهان کردن چیزی در زیر خاک است و حرف دوم مضاعف قلب به یاء شده است، مانند تَقَضَّضَ و تَظَنَّنَ، که تَقَضّی و تَظنّی هم خواندهاند (نگا: جزء عمّ ترجانیزاده). نکته قابل توجّه این است که خدا استعدادهای لازم، و وجدان بیدار، و فهم تشخیص حسن و قبح امور را برای پیمودن راه سعادت به انسان عطاء فرموده است، و انسان در مقابل ضائع کردن یا بیثمر گذاشتن آنها مورد بازخواست قرار میگیرد.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» مجمع البیان
1) ضحى : گسترش نور خورشید
توضيح : ضحى: این واژه در اصل به معنى گسترش نور خورشید است که با بالاآمدن آفتاب، نور آن همه جا گسترش مىیابد، به همین تناسب از آن هنگامِ روز به «ضحى» تعبیر مىگردد.
بنابراین «ضحى الشمس»، به معنى آغاز طلوع خورشید و هنگام گسترش نور آن. «ضحى النهار» به معنى «اول روز». «اضحى یفعل کذا» به معنى «آغاز روز آن کار انجام مىشود». «ضحى بکبش»، آن گوسفند را در آغاز روزى از روزهاى قربانى ذبح کردند، آمده است.
طحو: این واژه به معنى «گسترش یافتن»، «شادمانى و گشاده شده چهره»، و «راندن و دور ساختن» آمده است. واژه «طحاها» در آیه از این ماده برگرفته شدهاست. این واژه با واژه «دحو» به یک معنا مىباشند. هنگامى که گفته شود: «طحا القوم بعضهم بعضاً عن الشىء» منظور این است که گروهى از مردم گروهى دیگر را راندند و دور ساختند. از گرد امدن لاشخورها برگرد لاشه و گستردن بالهایشان، به «طواحى النسور» تعبیر مىگردد.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
8) فجور : شکافتن برگرفته شده
توضيح : فجور: از ماده «فجر» به معنى شکافتن برگرفته شده و به تناسب این که با دست یازیدن به گناه و بیداد، پرده دیندارى و دینباورى جامعه مىشکافد از گناهان و بدىها به «فجور» تعبیر مىگردد.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
10) خابَ : محروم شدن و زیانکار گردیدن
توضيح : خاب: این واژه به معنى محروم شدن و زیانکار گردیدن آمده است. این واژه از «خیبه» برگرفته شده است.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
10) دسّاً: : آلوده ساختن و پنهان کردن چیزى در چیز دیگر
توضيح : دسّاً: این واژه به معنى آلوده ساختن و پنهان کردن چیزى در چیز دیگر آمده است؛ درست در برابر واژه «زکا، یزکو» که به معنى پاک ساختن و خالص و شفاف نمودن است. با این بیان دسا، یدسوا، داسٍ، در برابر زکا، یزکو، زاکٍ مىباشد .به باور برخى این واژه از ریشه «دسّ» برگرفته شده و یکى از دو «س» «به» یا تبدیل گردیده است.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● سمانه عباس نژاد -
تفسیر همراه
9) زکّا : پاک کرد (زکات در لغت عربی در اصل به معنای طهارت ، رشد و نمو ، برکت ، ستودن است که معنای اول و دوم با آیه بیشتر سازگار است )
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» قرآن در خانه
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● مسعود ورزيده -
تفسیرالمیزان
1) ضحی : گستردگی نور آفتاب است ،
توضيح : و الشمس و ضحیها راغب در مفردات گفته : کلمه ضحی به معنای گستردگی نور آفتاب است ، ولی بعدها به معنای آن هنگامی استعمال شد که آفتاب بعد ازطلوع خورشید گسترده میشود ، و روز بالا میآید .
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
6) طحو : معنای گستردن است
توضيح : و السماء و ما بنیها و الارض و ما طحیها کلمه طحو که مصدر فعل طحی است به معنای گستردن است
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
9) زکی : روییدن و رشد گیاه است به رشدی صالح و پربرکت و ثمربخش
توضيح : و کلمه زکاة که مصدر ثلاثی مجرد زکی است و فعل زکی ماضی از باب تفعیل آن است ، به معنای روییدن و رشد گیاه است به رشدی صالح و پربرکت و ثمربخش
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
9) تزکیه : رویاندن آن است به همان روش
توضيح : و کلمه تزکیه که مصدر باب تفعیل آن است به معنای رویاندن آن است به همان روش
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
10) دسی : چیزى را پنهانى داخل در چیز دیگر کنیم
توضيح : و کلمه دسی از ماده دس بوده است
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.