از آیه: تا آیه:
انتخاب سوره :
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، شما هم می توانید تفسیر ای در سايت ثبت کنید، تا با نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود.
 » تفسیر المیزان - خلاصه
(اقرا باسم ربک الذی خلق ):(بخوان به نام پروردگارت که آفرید) [ نظرات / امتیازها ]
نظرات کاربران :
1) : مگر جبرئیل آیات را به صورت نوشته شده بر پیامبر نازل میکرد که اولین آیه را با اقرا شروع کرد؟ محمد(ص) قرار بود چه چیزی را بخواند؟!
رمضانی (داور) : «قرأ» به معنی فهمیدن و ضبط مفاهیم و مطالب نوشته شده در صفحات مادی یا صفحات نفسانی یا در لوح محفوظ که در نزد خدا است، بوسیله چشم ظاهری یا بصیرت باطنی یا بصیرت روحانی خالص، می‌باشد.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  حاجيه تقي زاده فانيد - تفسیر حسینی همدانی
اقرَأ بِاسم‌ِ رَبِّک‌َ الَّذِی‌ خَلَق‌َ:

‌آیه‌ مبنی‌ ‌بر‌ اعلام‌ نزول‌ آیات‌ کریمه‌ قرآنی‌ ‌است‌ برسول‌ صلّی‌ اللّه‌ ‌علیه‌ و آله‌ و نیز ‌پس‌ ‌از‌ نزول‌ و شنیدن‌ آیات‌ ‌را‌ قرائت‌ نماید و آیات‌ ‌را‌ بخواند بدیهی‌ ‌است‌ نزول‌ آیات‌ کریمه‌ ‌از‌ ساحت‌ قدس‌ کبریائی‌ مبنی‌ ‌بر‌ تعلیم‌ وجودی‌ و القاء بقلب‌ ‌رسول‌ صلّی‌ اللّه‌ ‌علیه‌ و آله‌ ‌است‌ و آغاز قرائت‌ ‌آن‌ ‌آیه‌ (بِسم‌ِ اللّه‌ِ الرَّحمن‌ِ الرَّحِیم‌ِ) ‌است‌.

‌در‌ حدیث‌ نبوی‌ ‌است‌ چنانچه‌ کرات‌ بی‌شمار آسمان‌ و زمینهای‌ پهناور آنچه‌ ‌در‌ ‌آنها‌ و ‌ما ‌بین‌ ‌آنها‌ ‌است‌ ‌در‌ یک‌ کفه‌ و یک‌ سو نهاده‌ شود و ‌آیه‌ بسمله‌ ‌در‌ کفه‌ دیگر ‌هر‌ آینه‌ ‌بر‌ همه‌ موجودات‌ افزایش‌ خواهد داشت‌ و ‌از‌ نظر تشریف‌ صفت‌ رب‌ اضافه‌ بضمیر خطاب‌ ‌شده‌ ‌که‌ ‌از‌ مظاهر صفت‌ ربوبیت‌ نزول‌ آیات‌ کریمه‌ قرآنی‌ و وحی‌ ‌آن‌ برسول‌ صلّی‌ اللّه‌ ‌علیه‌ و آله‌ ‌است‌ و نیز پیروی‌ و قرائت‌ ‌آن‌ و ‌از‌ شئون‌ صفت‌ ربوبیت‌ و تعلیمات‌ ربوبی‌ ‌است‌.
الَّذِی‌ خَلَق‌َ:

صفت‌ رب‌ و ‌از‌ مظاهر ‌آن‌ خلقت‌ بشر و محصول‌ جهان‌ آفرینش‌ ‌است‌ و سایر مخلوقات‌ طفیلی‌ و بمنظور آسایش‌ بشر ‌است‌ و غرض‌ ‌از‌ نزول‌ آیات‌ کریمه‌ وحی‌ و تعلیم‌ برسول‌ صلّی‌ اللّه‌ ‌علیه‌ و آله‌ ‌که‌ ‌بر‌ اساس‌ حق‌ و حقیقت‌ و بطور تأثیر و خلل‌ ناپذیر برسول‌ صلّی‌ اللّه‌ ‌علیه‌ و آله‌ وحی‌ و آموخته‌ ‌شده‌ بمنظور اینکه‌ مکتب‌ توحید خالص‌ و دانشگاه‌ عالی‌ قرآن‌ ‌را‌ ‌در‌ جهان‌ بنا گذارد و ‌در‌ جهان‌ ثابت‌ و پاینده‌ بماند و جامعه‌ بشر ‌را‌ ‌به‌ پیروی‌ ‌از‌ برنامه‌ ‌آن‌ دعوت‌ نماید. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر خسروی
‌-‌ بخوان‌ (‌ یا ‌ محمّد صلّی‌ اللّه‌ ‌علیه‌ و آله‌ و سلّم‌) نام‌ پروردگارت‌ ‌را‌ آنکسی‌ ‌که‌ خلق‌ کرد (جمیع‌ مخلوقات‌ ‌را‌ ‌بر‌ مقتضای‌ حکمت‌ و ‌آنها‌ ‌را‌ ‌از‌ عدم‌ بوجود آورد بکمال‌ قدرت‌ ‌خود‌‌-‌ بخوان‌ ‌خدا‌ ‌را‌ باسماء حسنی‌ ‌او‌ ‌که‌ ‌در‌ تعظیم‌ اسم‌ تعظیم‌ مسمی‌ ‌است‌‌-‌ و باء زاید ‌است‌ ‌یعنی‌ اقرأ اسم‌ ربک‌) (اکثر مفسّرین‌ برآنند ‌که‌ ‌اینکه‌ نخستین‌ سوره‌ ایست‌ ‌از‌ قرآن‌ ‌که‌ نزول‌ یافته‌ ‌است‌ و اوّلین‌ روزی‌ ‌که‌ جبرئیل‌ ‌بر‌ ‌رسول‌ ‌خدا‌ صلّی‌ اللّه‌ ‌علیه‌ و آله‌ نازل‌ شد و آنحضرت‌ ‌بر‌ کوه‌ حراء ایستاده‌ ‌بود‌ ‌که‌ پنج‌ ‌آیه‌ ‌از‌ اول‌ ‌اینکه‌ سوره‌ ‌را‌ باو تعلیم‌ نمود.

و بعضی‌ گفته‌اند اولین‌ سوره‌ یا أَیُّهَا المُدَّثِّرُ بوده‌ ‌است‌ و بعضی‌ دیگر اولین‌ سوره‌ ‌را‌ فاتحة الکتاب‌ دانند چنانکه‌ الحاکم‌ ‌أبو‌ ‌عبد‌ اللّه‌ الحافظ باسناد ‌خود‌ ‌از‌ أبی‌ میسره‌ عمرو ‌بن‌ شرحبیل‌ روایت‌ کرده‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌رسول‌ ‌خدا‌ صلّی‌ اللّه‌ ‌علیه‌ و آله‌ بخدیجه‌ علیها السّلام‌ فرمود وقتی‌ ‌من‌ ‌در‌ خلوت‌ و تنهائی‌ هستم‌ ندائی‌ میشنوم‌ عرض‌ کرد خداوند جز خیر ‌برای‌ تو نخواهد خواست‌ بخدا سوگند ‌که‌ تو ادای‌ امانت‌ مینمائی‌ و صله رحم‌ میکنی‌ و گفتار راست‌ داری‌‌-‌ خدیجه‌ گوید نزد (ورقة ‌بن‌ نوفل‌ ‌بن‌ اسد ‌بن‌ ‌عبد‌ العزی‌) (‌که‌ پسر عم‌ خدیجه‌ ‌بود‌) رفتیم‌ و ‌رسول‌ ‌خدا‌ صلّی‌ اللّه‌ ‌علیه‌ و آله‌ و سلّم‌ ‌از‌ آنچه‌ دیده‌ ‌بود‌ باو خبر داد ورقه‌ باو عرض‌ کرد وقتی‌ نزد تو آمد دقت‌ کن‌ بشنوی‌ چه‌ میگوید سپس‌ نزد ‌من‌ آی‌ و مرا خبر ده‌ و چون‌ حضرت‌ بخلوت‌ و تنها شد ندا برخاست‌ ‌که‌ بگو ‌ یا ‌ محمّد بِسم‌ِ اللّه‌ِ الرَّحمن‌ِ الرَّحِیم‌ِ الحَمدُ لِلّه‌ِ رَب‌ِّ العالَمِین‌َ ‌تا‌ رسید ‌به‌ وَ لَا الضّالِّین‌َ بگو ‌لا‌ اله‌ الّا اللّه‌.

‌پس‌ بنزد ورقه‌ آمد و ‌اینکه‌ موضوع‌ ‌را‌ ‌برای‌ ‌او‌ بیان‌ فرمود ورقه‌ ‌گفت‌ مژده‌ باد ترا باز ‌هم‌ مژده‌ باد ‌من‌ شهادت‌ میدهم‌ ‌که‌ تو آنکسی‌ هستی‌ ‌که‌ پسر مریم‌ بشارت‌ آمدن‌ ‌او‌ ‌را‌ داد و ‌بر‌ تو مانند ناموس‌ موسی‌ ‌است‌ و تو پیمبر مرسل‌ هستی‌ و حقّا ‌که‌ تو مأمور بجهاد خواهی‌ شد ‌پس‌ ‌از‌ ‌اینکه‌ و ‌اگر‌ ‌من‌ آنروز ‌را‌ ادراک‌ کردم‌ البته‌ ‌با‌ تو جهاد خواهم‌ کرد‌-‌ و چون‌ ورقه‌ بمرد ‌رسول‌ ‌خدا‌ فرمود ‌او‌ ‌را‌ ‌در‌ بهشت‌ دیدم‌ ‌که‌ لباس‌ دیبا ‌در‌ برداشت‌ چه‌ ‌او‌ بمن‌ ایمان‌ آورد و مرا تصدیق‌ کرد [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر راهنما

1 - پیامبر(ص)، مأمور دریافت قرآن و قرائت آن

اقرأ

«قرائت»، ممکن است به تلفّظ یا مرور در ذهن انجام گیرد و در آیه شریفه ـ به این دلیل که پیش از آن چیزى نازل نشده بود تا پیامبر(ص) مأمور به قرائت آن شود ـ مراد دریافت و قرائت آیاتى است که بعد از فرمان «اقرء» نازل مى شود. این فرمان، شامل قرائت کلمه «اقرء» نیز مى باشد; نظیر آن که گفته شود: «آنچه را مى گویم، گوش کن» که شامل همین جمله نیز مى گردد.

2 - خداوند، در آغاز رسالت پیامبر(ص)، آن حضرت را به نزول آیاتى خواندنى (قرآن) وعده داد.

اقرأ

مشهور این است که سوره «علق» یا «پنچ آیه نخست آن»، اولین آیاتى است که بر پیامبر(ص) نازل گردید. تعبیر «اقرء» در سر آغاز وحى، شروع مناسبى است که در خود دو نکته دارد: 1. پس از این مطالبى به پیامبر نازل خواهد شد; 2. آن مطالب خواندنى خواهد بود، نه این که به دانستن آن بسنده شود.

3 - پیامبر(ص)، مأمور آغاز قرائت قرآن، با نام خداوند

اقرأ باسم ربّک

حرف «باء» در «باسم»، به حال محذوفى نظیر «مبتدءاً» یا «مفتتحاً» تعلق دارد.

4 - ذکر نام خداوند، از آداب شروع تلاوت قرآن

اقرأ باسم ربّک

5 - آغاز کارها با نام خدا، شایسته و مطلوب است.

اقرأ باسم ربّک

توصیه به آغاز قرائت قرآن با نام خدا و مطرح شدن ذکر نام او در اولین خطاب الهى به پیامبر(ص)، نشانگر اهمیت آن است و این نکته را به مخاطب القا مى کند که نام خداوند، باید سرآغاز هر کارى قرار گیرد.

6 - خداوند، توانا سازنده پیامبر(ص) بر قرائت مکتوباتى خاص

اقرأ

فرمان «اقرء» ـ به قرینه امّى و بى سواد بودن پیامبر(ص) تا زمان بعثت ـ فرمانى بود که در کنار تشریع حکم قرائت، تأثیر تکوینى در وجود آن حضرت داشت. تکرار این فرمان در آیات بعد و حذف مفعول آن دو، مى تواند تأییدى بر تأثیر تکوینى آن باشد. واژه «قرائت» ـ که در مورد نوشته ها به کار مى رود ـ بیانگر وجود مکتوباتى در برابر دیدگان آن حضرت است که گرچه خطّ و نوع کتابت آن براى ما مجهول مى باشد; ولى قابل قرائت بوده است.

7 - توانایى بر خواندن مکتوبات، امرى پسندیده و مطلوب در پیشگاه خداوند

اقرأ

اولین فرمان خداوند به پیامبر(ص)، فرمان «اقرء» است. بنابراین قرائت، از اهمیتى والا برخوردار است.

8 - قرائت قرآن، بدون کمک گرفتن از نام خداوند، کامل نیست و تنها با ذکر نام او، قرائتى مطلوب خواهد بود.

اقرأ باسم ربّک

چنانچه حرف «باء» در «باسم ربّک» براى استعانت باشد; اسم خداوند، وسیله کامل بودن قرائت خواهد بود و با اکتفا به ابزار قرائت (زبان، ذهن و...) و کمک نگرفتن از نام خداوند، گرچه قرائت انجام مى پذیرد; ولى از کمال برخوردار نیست.

9 - لزوم توجه به صفات و نشانه هاى خداوند، هنگام قرائت قرآن

اقرأ باسم ربّک

حرف «باء» در «باسم ربّک»، براى الصاق یا استعانت و یا مصاحبت است. و در صورت اخیر مفاد آیه شریفه لزوم همراه ساختن تمام لحظات قرائت با ذکر اسم خداوند است. در حقیقت مراد توجّه به صفات و نشانه هایى است که این اسم، بیانگر آن است.

10 - خداوند، مربى پیامبر(ص) و تدبیرکننده شؤون رسالت آن حضرت است.

ربّک

11 - الزام پیامبر(ص) به قرائت قرآن در آغاز رسالت، مایه رشد و تعالى آن حضرت و از جلوه هاى ربوبیت خداوند بود.

اقرأ باسم ربّک

12 - خداوند، خالق تمامى مخلوقات است.

الذى خلق

ذکر نشدن مفعولى خاص براى فعل «خلق»، افاده عموم مى کند و در این صورت آیه بعد، ذکر خاص بعد از عام خواهد بود. در این موارد مى توان گفت: «خلق» گرچه متعدى است; ولى به جهت نظر نداشتن به مفعولى خاص، به منزله فعل لازم دانسته شده است. و ممکن است گفته شود: مفعول مقدّر آن، لفظى است که همه موجودات را شامل مى شود. برخى گفته اند: به قرینه آیه بعد، مفعول محذوف این فعل نیز «الإنسان» است که در این صورت، آیه شریفه تنها به آفرینش انسان نظر خواهد داشت.

13 - ربوبیت (مالکیت و تدبیر امور)، ویژه خالق موجودات است.

ربّک الذى خلق

توصیف خداوند به «الذى خلق» ـ پس از بیان ربوبیت او ـ بیانگر این نکته است که خالقیت او، دلیل بر ربوبیت او است.

14 - توجّه به خالقیت خداوند و ربوبیت او، برانگیزاننده انسان به همراه ساختن کارها با ذکر نام او است.

اقرأ باسم ربّک الذى خلق [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر مجمع البیان
آموزگار دانش و قلم

در آغازین آیه این سوره خداى مهربان روى سخن را به پیامبر گرامى مى کند و مى فرماید:

اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِی خَلَقَ

هان اى محمد (ص)! بخوان به نام پروردگارت که جهان را آفرید.

با این بیان خداى فرزانه در این آیه به پیامبرش فرمان مى دهد که پروردگارش را با نیکوترین نام هاى خود بخواند؛ چرا که بزرگداشت نام و یاد خدا در حقیقت بزرگداشت ذات بى همتاى اوست، و بدان دلیل که نام هاى او در بردارنده و بیانگر صفات والاى اوست، خواندن ذات با عظمت او با آن نام ها و ویژگى ها، تنها راه براى گرامیداشت اوست. به همین دلیل هم جز خداشناسان آگاه و عارف ویکتاپرستان راستین کسى خدا را با نیکوترین نام هاى او نمى ستاید و نمى خواند.

قرآن در این مورد مى فرماید:

قل ادعوااللَّه اوادعوا الرحمن ایاماتدعوا فله الاسماء الحُسنى(212)

بگو: خدا را بخوانید یا رحمان را بخوانید، هر کدام را بخوانید، براى او نام هاى نیکوتر است...

و مى فرماید: سبح اسم ربک الاعلى(213)

نام پروردگار والاى خود را به پاکى ستایش کن!

و نیز در آیه مورد بحث مى فرماید: اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِی خَلَقَ

بخوان به نام پروردگارت که جهان را آفرید.

در واژه «باسم»، «ب» زائده مى باشد و منظور آن است که:اقْرَأْ اسْمِ رَبِّکَ...

به باور بیشتر مفسران این سوره نخستین سوره اى است که در کوه «حراء» و با نخستین فرود فرشته وحى بر محمد (ص) - در آغاز بعثت آن حضرت - بر جان نورانى اش فرود آمد. در نخستین دیدار، فرشته وحى پنج آیه از این سوره را به آن بنده برگزیده حق آموخت.

پاره اى بر آنند که نخستین سوره اى که بر پیامبر فرود آمد، سوره «مدثر» است. برخى نیز سوره «فاتحه» را نخستین سوره اى مى دانند که بر قلب مصفاى محمد (ص) فرود آمد.

آغازین لحظات انگیزش پیامبر

در مورد آغازین لحظات انگیزش و بعثت پیامبر آورده اند که: پیامبر خدا پس از فرود فرشته وحى و خواندن آیه هایى از آیات خدا بر او، نزد «خدیجه» همسر با وفا و خردمند خویش آمد و فرمود: خدیجه! هنگامى که در گوشه اى تنها مى شوم نداى دل انگیز و ناشناخته اى به گوشم مى رسد!

آن بانوى فداکار گفت: خدا جز نیکى و خوبى در مورد شما نخواهد خواست، چرا که به ذات او سوگند که تو امانت ها را پاس مى دارى، و با خویشاوندان پیوند مى کنى، و در گفتارت جز بر اساس راستى و عدالت سخن نمى گویى.

خدیجه مى گوید: پس از این رویداد به سوى «ورقه» شتافتیم.

او مردى آگاه و خوش قلب بود و پسر عموى خدیجه به شمار مى رفت. پیامبر آنچه را دیده و شنیده بود براى او باز گفت، و او از آن حضرت خواست تا هر آنچه در این مورد مى بیند و مى شنود، همه را به دقت به خاطر بسپارد و با او در میان گذارد.

پیامبر گرامى پس از این گفت و شنود با «ورقه»، در نیایشگاه خلوت خویش ندایى دلنواز را شنید که مى گوید: هان اى محمد! بگو:

بسم اللَّه الرحمن الرحیم، الحمدللَّه رب العالمین... و لاالضالین.

و بگو: لا اله الا اللَّه.

پیامبر پس از این رویداد نزد «ورقه» آمد و آنچه را شنیده بود با او در میان نهاد. «ورقه» به او گفت: مژده، مژده، بر تو بشارت باد که تو پیام آور خدایى؛ همان پیامبرى هستى که «مسیح» آمدنش را نوید داد! و تو بسان «موسى» پیامبر خدا هستى، و شریعت و مقررات زندگى از سوى او خواهى آورد. به زودى فرمان مبارزه و جهاد دریافت خواهى داشت و با شرک و کفر و بیداد و خرافات، پیکارى دلیرانه خواهى نمود و اگر من آن روز زنده باشم در صف یاران تو به جهاد بر خواهم خواست!

هنگامى که «ورقه» جهان را بدرود گفت، پیامبر فرمود: من این مرد دین باور و با معنویت را در بهشت - در حالى که لباسى زیبا از حریر بر تن داشت - دیدم؛ چرا که او به رسالت من ایمان آورد و وحى الهى را گواهى کرد.

در این مورد آورده اند که «ورقه» چنین سرود:


فان یک حقاً یا خدیجة فاعلمى

حدیثک ایانا فاحمد مرسل

هان اى خدیجه! اگر آنچه در مورد محمد (ص) مى گویى درست باشد، بدان که او پیامبر و فرستاده خداست.

فرشته وحى، جبرئیل به همراه میکائیل نزد او مى آیند و پیام خدا و وحى را بر او مى آورند که سینه را مى گشاید و توسعه مى بخشد.

کسى که با گرایش به دین او، عزت جست و کمال خواست رستگار مى گردد، و هر بیمار گمراه و تیره بختى به وسیله او شفا مى یابد و هدایت مى گردد.

مردم در برابر دین و برنامه آسمانى او، دو گروه خواهند شد؛ گروهى به او ایمان مى آورند و به بهشت پرطراوت خدا راه مى یابند، و گروهى با او به دشمنى برمى خیزند و به کیفر تاریک اندیشى و بیداد خود به زنجیرها و غل هاى دوزخ عذاب خواهند شد. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر کشاف
عن ابن عباس ومجاهد : هی أول سورة نزلت " وأکثر المفسرین علی أن الفاتحة أول ما نزل ثم سورة القلم . محل ( باسم ربک ) النصب علی الحال ، أی : اقرأ مفتتحا باسم ربک قل بسم الله ، ثم قرأ . فإن قلت : کیف قال ( خلق ) فلم یذکر له مفعولا . [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیرآسان
مفعول‌ کلمه (اقرَأ) ‌که‌ بقولی‌ (‌ما یوحی‌ إلیک‌) ‌ یا ‌ (‌ما أنزل‌ علیک‌) بوده‌ حذف‌ ‌شده‌ ‌است‌. ‌کما‌ اینکه‌ مفعول‌ کلمه (خَلَق‌َ) نیز محذوف‌ میباشد، ‌تا‌ ‌بر‌ عمومیت‌ دلالت‌ کند. ‌یعنی‌ ‌خدا‌ ‌است‌ ‌که‌ خالق‌ عموم‌ مخلوقات‌ میباشد و معنی‌ ‌آیه‌ چنین‌ میشود: ‌ یا ‌ محمّد (ص‌) بنام‌ پروردگارت‌ ‌که‌ موجودات‌ ‌را‌ آفریده‌ آنچه‌ ‌را‌ ‌که‌ ‌به‌ تو وحی‌، ‌ یا ‌ ‌بر‌ تو نازل‌ ‌شده‌ ‌است‌ بخوان‌‌-‌ فتح‌‌-‌ کاشف‌. پاسخ‌ ‌از‌ یک‌ اشکال‌‌-‌ و ‌آن‌ ‌اینکه‌ ‌است‌: شکی‌ نیست‌ ‌که‌ پیامبر اسلام‌ صلّی‌ اللّه‌ ‌علیه‌ و اله‌ و سلّم‌ نزد کسی‌ درس‌ نخوانده‌ ‌بود‌. ‌پس‌ چگونه‌ ‌خدا‌ ‌آن‌ حضرت‌ ‌را‌ ‌در‌ ‌اینکه‌ ‌آیه‌ بخواندن‌ مأمور کرده‌ ‌است‌! میتوان‌ ‌در‌ پاسخ‌ ‌گفت‌: پیامبر ‌که‌ جای‌ ‌خود‌ دارد. بلکه‌ هرگاه‌ ‌خدا‌ اراده‌ کند ‌هر‌ فردی‌ ‌از‌ افراد بشری‌ ‌که‌ درس‌ نخوانده‌ ‌باشد‌ میتواند بخواند. گواه‌ ‌بر‌ ‌اینکه‌ معنا قسمتی‌ ‌از‌ ‌آیه‌‌-‌ 13‌-‌ سوره:

اسراء ‌است‌ ‌که‌ میفرماید: اقرَأ کِتابَک‌َ، ‌یعنی‌ فردای‌ قیامت‌ ‌به‌ ‌هر‌ کسی‌ گفته‌ میشود: نامه اعمال‌ ‌خود‌ ‌را‌ بخوان‌. ‌در‌ صورتی‌ ‌که‌ تعداد درس‌ نخواندگان‌ ‌در‌ ‌آن‌ روز چند برابر افراد درس‌ خوانده‌ ‌است‌. بعضی‌ ‌از‌ مفسرین‌ میگویند: منظور ‌از‌ (بِاسم‌ِ رَبِّک‌َ) گفتن‌ بسم‌ اللّه‌ الرحمن‌ الرحیم‌ میباشد ‌که‌ لازم‌ ‌است‌ ‌در‌ موارد واجب‌ و مستحب‌ خوانده‌ شود‌-‌ مؤلف‌. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیرهدایت
[1] رسیدن‌ ‌اینکه‌ سوره‌ نخستین‌ باری‌ نبود ‌که‌ وحی‌ ‌در‌ مکه‌ نازل‌ می‌شد، بلکه‌ بازپسین‌ بار و بزرگترین‌ ‌آنها‌ ‌بود‌ ‌که‌ بانگ‌ نزول‌ وحی‌ ‌در‌ کوه‌های‌ مکه‌ شنیده‌ می‌شد، و جبرییل‌ ‌با‌ نوری‌ ‌بر‌ پیامبر اسلام‌ نازل‌ شد ‌که‌ ‌در‌ طول‌ زمان‌ پرتو افشانی‌ می‌کند.

محمّد پیامبر اسلام‌‌-‌ ‌صلی‌ اللّه‌ ‌علیه‌ و آله‌‌-‌ چهره ‌خود‌ ‌را‌ ‌در‌ برابر آسمان‌ ‌به‌ ‌اینکه‌ سو و ‌آن‌ سو می‌گرداند و چشم‌ ‌به‌ راه‌ ساعت‌ رهایی‌ بزرگ‌ ‌بود‌، ‌اینکه‌ ‌را‌ می‌دانست‌ ‌که‌ فرستاده ‌خدا‌ ‌است‌، ولی‌ می‌خواست‌ بداند ‌که‌ چه‌ وقت‌ وحی‌ ‌بر‌ ‌او‌ نازل‌ می‌شود و ‌به‌ ‌او‌ فرمان‌ می‌رسد ‌که‌ حق‌ ‌را‌ آشکار کند! ‌با‌ شوقی‌ عظیم‌ ‌در‌ جستجوی‌ ‌اینکه‌ لحظه‌ ‌بود‌.

کعبه‌ ‌از‌ ‌او‌ می‌خواست‌ ‌که‌ ‌آن‌ ‌را‌ ‌از‌ سنگهای‌ سختی‌ ‌که‌ ‌در‌ میانش‌ گرفته‌ بودند و آشکارا ‌به‌ جای‌ ‌خدا‌ مورد پرستش‌ قرار داشتند، رهایی‌ بخشد، ‌از‌ ‌او‌ بدان‌ سبب‌ یاری‌ می‌خواست‌ ‌که‌ ‌اینکه‌ خانه‌ ‌را‌ ‌از‌ صورت‌ خانه خدایی‌ ‌که‌ ‌برای‌ همه مردمان‌ بنا ‌شده‌ ‌بود‌ بیرون‌ آورده‌ بودند، و عنوان‌ نشانی‌ ‌از‌ پایتخت‌ گردنکشان‌ قریش‌ پیداکرده‌ ‌بود‌ ‌که‌ ‌به‌ نام‌ ‌آن‌ سروری‌ ستمگرانه خویش‌ ‌را‌ ‌بر‌ جزیرة العرب‌ تحمیل‌ کرده‌ بودند.

انسانیت‌ گرفتار عذاب‌ ‌شده‌ ‌در‌ اطراف‌ و اکناف‌ جزیرة ‌با‌ پایان‌ یافتن‌ صبرش‌ چشم‌ ‌به‌ راه‌ ‌آن‌ ‌بود‌ ‌که‌ وی‌ ‌به‌ کشتن‌ دختران‌ بی‌گناه‌ پایان‌ دهد، و ‌از‌ کشته‌ شدن‌ کودکان‌ جلوگیری‌ ‌به‌ عمل‌ آورد، و مانع‌ هتک‌ حقوق‌ مردم‌ شود، و رواج‌ زنا ‌را‌ ‌از‌ جامعه‌ای‌ براندازد ‌که‌ ‌در‌ ‌آن‌ ‌به‌ ‌هر‌ سو نظر می‌شد، فقر و مسکنت‌ و عقب‌ ماندگی‌ همچون‌ نشانه‌های‌ بارزی‌ ‌از‌ اجتماع‌ ‌به‌ چشم‌ می‌خورد.

ولی‌ فرهنگی‌ ‌که‌ فراهم‌ آمده ‌از‌ توده‌ای‌ اسطوره‌ها و خرافات‌ ‌بود‌، ‌در‌ خدمت‌ گردنکشان‌ و متنعمان‌ قرار داشت‌، و وسیله‌ای‌ ‌برای‌ برانگیختن‌ تعصبات‌ قبیله‌ای‌ و افتخارات‌ دروغین‌ ‌به‌ شمار می‌رفت‌، و افزاری‌ ‌برای‌ روشن‌ کردن‌ آتش‌ کینه‌های‌ کهن‌ ‌بود‌، و پیوندهای‌ اقتصادی‌ ‌به‌ صورت‌ مجموعه‌ای‌ ‌از‌ قید و بندها ‌برای‌ جلوگیری‌ ‌از‌ فعالیت‌ انسان‌ ‌در‌ آمده‌ و ‌بر‌ اساس‌ ستم‌ و قهر و غلبه‌ و اختلاف‌ طبقاتی‌ متکی‌ ‌بود‌.

اوضاع‌ ‌در‌ بیرون‌ جزیره‌ نیز ‌به‌ هیچ‌ وجه‌ بهتر ‌از‌ ‌اینکه‌ نبود ‌که‌ تحریف‌ و نفاق‌ پیروان‌ موسی‌ و عیسی‌‌-‌ علیهما ‌السلام‌‌-‌ ‌را‌ ‌به‌ دورترین‌ حدود گمراهی‌ رسانیده‌ ‌بود‌.

‌برای‌ رهانیدن‌ انسانی‌ ‌که‌ ‌در‌ منجلاب‌ نادانی‌ و ‌پس‌ ماندگی‌ غوطه‌ور ‌بود‌، فرهنگ‌ و ادبی‌ ربّانی‌ ضرورت‌ داشت‌، و خداوند متعال‌ بزرگترین‌ فرشتگان‌ ‌خود‌ روح‌ القدس‌ ‌را‌ برانگیخت‌ ‌تا‌ برگزیده ‌او‌ ‌محمّد‌ ‌را‌ ‌به‌ ‌اینکه‌ ادب‌ مؤدب‌ سازد، و جبرییل‌ ‌را‌ ‌به‌ رساندن‌ وحی‌ الاهی‌ ‌به‌ سوی‌ ‌او‌ روانه‌ کرد.

و اینک‌ پاره‌ای‌ ‌از‌ آنچه‌ امیر المؤمنین‌ (ع‌) ‌در‌ نهج‌ البلاغه‌ آورده‌ ‌است‌:

«و گواهی‌ ‌که‌ ‌محمّد‌ بنده ‌او‌ و پیامبر ‌او‌ ‌است‌. ‌او‌ ‌را‌ بفرستاد ‌با‌ دینی‌ آشکار و نشانه‌هایی‌ پدیدار و قرآنی‌ نبشته‌ ‌در‌ علم‌ پروردگار، ‌که‌ نوری‌ ‌است‌ رخشان‌، و چراغی‌ ‌است‌ فروزان‌ و دستورهایش‌ روشن‌ و عیان‌، ‌تا‌ گرد دو دلی‌ ‌از‌ دلها بزداید، و ‌با‌ حجت‌ و دلیل‌ ملزم‌ فرماید، نشانه‌هایش‌ ببینند و بیش‌ نستیزند، و بترسند و ‌از‌ گناه‌ بپرهیزند. و ‌اینکه‌ هنگامی‌ ‌بود‌ ‌که‌ مردمان‌ ‌به‌ بلاها گرفتار بودند، و ریشه‌های‌ دین‌ سست‌ و نااستوار، و پایه‌های‌ ایمان‌ ناپایدار. پندار ‌با‌ حقیقت‌ ‌به‌ ‌هم‌ آمیخته‌، همه کارها درهم‌ ریخته‌. ‌بر‌ و نشو کار دشوار، درآمد نگاهش‌ ناپایدار، چراغ‌ هدایت‌ بی‌نور، دیده حقیقت‌ بینی‌ کور، همگی‌ ‌به‌ ‌خدا‌ نافرمان‌، فرمانبر و یاور شیطان‌، ‌از‌ ایمان‌ روگردان‌. پایه‌های‌ دین‌ ویران‌، شریعت‌ بی‌نام‌ و نشان‌، راههایش‌ پوشیده‌ و ناآبادان‌. دیو ‌را‌ فرمان‌ بردند، و ‌به‌ راه‌ ‌او‌ رفتند و چون‌ گله‌ ‌که‌ ‌به‌ آبشخور رود پی‌ ‌او‌ گرفتند. تخم‌ دوستیش‌ ‌در‌ دل‌ کاشتند، و بیرق‌ ‌او‌ ‌را‌ برافراشتند حالی‌ ‌که‌ فتنه‌ چون‌ شتری‌ مست‌ آنان‌ ‌را‌ ‌به‌ پی‌ می‌سپرد و پایمال‌ می‌کرد و ناخن‌ تیز بدانها ‌در‌ می‌آورد، و آنان‌ ‌در‌ چار موج‌ فتنه‌ سرگردان‌ بودند، درمانده‌ و نادان‌، و فریفته مکر شیطان‌. ‌در‌ خانه امن‌ کردگار ‌با‌ ساکنانی‌ تبهکار و بد کردار، خوابشان‌ ‌در‌ شب‌ بیداری‌ و سرمه دیده‌شان‌ اشک‌ جاری‌، ‌در‌ سرزمین‌ عالم‌ ‌آن‌ دم‌ ‌از‌ ‌گفت‌ بسته‌، دجّال‌ ‌به‌ عزت‌ ‌در‌ صدر نشسته‌»،«1» و ‌گفت‌: «همانا ‌خدا‌ ‌محمّد‌ ‌را‌ برانگیخت‌، ‌تا‌ مردمان‌ ‌را‌ بترساند، و فرمان‌ ‌خدا‌ ‌را‌ چنان‌ ‌که‌ باید برساند. ‌آن‌ هنگام‌ ‌شما‌ ای‌ مردم‌ عرب‌؟ بدترین‌ آیین‌ ‌را‌ برگزیده‌ بودید، و ‌در‌ بدترین‌ سرای‌ خزیده‌. منزلگاهتان‌ سنگستانهای‌ ناهموار، همنشینتان‌ گرزه‌ مارهای‌ زهردار. آبتان‌ تیره‌ و ناگوار، خوراکتان‌ گلو آزار، خون‌ یکدیگر ‌را‌ ریزان‌، ‌از‌ خویشاوند بریده‌ و گریزان‌. بتهاتان‌ همه‌ جا ‌بر‌ پا، پای‌ ‌تا‌ سر آلوده‌ ‌به‌ خطای‌»،«2» و ‌گفت‌: «‌او‌ ‌را‌ هنگامی‌ فرستاد ‌که‌: پیامبران‌ نبودند، و مردمان‌ ‌در‌ خوابی‌ دراز می‌غنودند، اسب‌ فتنه‌ ‌در‌ جولان‌، کارها پریشان‌، آتش‌ جنگها فروزان‌، جهان‌ تیره‌، فریب‌ دنیا ‌بر‌ همه‌ چیره‌، باغ‌ ‌آن‌ افسرده‌، برگ‌ ‌آن‌ زرد و پژمرده‌، ‌از‌ میوه‌اش‌ نومید، آبش‌ ‌در‌ دل‌ زمین‌ ناپدید، نشانه‌های‌ رستگاری‌ ناپیدا، علامتهای‌ گمراهی‌ هویدا، دنیا ‌با‌ مردم‌ ‌خود‌ ناخوشروی‌، و ‌با‌ خواهنده ‌خود‌ ترش‌ ابروی‌، بارش‌ محنت‌ و آزار، خوردنی‌ ‌آن‌ مردار، درونش‌ بیم‌، برونش‌ تیغ‌ مرگبار».«3»

و ‌گفت‌ (ع‌) ‌در‌ بعثت‌ پیامبر (ص‌): «‌او‌ ‌را‌ برانگیخت‌، ‌در‌ حالی‌ ‌که‌ مردم‌ سرگردان‌ بودند، و بیراهه فتنه‌ ‌را‌ می‌پیمودند. هوا و هوسشان‌ سرگشته‌ ساخته‌، بزرگی‌ خواهیشان‌ ‌به‌ فرودستی‌ انداخته‌. ‌از‌ نادانی‌ جاهلیت‌ خوار، سرگردان‌ و ‌در‌ کار نااستوار، ‌به‌ بلای‌ نادانی‌ گرفتار. ‌او‌ ‌که‌ درود ‌خدا‌ ‌بر‌ وی‌ باد، خیرخواهی‌ ‌را‌ ‌به‌ نهایت‌ رساند، ‌به‌ راه‌ راست‌ رفت‌، و ‌از‌ طریق‌ حکمت‌ و موعظه نیکو مردم‌ ‌را‌ ‌به‌ ‌خدا‌ خواند».«4»

‌محمّد‌‌-‌ ‌صلی‌ اللّه‌ ‌علیه‌ و آله‌‌-‌ ‌در‌ ‌آن‌ شک‌ نکرد ‌که‌ ‌اینکه‌ وحیی‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌به‌ ‌او‌ می‌رسد، بدان‌ سبب‌ ‌که‌ ‌خدا‌ کسی‌ ‌را‌ ‌که‌ ‌در‌ وحی‌ ‌او‌ شک‌ کند، ‌به‌ فرستادگی‌ اختیار نمی‌کند: ابراهیم‌‌-‌ ‌علیه‌ ‌السلام‌‌-‌ ‌در‌ ‌آن‌ شک‌ نکرد ‌که‌ رؤیای‌ ‌او‌ حق‌ ‌است‌ و ‌به‌ کشتن‌ پسرش‌ مبادرت‌ کرد، و موسی‌‌-‌ ‌علیه‌ ‌السلام‌‌-‌ ‌در‌ ‌اینکه‌ شک‌ نکرد ‌که‌ ‌آن‌ کس‌ ‌که‌ نزدیک‌ درخت‌ ‌با‌ ‌او‌ سخن‌ می‌گوید ‌خدا‌ ‌است‌، و ‌به‌ همین‌ سبب‌ ‌با‌ تمام‌ اندامهای‌ ‌خود‌ ‌به‌ خواندن‌ ‌او‌ پرداخت‌، و مریم‌ ‌در‌ ‌آن‌ شک‌ نکرد ‌که‌ ‌خدا‌ پسر پاکیزه‌ای‌ ‌به‌ ‌او‌ عطا کرده‌ ‌است‌، ‌به‌ همان‌ گونه‌ ‌که‌ عیسی‌ ‌بن‌ مریم‌‌-‌ علیهما ‌السلام‌‌-‌ ‌در‌ ‌آن‌ شک‌ نکرد ‌که‌ بنده‌ و فرستاده ‌خدا‌ ‌به‌ سوی‌ بنی‌ اسراییل‌ ‌است‌، ‌پس‌ آیا ‌اینکه‌ معقول‌ ‌است‌ ‌که‌ خاتم‌ پیامبران‌ ‌که‌ شریفترین‌ و بزرگترین‌ آنان‌ ‌است‌ ‌در‌ ‌اینکه‌ شک‌ کند!؟ نور خورشید دلیل‌ ‌آن‌ ‌است‌، و نور علم‌ دلیل‌ علم‌، و اطمینان‌ یقین‌ گواهی‌ راستگو ‌بر‌ ‌آن‌، و وحی‌ آشکاری‌ و وضوحی‌ بیش‌ ‌از‌ خورشید، و نوری‌ بیش‌ ‌از‌ علم‌، و آرامش‌ و اطمینانی‌ بیش‌ ‌از‌ یقین‌ دارد.

آیا وحی‌ ‌از‌ ‌خدا‌ و ‌خدا‌ گواه‌ ‌بر‌ ‌آن‌ نیست‌، ‌پس‌ چگونه‌ ممکن‌ ‌است‌ فرستاده ‌خدا‌ ‌در‌ ‌آن‌ شک‌ کند! آیا ‌خدا‌ توانایی‌ ‌آن‌ ندارد ‌که‌ ‌به‌ فرستاده ‌خود‌ چیزی‌ ‌برای‌ رسیدن‌ ‌او‌ ‌به‌ یقین‌ نشان‌ دهد، ‌ یا ‌ کسی‌ ‌را‌ ‌بر‌ مردمان‌ مبعوث‌ کند ‌که‌ شکی‌ ‌در‌ وحی‌ نداشته‌ ‌باشد‌! البته‌ ‌که‌ دارد.

‌برای‌ ‌من‌ ‌اینکه‌ امکان‌ وجود ندارد ‌که‌ ‌به‌ روایاتی‌ ‌در‌ پیرامون‌ ‌رسول‌ باور کنم‌ ‌که‌ بنا ‌بر‌ ‌آنها‌ ‌پس‌ ‌از‌ نزول‌ وحی‌ ‌به‌ خدیجه‌ ‌گفت‌: ای‌ خدیجه‌؟ مرا چه‌ می‌شود، و خبر وحی‌ ‌را‌ ‌به‌ ‌او‌ رساند، و ‌گفت‌: ‌بر‌ نفس‌ ‌خود‌ بیمناکم‌، ‌پس‌ خدیجه‌ ‌به‌ ‌او‌ ‌گفت‌:

هرگز ... مژده‌ می‌دهم‌ تو ‌را‌ ‌که‌ ‌خدا‌ هرگز اندوهناکت‌ نخواهد کرد، تویی‌ ‌که‌ صله رحم‌ می‌کنی‌، و راست‌ می‌گویی‌، و همگان‌ ‌را‌ تحمل‌ می‌کنی‌ و ‌به‌ پذیرایی‌ ‌از‌ مهمان‌ می‌پردازی‌ و ‌در‌ سختیهای‌ روزگار ‌به‌ کمک‌ دیگران‌ می‌پردازی‌.

آری‌. ‌من‌ نمی‌توانم‌ ‌اینکه‌ نصها ‌را‌ ‌که‌ مخالف‌ ‌با‌ ظاهر قرآن‌ ‌است‌ بپذیرم‌ و وسیله‌ای‌ ‌برای‌ خاورشناسان‌ ‌برای‌ ایستادن‌ ‌در‌ مقابل‌ ‌رسول‌ اسلام‌ ‌است‌، و اعتقاد ‌من‌ ‌آن‌ ‌است‌ ‌که‌ پیامبر اسلام‌ بی‌صبرانه‌ چشم‌ ‌به‌ راه‌ رسیدن‌ وحی‌ ‌بود‌، و چون‌ جبرییل‌ ‌بر‌ ‌او‌ نازل‌ شد، ‌خدا‌ راستی‌ حادثه‌ ‌را‌ ‌به‌ ‌او‌ شناساند و ‌گفت‌:

«اقرَأ بِاسم‌ِ رَبِّک‌َ الَّذِی‌ خَلَق‌َ‌-‌ بخوان‌ ‌به‌ نام‌ پروردگارت‌ ‌که‌ آفرید.»

و خواند: باسم‌ اللّه‌ الرحمن‌ الرحیم‌، و ‌اینکه‌ آغاز رسالت‌ ‌است‌، و ‌هر‌ چند فاتحة الکتاب‌، بنا ‌بر‌ آنچه‌ خداوند ‌در‌ صورت‌ نهایی‌ قرآن‌ مقرر فرموده‌ ‌بود‌، آغاز ‌اینکه‌ کتاب‌ آسمانی‌ شد، پنج‌ آیه سوره علق‌ آغاز تنزیل‌ ‌به‌ شمار می‌رود. و ‌اینکه‌ نکته‌ شناخته‌ ‌است‌ ‌که‌ میان‌ آنچه‌ ‌خدا‌ ‌در‌ شب‌ قدر ‌به‌ یکباره‌ تمام‌ قرآن‌ ‌را‌ نازل‌ کرد، و صورتی‌ ‌که‌ ‌به‌ شکل‌ تدریجی‌ قرآن‌ ‌در‌ ظرف‌ مدت‌ بیست‌ و سه‌ سال‌ دعوت‌ ‌رسول‌ اللّه‌‌-‌ ‌صلی‌ اللّه‌ ‌علیه‌ و آله‌‌-‌ ‌بر‌ پیامبر اسلام‌ نازل‌ شد، تفاوتی‌ وجود دارد.

‌به‌ همین‌ سبب‌ ‌در‌ حدیث‌ آمده‌ ‌است‌ ‌از‌ امام‌ جعفر صادق‌‌-‌ ‌علیه‌ ‌السلام‌‌-‌ ‌که‌ ‌گفت‌: نخستین‌ چیزی‌ ‌که‌ ‌بر‌ ‌رسول‌ اللّه‌ نازل‌ شد بِسم‌ِ اللّه‌ِ الرَّحمن‌ِ الرَّحِیم‌ِ اقرَأ بِاسم‌ِ رَبِّک‌َ بوده‌ و آخرین‌ ‌آن‌ إِذا جاءَ نَصرُ اللّه‌ِ وَ الفَتح‌ُ.«5»

شاید وحی‌ ‌برای‌ بشریت‌ عهدی‌ ‌از‌ قرائت‌ ‌را‌ آغاز کرده‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌پس‌ ‌از‌ زمان‌ پیغمبر‌-‌ ‌صلی‌ اللّه‌ ‌علیه‌ و آله‌‌-‌ ‌به‌ صورت‌ فعلی‌ ملازم‌ ‌با‌ انسان‌ و ‌علی‌ رغم‌ وجود پدیده کتابت‌ ‌از‌ صدها سال‌ پیش‌ ‌از‌ اسلام‌ سابقه‌ داشته‌ ‌است‌، ولی‌ ‌با‌ اسلام‌ ‌به‌ صورتی‌ گسترش‌ پیدا کرد ‌که‌ اکنون‌ نشانه‌ و علامت‌ آشکار انسان‌ ‌شده‌ ‌است‌.خواندن‌ وضوحی‌ بیشتر ‌از‌ شنیدن‌ دارد، زیرا ‌که‌ سبب‌ ایجاد عمل‌ متقابلی‌ ‌است‌ میان‌ انسان‌ و نصّی‌ ‌که‌ ‌بر‌ وی‌ خوانده‌ می‌شود ‌که‌ بسیار بیشتر ‌از‌ گوش‌ دادن‌ محض‌ ‌به‌ ‌آن‌ ‌است‌، و شاید کتاب‌ پروردگار ‌ما ‌به‌ همین‌ جهت‌ ‌به‌ نام‌ قرآن‌ خوانده‌ ‌شده‌ ‌است‌.

ولی‌ قرائت‌ ‌به‌ صورت‌ کلی‌ مطلوب‌ نیست‌، بلکه‌ ‌در‌ مورد آنچه‌ ‌به‌ نام‌ ‌خدا‌ آغاز می‌شود چنین‌ ‌است‌، ‌برای‌ چه‌! چرا ‌که‌ نام‌ ‌خدا‌ هدف‌ ‌از‌ خواندن‌ ‌را‌ محدود و معین‌ می‌کند. ‌اینکه‌ خواندن‌ ‌برای‌ دست‌ یافتن‌ ‌به‌ برتری‌ ‌بر‌ مردمان‌ و ‌در‌ خدمت‌ گردنکشان‌ بودن‌ و گمراه‌ کردن‌ مردمان‌ ساده‌ لوح‌ نیست‌، بلکه‌ ‌برای‌ تزکیه نفس‌ و خدمت‌ کردن‌ ‌به‌ ‌ایشان‌ و هدایت‌ همگان‌ صورت‌ می‌گیرد.

‌در‌ ‌آن‌ هنگام‌ ‌که‌ علم‌‌-‌ و وسیله ‌آن‌ قرائت‌‌-‌ ‌به‌ نام‌ ‌خدا‌ ‌باشد‌، پادشاهان‌ ‌را‌ خواهی‌ دید ‌که‌ ‌بر‌ ‌در‌ خانه‌های‌ علما و دانشمندان‌ صف‌ کشیده‌اند و مردمان‌ ‌در‌ پیرامون‌ ‌ایشان‌ گرد آمده‌اند، و پادشاهان‌ ‌ایشان‌ ‌را‌ ‌در‌ مبارزه‌های‌ ‌خود‌ ‌بر‌ ضد نعمت‌ پرستان‌ و مستکبران‌ سرپرستی‌ می‌کنند. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  احمد يوسفي - المیزان عربی
أمر للنبی (صلى الله علیه وآله وسلم) بتلقی القرآن بالوحی منه تعالى و هی أول سورة نزلت من القرآن، و سیاق آیاتها لا یأبى نزولها دفعة واحدة کما سنشیر إلیه، و هی مکیة قطعا.

قوله تعالى: «اقرأ باسم ربک الذی خلق خلق الإنسان من علق» قال الراغب: و القراءة ضم الحروف و الکلمات بعضها إلى بعض فی الترتیل، و لیس یقال ذلک لکل جمع لا یقال: قرأت القوم إذا جمعتهم، و یدل على ذلک أنه لا یقال: للحرف الواحد إذا تفوه به: قراءة انتهى.

و على أی حال، یقال: قرأت الکتاب إذا جمعت ما فیه من الحروف و الکلمات بضم بعضها إلى بعض فی الذهن و إن لم تتلفظ بها، و یقال: قرأته إذا جمعت الحروف و الکلمات بضم بعضها إلى بعض فی التلفظ، و یقال قرأته علیه إذا جمعت بین حروفه و کلماته فی سمعه و یطلق علیها بهذا المعنى التلاوة أیضا قال تعالى: «رسول من الله یتلوا صحفا مطهرة»: البینة: 2.

و ظاهر إطلاق قوله: «اقرأ» المعنى الأول و المراد به الأمر بتلقی ما یوحیه إلیه ملک الوحی من القرآن فالجملة أمر بقراءة الکتاب و هی من الکتاب کقول القائل فی مفتتح کتابه لمن أرسله إلیه: اقرأ کتابی هذا و اعمل به فقوله هذا أمر بقراءة الکتاب و هو من الکتاب.

و هذا السیاق یؤید أولا ما ورد أن الآیات أول ما نزل من القرآن على النبی (صلى الله علیه وآله وسلم).

و ثانیا أن التقدیر اقرأ القرآن أو ما فی معناه، و لیس المراد مطلق القراءة باستعمال «اقرأ» استعمال الفعل اللازم بالإعراض عن المفعول، و لا المراد القراءة على الناس بحذف المتعلق و إن کان ذلک من أغراض النزول کما قال: «و قرآنا فرقناه لتقرأه على الناس على مکث و نزلناه تنزیلا»: إسراء: 106، و لا أن قوله: «باسم ربک» مفعول «اقرأ» و الباء زائدة و التقدیر اقرأ اسم ربک أی بسمل.

و قوله: «باسم ربک» متعلق بمقدر نحو مفتتحا و مبتدئا أو باقرأ و الباء للملابسة و لا ینافی ذلک کون البسملة المبتدأة بها السورة جزء من السورة فهی من کلام الله افتتح سبحانه بها و أمر أن یقرأ مبتدئا بها کما أمر أن یقرأ قوله: «اقرأ باسم» إلخ ففیه تعلیم بالعمل نظیر الأمر بالاستثناء فی قوله: «و لا تقولن لشیء إنی فاعل ذلک غدا إلا أن یشاء الله»: الکهف: 24 فافهم ذلک.

و فی: قوله «ربک الذی خلق» إشارة إلى قصر الربوبیة فی الله عز اسمه و هو توحید الربوبیة المقتضیة لقصر العبادة فیه فإن المشرکین کانوا یقولون: إن الله سبحانه لیس له إلا الخلق و الإیجاد و أما الربوبیة و هی الملک و التدبیر فلمقربی خلقه من الملائکة و الجن و الإنس فدفعه الله بقوله: «ربک الذی خلق» الناص على أن الربوبیة و الخلق له وحده. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر تقریب القرآن إلى الأذهان آیة الله العظمى السید محمد الحسینی الشیرازی
((اقْرَأْ)) یا رسول الله القرآن مُصاحباً قراءتک ((بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِی خَلَقَ))، فإذا قرأ کل إنسان ما یقرأ بدون اسم الله فأنت اقرأ مع اسم الله، وفی الحدیث: "أن جبرائیل نزل على الرسول (صلى الله علیه وآله وسلم) فی جبل حِرا بمکة، فقال: 'اقرأ،' قال (صلى الله علیه وآله وسلم): 'أقرأ ولست بقارئ؟' فقال (علیه السلام): 'إقرأ.'..." [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  سيد مصطفي فاطمي کيا - تفسیر طبری(عربی)
الْقَوْل فِی تَأْوِیل قَوْله تَعَالَى : { اِقْرَأْ بِاسْمِ رَبّک الَّذِی خَلَقَ } یَعْنِی جَلَّ ثَنَاؤُهُ بِقَوْلِهِ : { اِقْرَأْ بِاسْمِ رَبّک } مُحَمَّدًا صَلَّى اللَّه عَلَیْهِ وَسَلَّمَ یَقُول : اِقْرَأْ یَا مُحَمَّد بِذِکْرِ رَبّک { الَّذِی خَلَقَ } , کَمَا : 29151 - حَدَّثَنَا بِشْر , قَالَ : ثنا یَزِید , قَالَ : ثنا سَعِید , عَنْ قَتَادَة { اِقْرَأْ بِاسْمِ رَبّک الَّذِی خَلَقَ } قَرَأَ حَتَّى بَلَغَ { عَلَّمَ بِالْقَلَمِ } قَالَ : الْقَلَم : نِعْمَة مِنْ اللَّه عَظِیمَة , لَوْلَا ذَلِکَ لَمْ یَقُمْ , وَلَمْ یَصْلُح عَیْش . وَقِیلَ : إِنَّ هَذِهِ أَوَّل سُورَة نَزَلَتْ فِی الْقُرْآن عَلَى رَسُول اللَّه صَلَّى اللَّه عَلَیْهِ وَسَلَّمَ. ذِکْر مَنْ قَالَ ذَلِکَ : 29152 - حَدَّثَنِی أَحْمَد بْن عُثْمَان الْبَصْرِیّ , قَالَ : ثنا وَهْب بْن جَرِیر , قَالَ : ثنا أَبِی , قَالَ : سَمِعْت النُّعْمَان بْن رَاشِد یَقُول عَنْ الزُّهْرِیّ , عَنْ عُرْوَة , عَنْ عَائِشَة أَنَّهَا قَالَتْ کَانَ أَوَّل مَا اُبْتُدِئَ بِهِ رَسُول اللَّه صَلَّى اللَّه عَلَیْهِ وَسَلَّمَ مِنْ الْوَحْی الرُّؤْیَا الصَّادِقَة ; کَانَتْ تَجِیء مِثْل فَلَق الصُّبْح , ثُمَّ حُبِّبَ إِلَیْهِ الْخَلَاء , فَکَانَ بِغَارِ حِرَاء یَتَحَنَّث فِیهِ اللَّیَالِی ذَوَات الْعَدَد , قَبْل أَنْ یَرْجِع إِلَى أَهْله , ثُمَّ یَرْجِع إِلَى أَهْله فَیَتَزَوَّد لِمِثْلِهَا , حَتَّى فَجَأَهُ الْحَقّ , فَأَتَاهُ ; فَقَالَ : یَا مُحَمَّد أَنْتَ رَسُول اللَّه , قَالَ رَسُول اللَّه : " فَجَثَوْت لِرُکْبَتِی وَأَنَا قَائِم , ثُمَّ رَجَعْت تَرْجُف بَوَادِرِی , ثُمَّ دَخَلْت عَلَى خَدِیجَة , فَقُلْت : زَمِّلُونِی زَمِّلُونِی , حَتَّى ذَهَبَ عَنِّی الرَّوْع , ثُمَّ أَتَانِی فَقَالَ : یَا مُحَمَّد , أَنَا جِبْرِیل وَأَنْتَ رَسُول اللَّه , قَالَ : فَلَقَدْ هَمَمْت أَنْ أَطْرَح نَفْسِی مِنْ حَالِق مِنْ جَبَل , فَتَمَثَّلَ إِلَیَّ حِین هَمَمْت بِذَلِکَ , فَقَالَ : یَا مُحَمَّد , أَنَا جِبْرِیل وَأَنْتَ رَسُول اللَّه , ثُمَّ قَالَ : اِقْرَأْ , قُلْت : مَا أَقْرَأ ؟ قَالَ : فَأَخَذَنِی فَغَطَّنِی ثَلَاث مَرَّات , حَتَّى بَلَغَ مِنِّی الْجَهْد , ثُمَّ قَالَ : { اِقْرَأْ بِاسْمِ رَبّک الَّذِی خَلَقَ } فَقَرَأْت , فَأَتَیْت خَدِیجَة , فَقُلْت : لَقَدْ أَشْفَقْت عَلَى نَفْسِی , فَأَخْبَرْتهَا خَبَرِی , فَقَالَتْ : أَبْشِرْ , فَوَاَللَّهِ لَا یُخْزِیک اللَّه أَبَدًا , وَاَللَّه إِنَّک لَتَصِل الرَّحِم , وَتَصْدُق الْحَدِیث , وَتُؤَدِّی الْأَمَانَة , وَتَحْمِل الْکَلّ , وَتَقْرِی الضَّیْف , وَتُعِین عَلَى نَوَائِب الْحَقّ ; ثُمَّ اِنْطَلَقَتْ بِی إِلَى وَرَقَة بْن نَوْفَل بْن أَسَد , قَالَتْ : اِسْمَعْ مِنْ اِبْن أَخِیک , فَسَأَلَنِی , فَأَخْبَرْته خَبَرِی , فَقَالَ : هَذَا النَّامُوس الَّذِی أُنْزِلَ عَلَى مُوسَى صَلَّى اللَّه عَلَیْهِ وَسَلَّمَ , لَیْتَنِی فِیهَا جَذَع لَیْتَنِی أَکُون حَیًّا حِین یُخْرِجک قَوْمک , قُلْت : أَوَمُخْرِجِیَّ هُمْ ؟ قَالَ : نَعَمْ , إِنَّهُ لَمْ یَجِئْ رَجُل قَطُّ بِمَا جِئْت بِهِ , إِلَّا عُودِیَ , وَلَئِنْ أَدْرَکَنِی یَوْمک أَنْصُرک نَصْرًا مُؤَزَّرًا , ثُمَّ کَانَ أَوَّل مَا نَزَلَ عَلَیَّ مِنْ الْقُرْآن بَعْد " اِقْرَأْ " : { ن وَالْقَلَم وَمَا یَسْطُرُونَ مَا أَنْتَ بِنِعْمَةِ رَبّک بِمَجْنُونٍ وَإِنَّ لَک لَأَجْرًا غَیْر مَمْنُون وَإِنَّک لَعَلَى خُلُق عَظِیم فَسَتُبْصِرُ وَیُبْصِرُونَ } 68 1 : 5 و { یَا أَیّهَا الْمُدَّثِّر قُمْ فَأَنْذِرْ ؟ } 74 1 : 2 { وَالضُّحَى وَاللَّیْل إِذَا سَجَى } 93 1 : 2 . *- حَدَّثَنِی یُونُس , قَالَ : أَخْبَرَنَا اِبْن وَهْب , قَالَ : أَخْبَرَنِی یُونُس , عَنْ اِبْن شِهَاب , قَالَ : ثنی عُرْوَة أَنَّ عَائِشَة أَخْبَرَتْهُ , وَذَکَرَ نَحْوه , غَیْر أَنَّهُ لَمْ یَقُلْ : ثُمَّ کَانَ أَوَّل مَا أُنْزِلَ عَلَیَّ مِنْ الْقُرْآن . .. الْکَلَام إِلَى آخِره. 29153- حَدَّثَنَا اِبْن أَبِی الشَّوَارِب , قَالَ : ثنا عَبْد الْوَاحِد , قَالَ : ثنا سُلَیْمَان الشَّیْبَانِیّ , قَالَ : ثنا عَبْد اللَّه بْن شَدَّاد , قَالَ : أَتَى جِبْرِیل مُحَمَّدًا , فَقَالَ : یَا مُحَمَّد اِقْرَأْ , فَقَالَ : " وَمَا أَقْرَأ ؟ " قَالَ : فَضَمَّهُ , ثُمَّ قَالَ : یَا مُحَمَّد اِقْرَأْ , قَالَ : " وَمَا اِقْرَأْ ؟ " قَالَ : { بِاسْمِ رَبّک الَّذِی خَلَقَ } حَتَّى بَلَغَ { عَلَّمَ الْإِنْسَان مَا لَمْ یَعْلَم } . قَالَ : فَجَاءَ إِلَى خَدِیجَة , فَقَالَ : " یَا خَدِیجَة مَا أَرَاهُ إِلَّا قَدْ عُرِضَ لِی " , قَالَتْ : کَلَّا , وَاَللَّه مَا کَانَ رَبّک یَفْعَل ذَلِکَ بِک , وَمَا أَتَیْت فَاحِشَة قَطُّ ; قَالَ : فَأَتَتْ خَدِیجَة وَرَقَة , فَأَخْبَرَتْهُ الْخَبَر , قَالَ : لَئِنْ کُنْت صَادِقَة إِنَّ زَوْجک لَنَبِیّ , وَلَیَلْقَیَنَّ مِنْ أُمَّته شِدَّة , وَلَئِنْ أَدْرَکْته لَأُومِنَن بِهِ ; قَالَ : ثُمَّ أَبْطَأَ عَلَیْهِ جِبْرِیل , فَقَالَتْ لَهُ خَدِیجَة : مَا أَرَى رَبّک إِلَّا قَدْ قَلَاک , فَأَنْزَلَ اللَّه : { وَالضُّحَى وَاللَّیْل إِذَا سَجَى مَا وَدَّعَک رَبّک وَمَا قَلَى } 93 1 : 3 29154 -حَدَّثَنَا إِبْرَاهِیم بْن سَعِید الْجَوْهَرِیّ , قَالَ : ثنا سُفْیَان , عَنْ الزُّهْرِیّ , عَنْ عُرْوَة , عَنْ عَائِشَة ; قَالَ إِبْرَاهِیم : قَالَ سُفْیَان : حَفِظَهُ لَنَا اِبْن إِسْحَاق : إِنَّ أَوَّل شَیْء أُنْزِلَ مِنْ الْقُرْآن : { اِقْرَأْ بِاسْمِ رَبّک الَّذِی خَلَقَ } * - حَدَّثَنَا عَبْد الرَّحْمَن بْن بِشْر بْن الْحَکَم النَّیْسَابُورِیّ , قَالَ : ثنا سُفْیَان , عَنْ مُحَمَّد بْن إِسْحَاق , عَنْ الزُّهْرِیّ عَنْ عُرْوَة , عَنْ عَائِشَة , أَنَّ أَوَّل سُورَة أُنْزِلَتْ مِنْ الْقُرْآن { اِقْرَأْ بِاسْمِ رَبّک } . 29155 -حَدَّثَنَا اِبْن الْمُثَنَّى , قَالَ : ثنا اِبْن أَبِی عَدِیّ , عَنْ شُعْبَة , عَنْ عَمْرو بْن دِینَار , عَنْ عُبَیْد بْن عُمَیْر , قَالَ : أَوَّل سُورَة نَزَلَتْ عَلَى رَسُول اللَّه صَلَّى اللَّه عَلَیْهِ وَسَلَّمَ { اِقْرَأْ بِاسْمِ رَبّک الَّذِی خَلَقَ } . * - قَالَ : ثنا عَبْد الرَّحْمَن بْن مَهْدِیّ , قَالَ . ثنا شُعْبَة , عَنْ عَمْرو بْن دِینَار , قَالَ : سَمِعْت عُبَیْد بْن عُمَیْر یَقُول . فَذَکَرَ نَحْوه . 29156 - حَدَّثَنَا خَلَّاد بْن أَسْلَم , قَالَ . أَخْبَرَنَا النَّضْر بْن شُمَیْل , قَالَ : ثنا قُرَّة , قَالَ : أَخْبَرَنَا أَبُو رَجَاء الْعُطَارِدِیّ , قَالَ : کُنَّا فِی الْمَسْجِد الْجَامِع , وَمُقْرِئُنَا أَبُو مُوسَى الْأَشْعَرِیّ , کَأَنِّی أَنْظُر إِلَیْهِ بَیْن بُرْدَیْنِ أَبْیَضَیْنِ ; قَالَ أَبُو رَجَاء : عَنْهُ أَخَذْت هَذِهِ السُّورَة : { اِقْرَأْ بِاسْمِ رَبّک الَّذِی خَلَقَ } وَکَانَتْ أَوَّل سُورَة نَزَلَتْ عَلَى مُحَمَّد . 29157 - حَدَّثَنَا اِبْن حُمَیْد , قَالَ : ثنا سَلَمَة , قَالَ : ثنا مُحَمَّد بْن إِسْحَاق , عَنْ بَعْض أَصْحَابه , عَنْ عَطَاء بْن یَسَار , قَالَ : أَوَّل سُورَة نَزَلَتْ مِنْ الْقُرْآن { اِقْرَأْ بِاسْمِ رَبّک } . 29158- حَدَّثَنَا اِبْن بَشَّار , قَالَ : ثنا یَحْیَى وَعَبْد الرَّحْمَن بْن مَهْدِیّ , قَالَا : ثنا سُفْیَان , عَنْ اِبْن أَبِی نَجِیح , عَنْ مُجَاهِد , قَالَ : أَوَّل مَا نَزَلَ مِنْ الْقُرْآن : { أَقْرَأ بِاسْمِ رَبّک } وَزَادَ اِبْن مَهْدِیّ : { ن وَالْقَلَم } 68 1 : 2 * - حَدَّثَنَا أَبُو کُرَیْب , قَالَ : ثنا وَکِیع , عَنْ شُعْبَة , عَنْ عَمْرو بْن دِینَار , قَالَ : سَمِعْت عَبِید بْن عُمَیْر یَقُول : أَوَّل مَا أُنْزِلَ مِنْ الْقُرْآن { اِقْرَأْ بِاسْمِ رَبّک الَّذِی خَلَقَ } * - قَالَ ثنا وَکِیع , عَنْ قُرَّة بْن خَالِد , عَنْ أَبِی رَجَاء الْعُطَارِدِیّ , قَالَ : إِنِّی لَأَنْظُر إِلَى أَبِی مُوسَى وَهُوَ یَقْرَأ الْقُرْآن فِی مَسْجِد الْبَصْرَة , وَعَلَیْهِ بُرْدَانِ أَبْیَضَانِ , فَأَنَا أَخَذْت مِنْهُ { اِقْرَأْ بِاسْمِ رَبّک الَّذِی خَلَقَ } , وَهِیَ أَوَّل سُورَة أُنْزِلَتْ عَلَى مُحَمَّد صَلَّى اللَّه عَلَیْهِ وَسَلَّمَ. * - قَالَ : ثنا وَکِیع , عَنْ سُفْیَان , عَنْ اِبْن أَبِی نَجِیح , عَنْ مُجَاهِد , قَالَ : إِنَّ أَوَّل سُورَة أُنْزِلَتْ : { أَقْرَأ بِاسْمِ رَبّک الَّذِی خَلَقَ } . ثُمَّ { ن وَالْقَلَم } . 68 1 : 2 * - حَدَّثَنَا اِبْن حُمَیْد , قَالَ : ثنا مِهْرَان , عَنْ سُفْیَان , عَنْ اِبْن أَبِی نَجِیح , عَنْ مُجَاهِد مِثْله. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  مسعود ورزيده - تدبرقران

اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِی خَلَقَ (١)
بخوان به اسم پروردگارت که آفرید.
اقرأ: بخوان،
خواندن با گفتن فرق می‌کند، خواندن از روی متن است، چه این متن به صورت مکتوبی در روی کاغذ به انسان داده شده باشد، چه این متن در صفحه جان او نوشته شده باشد، و او از روی آن بخواند، مثلا قرآن را حفظ کرده باشد و از روی صفحه ذهنی متن را بخواند، چه این متن، متن نوشته شده بر روی الواحی از نور باشد که از آسمان برای پیامبر آمده و به ایشان گفته می‌شود که بخوان!
این حرف در آنجایی که می‌فرماید «الذی علم بالقلم» بکار می‌آید. یعنی آنجایی که خدا تعلیم داد انسان را به وسیله قلم، و کار قلم هم نوشتن است، قلم می‌نویسد و انسان می‌تواند آن را قرائت می‌کند.
پس وقتی گفته می‌شود قرائت کن، یعنی قرائت کن آن چیزی را که خدا به وسیله قلم نوشته است، تا به شما تعلیم دهد. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیرنمونه
در نخستین آیه پیغمبر اکرم (صلى‏الله‏علیه‏وآله‏وسلّم‏) را مخاطب ساخته مى‏گوید : بخوان بنام پروردگارت که جهان را آفرید ( اقرأ باسم ربک الذى خلق).
بعضى گفته‏اند ، مفعول در جمله بالا محذوف است و در اصل چنین بود اقرأ القرآن باسم ربک : قرآن را با نام پروردگارت بخوان و به همین جهت بعضى این آیه را دلیل بر آنگرفته‏اند که بسم الله جزء سوره‏هاى قرآن است.
و بعضى با را زائده دانسته ، و گفته‏اند : منظور این است که نام پروردگارت را بخوان ، ولى این تفسیر بعید به نظر مى‏رسد ، چرا که مناسب این است گفته شود نام پروردگارت را به یادآور.
قابل توجه اینکه در اینجا قبل از هر چیز تکیه روى مساله ربوبیت پروردگار شده است ، و مى‏دانیم رب به معنى مالک مصلح است کسى که هم صاحب چیزى است و هم به اصلاح و تربیت آن مى‏پردازد.
سپس براى اثبات ربوبیت پروردگار روى مساله خلقت و آفرینش جهان
هستى تکیه شده ، چرا که بهترین دلیل بر ربوبیت او خالقیت او است ، کسى عالم را تدبیر مى‏کند که آفریننده آن است .
این در حقیقت پاسخى است به مشرکان عرب که خالقیت خدا را پذیرفته بودند ، اما ربوبیت و تدبیر را براى بتها قائل بودند ! به علاوه ربوبیت خداوند و تدبیر او در نظام هستى بهترین دلیل بر اثبات ذات مقدس او است.
[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » مجمع البیان

آشنایى با این سوره‏
در برابر نخستین سوره‏اى قرار داریم، که بر پیامبر مهر و عدل فرود آمده است. براى آشنایى با آن، به شناسنامه‏اش مى‏نگریم:

1 - نام این سوره‏
این سوره به تناسب تعبیرهاى گوناگونى که در آغازین آیات آن آمده، به سه نام خوانده شده است:
الف - به تناسب فرمان خدا به پیامبرش براى خواندن آیاتى که فرشته وحى براى نخستین بار بر جان نورانى او مى‏خواند، «اقرأ» نامیده شده است.
ب - به تناسب سخن از آفرینش انسان و مبدء خلقت او در آیه دوم، از «علق» به معنى «آویزک» یا «خون بسته»، «سوره علق» نامگذارى گردیده است.
ج - و به تناسب واژه گرانقدر قلم در آیه چهارم، «سوره قلم» خوانده شده است.(209)

2 - فرودگاه این سوره‏
این سوره در مکّه و در نزدیکى غار «حرا» بر قلب پاک پیامبر نور فرود آمده است. این نکته، هم در میان مفسران مشهور است و هم حال و هواى آیات و محتواى آن مکّى بودنش را گواهى مى‏کند.

3 - شمار آیه‏هاى آن‏
در مورد شمار آیه‏هاى این سوره، سه نظر رسیده است:
از دیدگاه قاریان حجاز این سوره داراى 20 آیه است، اما از دیدگاه عراقى‏ها همین واژه‏ها و حروف، نوزده آیه، و از نظر شامى‏ها 18 آیه مى‏باشد، و دلیل این اختلاف در آیه‏هاى 9 و 15 مى‏باشد.
این سوره از 72 واژه و از 103 حرف پدید آمده است.

4 - پاداش تلاوت آن‏
از پیامبر آورده‏اند که فرمود:
من قرأها فکانّما قرأ المفصل کُله(210)
هر کس این سوره را بخواند، از نظر پاداش بسان کسى است که همه سوره‏هاى طولانى قرآن را تلاوت کرده است.
و از امام صادق آورده‏اند که فرمود:
من قرأ فى یومه او لیلته «اقرأ باسم ربک» ثم مات فى یومه او فى لیلته مات شهیداً، و بعثه‏اللَّه شهیداً...(211)
کسى که این سوره را تلاوت کند، آن‏گاه در شب و یا روز تلاوتش از دنیا برود، بسان شهید از دنیا رفته است. خدا در روز رستاخیز او را شهید برخواهد انگیخت و او را بسان کسى زنده خواهد ساخت که در راه خدا به همراه پیامبر جهاد نموده و شمشیر زده است.

5 - دورنمایى از مفاهیم این سوره‏
این سوره با یاد و نام الهام بخش خدا آغاز مى‏گردد، آن‏گاه در نخستین آیه، روى سخن با پیامبر گرامى است و به آن حضرت دستور تلاوت قرآن را مى‏دهد، و از پى آن با این مفاهیم رو به رو مى‏گردیم:
آفرینش انسان ،
مبدء آفرینش انسان از خونى بى ارزش،
آشنایى انسان با نعمت ارجدار و دگرگونساز «قلم»،
بلاى طغیانگرى و ناسپاسى،
راه‏هاى مبارزه با طغیانگرى و تجاوزکارى انسان،
هشدار به طغیانگران و اصلاح ناپذیران،
سجده یا برترین راه تقرب به خدا.

1 - بخوان به نام پروردگارت که [جهان هستى را] پدید آورد.
2 - انسان را از خون بسته‏اى آفرید.
3 - بخوان؛ و پروردگارت [از همه‏] گرامى‏تر است:
4 - همان کسى که [دانش را] به وسیله قلم [ به انسان‏] آموخت.
5 - به آنسان آن‏چه را نمى‏دانست آموخت.
6 - چنین نیست [ که او مى‏پندارد]؛ بى‏تردید انسان سرکشى مى‏کند،
7 - چرا که خود را بى نیاز مى‏بیند.
8 - بى‏تردید بازگشت [همگان‏] فقط به سوى پروردگار توست.
9 - آیا دیدى کسى را که باز مى‏داشت،
10 - بنده‏اى را، آن‏گاه که نماز مى‏گزارد؟!
11 - به من خبر ده، اگر [آن بنده نماز گزار] بر هدایت باشد،
12 - یا به پرهیزگارى فرمان دهد،
13 - به من خبر ده، اگر [آن بازدارنده، حق را] تکذیب کند و روى برتابد،
14 - آیا ندانسته است که خدا [کار زشت او را] مى‏بیند؟!
15 - چنین نیست [که او مى‏پندارد]؛ اگر [از این کار] باز نایستد، قطعاً [او را] با موى پیشانى [به سوى آتش‏] مى‏کشانیم،
16 - موى پیشانى دروغگویى خظاکار،
17 - پس انجمن خود را [به یارى‏] فراخواند!
18 - به زودى نگهبانان دوزخ را فرا مى‏خوانیم.
19 - چنین نیست [که او مى‏پندارد]؛ هرگز از او فرمان نبر و [براى خدا] سجده کن و [به وى‏] تقرّب جوى.
[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  آسيه افشار - انوار درخشان، ج‏18، ص: 210
اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِی خَلَقَ:
آیه مبنى بر اعلام نزول آیات کریمه قرآنى است برسول صلّى اللّه علیه و آله و نیز پس از نزول و شنیدن آیات را قرائت نماید و آیات را بخواند بدیهى است نزول آیات کریمه از ساحت قدس کبریائى مبنى بر تعلیم وجودى و القاء بقلب رسول صلّى اللّه علیه و آله است و آغاز قرائت آن آیه (بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ) است.
در حدیث نبوى است چنانچه کرات بى‏شمار آسمان و زمینهاى پهناور آنچه در آنها و ما بین آنها است در یک کفه و یک سو نهاده شود و آیه بسمله در کفه دیگر هر آینه بر همه موجودات افزایش خواهد داشت و از نظر تشریف صفت رب اضافه بضمیر خطاب شده که از مظاهر صفت ربوبیت نزول آیات کریمه قرآنى و وحى آن برسول صلّى اللّه علیه و آله است و نیز پیروى و قرائت آن و از شئون صفت ربوبیت و تعلیمات ربوبى است.
الَّذِی خَلَقَ:
صفت رب و از مظاهر آن خلقت بشر و محصول جهان آفرینش است و سایر مخلوقات طفیلى و بمنظور آسایش بشر است و غرض از نزول آیات کریمه وحى و تعلیم برسول صلّى اللّه علیه و آله که بر اساس حق و حقیقت و بطور تأثیر و خلل ناپذیر برسول صلّى اللّه علیه و آله وحى و آموخته شده بمنظور اینکه مکتب توحید خالص و دانشگاه عالى قرآن را در جهان بنا گذارد و در جهان ثابت و پاینده بماند و جامعه بشر را به پیروى از برنامه آن دعوت نماید. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  سيدابراهيم غياث الحسيني - تفسیر نور
این سوره نوزده آیه دارد و در مکّه نازل شده است.
نام سوره برگرفته از آیه دوم است که اشاره به خلقت انسان از علق (خون بسته) دارد.
این سوره، اولین سوره‏اى است که بر پیامبر نازل شده و سیاق آیاتش چنان به هم ارتباط دارد که مى‏توان گفت تمام سوره یکباره نازل شده است.(15)
این سوره نظیر سوره‏هاى سجده، فصلت، نجم داراى سجده واجب است که به عقیده شیعه در نماز نباید خوانده شود و خواندن آنها در حال حیض یا جنابت ممنوع است.
15) تفسیر المیزان. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
1) : خوب بود
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  داريوش بيضايي - تفسیر هفت جلدی جامع قرآن بقلم و جمع آوری مرحوم علامه حاج سید ابراهیم بروجردی
قوله تعـــالی: {اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذی خَلَقَ خَلَقَ الْإِنْسانَ مِنْ عَلَقٍ اقْرَأْ وَ رَبُّکَ الْأَکْرَمُ الَّذی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ عَلَّمَ الْإِنْسانَ ما لَمْ یَعْلَمْ}
علی بن ابراهیم از ابن عباس روایت کرده که پیش از بعثت, رسول اکرم ﷺ خوابهای راست و نیکو می دید و تاویل آنها مطابق آنچه دیده بود واقع میشد و گاهی حضرت تنها بطرف کوه حرا تشریف میبرد روزی بر کوه حرا نشسته بود جبرئیل ع او را صدا زد ولی بر او ظاهر نشد و آنحضرت مدهوش شد, مشرکین او را یافته و به خانه خدیجه بردند, خدیجه حضرتش را در بغل گرفت و سر مبارکش را میان دامن خود گذاشنت و بوسید و عرض کرد تو را چه میشود پدر و مادرم فدایت گردد؟ پیغمبر اکرم ﷺ داستان خود را برای خدیجه بیان نمود و خدیجه بسیار مسرور و خرم شد و گفت ستایش میکنم پــــروردگاری را که توفیق بمن عطا فرمود و شوهرم را پیغمبر مرسل قرار داد آنگاه گفت فردا هم به کوه حرا تشریف ببرید, حضرت فرمود: میروم, در سحرگاه مجدداً حضرت به کوه حرا تشریف برد طولی نکشید جبرئیل امین به نیکوترین صورت و خوشبوترین رایحه بر حضرتش ظاهر شد و سلام کرد و گفت ای محمد ﷺ پـــروردگارت سلام میرساند و تو را تحیت و اکرام مخصوص گردانیده و میفرماید تو رسول و پیغمبر من هستی بر تمام مخلوقاتم از جن و انس و سایر موجودات دیگر پس بخوان آنها را بسوی من تا بگویند و اعتقاد پیدا کنند به "لا اله الا الله محمد رسول الله علی ولی الله" آنگاه جبرئیل بزمین زد چشمه آبی نمایان شد و پیغمبر ﷺ از آن آب آشامید و وضو گرفت سپس پنج آیه فوق از سوره علق را بر حضرتش خواند و به آسمان رفت, آنحضرت از کوه حرا به زیر آمد و عبور نمیکرد به درخت و گیاه و یا دیواری مگر آنکه آنها با صدای رسا به او سلام میکردند و میگفتند السلام علیک یا رسول الله و خدیجه در انتظار آن بزرگوار نشسته بود ناگاه مشاهده کرد پیغمبر اکرم ﷺ وارد شد و ورود و با هیبت حضرت چنان جلوه ای نمود که خدیجه محو جمال و نور حضرتش شد و خرم و شادان گشت که فوق تصورش هم نمیشد و سپس نزد ورقه نوفل عموی خود رفت و داستان آنحضرت را برای او بیان کرد و نوفل این اشعار را در جواب خدیجه انشاء کرد:
فان یک حقا یا خدیجه فاعلمی حـدیثک ابانا و احـــمد مـــرسل
و جبرئیل یاتیه و میکال معهما من الله وحی یشرح الصدر منزل
یفوز به من فاز عزا لدینه و یشقی به الغاوی الشقی المذلل
فریقان منهم فرقه جنانه و اخری باغلال الجحیم مغلق
ای خدیجه اگر این داستانی که برای من بیان نمودی راست باشد البته احمد ﷺ پیغمبر مرسل و خاتم پیغمبران است و جبرئیل و میکائیل بر او فرود می آیند و وحی از طرف پــــروردگار بسوی او میرسانند و آن وحی سینه ها گشاده گرداند و شرح صدر به مردم عطا کند و رستگار میشود به آن کسیکه بخواهد در دین حق عزیز و رستگار شود و افزوده گردد طغیان و سرکشی ستمکاران و مردم در اثر فرمان برداری و نافرمانی از دو فرقه باشند طایفه ای در بهشت متنعم و جمعی در دوزخ به غل و زنجیر بسته شوند.
پــــروردگار در ابتداء وحی به پیغمبرش خطاب نمود و فرمود ای رسول گرامی بخوان این قرآن را بنام پــــروردگارت {یعنی در ابتدا نام او را قرائت کن همان پــــروردگاریکه آفریننده موجودات است و اشیاء را از کتم عدم به مقتضای حکمت و مصلحت به عرصه وجود آورد و پس از آن انسان را تخصیص میدهد به ذکر میان تمام مخلوقات برای شرافت و تمیز داشتن او از سایر حیوانات} و میفرماید بخوان این قرآن را بنام پـــروردگار خود که کریمترین کریمان عالم است آن خــــدائیکه مردم را علم نوشتن به قلم آموخت.
پیغمبر اکرم ﷺ فرمود: "قلـــم یکی از نعمتهای خــــداوند است و اگر قـــلم نبود دین و ملک استقامت و پایدار نبود و عیش صالح وجود نداشت." [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.