از آیه: تا آیه:
انتخاب سوره :
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، شما هم می توانید پیام ای در سايت ثبت کنید، تا با نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود.
  مثالی درباره وضع و حال منافقین در دنیا و آخرت
17) در این آیه با آوردن مثلى، وضع منافقین را مجسم ساخته است و مى‏فرماید: «منافقین مثل کسى می ‌مانند که در ظلمتى کور قرار گرفته اند به طورى که خیر را از شر و راه را از چاه و نافع را از مضر تشخیص نمی ‌دهند و براى برطرف شدن آن ظلمت، متوسل به بعضی اسباب شوند، یا آتشى روشن می کنند که با آن اطراف خود را ببیند و یا وسیله ‏اى دیگر و چون آتش روشن می ‌کند و پیرامونش روشن می ‌شود خداوند به وسیله ‏اى از وسائل که دارد یا باد یا باران و یا امثال آن، آتشش را خاموش می کند و دوباره به همان‏ ظلمت گرفتار شود» و بلکه این بار میان دو ظلمت قرار گیرد، یکى ظلمت تاریکى و یکى هم ظلمت حیرت و بى اثر شدن اسباب.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج1، ص: 88 قالب : اعتقادی موضوع اصلی : منافق- منافقین- منافقان گوینده : علامه طباطبایی
  مثالی درباره وضع و حال منافقین در دنیا
19) این آیه مثل دومى است که خداوند حال منافقین را با آن مجسم مى ‏کند که اظهار ایمان می‌ کنند ولى در دل کافرند، به این بیان که ایشان به کسى می ‌مانند که دچار رگبار توأم با ظلمت شده است، ظلمتى که پیش پایش را نمى ‏بیند و هیچ چیز را از دیگر چیزها تمیز نمی ‌دهد، ناگزیر شدت رگبار او را وادار به فرار می ‌کند ولى تاریکى نمی ‌گذارد قدم از قدم بردارد. از سوى دیگر رعد و صاعقه هول انگیز هم از هر سو دچار وحشتش کرده است و قرارگاهى نمى ‏یابد جز اینکه از برق آسمان استفاده کند، اما برق آسمان هم یک لحظه است و دوام و بقا ندارد، همین که یک قدم برداشت برق خاموش گشته و دوباره در تاریکى فرو مى ‏رود.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج1، ص: 88 و 89 قالب : اعتقادی موضوع اصلی : منافق- منافقین- منافقان گوینده : علامه طباطبایی
  مدد الهی - مهدي شريف رضويان
17) طی طریق مسیر رسیدن به خداوند (یا هر کمالی در نظر انسان که به غلط غیر خدا فرض شود.) نیازمند نور الهی(توحید) است که منافق بواسطه فاصله گرفتن از پروردگار فاقد آن است و برای جبران آن به اسباب متوسل می شود غافل از آنکه کل عالم تحت نور الهی راه می پیمایند. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : قالب : اعتقادی موضوع اصلی : انسان گوینده : مهدی شریف رضویان
  حفظ حواس - مهدي شريف رضويان
18) محرومیت از نور خداوند مالا از کار افتادن حواس(همه قوای اعطایی خداوند که در این ره پویی مورد نیاز است) را به دنبال دارد.
به عبارت دیگر ما باید مرتب خود را با میزان تقرب یا برخورداری از نور الهی بسنجیم تا بتوانیم اطمینان حاصل کنیم که چقدر مشی ما در مسیر کمال درست بوده است . [ نظرات / امتیازها ]
منبع : قالب : اعتقادی موضوع اصلی : انسان گوینده : مهدی شریف رضویان
  امید واهی منافقان - ستوده بيات
17) فرض کنید در شب تاریکی که سیاهی همه ‏جا را فرا گرفته و احتمال هجوم گزنده‏ ها و درنده ها روح و روان انسان را رنج می‏ دهد ، وی برای پیدا کردن راه گریز و مسیر صحیح آتش را روشن کند تا اطراف خود را ببیند و راه را از کوره راه تشخیص دهد.
در این حالت که انسان با نیم ‏امیدی به سر می ‏برد ، طوفانی بر می ‏خیزد و آتش را خاموش کند و امید انسان به ناامیدی ، و نشاط او به غم و دلهره تبدیل می‏ شود.
قرآن وصف چنین شخصی را که در این گیرودار در اثر برافروختن آتش ، روح جدید در کالبدش دمیده می‏ شود و می‏ خواهد از آن بهره بگیرد آنگاه طوفان تمام سرمایه را از او می ‏گیرد ، چنین بیان می ‏کند :
«کَمَثَلِ الَّذِی اسْتَوْقَدَ نارا فَلَمّا أَضاءَتْ ما حَوْلَهُ»
«بسان کسی که آتش را برافروخته آنگاه که اطراف او را روشن کرد ، (ناگهان خاموش می‏ شود)»
قرآن یادآور می‏ شود که حال منافقان در این جهان نیز بسان همین گروه است ، زیرا گروه منافق روزی که پیامبر صلی ‏الله ‏علیه ‏و ‏آله وارد مدینه شد ، به او ایمان آوردند ، آنگاه به او کفر ورزیدند ، چنان که می ‏فرماید :
«ذلِکَ بِأَنَّهُمْ آمَنُوا ثُمَّ کَفَرُوا» (4)
«این به آن خاطر است که آنان ایمان آوردند و سپس کفر ورزیدند.»

آنان در تاریکی شرک و جهالت بودند ، ایمان آنان بسان نوری بود که در دل ظلمت و کفر درخشید ، و راه و چاه را به آنان نشان داد. و تا مدتی نیز از نور ایمان بهره گرفتند ، ولی آنگاه که راه کفر را زیر نقاب نفاق در پیش گرفتند ، خدا نور را از آنان برگرفت و آنها به صورت انسان های گمراه درآمدند که نمی ‏توانند راهی برای نجات بیابند.

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : آیت الله جعفر سبحانی قالب : اعتقادی موضوع اصلی : انسان گوینده : ستوده بیات
  مثال - زهرا فضلعلي
17) در ادامه آیه 16 که خداوند می فرمایند که آنان گمراهی را خریده اند وآن را انتخاب کرده اند, در این آیه این مفهوم را با مثالی توضیح می دهند و می فرمایند که نور هدایت برای آنان خاموش شده است و آنان درظلمات رهاشده اند و دیگر هدایت نخواهند شد (می توان این رابه آیه ی 3 مربوط دانست چون اینان از متقین نیستند پس هدایت ناپذیرندو قرآن نمی تواند آنان را هدایت کند) [ نظرات / امتیازها ]
منبع : قالب : اعتقادی موضوع اصلی : منافق- منافقین- منافقان گوینده : زهرا فضلعلی
  هدایت نشدن منافقان - زهرا فضلعلي
18) در این آیه به دلیل هدایت ناپذیر بودن منافقین اشاره شده است. چون آنان کر و کور و لال هستند، هدایت نمی شوند.
نه می توانند نشانه های حق را بشنوند و نه ببینند، هم چنین قادر به بازگو کردن این نشانه ها نیستند و به همین دلیل هرگز به سوی حق بر نخواهند گشت.
با مقایسه این آیه و آیه ی 7 که دلیل هدایت ناپذیر بودن کافران مطرح شده، مشاهده می شود که خداوند به دلیل کفر کافران بر دل ها، گوش های آنان مهر و بر دیدگانشان پرده ای قرار داده است، آنان نیز کر وکورند و قادر به درک نعمت های الهی نیستند. منافقان خودشان کور و کر و لال هستند و اعمالشان این را سبب شده. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : قالب : اعتقادی موضوع اصلی : منافق- منافقین- منافقان گوینده : زهرا فضلعلی
  مثالی دیگر - زهرا فضلعلي
19) مانند آیه 17، به مثال دیگری اشاره کرده است برای اشاره بر هدایت نشدن منافقان [ نظرات / امتیازها ]
منبع : قالب : اعتقادی موضوع اصلی : منافق- منافقین- منافقان گوینده : زهرا فضلعلی
  ادامه مثال قبل - زهرا فضلعلي
20) ادامه آیه ی گذشته است و توضیح بیشتری برای مثال قبل است.
در این آیه داریم که اگر خدا می خواست آنان را از اول کور و کر می آفرید، که بر این نکته اشاره دارد که خداوند در حق آنان ظلم نکرده، بلکه آنان خود باعث شدند که کلام حق بر آنان اثر نکند. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : قالب : اعتقادی موضوع اصلی : منافق- منافقین- منافقان گوینده : زهرا فضلعلی
  آداب قراءت قرآن - عفَت باقرزاده يزدجي
17) مَثَلُهُمْ کَمَثَلِ الَّذِی اسْتَوْقَدَ ناراً فَلَمَّا أَضاءَتْ ما حَوْلَهُ ذَهَبَ اللَّهُ بِنُورِهِمْ وَ تَرَکَهُمْ فی‏ ظُلُماتٍ لا یُبْصِرُونَ
از آداب قرائت اینست که وقتی به آیات عذاب الهی رسیدیم بخدا پناه ببریم .در این آیه هم انسان از تاریکیهای مسیر زندگی وحشت میکند .لذاخداوند را که دلیل المتحیرین است صدا میزنیم واستمداد میجوئیم وبه انوار قدسیه ائمه معصومین متوسل میشویم .التماس دعا [ نظرات / امتیازها ]
منبع : قالب : اخلاقی موضوع اصلی : شیوه ی برداشت از قرآن گوینده : عفَت باقرزاده یزدجی
  جهالت - عفَت باقرزاده يزدجي
18) صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لا یَرْجِعُونَ18
این آیه شریفه نشان میدهد که منافقان در جهل مرکب بسر میبرند لذا از کوری و کری و لالی خود
بی خبرند و در صدد اصلاح خود برنمیآیند.و بر طبق آیه شریفه 11 که میفرمایدوَ إِذا قیلَ لَهُمْ لا تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ قالُوا إِنَّما نَحْنُ مُصْلِحُونَ آنان اعمال زشت خود را متوجه نیستند تا توبه کنند بلکه خود را اصلاح گر هم میپندارندواین از نشانه های جهل مرکب است . [ نظرات / امتیازها ]
منبع : قالب : اخلاقی موضوع اصلی : تقلید کورکورانه گوینده : عفَت باقرزاده یزدجی
  حرکت منافق - سيد علي بهبهاني
20) حرکت منافق، در پرتو نور دیگران است. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور قالب : اخلاقی موضوع اصلی : منافق- منافقین- منافقان گوینده : حجت الاسلام قرائتی
  سرانجام منافق - سيد مصطفي فاطمي کيا
19) منافقان غرق در مشکلات و نگرانى‏ها مى‏شوند، و در همین دنیا نیز دلهره و اضطراب و رسوایى و ذلّت دامن گیرشان مى‏شود. «ظلمات و رعد و برق» [ نظرات / امتیازها ]
منبع : حجت الاسلام قرائتی: تفسیر نور قالب : اعتقادی موضوع اصلی : منافق- منافقین- منافقان گوینده : سید مصطفی فاطمی کیا
  ترس - اميد شيرواني آزاد
19) 1- منافقان غرق در مشکلات و نگرانى‏ها مى‏شوند، و در همین دنیا نیز دلهره و اضطراب و رسوایى و ذلّت دامن گیرشان مى‏شود. «ظلمات و رعد و برق»
2- منافقان از مرگ مى‏ترسند. «حذر الموت»
3- منافقان بدانند که خداوند بر آنها احاطه دارد و هر لحظه اراده فرماید، اسرار و توطئه‏هاى آنها را افشا مى‏کند. «و اللّه محیط بالکافرین» [ نظرات / امتیازها ]
منبع : حجت الاسلام قرائتی قالب : لغوی موضوع اصلی : منافق- منافقین- منافقان گوینده : امید شیروانی آزاد
  ویژگی منافقان - عبد بائس
20) منافق در مسیر حرکت ، متحیّر است . (اءضاء... مشوا، اءظلم ... قاموا)
2 حرکت منافق ، در پرتو نور دیگران است . (اضاء لهم )
3 منافق به سبب اعمالى که مرتکب مى شود، هر لحظه ممکن است گرفتار قهر خداوندى شود.(و لو شاء اللّه لذهب بسمعهم )
4 سنّت الهى ، آزادى دادن به همه است و گرنه خداوند مى توانست منافقان را کر و کور کند. (و لو شاء اللّه لذهب بسمعهم و ابصارهم ) [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور قالب : اعتقادی موضوع اصلی : نفاق گوینده : حجت الاسلام قرائتی
  عدم اعتقاد به نور - ولي اله سوراني
17) انسان در ابتدای امر در تاریکی مطلقی بسر می برد و خداوند پیامبری را برای هدایت و روشنایی می فرستد
فرستاده شدن پیامبر در این آیه را می توان به روشن شدن نور و آتش مثال زد
و اما چرا پس از روشن شدن اطراف , خداوند نور و آتش را خاموش می کند؟
این برای منافقین است که نور (پیامبر) را می بینند ولیکن به دلیل اینکه اعتقادی به نور ( پیامبر) و راه روشنی ندارند خداوند آن نور را از آنان می گیرد تا در تاریکی خود بمانند و در راه بمانند [ نظرات / امتیازها ]
منبع : قالب : اعتقادی موضوع اصلی : منافق- منافقین- منافقان گوینده : ولی اله سورانی
  نورمعرفت الهی و معرفت های دیگر - سيد حسين اخوان بهابادي
17) مَثَلُهُمْ کَمَثَلِ الَّذِی اسْتَوْقَدَ نَارًا فَلَمَّا أَضَاءَتْ مَا حَوْلَهُ ذَهَبَ اللَّهُ بِنُورِهِمْ وَتَرَکَهُمْ فِی ظُلُمَاتٍ لَّا یُبْصِرُونَ
منافقان، نور یعنی معرفت را بجای این که از خدا و دینش بگیرند که عالم تاب است و ماندگار چون نورخورشید, از آتشی چون عقاید و تصورات خود بافته ویا مکاتب فلسفی انسانی و یا معرفت‌های تحریف شده دینی میگیرند این گونه معرفت ها ,معرفتی در حد نور اتش دارند, که اول یک مقدار کمی از معرفت را به همراه دارد و به احتمال زیاد نور کم نتواند باعث تشخیص درست گردد برای مثال هر مکتبی یک بعدی از ابعاد را در نظر می گیرد که نتایج کم و احتمالا اشتباه را به بار می‌آورد گویی فضایی که اتش اطرافش را روشن کرده است و انسان می‌تواند آن مقدار راببیند لذا حرکتی کمی خواهد داشت که معمولا اشتباه هم خواهد بود و دوم با امدن مکتب دیگری این نور هم از بین میرود و تاریخ مصرفش تمام میشودمثل این که خدا بادی را به جریان در می آورد که آتش را خاموش می کند ودوباره در تاریکی بسر خواهند برد که حتی در صورت انتخاب مکتب دیگری گیرم آتشی دیگر پدیدار خواهد شد که چون باز نور کم است ممکن است جهت نادرست دیگری هم اتخاذ شود که مجددا به همان طریق فوق نور از بین می‌رود و باز در ظلمات باقی می مانند ظلماتی که نمی توانند ببینند که راه کجاست و چاه کجاست و این نتیجه انتخاب معرفت غیرحقیقی است. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : قالب : تفسیری موضوع اصلی : علم گوینده : سید حسین اخوان بهابادی
  کر و لال و کور واقعی - سيد حسين اخوان بهابادي
18) صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لَا یَرْجِعُونَ
ﻛﺮ ﻭ ﻟﺎﻝ ﻭ ﻛﻮﺭﻧﺪ، ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﺳﺒﺐ ﺁﻧﺎﻥ ﺑﺎﺯﻧﻤﻰ ﮔﺮﺩﻧﺪ .(18)
در آیه قبل گفته شد منافقان و کفار بجای رفتن به سمت خدا که به انسان نور واقعی یا همان معرفت حقیقی می بخشد و با آن می توان راه را پیدا کرد و به هدف رسید سراغ مکاتب دیگر می روند و معرفت های کم یا ناقص ویا باطل بدست می آورند که نهایتاً این نور کم هم از بین خواهد رفت و آنان در تاریکی می مانند که قادر نیستند راه درست را ببینند و به سمت آن حرکت کنند در این آیه در ادامه آیه قبل منافقان و کفار را که نور عالم تاب معرفت الهی را نمی بینند و در پی نور آتشی می گردند تا بتوانند جایی را ببینند و از ظلمات خارج شوند کور معرفی می کند و از آن جایی که اگر فردی ولو کور باشد که نتواند جایی را ببیند می تواند با شنیدن صدا به سمت آن حرکت کند و مسیر خود را مثلاً بیابد این افراد چون که صدای پیامبران و هدایتگران را درک نمی کنند می توان گفت آنها از ناحیه گوش هم مشکل دارند و کر هستند و همچنان که انسانها یی که از شنیدن بهره ای ندارند لال هم خواهند بود لذا حرف منافق و کافر هم چیزی جز باطل نخواهد بود و دلیل محکم برای این مدعا که آنها کر و گنگ و کورند مسأله عدم راهیابی آنها به مسیر حق می باشد و اما آن که در مسیری که با نور حق روشن شده است قرار گرفته و به ندای هدایتگرانی که در طول مسیر مراقب او هستند گوش جان داده و نیز دیگران را به راه درست دعوت می کند این افراد را باید شنوا و گویا و بینای واقعی دانست. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : قالب : تفسیری موضوع اصلی : علم گوینده : سید حسین اخوان بهابادی
  تمثیلی از احاطه خداوند بر کافران - سيد حسين اخوان بهابادي
19) منافق و کافر مانند شخصی است که اولاً در تاریکی به سر می برد که نوری وجود نداردیا همان معرفت که برای حرکت و رسیدن به مقصد لازم است ثانیاً در رگباری گرفتار شده که شاید بشود گفت در گذر زمان از آبستن تاریخ و از برخورد اجتماعات رگباری از مشکلات باریدن می‌گیرد که در نبود معرفت نمی‌داند با این رگبار چه باید کرد تا از آن رهایی یابد و به او سخت می گذرد در تاریکی است و رگباری از مشکلات وضع او را سخت کرده است اما کجا رود که از این مشکلات خلاصی یابد نه پناهگاهی می بیند که خود را به زیر آن برساند و رگبار مشکلات هم او را رها نمی کند و آرامش او را گرفته است گویی سراسر بدن خیس و ناخوشایند و سرمای خیس بودن او را آزار می‌دهد اطرافش گل آلود که اگر گام بردارد ممکن است بلغزد و دست و پایش نیز آسیب ببیند اطرافش را نمی بیند شاید اطرافش پر از چاه و چاله باشد و صاعقه هشدار ادامه رگبار را می‌دهد و خطر سیل، خطر لغزیدن و خطر افتادن در چاه و چاله او را تهدید می‌کند ایستاده است اما نمی تواند راهی بیابد برای خاموش کردن صداهایی که خطرات را گوشزد می‌کند جز نشنیدن آن کار دیگری به نظر او نمی رسد انگشت هایش را در گوش قرار می‌دهد که صدای صاعقه پریشان حالی اش را بیشتر نکند و نشنود که وضع مرتب در حال وخیم تر شدن است و ترس از مرگ شدت بیشتری گرفته است و خداوند بر چنین شخصی احاطه کامل دارد و او را در تاریکی قرار داده است و به حال و وضعیت او توجه دارد، که البته خود نور حق را نخواسته است و اگر از نور خدا استفاده کرده بود الان خودش را به پناهگاه امن رسانده بود و می‌توانست مشکلات را مدیریت کند و حتی از آن برای موفقیت استفاده کند آری ندیدن نور حق و پیرو آن عدم حرکت، این مشکلات مرگ آفرین را رقم خواهد زد و این تمثیل احاطه کامل خداوند بر کافران را نیز نشان می دهد. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : قالب : تفسیری موضوع اصلی : علم گوینده : سید حسین اخوان بهابادی
  اراده خدا برای نابودی چشم و گوش کافران و منافقان - سيد حسين اخوان بهابادي
20) در این آیه از پدیدار شدن برق هنگام رگبار سخن به میان می‌آورد و می‌گوید در این رگبار مشکلات هر از گاهی آنچنان برق آسمان می درخشد که منافق یا کافر آن را خیره کننده می بیند و گمان می کند با این نور یا همان معرفت می توان وضعیت را تغییر داد و جهان را بهتر کرد او به این نور دلخوش می کند اما این نور آن قدر زود خاموش می شود که فقط فرصت می دهد که بتواند یک یا دو قدم حرکت کند حرکتی که شاید صحیح هم نباشد و از پناهگاه هم دورتر شود و دوباره با تاریک شدن مجبور به توقف می شود این نور، همان معرفت مکاتبی است که زائده ذهن و نظریه پردازی هاست تا با آن بتوان از مشکلات بیرون رفت و در ابتدا اینگونه می پندارد که گویی همه چیز در پرتوی آن درست خواهد شد ولی سریع نور خاموش می شود و عوارض آن ظاهر می شود یعنی همان رعد و صدای مهیب که به گوش خواهد رسید و رگبار(مشکلات) بیشتر و بیشتر خواهد شد آنها متأسفانه آن قدر محو تماشای همان نورها می شوند که دیگر به سرانجام آن فکر نمی کنند در حالی که اگر از نور عقل خود (فطرت) و نور افرادی که برای هدایت آنها آمده‌اند توجه می کردند می توانستند به سادگی از این مشکلات رهایی یابند و اگر خدا بخواهد گوش ها و چشم های این افراد که صدا و نور هدایتگران را نمی شنوند و نمی بینند را نابود می کند زیرا این افراد نه از گوش خود استفاده می‌کنند و نه از چشم خود، همان بهتر که نابود شود و شاید این جا نفرینی باشد که شایسته چنین اشخاصی باشد و خدا بر همه چیز تواناست و یا کسی که تا به حال نشنیده است و نور حق را ندیده است و از دیدن آن سرباز زده است اگر خدا بخواهد شنوایی و بینایی آنان را از بین می برد که هرگز نتوانند ببینند و بشنوند اما اگر می بینیم که عده‌ای بعد از دلخوش کردن به مکاتب غیر الهی و نا امید شدن از آن ها به راه راست برگشتند در واقع خدا از آن ها نامید نشده است و لذا هنوز شنوایی و بینایی آنان کار می کند بنابراین خداوند اگر دریابد که بنده ای نمی خواهد نور حق را ببیند و بر لجاجت خود پافشاری می کند او را رها می کند و رهایی خداوند را شاید بتوان به گرفتن شنوایی و بینایی شخص تشبیه کرد. والله اعلم
در ضمن باران رحمت است اما رگبار می تواند باعث مشکلاتی چون از بین رفتن زراعت گردد لذا چندان میمون نخواهد بود و می تواند بلا نیز تلقی شود. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : قالب : تفسیری موضوع اصلی : علم گوینده : سید حسین اخوان بهابادی