● حاجيه تقي زاده فانيد -
تفسیر حسینی همدانی
کَلّا لَئِن لَم یَنتَهِ لَنَسفَعاً بِالنّاصِیَةِ ناصِیَةٍ کاذِبَةٍ خاطِئَةٍ:
آیه مبنی بر تهدید کسی است که در مقام مبارزه با رسول صلّی اللّه علیه و آله برآمده و او را از خواندن نماز در مسجد الحرام برابر کعبه منع مینمود چنانچه به عداوت و مبارزه خود با رسول صلّی اللّه علیه و آله ادامه دهد و متنبه شود پروردگار هر آینه گریبان او را سخت خواهد گرفت از نظر اینکه آن شخص فراهم از نظر غرور خود خواهی در مقام مبارزه با رسول صلّی اللّه علیه و آله و خیانت باو و خطا برمیاید.
و در جمله ناصیه کاذبه خاطئه از نظر مبالغه کذب و افتراء و جنایت را بناصیه و چهره او نسبت داده است از نظر اینکه عناد و جنایت از رخسار او آشکار است.
روایت شده که ابو جهل مشاهده نمود که رسول صلّی اللّه علیه و آله بنماز اشتغال دارد ابو جهل بر رسول صلّی اللّه علیه و آله گفت من ترا منع نمودم از نماز رسول صلّی اللّه علیه و آله باو سخنان سخت فرمود ابو جهل پاسخ گفت مرا تهدید مینمائی در صورتی که من در اینکه سرزمین بسیار رفیق و دوست دارم و کنگره و مجمع عمومی نیز شهر مکه است بدین جهت آیه نازل شد.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر خسروی
خیر (هرگز نمیداند) و اگر (اینکه کافر یعنی ابو جهل) دست از اعمال خود و تکذیب دین محمّد صلّی اللّه علیه و آله بر ندارد (و بر طغیان و عناد خود باقی بماند) البتّه ما هم موی پیشانی او را بشدّت میگیریم (و بسوی آتش میکشانیم).
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر راهنما
1 - لزوم پرهیز از مخالفت با نماز و اجتناب از تکذیب دین
کلاّ
حرف «کلاّ» براى ردع و بازداشتن از گفتار یا کردارى است که پیش از آن آمده و در آیه شریفه ناظر به امورى است که کلمات «کذّب»، «تولّى»، «ألم یعلم» و «ینهى» در آیات پیشین بر آن دلالت داشت.
2 - تکذیب فرمان هاى متقى پرور، ناروا است.
أو أمر بالتّقوى . أرءیت إن کذّب ... کلاّ
3 - لزوم توجّه به نظارت خداوند، بر گفتار و رفتار انسان
ینهى ... ألم یعلم بأنّ اللّه یرى . کلاّ
4 - خاتمه دادن به موضع گیرى در برابر نماز، فرمان خداوند به نهى کننده پیامبر(ص) از اداى آن
أرءیت الذى ینهى . عبدًا إذا صلّى ... لئن لم ینته
5 - خداوند، مخالفان پیامبر(ص) را در صورت تداوم بر مخالفت با نماز، هدایت و تقوا، به مؤاخذه اى سخت تهدید کرد.
لئن لم ینته لنسفعًا بالناصیة
6 - سوگند خداوند در تأکید بر مؤاخذه حتمى تکذیب گران دین و مخالفان نماز، هدایت و تقوا
لئن لم ینته لنسفعًا بالناصیة
«لام» در «لئن...» لام قسم است.
7 - گرفتن موهاى بالاى پیشانى تکذیب گران دین و کشاندن ذلیلانه آنان به سوى آتش، کیفر مخالفت آنها با نماز، هدایت و تقوا
ینهى . عبدًا إذا صلّى ... لئن لم ینته لنسفعًا بالناصیة
«ناصیة» به معناى انتهاى رستنگاه مو از قسمت جلو سر است، ریشه این کلمه بر «علوّ» دلالت دارد و چون رستنگاه ناصیه در قسمت بالاى سر است، این نام را بر آن نهاده اند (مقاییس اللغة). قسمت جلو سر را نیز «ناصیه» گویند (تاج العروس). «نسفعن» ـ که «نون تأکید» آن به صورت تنوین نوشته مى شود ـ یعنى، چنگ مى زنیم و مى کشانیم و ممکن است به معناى «سیاه مى کنیم»، «نشانه مى گذاریم» یا «به خوارى مى کشانیم» باشد. (برگرفته از قاموس)
8 - تکذیب دین و روى گردانى از آن، در پى دارنده کیفرى تحقیرآمیز و گریزناپذیر
أرءیت إن کذّب و تولّى ... کلاّ لئن لم ینته لنسفعًا بالناصیة
گرفتن موهاى جلو سر ـ علاوه بر تحقیر ـ شخص را به طور کامل تسلیم گیرنده آن مى سازد; به گونه اى که مقاومت سودى نمى بخشد. کیفر یاد شده ـ به قرینه «سندع الزبانیة» (در آیات بعد) ـ مربوط به قیامت است; ولى دلالت آیه شریفه بر کیفر دنیوى نیز بعید نیست.
9 - سیه رویى و ثبت نشانه دروغ گویى و گناه کارى بر پیشانى تکذیب گران دین، کیفر مخالفت آنان با نماز، هدایت و تقوا
لنسفعًا بالناصیة
برداشت یاد شده، ناظر به معانى گوناگونى است که براى «سفع» در توضیح برداشت هفتم ذکر شد. وصف هاى «کاذبة» و «خاطئة» (در آیه بعد)، مشخّصات نشانه را بیان کرده است.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر مجمع البیان
در ادامه آیات در هشدارى سخت به طغیانگران مى فرماید:
کَلاَّ
نه، آن گونه نیست که آن زورمدار بى فرهنگ مى پندارد،
لَئِنْ لَمْ یَنْتَهِ لَنَسْفَعاً بِالنَّاصِیَةِ
اگر آن عنصر تجاوزکار از دروغ پردازى و بیداد باز نایستد، بى گمان موى پیشانى او را سخت خواهیم گرفت،
آیه مورد بحث بسان این آیه است که مى فرماید: فیؤخذ بالنواصى والاقدام(215)
تبهکاران، در روز رستاخیز از نشان چهره هایشان شناخته شده و از موى پیشانى و پاهایشان گرفته مى شوند.
و این بیان نشانگر نهایت ذلت و خوارى ظالمان در بارگاه خداست، چرا که گرفتن بر موى پیشانى و یا پاهاى انسان نشان تحقیر و پوچى اوست.
به باور پاره اى منظور آیه مورد بحث این است که: بى گمان ما چهره نازپرورده آن عنصر طغیانگر را با سوزانیدن در آتش دورخ به گونه اى سیاه و بریان مى کنیم که به طور کامل دگرگون گردد.
واژه «سفع» به معنى پدیدار شدن اثر سوختگى سخت در چهره آمده است.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر کشاف
( کلا ) ردع لأبی جهل وخسوء له عن نهیه عن عبادة الله تعالی وأمره بعبادة اللات ، ثم قال ( لئن لم ینته ) عما هو فیه ( لنسفعا بالناصیة ) لنأخذن بناصیته ولنسحبنه بها إلی النار . والسفع : القبض علی الشی ء وجذبه بشدة . قال عمرو بن معدیکرب : قوم إذا یقع الصریخ رأیتهم من بین ملجم مهره أو سافع وقرئ : لنسفعن ، بالنون المشددة . وقرأ ابن مسعود ، لأسفعا . وکتبتها فی المصحف بالألف علی حکم الوقف ، ولما علم أنها ناصیة المذکور : اکتفی بلام العهد عن الإضافة .
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیرآسان
کَلّا لَئِن لَم یَنتَهِ لَنَسفَعاً بِالنّاصِیَةِ
کلمه (سفع) بر وزن (ضرب) که کلمه (لَنَسفَعاً) از آن مشتق شده به معنای اینکه است که شیئی به شدت و سختی گرفته شود. کلمه (بِالنّاصِیَةِ) کنایه از موهای جلو پیشانی است. عرب اینکه موضوع را که کسی را به وسیله موهای جلو پیشانیش بطرف جلو بکشند ناگوار و آن را یک نوع ذلت و حقارت میدانست. زیرا یک چنین عملی را در باره حیوان انجام میدهند، نه در باره انسان. یعنی اینکه عملی که ابو جهل و ابو جهلها در مقابل نمازو پیامبر و خدا انجام میدهند صحیح نیست. اگر از اینکه رفتار ناپسند خودداری نکنند ما موهای پیشانی آنانرا بدست قدرت خود گرفته و با کمال ذلت و خواری بطرف دوزخ خواهیم کشید
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیرهدایت
[15] و آیات خدا کسانی را که بر خدا دروغ میبندند و به ناحق در زمین به استکبار میپردازند، میکوبد و آنان را به سختی با موهای بالای پیشانیشان میگیرد.
«کَلّا- هرگز؟» هرگز چنان نیست که خیال میکند که خدا او را نمیبیند، و خداوند متعال او را میبیند و گناهانش را برمیشمارد و اگر توبه نکند سخت گرفتارش میکند.
«لَئِن لَم یَنتَهِ لَنَسفَعاً بِالنّاصِیَةِ- اگر به کار خود پایان ندهد، فرماییم که او را سخت با موهای بالای پیشانیش بگیرند.»
شاید گرفتن موهای جلو سر، یعنی ناصیه، به آن دلیل باشد که در پیش روی وی و عزیزترین چیز در آن است.
هنگامی که نیرومندی غیب در تعادل مبارزه انسان با نظیر خود وارد میشود، معادله تغییر کلی پیدا میکند، آیا در اینکه ظلمی نیست! هرگز، بدان سبب که خدای تعالی به بیهوده چنین نمیکند، بلکه پس از آن است که بیم داده و شخص از توجه کردن به آن خودداری کرده باشد.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● مسعود ورزيده -
تفسیرالمیزان
کلا لئن لم ینته لنسفعا بالناصیة ناصیة کاذبة خاطئة در مجمع البیان میگوید : کلمه سفع به معنای جذب شدید است ، وقتی گفته میشود : شفعت الشیء معنایش این است که : من آن چیز را به شدت جذب کردم و گرفتم .
و در این آیه ناصیه ( موی جلو پیشانی ) را به صفت کاذبه و خاطئه توصیف کرده ، با اینکه این دو صفت ، صفت صاحب پیشانی است ، و این طور نسبت دادن از باب مجاز است .
و در این کلام ردعی شدید و تهدیدی بالغ است ، و میفرماید : مساله آنطور نیست که او پنداشته و خواسته است ، و یا او نمیتواند چنین کند ، سوگند میخورم که اگر دست از این بازداریش از نماز برندارد ، و منصرف نگشته همچنان بنده ما را از نماز نهی کند ، به طور مسلم ناصیه او را به شدت خواهیم گرفت، و به وضعی ذلت بار او را به سوی عذاب جذب میکنیم ، آری ناصیهای را که صاحبش کاذب است و به خطا سخن میگوید و عمل میکند ، به شدت جذب خواهیم کرد .
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیرنمونه
آیا او نمىداند که خداوند همه اعمال او را مىبیند و همه را براى حساب و جزا ثبت و ضبط مىکند ؟ ! ( ا لم یعلم بان الله یرى ) .
تعبیر به قضیه شرطیه در آیات فوق اشاره به این است که این طغیانگر مغرور لا اقل این احتمال را باید بدهد که پیامبر اسلام (صلىاللهعلیهوآلهوسلّم) بر طریق هدایت است ، و دعوتش دعوت به سوى تقوى است ، همین احتمال براى اینکه جلو طغیان او را بگیرد کافى است.
بنابر این مفهوم این آیات تردید در هدایت و دعوت پیامبر (صلىاللهعلیهوآلهوسلّم) به سوى تقوى نمىباشد ، بلکه اشاره به نکته ظریف بالاست.
بعضى از مفسران ضمیر در کان و أمر را به همان شخص نهى کننده مانندابو جهل باز گرداندهاند ، بنابر این مفهوم آیات چنین مىشود : اگر او هدایت را بپذیرد و به جاى منع از نماز دعوت به تقوى کند چقدر به حال او مفید است ؟ ولى تفسیر اول مناسبتر به نظر مىرسد.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● آسيه افشار -
پرتوى از قرآن، ج4، ص: 188
15- کَلَّا لَئِنْ لَمْ یَنْتَهِ لَنَسْفَعاً بِالنَّاصِیَةِ-16- ناصِیَةٍ کاذِبَةٍ خاطِئَةٍ- کلا، ردع و نفى اندیشه طاغى و ناهى یا مکذب روگردان است که گمان میکند طغیان و قدرتش پایدار است و تکذیب و اعراض و کفرش به نظارت خداوند، بسودش مىانجامد و بدون پاداش میماند یا بحال خود واگذار میشود. لام لئن لم ینته، بجاى سوگند و لام لنسفعا جواب آنست.
باء بالناصیه براى الصاق یا سببیت و الف و لام آن اشاره به ناصیه معینى میباشد.
تکرار ناصیة که نکره موصوفه و بدل از الناصیه است براى تثبیت دو وصف کاذبة خاطئة و تعریف الناصیه مىباشد. ناصیة به رفع و نصب نیز خوانده شده که خبر براى هى یا مفعول فعل مقدر مشعر به ذم باشد. سفع که معناى آن بشدت و بر خلاف اندیشه و اراده کشیده و رانده شدن و تیره و زشت نمودن است، و اتصال و نسبت آن به ناصیه (جلوى سر یا موى آن)، شاید کنایه از محل و مظهر غرور و فکر و نظر و اطوار نفسانى باشد و دو وصف کاذبة خاطئه مؤید همین معناى کنایى و از خصائص و معرف نفس طاغى میباشد: طاغى براى پیشرفت طغیان و از میان برداشتن موانع و باز شدن راهش، به دروغ زنى و فریبکارى و قلب واقع مىپردازد و هر حقى را بخلاف آنچه هست مینمایاند و از طریق صواب منحرف میشود. بتدریج دروغپردازى و خطاکارى
صفت لازم و ملکه نفسانیش میگردد:
«کاذِبَةٍ- خاطِئَةٍ»- این گونه ملکات و عادات پست ناشى از آنها چهره طاغى گناه پیشه را دگرگون و سیاه و زشت میگرداند و بر ادراکات و شعور او سلطه مىیابد و وجهه اندیشه «ناصیه» او را قبضه مینماید و مشاوران نزدیکش هم، فریبهاى او را مصلحت و خطاهاى او را صواب مینمایانند و باد بآستین غرور و طغیانش میدمند تا آنجا که دیگر جلوى پایش را نمىبیند و نخست از قلوب و افکار ساقط میشود و سپس در پرتگاه دوزخ. گرچه در این آیه سقوطگاه و جهتى که بآنسو رانده میشود بصراحت ذکر شده: لَنَسْفَعاً بِالنَّاصِیَةِ.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.