از آیه: تا آیه:
انتخاب سوره :
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، شما هم می توانید لغت ای در سايت ثبت کنید، تا با نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود.
  احمد يوسفي - مهدی محمودیان
1) عَبَسَ : قیافه در هم کشید ، رو ترش کرد [ نظرات / امتیازها ]
1) تَوَلَّى : برگشت [ نظرات / امتیازها ]
2) أَنْ جاءَهُ : که آمد به سوی او . [ نظرات / امتیازها ]
2) الْأَعْمى‏ : کور مادرزاد، نابینا [ نظرات / امتیازها ]
3) ما یُدْریکَ : چه چیز آگاه می کند تو را ، تو چه می دانی ؟ [ نظرات / امتیازها ]
3) لَعَلَّهُ : شاید او ، امید است که او [ نظرات / امتیازها ]
3) یَزَّکَّى : پاکی پذیرد ، پاک شود [ نظرات / امتیازها ]
4) یَذَّکَّرُ : پند پذیرد. [ نظرات / امتیازها ]
4) فَتَنْفَعَهُ : پس سود دهد به او . [ نظرات / امتیازها ]
6) فَأَنْتَ : پس تو . [ نظرات / امتیازها ]
6) تَصَدَّى : روی می آوری ، توجه می کنی . [ نظرات / امتیازها ]
7) أَلاَّ یَزَّکَّى : که تزکیه و پاک نگردد. [ نظرات / امتیازها ]
8) یَسْعى‏ : شتاب می کند [ نظرات / امتیازها ]
8) جاءَکَ : آمد به سوی تو . [ نظرات / امتیازها ]
9) یَخْشى : می ترسد . [ نظرات / امتیازها ]
10) تَلَهَّى : سرگرم می شوی ، غفلت می ورزی . [ نظرات / امتیازها ]
  اعظم زارع بيدکي - استاد خرمدل
1) « عَبَسَ » : : چهره در هم کشید . اخم و تخم کرد .
 توضيح : مخاطب پیغمبر است . بدان گاه که سران قریش در خدمتش بودند و امیدوار بود که دعوتش را بپذیرند و با اسلام ایشان ، قبائل و مردمان زیادی آئین یکتاپرستی را پذیرا گردند ، مسلمان نابینای صادق و صمیمی و عاشق دینداری ، و راغب فهم علم و دانش آسمانی ، به نام ابن ام‌مکتوم به مجلس درآمد و با صدای بلند مکرّراً از آن حضرت تقاضای درس و وعظ قرآن و احکام دین کرد . اثر ناخوشنودی در چهره مبارکش پدیدار شد و از او روی گرداند و سرگرم ادامه دعوت اشراف به سوی دین خدا گردید . لذا مورد خطاب و عتاب آفریدگار قرار گرفت ، و این مسأله ، درس عبرت جاویدانی برای مسلمانان شد [ نظرات / امتیازها ]
3) « مَا یُدْرِیکَ » : : تو چه می‌دانی‌ ؟ [ نظرات / امتیازها ]
4) « یَذَّکَّرُ » : متّعظ شود . پندپذیر گردد . [ نظرات / امتیازها ]
5) « إسْتَغْنی‌ » : خود را بی‌نیاز می‌بیند از چیزی که با خود آورده‌ای ، و به ثروت و قدرت دنیوی بسنده می‌کند .‏ [ نظرات / امتیازها ]
6) « تَصَدّی‌ » : رو می‌کنی .
 توضيح : فعل مضارع است و در اصل ( تَتَصَدّی ) است [ نظرات / امتیازها ]
7) « وَ مَا عَلَیْکَ » : در حالی که گناهی بر تو نیست . چه گناهی بر تو است‌ [ نظرات / امتیازها ]
8) « یَسْعی‌ » : به تلاش می‌ایستد ، با علاقه می‌آید [ نظرات / امتیازها ]
10) « تَلَهّی‌ » : غافل می‌گردی . توجّه نمی‌کنی . [ نظرات / امتیازها ]
  حسن حميدي سولا - تفسیر مبین استاد ابوالفضل بهرام پور
1) عَبَسَ : رو ترش کرد [ نظرات / امتیازها ]
1) تَوَلَّى (ولی) : رو گرداند [ نظرات / امتیازها ]
3) ما یُدْری (دری) : چه چیز آگاه می کند [ نظرات / امتیازها ]
3) ما یُدْریک : چه چیز آگاه می کند ترا ، تو چه می دانی [ نظرات / امتیازها ]
3) لَعَلَّهُ یَزَّکَّى : شاید او پاک شود [ نظرات / امتیازها ]
4) أَوْ یَذَّکَّر : یا پند گیرد [ نظرات / امتیازها ]
4) ذکری : پند دادن ، یاد دادن [ نظرات / امتیازها ]
5) استغنی (غنی) : بی نیازی کرد [ نظرات / امتیازها ]
6) تصدی (صدی) : روی می کنی ، توجه می کنی [ نظرات / امتیازها ]
8) جاء یسعی : با سعی و علاقه آمد [ نظرات / امتیازها ]
9) یخشی : می ترسد [ نظرات / امتیازها ]
10) تلهی (لهو) : سرگرم می شوی ، بی اعتنائی می کنی [ نظرات / امتیازها ]
  نيره تقي زاده فايند - تفسیر روشن
1) عَبَسَ : گرفته شد [ نظرات / امتیازها ]
1) تَوَلَّى : پشت کرد [ نظرات / امتیازها ]
6) تَصَدَّى : عرضه کرد خود را -عرضه میکنی خودرا-متصدی [ نظرات / امتیازها ]
7) أَلاَّ یَزَّکَّى : اینکه تزکیه نمیشود [ نظرات / امتیازها ]
10) تَلَهَّى : ازاو متمایل شدی-متمایل شدی [ نظرات / امتیازها ]
  مسعود ورزيده - ترجمة المیزان
1) عبس و تولی : چهره در هم کشید و روی بگردانید [ نظرات / امتیازها ]
3) تزکی : در پی پاک شدن از راه عمل صالح است. [ نظرات / امتیازها ]
5) استغنی : کسی که خود را توانگر نشان دهد ، و ثروت خود را به رخ مردم بکشد .
 توضيح : کلمات غنی و استغناء و تغنی و تغانی بطوری که راغب گفته به یک معنی می‏باشند .
پس مراد از من استغنی کسی است که خود را توانگر نشان دهد ، و ثروت خود را به رخ مردم بکشد. [ نظرات / امتیازها ]
8) سعی : سرعت در دویدن [ نظرات / امتیازها ]
  علي کمالي
1) عَبَسَ : چهره درهم کشید،عصبانی شد،روترش کرد [ نظرات / امتیازها ]
  محمد هادي مؤذن جامي - تفسیر راهنما
4) الذکری : یادکرد
 توضيح : ذکر و حفظ به یک معنا است; با این تفاوت که به اصل ذخیره سازى اطلاعات «حفظ» و به حاضر ساختن آن در قلب یا زبان ـ چه پس از فراموشى و چه بدون آن ـ «ذکر» مى گویند (مفردات راغب). «ذکرى» اسم مصدر «تذکیر» (تذکر دادن) است و به معناى «ذکر» و «تذکّر» و نقیض نسیان نیز آمده است (لسان العرب). این کلمه در آیه ـ به قرینه «یذکّر» ـ به معناى اثرپذیرى از ذکر و برطرف شدن غفلت است [ نظرات / امتیازها ]
  مرتضي حاجي احمدي - مرتضی حاجی احمدی؛ کانال تلگرامی آیه روز قرآن https://telegram.me/Aye_rooz
6) تصدّی : گوش فرا دادن؛ متعرض شدن ؛ مقابله ؛ ایستادن؛ مانع شدن؛ جلوگیری؛ مبارزه؛ پرداختن؛ پیش آمدن؛ مباشرت؛مسؤلیت کاری را پذیرفتن؛ عهده‌دار کاری شدن و مبادرت به امری کردن.
 توضيح : ● #تصدی_یعنی چه؟
🔹تصَدَّی /tasaddi/ از ماده "صَدی" فعل مضارع است که در اصل " تَتَصَدَّیُ "بوده است.
🌱معانی ذکر شده برای "تصدّی" عبارت است از:
گوش فرا دادن؛ متعرض شدن ؛ مقابله ؛ ایستادن؛ مانع شدن؛ جلوگیری؛ مبارزه؛ پرداختن؛ پیش آمدن؛ مباشرت؛مسؤلیت کاری را پذیرفتن؛ عهده‌دار کاری شدن و مبادرت به امری کردن.
🌱مفهوم استنباطی از آن عبارت است از "روى آوردن به امری و اهتمام در آن و عهده دار شدن وظائف و مسئولیت مرتبط با آن" و در اصطلاح و کاربرد امروزی "پرداختن مسئولانه به کاری".
🔸"#متصدى؛ کسى است که با کشیدن سر و سینه خود به بالا، در صدد دیدن چیزى برآید (لسان العرب).
🌱 این تعبیر حاکى از معطوف داشتن تمام توجّه و عنایت، به امری است.
🔹آیه شریفه 6 سوره مبارکه عبس نشان می دهد فرد خشمگین از حضور ابن ام مکتوم در مجلس، تمام توجّه خود را معطوف فرد "مستغنی"(کسی که خود را از فراگیرى آموزه هاى آن مجلس بى نیاز مى دانست)؛ ساخته بود.
🌱نکوهش آیات اول سوره مبارکه عبس،نشان می دهد بذل توجّه کامل به ارشاد کسانى که نیازى به تعالیم الهى در خود احساس نمى کنند، ناپسند و مذموم است. [ نظرات / امتیازها ]
9) خشیت : خوف خاص و عالمانه بندگان خالص از خدا
 توضيح : 🍁#خشیت یعنی چه؟
🔹در ادبیّات قرآنی برای رساندن معانی "واهمه و ترس" از سه واژه‌ی «خوف»، «رهبت» و «خشیت» استفاده شده است.
🔸"#خوف به معنای "مطلق ترس" است .
🔹«#رهبت در مفردات راغب،«ترس و خوف با دوراندیشی و احتیاط و اضطراب» ذکر شده و لذا نوعی استمرار خوف و دوام ترس در آن لحاظ شده است.
🔹#خشیت(خاشع بودن) به وسعت واژه‌ی «خوف» نبوده و محدودتر است.
🌱عمومیّت نداشته و تنها شامل بخشی از بندگان می­باشد.
🌱امور زیادی ممکن است متعلّق «خوف» باشند و انسان را به هراس بیندازند ولی متعلّق «خشیت» فقط خداوند است.
🔹گفته شده است موحدّان هرگز از غیر خدا خشیت ندارند، ولی خوف دارند، به این معنا که یک موحّد از مار و عقرب می­ترسد که مبادا گزیده شود، ولی خشیت مومن، مخصوص خداست.
🔸اقسام خوف در قرآن از نظر شیخ صدوق :
1- خوف
2- خشیت
3- وجل
4- رهبت
5- هیبت
🌱خوف مخصوص گنهکاران بخاطر گناهشان
🌱خشیت برای عالمان؛ ترس و واهمه بخاطر احساس کوتاهی در انجام وظیفه
#وجل (هراس قلب) برای تسلیم شدگان متواضع ،بخاطر کم خدمتی آنان که چون نام خدا برده شده، دلهایشان می­لرزد.
🌱رهبت برای عابدان به خاطر احساس تقصیر در عبادت
🌱#هیبت برای عارفان؛ ترس و هراس از شکوه نامتناهی الهی به خاطر شهود حق هنگام کشف اسرار
از پیغمبر(ص) روایت شده است که چون نماز می خواند از هیبت حق، آواز جوش سینه اش که مانند جوشش دیگ بود، شنیده می شد.
🔺نکته:
🔹کلمه "هیبت" در قرآن وجود ندارد.
🌱طبرسی به استناد قاموس و اقرب؛ کلمه "ملاء" (بقره/ 246) را "جماعت اشراف که "هیبت" آنها سینه ‏ها را پر کند"؛ معنا کرده است.
شاید لحاظ "هیبت" در اقسام خوف در قرآن توسط شیخ صدوق در خصال؛ استنباطی موثر از همین معنا بوده باشد. والله اعلم🌷 [ نظرات / امتیازها ]
 » مرتضی حاجی احمدی؛ کانال تلگرامی آیه روز قرآن https://telegram.me/Aye_rooz_Quran
9) خشیت : خوف خاص و عالمانه بندگان خالص از خدا [ نظرات / امتیازها ]