از آیه: تا آیه:
انتخاب سوره :
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، شما هم می توانید نکته ای در سايت ثبت کنید، تا با نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود.
  معنای کلمه «طغو»
11) کلمه «طغوى» مانند کلمه «طغیان» مصدر است. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج‏20، ص: 501 قالب : لغوی موضوع اصلی : بدون موضوع گوینده : علامه طباطبایی
  نوع «باء» در آیه
11) حرف «باء» که بر سر آن در آمده باى سببیت است. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج‏20، ص: 501 قالب : قواعد عربی موضوع اصلی : بدون موضوع گوینده : علامه طباطبایی
  رابطه این آیه و آیات بعد
11) آیه شریفه و آیات بعدش تا آخر سوره جنبه استشهاد دارد، و مى‏خواهد براى آیه «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَکَّاها ... » نمونه‏اى ذکر کند. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج‏20، ص: 501 قالب : تفسیری موضوع اصلی : بدون موضوع گوینده : علامه طباطبایی
  اعراب «اذ»
12) کلمه «اذ» ظرف است براى جمله «کذبت»، و یا براى جمله «بطغویها». [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج‏20، ص: 501 قالب : قواعد عربی موضوع اصلی : بدون موضوع گوینده : علامه طباطبایی
  کشتن ناقه صالح
12) مراد از «اشقاى ثمود» آن کسى است که ناقه را پى کرد، و به طورى که در روایات آمده نامش «قدار بن سالف» بوده، که مردم ثمود او را به این کار واداشتند، چون در آیات بعدى همه ضمیرها را ضمیر جمع آورده، و همه مردم ثمود را مذمت مى‏کند. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج‏20، ص: 501 قالب : تاریخی موضوع اصلی : داستان قوم ثمود گوینده : علامه طباطبایی
  حضرت صالح (علیه السّلام) مصداق «رسول الله»
13) مراد از «رسول اللَّه» حضرت صالح پیغمبر است، که پیامبر قوم ثمود بود. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج‏20، ص: 501 قالب : تفسیری موضوع اصلی : حضرت صالح (علیه‌السلام) گوینده : علامه طباطبایی
  اعراب بعض کلمات آیه
13) کلمه‏ «ناقه» در جمله «ناقة اللَّه» با فعلى از قبیل «احذرکم» به صداى بالا قرائت شده، تا مفعول آن باشد، و کلمه «سقیاها» عطف بر ناقه است. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج‏20، ص: 501 و 502 قالب : لغوی موضوع اصلی : بدون موضوع گوینده : علامه طباطبایی
  معنای کلمه «عقر»
14) کلمه «عقر» به معناى ریشه کن کردن چیزى است که به سر بریدن شتر و مطلق کشتن نیز اطلاق مى‏شود. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج‏20، ص: 502 قالب : لغوی موضوع اصلی : بدون موضوع گوینده : علامه طباطبایی
  معنای کلمه «دمدمه»
14) کلمه «دمدمه» به معناى خراب کردن بنا بر روى کسى است، وقتى مى‏گویند: «دمدم علیه القبر»، معنایش این است که خاک قبر را بر سرش فرو ریخت. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج‏20، ص: 502 قالب : لغوی موضوع اصلی : بدون موضوع گوینده : علامه طباطبایی
  عذاب الهی بر قوم ثمود
14) منظور از این عبارت این است که عذاب الهى به خاطر گناهانى که کردند همه آنان را فرا گرفت، و نسلشان را قطع و آثارشان را محو و نابود کرد. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج‏20، ص: 502 قالب : تفسیری موضوع اصلی : داستان قوم ثمود گوینده : علامه طباطبایی
  ضمیر «فسواها»
14) در جمله «فسویها» ظاهرا ضمیر به ثمود بر مى‏گردد و مؤنث بودنش به اعتبار قبیله بودن این قوم است، و قبیله مؤنث است. و معناى جمله این است که خداى تعالى این قبیله را با خاک یکسان کرد، ممکن هم هست ضمیر مذکور به کلمه «ارض» که از مفاد استفاده مى‏شود بر گردد. بعضى (روح المعانى، ج 30، ص 146) ضمیر را به «دمدمه» برگردانده‏اند، دمدمه‏اى که از فعل «فدمدم» استفاده مى‏شود، و معناى جمله این است که دمدمه آنان را تسویه کرد، یعنى همه را دمدمه کرد، و هیچ صغیر و کبیرى را استثناء نکرد. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج‏20، ص: 502 قالب : قواعد عربی موضوع اصلی : بدون موضوع گوینده : علامه طباطبایی
  معنای کلمه «تسویه ارض»
14) تسویه ارض به معناى تسطیح آن و از بین بردن پستى و بلندیهاى آن است. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج‏20، ص: 502 قالب : لغوی موضوع اصلی : بدون موضوع گوینده : علامه طباطبایی
  نوع «واو» در ابتدای آیه
15) «واو» براى استیناف است، و یا واو حالیه است. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج‏20، ص: 502 قالب : قواعد عربی موضوع اصلی : بدون موضوع گوینده : علامه طباطبایی
  عذاب الهی بر قوم ثمود
15) پروردگار ثمود از عاقبت دمدمه آنان و یا تسویه ایشان پروایى نکرد، آن چنان که پادشاهان و مستکبرین از عاقبت وخیم عقاب دشمنان خود و آثار سوء آن پروا و دلواپسى مى‏کنند، براى اینکه پادشاهان نمى‏دانند عاقبت این عقابشان چیست، و چه آثارى بجاى مى‏گذارد، ولى خداى تعالى مى‏داند عاقبت عقابش چیست، همان است که خودش اراده کرده، و مطابق با فرمان و اذن خود او است، بنا بر این‏ آیه مورد بحث قریب المعناى با آیه زیر است که مى‏فرماید: «لا یُسْئَلُ عَمَّا یَفْعَلُ وَ هُمْ یُسْئَلُونَ» (انبیاء/23). [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج‏20، ص: 502 و 503 قالب : تاریخی موضوع اصلی : داستان قوم ثمود گوینده : علامه طباطبایی
  مرجع ضمیر آیه
15) ضمیر در این آیه یا به «دمدمه» بر مى‏گردد، و یا به «تسویه».

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج‏20، ص: 502 و 503 قالب : قواعد عربی موضوع اصلی : بدون موضوع گوینده : علامه طباطبایی
  کشنده ناقه صالح، شقی ترین انسان
14) در مجمع البیان (ج 10، ص 499) آمده که روایت صحیح از عثمان بن صهیب از پدرش رسیده که گفت: رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) به على بن ابى طالب فرمود: شقى‏ترین اولین چه کسى بود؟ عرضه داشت کشنده ناقه صالح. فرمود درست گفتى، حال بگو ببینم شقى‏ترین آخرین کیست؟ على (علیه السّلام) مى‏گوید: عرضه داشتم نمى‏دانم یا رسول اللَّه، فرمود آن کسى است که تو را بر اینجایت (اشاره کرد به فرق سرش) ضربت مى‏زند.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج‏20، ص: 504 قالب : روایی موضوع اصلی : داستان قوم ثمود گوینده : علامه طباطبایی
  شقی ترین انسان ها
14) در تفسیر برهان (ج 4، ص 468، ح 6) است که ثعلبى و واحدى، هر دو به سند خود از عمار و از عثمان بن‏ صهیب، و از ضحاک و ابن مردویه به سند خود از جابر بن سمرة، و از عمار و از ابن عدى و یا از ضحاک، و خطیب بغدادى در تاریخ خود از جابر بن سمرة، و طبرانى و موصلى و احمد از ضحاک از عمار، روایت کرده‏اند که رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) فرمود: اى على اشقاى اولین کشنده ناقه صالح بود، و اشقاى آخرین قاتل تو است. و در روایتى آمده که اشقاى آخرین کسى است که این- محاسنت- را با این- خون سرت- خضاب مى‏کند. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج‏20، ص: 504 و 505 قالب : روایی موضوع اصلی : شقاوت گوینده : علامه طباطبایی
  سهم آب شتر حضرت صالح (علیه‌السلام)
13) در سوره شعراء، آیه 155 «لها شرب و لکم شرب یوم معلوم» و سوره قمر، آیه 28 «نبّئهم انّ الماء قسمة بینهم کلّ شرب محتضر» مى‏خوانیم: آب قریه یک روز سهم مردم و یک سهم روز شتر است و هر کدام در روز خود بهره گیرند و کسى مزاحم ناقه نشود که به عذاب بزرگ گرفتار خواهد شد. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور: ج10، ص: 498 قالب : تفسیری موضوع اصلی : داستان قوم ثمود گوینده : حجت الاسلام و المسلمین قرائتی
  معنای کلمه «دمدم»
14) «دَمدم» به معناى عذاب شکننده و فراگیر است که عذاب شده را قطعه قطعه و پراکنده مى‏کند. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور: ج10، ص: 499 قالب : لغوی موضوع اصلی : بدون موضوع گوینده : حجت الاسلام و المسلمین قرائتی
  مراد از «سوّاها»
14) منظور از «سوّاها» یا قلع و قمع ساختمان‏ها است که با خاک یکسان شد و یا خود مردم که با خاک یکسان شدند. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور: ج10، ص: 499 قالب : تفسیری موضوع اصلی : داستان قوم ثمود گوینده : حجت الاسلام و المسلمین قرائتی
  اولین و آخرین شقی عالم چه کسانی‌اند؟
12) در روایات متعددى از شیعه و اهل سنّت از جمله احمد حنبل، طبرى و قرطبى، آمده که «اشقى الاولین» عاقر ناقه و «اشقى الاخرین» قاتل على‏بن ابیطالب است.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور: ج10، ص: 500 قالب : روایی موضوع اصلی : شقاوت گوینده : حجت الاسلام و المسلمین قرائتی
  چه انگیزه‌ای سبب قتل ناقه حضرت صالح (علیه‌السلام) شد؟
14) در تفسیر اطیب‏البیان مى‏خوانیم، جنایتکاران تاریخ و قاتلان زیاد بودند امّا نوعاً به خاطر حفظ حکومت یا گرفتن حکومت یا محو رقیب و یا طمع به رسیدن چیزى، دست به جنایات مى‏زدند امّا قاتل ناقه صالح و حضرت على (علیه‌السلام) مرتکب جنایت عظیم شدند، در حالى که هیچ یک از انگیزه‏ها و عوامل فوق در کار نبود، فقط و فقط شقاوت بود. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور: ج10، ص: 500 قالب : تفسیری موضوع اصلی : شقاوت گوینده : حجت الاسلام و المسلمین قرائتی
  چرا همه قوم ثمود عذاب شدند در حالیکه فقط یک نفر شتر صالح را پی کرد؟
14) حضرت على (علیه‌السلام) در کوفه روى منبر فرمود: شتر صالح را یکى پى کرد ولى خداوند همه را عذاب کرد چون همه راضى بودند و سپس به این آیه اشاره کرد.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور: ج10، ص: 500 قالب : روایی موضوع اصلی : داستان قوم ثمود گوینده : حجت الاسلام و المسلمین قرائتی
  بررسی آیه ۱۱ – ۱۵ - مسعود ورزيده
11)


کَذَّبَتْ ثَمُودُ بِطَغْوَئهَا(۱۱)إِذِ انبَعَثَ أَشْقَئهَا(۱۲)

فَقَالَ لهَُمْ رَسُولُ اللَّهِ نَاقَةَ اللَّهِ وَ سُقْیَهَا(۱۳)

فَکَذَّبُوهُ فَعَقَرُوهَا فَدَمْدَمَ عَلَیْهِمْ رَبُّهُم بِذَنبِهِمْ فَسَوَّئهَا(۱۴)

وَ لَا یخََافُ عُقْبَاهَا(۱۵)

دسّ نفس تا جایی پیش می رود که ظهور و بروز اجتماعی پیدا می‌کند و سمت و سوی حرکت یک جامعه را منحرف می سازد. در چنین شرایطی، طغیان و هواپرستی، محور تصمیم گیری قرار می‌گیرد و حتی روشنی نشانه های حق و مدافعان راستین آن، مانع تصمیمات برخاسته از هوای نفس نمی گردد.

قوم ثمود و عاقبت آن به عنوان مصداق و شاهدی برای آیات قسمت اول سوره ذکر شده است. آنان پس از مواجهه با آیت و نشانه روشن خدای متعالی، یعنی ناقه (شتر)، آن را در تعارض با منافع دنیوی خود یافتند و بدین سبب به تأکیدات فرستاده خدا، حضرت صالح۷(علیه‏السلام) درباره اذیت نکردن (ناقة الله)، توجهی نکردند و با پی کردن آن، رسول خدای خویش را تکذیب کردند.

قوم ثمود بر اثــر طغیانشان پیام الهى را دروغ انگاشتند؛«۱۱» آن گاه که تیره بخت ترینشان برانگیخته شد تا ناقه الهى را پى کند.[۱]«۱۲» پس صالح، فرستاده خدا به آنان ابلاغ کرد که ناقه خدا و آب خوردنش را واگذارید و مانع آن نشوید،«۱۳» ولى قومش او را تکذیب کردند و ناقه را کشتند؛ پس پروردگارشان آنان را به سزای گناهشان، به عذابى فرو گرفت که نسلشان را قطع و آثارشان را محو و نابود کرد و با خاک یکسانشان ساخت«۱۴» و از فرجام کارى که کرد، باکى ندارد.«۱۵»

داستان قوم ثمود علاوه بر اینکه بیان مصداق آیات قسمت اول است، تعریضی به مردم زمان رسول‌اکرم (صلی‏الله‏علیه‏و‏آله) و در افقی وسیع تر، به تمامی کسانی است که با دلیل و حجت بیّن الهی روبه‌رو هستند. به آنان هشدار می دهد که مبادا تحت تاثیر عدم تزکیه و تربیت صحیح نفس، نشانه روشن حق را انکار کنند و دچار عاقبتی مثل قوم ثمود گردند.

تکذیب سرکشانه قوم ثمود و عقاب سخت الهی

قوم ثمود براثر طغیان، حق آشکار الهی را تکذیب کرد و گرفتار عذاب سخت الهی شد.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تدبرقران قالب : تفسیری موضوع اصلی : سوره شمس گوینده : مسعود ورزیده
  خلاصه سرگذشت قوم ثمود - مسعود ورزيده
11) قوم ثمود چنانکه گفتیم در سرزمینى میان مدینه و شام ( بنام وادى القرى ) زندگى مى‏کردند ، آئینشان بت‏پرستى و در انواع گناهان غوطه‏ور بودند ، صالح پیغمبر بزرگ الهى از میان آنان برخاست ، و براى هدایت و نجاتشان همت گماشت ، ولى آنها نه دست از بت‏پرستى برداشتند ، و نه در طغیان و گناه تجدید نظر کردند .
هنگامى که تقاضاى معجزه‏اى کردند خداوند ناقه ( شتر ماده‏اى ) را به طریق اعجازآمیز و خارق العاده از دل کوه برآورد ، ولى براى اینکه آنها را در این مورد بیازماید دستور داد یک روز تمام آب قریه را در اختیار این ناقه بگذارند ، و روز دیگر در اختیار خودشان باشد ، حتى در بعضى از روایات آمده که در آن روز که از آب محروم بودند از شیر ناقه بهره مى‏گرفتند ، ولى این معجزه بزرگ نیز از لجاجت و عناد آنها نکاست ، هم طرح نابودى ناقه ریختند ، و هم کشتن صالح (علیه‏السلام‏) را چرا که او را مزاحم امیال و هوسهاى خود مى‏دیدند .
نقشه نابودى ناقه چنانکه گفتیم به وسیله مرد بسیار بیرحم و شقاوتمندى بنام قدار بن سالف عملى شد و او با ضرباتى ناقه را از پاى در آورد.
این در حقیقت اعلان جنگ با خدا بود ، چرا که مى‏خواستند با از میان بردن ناقه که معجزه صالح بود نور هدایت را خاموش کنند ، اینجا بود که حضرت صالح به آنها اخطار کرد که سه روز در خانه‏هاى خود از هر نعمتى مى‏خواهند
متمتع شوند ولى بدانند بعد از سه روز عذاب الهى همه را فرا مى‏گیرد(سوره هود آیه 65).
این سه روز مهلتى بود براى تجدید نظر نهائى ، و آخرین فرصتى بود براى توبه و بازگشت ، ولى آنها نه تنها تجدید نظر نکردند بلکه بر طغیانشان افزودند ، در اینجا بود که عذاب الهى بر آنها فرو بارید ، صیحه آسمانى سرزمینشان را در هم کوبید ، و همگى در خانه‏هایشان بر زمین افتادند و مردند و اخذ الذین ظلموا الصیحة فاصبحوا فى دیارهم جاثمین ( هود - 67).
آنچنان نابود گشتند و سرزمینشان خاموش شد که گوئى هرگز کسى ساکن آن دیار نبود ، ولى خداوند صالح و یاران مؤمنش را از این مهلکه نجات داد ( هود - 66).
شرح بیشتر در باره سرگذشت قوم ثمود را در جلد 9 تفسیر نمونه صفحه 161 به بعد مطالعه فرمائید.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیرنمونه قالب : تفسیری موضوع اصلی : داستان قوم ثمود گوینده : مسعود ورزیده
  اشقى الاولین و اشقى الاخرین - مسعود ورزيده
12) جمعى از بزرگان شیعه و اهل سنت از جمله ثعلبى و واحدى و ابن مردویه و خطیب بغدادى و طبرى و موصلى و احمد حنبل و غیر آنها به اسناد خود از عمار یاسر و جابر بن سمره و عثمان بن صهیب از پیغمبر اکرم (صلى‏الله‏علیه‏وآله‏وسلّم‏) چنین نقل کرده‏اند که به على (علیه‏السلام‏) فرمود : یا على ! اشقى
الاولین عاقر الناقة ، و اشقى الاخرین قاتلک ، و فى روایة من یخضب هذه من هذا : اى على ! شقى‏ترین پیشینیان همان کسى بود که ناقه صالح را کشت ، و شقى‏ترین فرد از آخرین قاتل تو است ، و در روایتى آمده است کسى است که این را با آن رنگین کند ( اشاره به اینکه محاسنت را با خون فرقت خضاب مى‏کند ) .
در حقیقت شباهتى میان قدار بن سالف پى کننده ناقه صالح و قاتل امیر مؤمنان عبد الرحمن بن ملجم مرادى وجود داشت.
هیچیک از این دو خصومت شخصى نداشتند ، بلکه هر دو مى‏خواستند نور حق را خاموش کنند ، و معجزه و آیتى از آیات الهى را از میان بردارند ، و همانگونه که بعد از ماجراى ناقه صالح عذاب الهى آن قوم طاغى و سرکش را فرو گرفت مسلمین نیز بعد از شهادت مظلومانه امیر مؤمنان على (علیه‏السلام‏) در زیر سلطه حکومت جبار و بیدادگر بنى امیه شاهد دردناکترین عذابها شدند
قابل توجه اینکه حاکم حسکانى در شواهد التنزیل روایات بسیار فراوانى در این زمینه نقل کرده که از نظر مضمون و محتوى شبیه روایت بالا است.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیرنمونه قالب : تفسیری موضوع اصلی : داستان قوم ثمود گوینده : مسعود ورزیده
  کَذَّبَتْ ثَمُودُ بِطَغْواها - آسيه افشار
11) کَذَّبَتْ ثَمُودُ بِطَغْواها
شاید مؤنث بودن کلمه (کَذَّبَتْ) به مناسبت این است که کلمه (ثَمُودُ) به معناى قبیله باشد. مفعول کلمه (کَذَّبَتْ) که کلمه (نبیها) بوده حذف شده است. کلمه (طغوا) به معناى طغیان و (یاء) آن به (واو) مبدل شده. یعنى قبیله ثمود طغیان و سرکشى نمودند و پیامبر خود را که حضرت صالح علیه السّلام بود تکذیب کردند [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر آسان قالب : تفسیری موضوع اصلی : کلمه گوینده : آسیه افشار
  ناقه الله - علي باقري
13) بسم الله الرحمن الرحیم
کذبت ثمود بطغوئها (11)
إ ذ انبعث اءشقئها (12)
فقال لهم رسول الله ناقة الله و سقیها (13)
فکذبوه فعقروها فدمدم علیهم ربهم بذنبهم فسوئها (14)
و لا یخاف عقبها (15)
این آیات آیه های 11 تا 15 سوره ی شمس هستند . در این آیه ها به داستان قوم صالح اشاره شده که ناقه الله را که نشانه بارزی بر تایید حقانیت و رسالت حضرت صالح ( ع ) بود با شقاوت تمام به قتل می رسانند .
«نَاقَه» در اصل، به معنای شتر ماده است و در هفت مورد از قرآن مجید به ناقه صالح اشاره شده.
مرحوم «طبرسی» در «مجمع البیان» می گوید: ناقه، در اصل به چیزی گفته می شود که تسلیم و رام و آماده و مهیا است و اطلاق آن به شتر ماده شاید به همین جهت است که آمادگی بیشتری برای سواری دارد.
ناقه صالح، شتر ماده‌ای بود که با معجزه الهی و در تایید حضرت صالح خلق شد. قرآن در چند آیه از ناقه صالح یاد کرده و در عموم موارد از آن به «ناقَةُ الله» تعبیر می‌کند.[ سوره اعراف، آیه ۷۳؛ سوره هود، آیه ۶۴.] اضافه ناقه به الله، اضافه تشریفیه دانسته شده که نشانه اهمیت این ناقه است.[ حسینی شیرازی، تقریب القرآن، ۱۴۲۴ق، ج ۲، ص۲۰۰.] اهمیت این ناقه به دلیل نحوه خاص خلق آن بوده که با معجزه خاص الهی خلق شده و وسیله امتحان قوم ثمود گردیده است.
قرآن این ناقه را نشانه و دلیلی از طرف پروردگار معرفی می‌کند: «قَدْ جاءَتْکمْ بَینَةٌ مِنْ رَبِّکمْ هذِهِ ناقَةُ الله لَکمْ آیةً؛ دلیل روشنی از طرف پروردگارتان برای شما آمده. این ناقه الهی برای شما معجزه‌ای است».[سوره اعراف، آیه ۷۳.]
ناقه صالح با معجزه الهی به وجود آمد. وجود و حیات این معجزه الهی،‌ دلیل محکمی برای مؤمنان بود. صالح و مؤمنان از شیر آن نیز می‌نوشیدند.[ ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق،‌ج ۱۰، ص۴۵۸.] خداوند خواهان نگهداری و حفظ این ناقه بوده و تصریح می‌کند که این ناقه، برای امتحان و آزمایش است: «ما ناقه را برای آزمایش آنها فرستادیم»[ سوره قمر،‌ آیه ۲۷.]
یکی از آیات قرآن کشتن ناقه را به یک فرد استناد می‌دهد: «یارشان را ندا دادند و او شمشیر برگرفت و آن (شتر) را پی کرد».[سوره قمر،‌آیه ۲۹.] از برخی روایات نیز همین مطلب به دست می‌آید.[ حسکانی، شواهد التنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۴۳۵.] اما آیات دیگر، کشتن ناقه را به همگان استناد داده و به تبع آن عذاب الهی نیز شامل همه آنها شد: «فَعَقَرُواْ النَّاقَةَ وَ عَتَوْاْ عَنْ أَمْرِ رَبِّهِمْ؛ پس آن‌ها،‌ ماده شتر را پی کردند و از فرمان پروردگارشان سرباز زدند».[سوره اعراف، آیه ۷۷.]
]امام علی(ع)، در سخنی به این آیه استناد کرده ومی فرماید: ای مردم! رضایت و نارضایی (بر عملی) موجب وحدت پاداش و کیفر مردم می‌گردد (یعنی؛ عاملان و کسانی که راضی به آن عملند، در کیفر یا پاداش شریکند) ناقه «ثمود» را یک نفر بیشتر پی نکرد، امّا عذاب و کیفر آن همه قوم ثمود را فرا گرفت، زیرا همه به عمل او راضی بودند، خداوند سبحان می‌فرماید:«شتر ماده ثمود را یک نفر دست و پا برید، امّا عذاب آن تمام قوم ثمود را گرفت، زیرا همگی آن را پسندیدند».[سید رضی، نهج البلاغه، ۱۴۱۴ق، خطبه ۲۰۱، ص۳۱۹. : مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ج۱، ص۴۹۷.]
((در بـعـضـی از روایـات آمده است که پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم ) به علی (علیه السلام ) فرمود: من اشقی الاولین ؟ سنگدلترین افراد اقوام نخستین که بود؟
عـلی (عـلیـه السـلام ) در پـاسـخ عرض کرد: عاقر الناقة آن کسی که ناقه ثمود را به هلاکت رساند.
پـیـامبر فرمود: صدقت ، فمن اشقی الاخرین ؟: راست گفتی ، شقی ترین افراد اقوام اخیر چه کسی است
عـلی (عـلیـه السـلام ) مـی گـویـد: عـرض کـردم نـمـی دانـم ای رسول خدا.
پـیـامـبـر (صـلی الله عـلیـه و آله و سـلم ) فـرمـود: الذی یـضربک علی هذه ، و اشار الی یافوخه : کسی که شمشیر را بر این نقطه از سر تو وارد می کند، و پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم ) اشاره به قسمت بالای پیشانی آن حضرت کرد . )) ( تفسیر نمونه جلد 1 تفسیر سوره شمس )
(اشقی الاولین ) و (اشقی الاخرین )
((جمعی از بزرگان شیعه و اهل سنت از جمله ثعلبی و واحدی و ابن مردویه و خطیب بغدادی و طـبـری و مـوصـلی و احـمد حنبل و غیر آنها به اسناد خود از عمار یاسر و جابر بن سمره و عـثـمـان بـن صـهـیـب از پـیـغـمـبـر اکـرم (صـلی الله عـلیـه و آله و سـلم ) چـنـیـن نقل کرده اند که به علی (علیه السلام ) فرمود: یا علی ! اشقی
الاولیـن عاقر الناقة ، و اشقی الاخرین قاتلک ، و فی روایة من یخضب هذه من هذا: ای علی ! شـقـی تـریـن پـیـشـیـنیان همان کسی بود که ناقه صالح را کشت ، و شقی ترین فرد از آخـریـن قـاتل تو است ، و در روایتی آمده است کسی است که این را با آن رنگین کند (اشاره به اینکه محاسنت را با خون فرقت خضاب می کند).
در حـقـیـقـت شـبـاهـتـی مـیـان قـدار بـن سـالف کـنـنـده نـاقـه صـالح و قـاتـل امـیر مؤ منان عبد الرحمن بن ملجم مرادی وجود داشت . هیچ یک از این دو خصومت شخصی نداشتند، بلکه هر دو می خواستند نور حق را خاموش کنند، و معجزه و آیتی از آیات الهی را از مـیـان بردارند، و همانگونه که بعد از ماجرای ناقه صالح عذاب الهی آن قوم طاغی و سرکش را فرو گرفت مسلمین نیز بعد از شهادت مظلومانه امیر مؤ منان علی (علیه السلام ) در زیر سلطه حکومت جبار و بیدادگر بنی امیه شاهد دردناکترین عذابها شدند.))( تفسیر نمونه ذیل آیات اا تا 15 )
نکته ها
نکته ی 1: ناقه ی صالح برای امتحان و آزمایش قوم صالح بود و کشتن آن نشانه ی بر دشمنی با خداوند . حضرت علی (ع ) تصدیق کننده رسالت حضرت رسول و به شهادت رساندن آن حضرت دلیلی بر دشمنی با خداوند
نکته 2- قوم صالح در حالی ناقه ی صالح را به قتل رساندند که از نعمت شیر آن برخوردار بودند و شقاوت و حسادت و کینه توزی عامل اصلی آن بود . قوم حضرت محمد ( ص) در حالی حضرت علی (ع) را به شهادت رسانیدند که از چشمه های جوشان علم آن حضرت برخوردار بودند .
نکته ی 3 : شتر صالح را شقی ترین فرد از قوم صالح و با توافق و رضایت قومش کشتند و حضرت علی (ع) هم به دست شقی ترین افراد و با رضایت و توطئه ی عده ی کثیری از قوم حضرت محمد ( ص)
نکته ی 4: قوم صالح بعد از کشتن ناقه الله دچار عذاب سخت گردیدند و مسلمانان بعد از شهادت حضرت علی ( ع) به دست شقی ترین حاکمان بنی امیه مجازات و دچار عذاب گردیدند
نکته 5 : شتر حضرت صالح در قران با عنوان " ناقه الله " مطرح گردیده که به عنوان شتر ماده می باشد و یکی از القاب حضرت علی ( ع) حیدر می باشد که به معنی شیر ماده می باشد و حضرت به عنوان شیر خدا همواره تصدیق کننده ی حضرت پیامبر ( ص ) هستند .
نکته ی 6 : ناقه ی در میان اعراب به شتر ماده ی گفته می شود که در میان انواع شتر رامترین و تسلیم ترین شتر در برابر دستورات صاحبش می باشد و نمادی از تسلیم و رضایت و فرمانبرداری می باشد و ناقه الله هم در معنی مجازی یعنی کسی که بی چون و چرا تسلیم امر خدا و فرمانبردار بی چون و چرای خداوند می باشد.
نکته 7: آیات و روایات بسیاری در مورد نسبت " ناقه الله " به حضرت صالح و نسبت حضرت علی (ع)به پیامبر (ص)به دست ما رسیده که ما در اینجا به یک مورد آن اشاره می کنیم
الصّادق (علیه السلام)- عَنِ الْفَضْلِ‌بْنِ‌الْعَبَّاس عَنْ أَبِی‌عَبْدِ اللهِ (علیه السلام) أَنَّهُ قَال ... قَوْلُهُ تَعَالَی فَقالَ لَهُمْ رَسُولُ اللهِ هُوَ النَّبِیُّ (صلی الله علیه و آله) ناقَةَ اللهِ وَ سُقْیاها قَالَ النَّاقَهًُْ الْإِمَامُ الَّذِی فَهَّمَهُمْ عَنِ اللَّهِ وَ سُقْیاها أَیْ عِنْدَهُ مُسْتَقَی الْعِلْم.
امام صادق (علیه السلام)- فضل‌بن‌عبّاس از امام صادق (علیه السلام) روایت می‌کند که فرمود: فَقالَ لَهُمْ رَسُولُ اللهِ؛ منظور پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) است. ناقَةَ اللهِ وَ سُقْیاها؛ مراد از ناقة اللهِ امام است که فهم و علم او از خدا است. وَ سُقْیاها یعنی در نزد امام چشمه‌ی گوارای علم است.
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۸، ص۱۴۴ بحارالأنوار، ج۲۴، ص۷۲/ تأویل الآیات الظاهرهْ، ص۷۷۶
نکته ی 8 : در حقیقت نکته ی معجزه وار در مورد نسبت ناقه ی صالح یعنی " ناقه الله " با حضرت علی در یکی از القاب آن حضرت یعنی " حیدر " نهفته است که بنده به عنوان یکی از معجزات لفظی قران در اینجا به آن خواهم پرداخت . یهودیان مدینه اعتقاد داشتند کسی که قلعه ی خیبر را فتح خواهد کرد شخصی به نام حیدار می باشد لذا وقتی شنیدند قلعه به دست علی (ع) فتح شد دچار حیرت کردیدند و گفتند این شخص باید اسمش حیدار می بودو با پیش گویی های ما درست در نمی آید و پیش گویی های کتاب های آسمانی از او با عنوان حیدار یاد شده. به آنها گفته شد حیدار یکی از لقب های این شخص بوده و مسلمانان به او حیدر هم می گویند . لذا فهمیدند پیش گویی هایی که در این مورد داشتند به حقیقت پیوسته است .
حال " ناقه الله " را با " حیدر " از طریق حروف ابجد مقایسه می کنیم تا اثبات گردد آیا ناقه الله همان حیدر هست یا نه ؟
ناقه الله : ( ن : 50 ) ، ( ا : 1) ،( ق: 100) ،( ه : 5) ، ( ا : 1) ، ( ل: 30) ،(ل : 30) ، ( ه: 5) ،
50 و 1 و 100 و 5 و 1 و 30 و 30 و 5 در جمع می شود 222
حیدر : ( ح : 8 ) ، ( ی: 10 ) ، ( د: 4 ) ، (ر : 200 )
8 و 10 و 4 و 200 در جمع می شود 222
"علی ولی الله " هم در حروف ابجد می شود 222
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : منابع مختلف و تدبر شخصی قالب : تفسیری موضوع اصلی : امیر المومنین علی (علیه‌السلام) گوینده : علی باقری