از آیه: تا آیه:
انتخاب سوره :
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، شما هم می توانید تفسیر ای در سايت ثبت کنید، تا با نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود.
 » تفسیر المیزان - خلاصه
(لن تنالوا البر حتی تنفقوا مما تحبون ):(هرگز به نیکی نمی رسید تازمانیکه از آنچه دوست می دارید انفاق کنید)،(لن تنالوا)یعنی (لن تصلوا)هرگزنمی رسید و(بر)به معنای باز بودن دست انسان در کار خیر می باشد ،یعنی وسعت در انجام خیر، و اینجا اعم از فعل قلب و فعل بدن است ، فعل قلب از قبیل اعتقادحق و نیت پاک و فعل جوارح از قبیل انفاق در راه خدا و سایر اعمال صالح ،وذات انسان به گونه ای است که به آنچه از مال جمع آوری کرده تعلق خاطر داردوآن را مانند جزئی از نفس خودش عزیز می دارد و اگر مال خود را از دست بدهد،گویاجزئی از جان خود را از دست داده است ، پس مجاهدت در انفاق مال بسی دشوارتر از سایر عبادات است و لذا می فرماید: هرگز به احسان و انعام الهی نایل نمی گردید، جز با انفاق از آنچه دوست می دارید،(وما تنفقوا من شی ء فان الله به علیم ):(و هر چه را انفاق کنید،خدای تعالی به آن داناست )،این جمله برای تشویق انفاق کنندگان است که بدانند و خوشحال باشند که خدا از عمل آنان آگاه است و اجرآنها را بطور کامل می دهد. [ نظرات / امتیازها ]
نظرات کاربران :
1) : خیلی ممنون از شما به خاطر این سایت جامع و مفید برای ما
2) : بسیار عالی بود.ممنون
3) : ممنون از راهنمایی شما
4) : خیلی خوب بود ممنون از زحمات شما
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  ابراهيم محمودي - برگزیده تفسیر نمونه
در این آیه به یک نشانه ایمان اشاره کرده، مى‏گوید: «شما هرگز به حقیقت برّ و نیکى نمى‏رسید مگر این که از آنچه دوست مى‏دارید در راه خدا انفاق کنید» (لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ).
«برّ» معنى وسیعى دارد که به تمام نیکیها اعم از ایمان و اعمال پاک گفته مى‏شود، چنانکه از آیه 177 سوره بقره استفاده مى‏شود که «ایمان به خدا، و روز جزا، و پیامبران، و کمک به نیازمندان، و نماز و روزه، وفاى به عهد، و استقامت در برابر مشکلات و حوادث» همه از شعب «برّ» محسوب مى‏شوند
بنابراین رسیدن به مقام نیکوکاران واقعى، شرایط زیادى دارد که یکى از آنها انفاق کردن از اموالى است که مورد علاقه انسان است و این گونه انفاق مقیاسى است براى سنجش ایمان و شخصیت! در پایان آیه براى جلب توجه انفاق‏کنندگان مى‏فرماید: «آنچه در راه خدا انفاق مى‏کنید (کم یا زیاد از اموال مورد علاقه یا غیر مورد علاقه) از همه آنها آگاه است» (وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ شَیْ‏ءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِیمٌ).
و بنابراین هرگز گم نخواهد شد و نیز چگونگى آن بر او مخفى نخواهد ماند.
نفوذ آیات قرآن در دلهاى مسلمانان به قدرى سریع و عمیق بود که بلافاصله بعد از نزول آیات اثر آن ظاهر مى‏گشت، به عنوان نمونه در تواریخ و تفاسیر اسلامى در مورد آیه فوق چنین مى‏خوانیم:
1- یکى از یاران پیامبر صلّى اللّه علیه و آله به نام ابو طلحه انصارى در مدینه نخلستان و باغى زیبا و پر در آمد داشت، پس از نزول آیه فوق به خدمت پیامبر صلّى اللّه علیه و آله رسید و عرض کرد: مى‏دانى که محبوبترین اموال من همین باغ است، و من مى‏خواهم آن را در راه خدا انفاق کنم تا ذخیره‏اى براى رستاخیز من باشد، پیامبر صلّى اللّه علیه و آله فرمود: بخّ بخّ ذلک مال رابح لک: آفرین بر تو، آفرین بر تو، این ثروتى است که براى تو سودمند خواهد بود، سپس فرمود: من صلاح مى‏دانم که آن را به خویشاوندان نیازمند خود بدهى، ابو طلحه دستور پیامبر صلّى اللّه علیه و آله را عمل کرد و آن را در میان بستگان خود تقسیم کرد.
2- زبیده همسر هارون الرشید قرآنى بسیار گرانقیمت داشت که آن را با زر و زیور و جواهرات تزیین کرده بود و علاقه فراوانى به آن داشت، یک روز هنگامى که از همان قرآن تلاوت مى‏کرد به آیه لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ رسید، با خواندن آیه در فکر فرو رفت و با خود گفت هیچ چیز مثل این قرآن نزد من محبوب نیست و باید آن را در راه خدا انفاق کنم، کسى را به دنبال جواهر فروشان فرستاد و تزیینات و جواهرات آن را بفروخت و بهاى آن را در بیابانهاى حجاز براى تهیه آب مورد نیاز بادیه نشینان مصرف کرد که مى‏گویند: امروز هم بقایاى آن چاه‏ها وجود دارد و به نام او نامیده مى‏شود.

[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  مرضيه اسدي - نسیم حیات
این آیه می فرماید شما به حقیقت نیکوکاری وکرامت الهی نمیرسید ، مگر از آن چه دوست دارید در راه خدا انفاق کنید .بنابراین راه رسیدن به بر ونیکی حقیقی وقرب الهی انفاق از چیزهای مورد علاقه است. در حقیقت از آن چه محبوب و مورد علاقه انسان است باید فدای محبت خداوند شود که محبوب حقیقی ونهایی است . در پایان آیه فرموده است : آن چه در راه خدا انفاق می کنید ، خدا از آن با خبر است و او همواره بر کارهای شما ناظر است . چنین اعتقاد وبینشی انگیزه برتری دادن حب خدا بر چیزهای دیگر در انسان می پرورد.
حکایت
یکی از یاران پیامبر(ص) به نام او طلحه انصاری در مدینه باغ باصفا وزیبایی داشت که زبانزد مردم مدینه بود.در آن باغ چشمه آب صافی بود که پیامبر(ص) هر وقت آن جا می رفت از آب آن نوشیده وضویی می ساخت.پس از نزول این آیه ، ابو طلحه حضور رسول اکرم (ص) شرفیاب شد و گفت :این باغ محبوب ترین اموال من است و می خواهم آن را در راه خدا انفاق کنم.پیامبر(ص) خرسند شد و فرمود: آفرین بر تو! این ثروت تو به خیر بسیاری تبدیل شد . من صلاح می دانم که آن را به خویشان نیازمند خود بدهی ، و او چنین کرد.
از ابوذر(ره) نقل شده است که می گفت : مال سه شریک دارد:
اوّل قضا وقدر که معلوم نیست آیا خوبِ آن را می برد یا شر آن را؟
دوّم وارثان که منتظرند تو سر به بالین مرگ بگذاری
و سوّم خود تو هستی که طبق آیه فوق در راه خدا انفاق کنی.
نکته: همان طور که در تفسیر آیات فوق اشاره شد ، انفاقی انسان را به مراحل بالای قرب می رساند که که انفاق « مِمّا تُحِبُّونَ» باشد. این چیز اعم از مال است . مثلاً ممکن است شرایطی پیش بیاید که تنها راه ترویج توحید وپیروی از خدا و قرآن و پیامبر(ص) ، مایه گذشتن از آبرو و یا قبول هر گونه خطری باشد. به طوری که حضرت علی(ع) به قیمت جان خود در بستر پیامبر(ص) خوابید وسلامت او راتأمین کرد. از این رو گذشت از هر چیز اعم از مال وجان و آبرو ، انفاق« مِمّا تُحِبّونَ» محسوب می شود.
[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  شهرام سليمان زاده - تفسیر نور
کلمه‏ى «بِرّ» به خیر وبرکت گسترده، وزمینى که براى کشت و زراعت ویا سکونت مهیّاست، گفته مى‏شود. همچنین به گندم که غذاى عموم انسان‏ها وانواع حیوانات است، «بُرّ» گفته مى‏شود.
با توجّه به اشتقاق لغوى «برّ» که به معناى توسعه در خیر است؛ در قرآن، ایمان و عمل صالح و جهاد و نماز و وفاى به عهد، از نمونه‏هاى بِرّ معرفى شده‏اند.[101] همگان توصیه شده‏اند که در انجام «برّ» همدیگر را یارى کنند. «تعاونوا على البرّ» و در این[102] آیه نیز مى‏فرماید که شما هرگز به این گوهر گرانبها نمى‏رسید، مگر آنکه از آنچه دلپسند شماست وآن را دوست مى‏دارید، انفاق کنید.
نمونه‏هایى از انفاق مؤمنان
1- ابوطلحه انصارى، بیشترین درختان خرما را در مدینه داشت وباغ او محبوب‏ترین اموالش بود. این باغ که روبروى مسجد پیامبر صلى الله علیه وآله واقع شده بود، آب زلالى داشت. رسول‏خداصلى الله علیه وآله گاه وبى‏گاه وارد آن باغ مى‏شد واز چشمه‏ى آن مى‏نوشید. این باغِ زیبا و عالى، درآمد کلانى داشت که مردم از آن سخن مى‏گفتند. وقتى آیه نازل شد که «لن‏تنالوا البرّ حتى...» او خدمت پیامبر رسید وعرض کرد: محبوب‏ترین چیزها نزد من این باغ است، مى‏خواهم آن را در راه خدا انفاق کنم. پیامبرصلى الله علیه وآله فرمود: تجارت خوبى است، آفرین بر تو، ولى پیشنهاد من آن است که این باغ را به فقراى فامیل و بستگان خویش دهى. او قبول کرد وباغ را بین آنان تقسیم نمود.
2- مه[103]مانى بر ابوذر وارد شد، ابوذر گفت: چون من گرفتارى دارم، شما خودتان یکى از شتران مرا نحر و غذا تهیه کنید. آنها شتر لاغرى را انتخاب کردند. ابوذر ناراحت شد و پرسید: چرا شتر فربه و چاق را نیاوردید؟ گفتند: آن را براى نیاز آینده تو گذاشتیم. ابوذر فرمود: روز نیاز من روز قبر من است.[104]
3- وقتى فاطمه زهراعلیها السلام را در شب عروسى به خانه شوهر مى‏بردند، فقیرى از حضرت پیراهن کهنه‏اى خواست. فاطمه زهرا علیها السلام به یاد این آیه «لن تنالوا البر...» همان پیراهن نوى عروسیش را انفاق کرد.
4- عبداللّه‏بن جعفر، غلام سیاهى را دید که در باغى کارگرى مى‏کند، به وقت غذا سگى وارد باغ شد و در برابر غلام نشست. غلام لقمه‏اى به او داد، باز سگ با نگاه خود تقاضاى غذا کرد، غلام غذاى خود را لقمه لقمه به او داد تا تمام شد. از او پرسید: خودت چه مى‏خورى؟ گفت: من امروز سهمى ندارم. پرسید: چرا این کار را کردى؟ گفت: این سگ از راه دور آمده و گرسنه بود. عبداللّه از فتوّت این غلام تعجّب کرد. آن باغ و غلام را خرید، غلام را آزاد کرد و باغ را به او بخشید.[105]
در احادیث ذیل این آیه مى‏خوانیم که راه رسیدن به برّ، کمک به والدین است قبل از درخواست آنان، گرچه بى‏نیاز باشند.[106]
امام صادق‏علیه السلام به مفضل‏بن عمر فرمود: از پدرم شنیدم که مى‏فرمود: کسى که سال بر او بگذرد و از مال خود، کم یا زیاد به ما نرساند، خداوند روز قیامت به او نظر نمى‏کند، مگر آنکه او را ببخشد. اى مفضل! این تکلیفى است که خداوند آن را بر شیعیان لازم کرده آنگاه که در کتاب خود مى‏فرماید: «لن تنالوا البرّ...» پس ما برّ و تقوى و راه هدایت هستیم.[107]

--------------------------------------------------------------------------------
101) لیس البِرّ اَن تولّوا وُجوهکم قِبل المَشرق و المَغرب و لکنّ البِرّ مَن آمَنَ بِاللّه والیَومِ الآخَر و الملائِکة و الکتاب و النَبیّین و آتَى المالَ على‏ حَبّه ذوِى القُربى‏ و الیَتامى‏ و المَساکین و ابن‏السبیل و السائلین و فِى الرّقاب و اقامَ الصّلوة و آتَى الزّکوة و المُوفون بعَهدِهم اذا عاهَدوا و الصّابِرین فِى البَأساء و الضّرّاء و حینَ البَأس اولئک الّذین صَدَقوا و اولئک هم المتّقون» بقره، 177.
102) مائده، 2.
103) تفسیر کبیر ومجمع‏البیان ؛ صحیح‏بخارى، ج‏2، ص‏81.
104) تفسیر مجمع‏البیان.
105) تفسیر المنار، ج‏3، ص‏376 به نقل از احیاءالعلوم.
106) کافى، ج‏2، ص 157.
107) تفسیر عیّاشى، ج‏1، ص‏182.
[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  فرزانه بيات - تفسیر نمونه
آیه مى گوید: (شما هرگز به حقیقت (بر) و (نیکى ) نمى رسید مگر اینکه از آنچه دوست مى دارید در راه خدا انفاق کنید) (لن تنالوا البر حتى تنفقوا مما تحبون ) واژه (بر) در اصل به معنى (وسعت ) است ، و لذا صحراهاى وسیع را (بر) (بفتح ب ) مى گویند، و به همین جهت به کارهاى نیک که نتیجه آن گسترده است و به دیگران مى رسد (بر) (بکسر ب ) گفته مى شود، و تفاوت میان (بر) و (خیر) از نظر لغت عرب این است که بر نیکوکارى تواءم با توجه و از روى قصد و اختیار است ، ولى (خیر) به هر نوع نیکى که به دیگرى بشود اگر چه بدون توجه باشد، اطلاق مى گردد.
در این که مقصود در اینجا از کلمه (بر) چیست ؟ مفسران گفتگوى بسیار دارند، بعضى آن را به معنى بهشت ، و بعضى به معنى پرهیزکارى و تقوى ، و بعضى به معنى پاداش نیک گرفته اند، ولى آنچه از آیات قرآن استفاده مى شود این است که بر معنى وسیعى دارد و به تمام نیکیها اعم از ایمان و اعمال پاک گفته مى شود، چنانکه از آیه 177 سوره بقره استفاده مى شود که ایمان به خدا، و روز جزا، و پیامبران ، و کمک به نیازمندان ، و نماز و روزه ، و وفاى به عهد، و استقامت در برابر مشکلات و حوادث همه از شعب بر محسوب مى شوند.
بنابراین رسیدن به مقام نیکوکاران واقعى ، شرایط زیادى دارد که یکى از آنها انفاق کردن از اموالى است که مورد علاقه انسان است ، زیرا عشق و علاقه واقعى به خدا، و احترام به اصول انسانیت و اخلاق ، آنگاه روشن مى شود که انسان بر سر دو راهى قرار گیرد، در یک طرف مال و ثروت یا مقام و منصبى قرار داشته باشد که مورد علاقه شدید او است ، و در طرف مقابل خدا و حقیقت و عواطف انسانیت و نیکوکارى ، اگر از اولى بخاطر دومى صرف نظر کرد معلوم مى شود که در عشق و علاقه خود صادق است ، و اگر تنها در این راه از موضوعات جزئى حاضر بود صرف نظر کند، معلوم مى شود عشق و علاقه معنوى او نیز به همان پایه است و این مقیاسى است براى سنجش ایمان و شخصیت .
در پایان آیه براى جلب توجه انفاق کنندگان مى فرماید: (آنچه در راه خدا انفاق مى کنید (کم یا زیاد از اموال مورد علاقه یا غیر مورد علاقه ) از همه آنها آگاه است ) (و ما تنفقوا من شى فان الله به علیم ).
و بنابراین هرگز گم نخواهد شد و نیز چگونگى آن بر او مخفى نخواهد ماند.
نفوذ آیات قرآن در دلهاى مسلمانان
نفوذ آیات قرآن در دلهاى مسلمانان بقدرى سریع و عمیق بود که بلافاصله
بعد از نزول آیات اثر آن ظاهر مى گشت ، به عنوان نمونه در مورد آیه فوق در تواریخ و تفاسیر اسلامى چنین مى خوانیم :
1 - یکى از یاران پیامبر صلى اللّه علیه و آله بنام ابوطلحه انصارى در مدینه نخلستان و باغى داشت بسیار مصفا و زیبا، که همه در مدینه از آن سخن مى گفتند، در آن چشمه آب صافى بود که هر موقع پیامبر صلى اللّه علیه و آله به آن باغ مى رفت از آن آب میل مى کرد و وضو مى ساخت ، و علاوه بر همه اینها آن باغ درآمد خوبى براى ابو طلحه داشت ، پس از نزول آیه فوق به خدمت پیامبر صلى اللّه علیه و آله آمد و عرض کرد:
مى دانى که محبوبترین اموال من همین باغ است ، و من مى خواهم آن را در راه خدا انفاق کنم تا ذخیره ه اى براى رستاخیز من باشد، پیامبر صلى اللّه علیه و آله فرمود: (بخ بخ ذلک مال رابح لک ؛ آفرین بر تو، آفرین بر تو، این ثروتى است که براى تو سودمند خواهد بود) سپس فرمود: من صلاح مى دانم که آن را به خویشاوندان نیازمند خود بدهى ، ابو طلحه دستور پیامبر صلى اللّه علیه و آله را عمل کرد و آن را در میان بستگان خود تقسیم کرد.
2 - روزى میهمانى بر ابوذر وارد شد، او که زندگى ساده اى داشت از میهمان معذرت خواست که من بر اثر گرفتارى نمى توانم شخصا از تو پذیرایى کنم ، من چند شتر در فلان نقطه دارم ، قبول زحمت کن بهترین آنها را بیاور (تا براى تو قربانى کنم ) میهمان رفت و شتر لاغرى با خود آورد، ابوذر به او گفت به من خیانت کردى ، چرا چنین شترى آوردى ؟ او در جواب گفت : من فکر کردم روزى به شترهاى دیگر نیازمند خواهى شد، ابوذر گفت : روز نیاز من زمانى است که از این جهان چشم مى بندم (چه بهتر که براى آن روز ذخیره کنم ) خداوند مى فرماید:(لن تنالوا البر حتى تنفقوا مما تحبون ).
3 - زبیده همسر هارون الرشید قرآنى بسیار گرانقیمت داشت که آن را با زر و زیور و جواهرات تزیین کرده بود و علاقه فراوانى به آن داشت ، یک روز هنگامى که از همان قرآن تلاوت مى کرد به آیه (لن تنالوا البر حتى تنفقوا مما تحبون ) رسید، با خواندن آیه در فکر فرو رفت و با خود گفت هیچ چیز مثل این قرآن نزد من محبوب نیست و باید آن را در راه خدا انفاق کنم ، کسى را به دنبال جواهر فروشان فرستاد و تزیینات و جواهرات آن را بفروخت و بهاى آن را در بیابانهاى حجاز براى تهیه آب مورد نیاز بادیه نشینان مصرف کرد که مى گویند امروز هم بقایاى آن چاهها وجود دارد و به نام او نامیده مى شود.
[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
1) : چه کسی، چگونه، به این آیه عمل کرد و به چه نتیجه‎ای رسید؟ آیا نتیجه این آیه در دنیا دیده می‎شود یا در آخرت؟ آیا نتیجه فوری است یا درآینده می‎رسد؟(بنابر سوره اللیل نتیجه در آینده می‎رسد«و لسوف یرضی» این آینده کی است 2 سال بعد 20 سال بعد؟ آیا خدای مهربان ما را دق‎مرگ می‎کند تا به «البرّ» برسیم؟ )
2) : در آیه لن تنالوا البر حتی تفقوا مما تحبون هر نوع کار خیر و خوبی که در دین مبین اسلام توصیه شده است اعم از جانی و مالی و عرض و ابرو موجب سعادت فرد و جامعه می گردد و علاوه بر رفع نیاز نیازمندان به نوعی مشوق برای انجام خیر می شود و اگر به این آیه مبارک عمل شود و در کمک به همدیگر سبقت گرفته شود بسیاری از کجی ها و کاستی ها برطرف شده و جامعه ی اسلامی شکل می گیرد که آرامش حاطر ایجاد و از نگرانی های حال و آینده کاسته و برطرف می شود. و آثار و برکات عمل به این آیه مبارکه از همان لحظه ی انفاق شروع می گردد که رضایت خاطر برای انفاق کننده و رفع نیاز و آرامش برای انفاق شونده و ایجاد امید و همدلی و آرامش و تعاون در جامعه به همراه دارد و عاقبت بخیری و رضای الهی را در دنیا و آخرت از آثار و برکات عمل به این آیه است . و اگر امروز در دنیا دزدی و پلشتی و کجی و کاستی فراوان است و انسان ها به سمت منفعت طلبی و سودجویی به هر قیمتی می روند بخاطر جهل و عمل نکردن به این آیه شریفه است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  عبدالله عبداللهي - تفسیر گازر
ابن عباس گفت که:مراد[ببرّ]در آیت بهشت است یعنى بهشت بنیابید و بدو نرسید تا نفقه و خرج نکنید آنچه دوستر دارید خداى تعالى ما را بدین آیت فتوّت آموخت گفت:برّ و نیکوئى من در باب تو آنگه کنم که تو با برادران خود نیکوئى کنى باین سر بده تا به آن سر با تو دهند بحسب آن بعدل و بیش از آن بفضل و نگر تا گمان نبرى که آنچه تو مى کنى از خیر و نیکوئى بر من پوشیده است نیست [وَ مٰا تُنْفِقُوا مِنْ شَیْ ءٍ] و هر نفقه که شما مى کنید خداى تعالى به آن عالم است تا نفقه دهندگان استوار باشند که جزاى آن بر خداى بنخواهد شدن چه بمقادیر و تفاصیل آن عالم است ابو ایوب انصارى روایت کرد که چون این آیت آمد زید بن حارث اسبى نیکو داشت و سخت دوست داشتى آن را به پیش رسول آورد و گفت:یا رسول اللّه من این اسب دوست دارم صدقه کردم رسول صلّى اللّه علیه و آله و سلّم به اسامۀ زید داد زید را خوش نیامد گفت:اى رسول اللّه من آن صدقه کرده بودم رسول صلّى اللّه علیه و آله و سلّم گفت:آن بموقع افتاد و خداى از تو قبول کرد مهمانى به ابو ذر غفارى فروآمد أبو ذر گفت:من از تو مشغولم برو بفلان جاى مرا شترى است شترى بهینۀ بگزین و بیار او برفت و شترى لاغر بیاورد أبو ذر او را گفت:بهتر ازین نبود؟ گفت:بود و لیکن من نیاوردم بگذاشتم براى روزى که ترا بدان حاجت باشد أبو ذر گفت:حاجت آن روز باشد که مرا در گور نهند و من از آن محتاج تر نباشم براى حاجت سخت بهینۀ مال باید نهادن و خداى تعالى مى گوید: [لَنْ تَنٰالُوا اَلْبِرَّ حَتّٰى تُنْفِقُوا مِمّٰا تُحِبُّونَ ] از أبو ذر روایت کرده اند که گفت:ترا در مالت سه انباز است یکى قدر که دستورى با تو نیارد که کدام ببرد بهتر یا بدتر دوّم وارث است که تو چشم بر هم نهى تا او مال ببرد سیّم توئى که بتوانى کردن که تو عاجزترین این سه گانه نباشى بکن [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر مخزن العرفان در علوم قرآن
نْ تَنٰالُوا اَلْبِرَّ حَتّٰى تُنْفِقُوا مِمّٰا تُحِبُّونَ وَ مٰا تُنْفِقُوا مِنْ شَیْ ءٍ فَإِنَّ اَللّٰهَ بِهِ عَلِیمٌ اصل برّ مأخوذ از برّ بمعنى سعه مقابل بحر است و بیابان را برّ گویند مقابل بحر(دریا)در مجمع البیان گفته فرق بین برّ و خیر این است که برّ آن نفعى است که واصل بغیر مى شود با قصد به آن

و المعنى «لَنْ تَنٰالُوا اَلْبِرَّ» یعنى هرگز اهل طاعت درک نمى کنند رحمت خداى تعالى را و مفسرین در معنى«بر»اختلاف کرده اند که«بر»چیست بقولى آن بهشت است [ابن عباس و مجاهد] و بقولى آن طاعت و تقوى است [مقاتل و عطا] و بقولى«بر»یعنى شما هرگز مردم باتقوا و صالح نمى باشید «حَتّٰى تُنْفِقُوا» مگر اینکه انفاق کنید [حسن] «حَتّٰى تُنْفِقُوا مِمّٰا تُحِبُّونَ » یعنى حتى تنفقوا المال و اینکه در انفاق کنایه به«بر»شده براى اینست که تمام مردم مال را دوست دارند،و بقولى آنچه را که از نفیس ترین اموالشان باشد نه رذل ترین مالشان لقوله تعالى «وَ لاٰ تَیَمَّمُوا اَلْخَبِیثَ مِنْهُ تُنْفِقُونَ » و بقولى آن زکات واجبه است و آنچه را که خداى تعالى در اموال واجب گردانیده [ابن عباس و حسن] و بقولى آنچه را که انسان انفاق مى کند در راه خیرات«بر»است

[مجاهد و جماعتى] از ابى طفیل روایت شده که جامه اى خریدم و از خوبى آن تعجب کردم پس آن را صدقه دادم و گفت از رسول اللّه صلّى اللّه علیه و آله و سلّم شنیدم که مى گفت کسى که بر نفس خود ایثار کند(یعنى آنچه خود محتاج است به آن در راه خدا انفاق کند)در روز قیامت خداى تعالى بهشت را بر او ایثار مى کند و کسى که چیزى را دوست دارد و او را براى خدا قرار دهد در روز قیامت خداى تعالى مى گوید بندگان در دنیا بین یکدیگر به نیکوئى مکافات مى کردند امروز من آنها را به بهشت مکافات کنم و روایت شده که ابا طلحه را خانه اى بود و دوست ترین مالهاى او نزد او بود وقتى این آیه آمد آن را بین خویشاوندانش قسمت نمود پس رسول اللّه صلّى اللّه علیه و آله و سلّم فرمود «بخ بخ لک مال رابح» یعنى به به اى ابا طلحه این مالى است که تو را سود مى دهد و گفت مصلحت در آن دانم که آن را بر خویشان خود وقف کنى او گفت یا رسول اللّه آنچه فرمود همان طور مى کنم

و ابن عمیر کنیزى داشت که او را دوست مى داشت او را آزاد کرد و این آیه را تلاوت فرمود و پس از آن گفت اگر نبود براى اینکه نمى خواهم برگردم به آنچه در راه خدا انفاق کردم همانا آن را بنکاح خود درمى آوردم و ابا ذر غفارى را میهمانى بود به او گفت من شغلى دارم برو در فلان موضع من شترهائى دارم یکى از آن را بیاور آن شخص رفت یک شتر لاغر آورد ابا ذر گفت چرا شتر فربه نیاوردى آن شخص گفت براى اینکه براى خودت باشد که وقتى به آن حاجت پیدا کنى ابا ذر گفت روز حاجت من روزى است که در قبر باشم بااینکه خدا فرموده «لَنْ تَنٰالُوا اَلْبِرَّ حَتّٰى تُنْفِقُوا مِمّٰا تُحِبُّونَ »

از ابا ذر غفارى روایت کرده اند که گفت تو را در مالت سه انباز است یعنى سه شریک است:یکى قدر که دستور آن با تو نیارد و از تو طلب نکند که کدام ببرد بهتر و بدتر(یعنى آفت خدائى)دوم وارث است که منتظر آنست که تو چشم بر هم نهى تا مالت را ببرد،و انباز سوم توئى که اگر بتوانى بکن که تو عاجزترین سه گانه نباشى بکن آنچه خداى تعالى گفت «لَنْ تَنٰالُوا اَلْبِرَّ حَتّٰى تُنْفِقُوا مِمّٰا تُحِبُّونَ » و اینکه این شتر نزد من از دوست ترین چیزى است از مال من پس دوست داشتم براى خود پیش بفرستم

و بعضى مفسرین گفته این آیه بر فتوت دلالت دارد که حق تعالى به این آیه بما فتوت آموخت و گفت «لَنْ تَنٰالُوا اَلْبِرَّ حَتّٰى تُنْفِقُوا مِمّٰا تُحِبُّونَ » برّ من ببرّ خود دریابى که من با تو کنم آنچه با برادران خود کنى به اینکه بمال و جاه خود به آنها انفاق کنى و آنچه را که دوست دارى بدهى در اینجا بده تا آنجا یعنى در قیامت به تو مقابل آن بعدل بدهند و بفضل زیادتر عطا کنند و نگر تا گمان نبرى که آنچه تو مى کنى از خیر و بر بر من پوشیده است وَ مٰا تُنْفِقُوا مِنْ شَیْ ءٍ فَإِنَّ اَللّٰهَ بِهِ عَلِیمٌ فاء فان اللّه جواب شرط است و اگرچه خداى تعالى عالم است در هر حالى و در آن دو وجه گفته شده یکى در تقدیر «وَ مٰا تُنْفِقُوا مِنْ شَیْ ءٍ» یعنى آنچه انفاق کنید کم باشد یا زیاد خدا پاداش مى دهد زیراکه او عالم است و چیزى بر او پنهان نیست،و وجه دیگر در تقدیر این است که خدا به آن عالم است به حدى که عمل بر آن واقع گردیده از حسن نیت یا قبح آن

اگر گفته شود چگونه فرموده «لَنْ تَنٰالُوا اَلْبِرَّ حَتّٰى تُنْفِقُوا مِمّٰا تُحِبُّونَ » درصورتى که فقیر به بهشت مى رسد اگرچه انفاق نکرده،در پاسخ گفته شده«کلام خرج مخرج الحث على الانفاق»و آن مقید بامکان است و اینکه بطور اطلاق گفته براى مبالغه و ترغیب است و او این است که گفته شود هرگز نمى رسد به نیکى کامل بر شریف ترین وجوه حتى تنفقوا مما تحبون،و از ابن عمر روایت شده که گفته سائلى از نبى صلّى اللّه علیه و آله و سلّم از این آیه سؤال نمود گفت آن این است که مال را انفاق کند کسى که شجیج است و مال را دوست دارد و از فقر بترسد

در کشف الاسرار چه خوب گفته قوله تعالى «لَنْ تَنٰالُوا اَلْبِرَّ حَتّٰى تُنْفِقُوا مِمّٰا تُحِبُّونَ » من انفق محبوبه من الدنیا وجد مطلوبه من المولى و من انفق الدنیا و العقبى وجد الحق تعالى و شتان ما بینهما»یکى مال باخت در دنیا ببرّ بخدا رسید،یکى ثواب باخت و در عقبى بوصل اللّه رسید،هرکه امروز بمال و جاه بماند فردا از ناز و نعمت درماند و هرکه فردا با ناز و نعمت بماند از راز ولى نعمت بازماند

بهر چز راه باز افتى چه کفر آن حرف و چه ایمان بهر چز دوست وامانى چه زشت آن نقش و چه زیبا «حَتّٰى تُنْفِقُوا مِمّٰا تُحِبُّونَ » من تبعیض در سخن آورد مى گوید اگر بعضى هزینه کنى از آنچه دوست دارى«ببرّ»مولى رسى دلیل کند که اگر همه هزینه کنى بقرب مولى رسى،اى بیچاره چون مى دانى که ببرّ او نرسى تا آنچه دوست دارى ندهى پس چه طمع دارى که بیار رسى بااین همه غوغا و سودا که در سر دارى
[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » روان جاوید
نیل به حقیقت و کمال بر و احسان منوط است به آنکه شخص هرچه دوست دارد از قبیل مال و جان و اولاد و جاه و جلال و ماکول و مشروب و ملبوس در راه خدا انفاق نماید و تا این طور نباشد از ابرار محسوب نمى شود و آنچه را انفاق کرد چه محبوب باشد و چه نباشد خدا مى داند و بحسب آن جزا خواهد داد و در کافى و عیاشى از حضرت صادق (ع) نقل نموده که تنفقوا ما تحبون قرائت نمائید و در مجمع روایت نموده که امیرالمؤمنین (ع) جامۀ خرید و بسیار خوشش آمد و صدقه داد و فرمود از پیغمبر (ص) شنیدم که فرمود کسى که ترجیح دهد غیر را بر خود یا حاجت خود ترجیح مى دهد خداوند او را بر غیر در روز قیامت به بهشت و کسى که دوست داشته باشد چیزى را و در راه خدا انفاق نماید خداوند در قیامت مى فرماید که مردم تلافى مى کنند احسان را در بین خودشان باحسان و من تلافى مى کنم احسان تو را در دنیا امروز به بهشت و از حضرت امام حسین (ع) و حضرت صادق (ع) روایت شده است که آن دو بزرگوار شکر را انفاق مى کردند و مى فرمودند براى آنست که ما شکر را از همه چیز بیشتر دوست مى داریم و این آیه را تلاوت مى فرمودند پس اى عزیز مواظب باش که مغبون نشوى هروقت خواستى در راه خدا انفاق نمائى چیزى را که معیوب و نامطبوع باشد انفاق مکن و در نظر داشته باش که واقعا هدیه مى خواهى براى خداوند بفرستى البته باید از بهترین و محبوب ترین اشیاء نزد خودت باشد اگرچه کم باشد تا در پیشگاه احدیت شرمنده نباشى و الا حسنى پیدا نمى کند بلکه بعضى از اوقات بد مى شود [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.