● فضیلت سوره تکویر -
زينب افراونده
1) از پیامبر (صلی الله علیه وآله و سلم) روایت شده: هرکس این سوره را بخواند در روز قیامت، آنگاه که نامه اعمال داده می شود، او را از رسوایی ایمن می دارد و در حالت ایمنی به پیامبر (صلی الله علیه وآله و سلم) نگاه می کند. هر کس این سوره را بر کسی که مبتلا به چشم درد باشدو یا چشم وی آسیب دیده باشد، بخواند ، به خواست خداوند، بیماری چشم وی بهبود می یابد.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه تفسیر برهان(تفسیز روایی)جلد 9 ،ص 393 |
قالب : روایی |
موضوع اصلی : سوره تکویر |
گوینده : زینب افراونده |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● بررسی ایات -
مسعود ورزيده
1) إِذَا الشَّمْسُ کُوِّرَتْ (١)
آنگاه که خورشید تاریک میشود و در هم میپیچد.
وَإِذَا النُّجُومُ انْکَدَرَتْ (٢)
و آنگاه که ستارهها سقوط میکنند.
وَإِذَا الْجِبَالُ سُیِّرَتْ (٣)
و آنگاه که کوهها به حرکت دربیاید.
وَإِذَا الْعِشَارُ عُطِّلَتْ (۴)
و آنگاه که شترهای آبستن ده ماهه رها شوند.
توضیح
«عشار»: جمع عشرا هست و آن شتری است آبستن که ده ماهه که هنگام وضع حملش رسیده است، و خیلی هم گرانقیمت است.
این آیه یک معنای ظاهری دارند، که به قوت خودش باقی است ولی یک معنای کنایی دارد که مراد هر مال باارزشی است انسان به شدت مواظب آن است.
وَإِذَا الْوُحُوشُ حُشِرَتْ (۵)
و آنگاه که حیوانات وحشی جمع شوند.
توضیح
حشر را به دو گونه میتوان استعمال کرد، برخی خواستهاند استفاده کنند که حیوانات وحشی محشور میشوند، ولی وقتی به سیاق توجه میشود، روشن میشود که در سیاق بیان اضداد میشود، به این معنا که شمس که خاصیت نورافشانی دارد، در خودش خفه شده و تاریک میشود، ستارهها که خاصیتشان استقرار و بالا بودن است ، سقوط میکند و جبال که خاصیتشان به محکم و استوار بودنشان است، به راه میافتند و عشار که خاصیتشان توجه کافی به آن است، رها میشود و وحوش که خاصیتش فرار کردن است، از شدت هراس آن روز دور هم جمع میشوند.
وَإِذَا الْبِحَارُ سُجِّرَتْ (۶)
و آنگاه که دریاها آتش بگیرند.
توضیح
در اینجا که این بیان را به عنوان مثال از دریا دارد، منافاتی با جایی که فرمود و «اذا البحار فجرت» ندارد، اینها همه مرحله به مرحله و در طول هم هستند و همه اتفاق میافتند.
یک نگاه موضوعی میتواند تمام مراحل را جمع کند، تا روشن شود که کدام مرحله مقدم و کدام موخر هست و مراحل را یکی پس از دیگری بیان کند.
وَإِذَا النُّفُوسُ زُوِّجَتْ (٧)
و هنگامی که هر نفسی قرین خود را پیدا کند.
توضیح
یعنی هر یک از انسانها با هم سنخ خودش زوج میشود، انسانها خوب در یک دسته و انسانهای بد هم در یک دسته قرار میگیرند.
وَإِذَا الْمَوْءُودَةُ سُئِلَتْ (٨)
و آنگاه که از دختران زنده به گور شده سوال شود.
توضیح
این آیه هم یک معنای روشن ظاهری دارد که شامل زنده کشیها میشود که در طول زمان ادامه داشته و خواهد داشت و یک معنای دیگری هم دارد و آن اینکه دخترکشی سرآمد سنتهای جاهلی است، یعنی آن وقتی که از سنتهای جاهلی سوال شود.
بِأَیِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ (٩)
به کدامین گناه کشته شد؟
وَإِذَا الصُّحُفُ نُشِرَتْ (١٠)
و آن هنگام که نامههای عمل گشوده شوند.
وَإِذَا السَّمَاءُ کُشِطَتْ (١١)
و آن هنگام که آسمان کنده شود.
وَإِذَا الْجَحِیمُ سُعِّرَتْ (١٢)
و هنگامی که جهنم شعلهور شود.
وَإِذَا الْجَنَّةُ أُزْلِفَتْ (١٣)
و هنگامی که بهشت نزدیک آورده شود.
عَلِمَتْ نَفْسٌ مَا أَحْضَرَتْ (١۴)
و هر نفسی آنچه که برای خودش حاضر کرده است.
ساختار «اذا»های سوره
شش «اذا»ی اول ناظر به صحنه، به هم ریختن نظام عادی جهان.
از «اذا»ی هفتم، مربوط به استقرار نظام حساب و کتاب است.
و آیات ۱۲ و ۱۳ و ۱۴ هم مربوط به برپایی نظام جزا و بهشت و جهنم است.
یعنی برچیده شدن نظام دنیا، استقرار نظام حساب و برپایی نظام جهنم و بهشت.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تدبرقران |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : سوره تکویر |
گوینده : مسعود ورزیده |
1)
ابراهیمی (داور) : منبع www.tadabborquran.com است.
2)
: سلام منظوزتون اینه که منبع این نوشته ها سایت تدبر است؟
3)
حاجی احمدی : سلام
از روال بررسی آیه به آیه خارج شده است. تعجب می کنم داوران محترم دقت نفرموده اند.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● جهت هدایتی -
مسعود ورزيده
1) هشدار و انذار، آگاهی انسان از دستاورد خود در روز قیامت.
نظام عادی عالم برچیده میشود و نظام تعیین سرنوشت بر اساس دستاوردهای خود جای آن را میگیرد.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تدبرقران |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : سوره تکویر |
گوینده : مسعود ورزیده |
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● سیاق دوم -
مسعود ورزيده
1) این سیاق مربوط به قرآن کریم است و مربوط به رد شبهاتی از ساحت مقدس قرآن کریم میباشد.
فَلا أُقْسِمُ بِالْخُنَّسِ (١۵)
قسم نمیخورم به ستارگانی که به خاموشی میگرایند.
الْجَوَارِ الْکُنَّسِ (١۶)
حرکت کنندگانی که میایستند.
توضیح
«الجوار»: جمع جاریه به معنای حرکت کننده.
مجموع این دو آیه:
اشاره به ستارگانی که در آسمان یک درخشی از آنها میبینیم و یک حرکتی و توقفی و خاموش شدنی.
این ستارگان در اصل، گرایششان به خاموش شدن است ولی این خاموش شدن بعد از یک حرکت و رسیدن به یک نقطهای هست و اینها دو گونه ستاره نیستند بلکه یک دسته ستاره هستند. چنین ستارگانی با این خصوصیت همان شهاب سنگها هستند که در قرآن کار و وظیفه آنها معرفی شده است، که کارشان دفع شرّ شیاطین از طریق وحی است.
چون جواب قسم در اینجا مربوط به وحی است و مربوط به قرآن است و میخواهد بگوید که سخنان قرآن سخنان عاری از باطل و اختلاف است، باز اشاره به جریان محافظت وحی از نفوذ و دخالت شیاطین کرده است.
وَاللَّیْلِ إِذَا عَسْعَسَ (١٧)
و سوگند به شب، هنگامی که پشت میکند.
وَالصُّبْحِ إِذَا تَنَفَّسَ (١٨)
و سوگند به روز ، هنگامی که میدمد.
توضیح
مجموعه این قسمها در شب است و اشاره به ستارگانی میکند که در شب درخششی میکنند و حرکت میکنند و خاموش میشوند و بعد از فضای شب به پشت کردن شب میرود و بعد هم به صبح هنگامی که میدمد میرسد.
اینها همه باهم یک پدیده است، ولی هرکدام از اینها با جواب قسم یک تناسبی دارند.
آیات ۱۵ و ۱۶ باهم یک جفت قسم است و نتیجهی آن این است که وحیی که به شما میرسد، بدون دخالت شیاطین است.
دوم اینکه این وحی است که سپری شدن شب و دمیدن صبح را در پی دارد.
پدیده سپری شدن شب و دمیدن صبح، امید آفرین است و خدا از این پدیده برای مباحث قرآن استفاده میکند.
با نزول قرآن کریم و با این هشداری که قرآن داد، همه اینها به خاطر این است که شب جاهلیت پشت کند، و صبح هدایت و ایمان بدمد.
البته این قول به این معنا نیست که شب بیان شده در این آیات شب جاهلیت و گناه و طغیان است روز مطرح شده، روز ایمان است، شب همان شب است و روز همان روز است، ولی این که به پشت کردن شب و دمیدن صبح قسم یاد میکند، در جواب قسم این تناسب را دارد، چون در جواب قسم سخن از قول وحیانی است.
در جواب قسم، ضمیر «ه» در «انه» طبق نگاه تدبری به کل سیاق قبل برمیگردد، یعنی آنچه که به شما گفته شد، همه سخن رسول کریم است.وقتی که آسمان که طریق وحی است، توسط شهاب سنگها محافظت میشود، چطور ممکن است که این قول شیطان باشد؟!
إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ کَرِیمٍ (١٩)
همانا این سخنان(از اول سوره تا اینجا) همه سخنی است که رسول کریمی آن را آورده است.
توضیح
این آیه اولین جواب قسم است.
سوگند به این پدیدهها (فَلا أُقْسِمُ بِالْخُنَّسِ (١۵)الْجَوَارِ الْکُنَّسِ (١۶)وَاللَّیْلِ إِذَا عَسْعَسَ (١٧)وَالصُّبْحِ إِذَا تَنَفَّسَ (١٨)) که این قرآن سخن آوردندهای ارجمند است.
کلمه «رسول» میفهماند که «قول» انشاء خود رسول نیست، «قول رسول» یعنی سخنی که این «رسول» آن را میآورد یعنی این سخن نامهرسان است و او کارش نامهرسانی است و سخن خودش را به او نگفته و پیامی را برای پیامبر آورده است.
ذِی قُوَّةٍ عِنْدَ ذِی الْعَرْشِ مَکِینٍ (٢٠)
این رسول قدرتمند است، در نزد پروردگار صاحب عرش، جایگاه بالایی دارد.
توضیح
«ذی قوه»: مراد از این وصف این است که رسولی که پیام را برای پیامبر میآورد، قدرتمند است و بر امری که ماموریت پیدا میکند تا آن را انجام دهد قدرت و قوت کافی را دارد و شیاطین و یا قدرت و قوّت دیگری نمیتوانند بر او غلبه پیدا کنند و او را در انجام ماموریت خود دچار ضعف بکنند.
«ذی العرش مکین»: یعنی یکی از بهترین و مقربترین فرشتگان است.
مُطَاعٍ ثَمَّ أَمِینٍ (٢١)
در آنجا فرشتگان تحت فرمان او هستند و او خودش هم امانتدار هست.
توضیح
«مطاع»: یعنی او که از خدا اطاعت میکند، تعداد کثیری فرشته در اطاعت او هستند، و او پیام را به تنهایی نمیآورد، این سخن تحت شدیدترین محافظتها از چپ و راست به فرماندهی جبریل (ع) به پیامبر آورده میشود.
نزول وحی تشریفات و مراسمات زیادی دارد، و در روایات هم داریم که وقتی بعضی از سورهها میآمد، هفتاد هزار ملک حضرت جبرئیل را همراهی و مشایعت میکردند.
«امین»: علاوه بر قدرت و مطاع بودن و داشتن جایگاه در نزد خدا، او امین است.
وَمَا صَاحِبُکُمْ بِمَجْنُونٍ (٢٢)
همنشین و قرین شما جنزده نیست.
این آیه عطف به جواب قسم اول است.
وَلَقَدْ رَآهُ بِالأفُقِ الْمُبِینِ (٢٣)
و قطعا این همنشین شما رسول کریم را در افق مبین دیده است.
توضیح
دو بحث إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ کَرِیمٍ (١٩) و وَلَقَدْ رَآهُ بِالأفُقِ الْمُبِینِ (٢٣) مکمل هم هستند؛
یعنی همنشین شما مجنون نیست، بلکه رسول کریم را در افق مبین دیده است.
وَمَا هُوَ عَلَى الْغَیْبِ بِضَنِینٍ (٢۴)
و همنشین شما هم بخیل نسبت به آنچه که در غیب دیده است، نیست.
آنچه را که در غیب از این رسول کریم دریافت کرده با کمال سخاوت در اختیار شما قرار میدهد، و شما به جرم سخاوتمند بودنش و بخیل نبودنش در انتقال مفاهیم غیبی او را مجنون میخوانید، او مجنون نیست و رسول کریم را افق مبین دیده است.
وَمَا هُوَ بِقَوْلِ شَیْطَانٍ رَجِیمٍ (٢۵)
این قول شیطان رجیم نیست.
توضیح
این آیه هم دومین جواب قسم است.
یعنی پیامبر این سخن را از شیطان سنگسار شده دریافت نکرده است.
دأب قرآن در برخورد با انحرافات
دأب قرآن کریم این است وقتی یک شبههای یا انحرافی مطرح است، انحراف را برجسته نمیکند و بعد شروع به جواب دادن بکند؛ (البته در جاهایی که با این دأب مغایرت دارد، در آنجاها حکمتی داشته است.)
در اینجا اصل دغدغه سیاق این است که وَمَا هُوَ بِقَوْلِ شَیْطَانٍ رَجِیمٍ (٢۵)، یک عدهای به بهانه اینکه این سخنان، سخنان شیطانی است، به شدت از اطراف سخن و سخنگو فرار میکنند. قرآن از همان اول نمیفرماید که شما اشتباه میکنید که میگویید این سخنان، سخنان شیطان است، بلکه اول میفرماید:
فَلا أُقْسِمُ بِالْخُنَّسِ (١۵)الْجَوَارِ الْکُنَّسِ (١۶) (این یک کد است.)
وَاللَّیْلِ إِذَا عَسْعَسَ (١٧)وَالصُّبْحِ إِذَا تَنَفَّسَ (١٨) (این قسمت هم یک کد دیگر است.)
یعنی این سخنان آمدهاند تا شب ظلمت و جهالت را سپری کنند و صبح آگاهی را آغاز کنند.
بعد میفرماید:
إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ کَرِیمٍ (١٩)
ذِی قُوَّةٍ عِنْدَ ذِی الْعَرْشِ مَکِینٍ (٢٠)مُطَاعٍ ثَمَّ أَمِینٍ (٢١)وَمَا صَاحِبُکُمْ بِمَجْنُونٍ (٢٢)وَلَقَدْ رَآهُ بِالأفُقِ الْمُبِینِ (٢٣)وَمَا هُوَ عَلَى الْغَیْبِ بِضَنِینٍ (٢۴)
اول میفرماید: این قول رسول کریم است، بعد میفرماید: پس رسول مجنون نیست. بعد هم در ادامه میفرماید که این قول شیطان نیست، و قول شیطان نبودن را در آخر قرار میدهد.
وَمَا هُوَ بِقَوْلِ شَیْطَانٍ رَجِیمٍ (٢۵)
بعد میفرماید:
فَأَیْنَ تَذْهَبُونَ (٢۶)
پس کجا میروید؟ (فرار میکنید؟)
توضیح
«این تذهبون» بر دو ضلع : إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ کَرِیمٍ (١٩) و وَمَا هُوَ بِقَوْلِ شَیْطَانٍ رَجِیمٍ (٢۵)متفرع است.
یعنی سوگندهایی یاد شد که بیان شود این قول رسول کریم است و نیز بیان شود که این قول شیطان رجیم نیست، پس کجا میروید؟
چرا که رفتن اینها تابعی بود از اینکه میگفتند که قرآن سخن شیطان رجیم است.
ادامه آیات
این قول، قول رسول است و محتوای آن:
إِنْ هُوَ إِلا ذِکْرٌ لِلْعَالَمِینَ (٢٧)
این قولی که رسول آورده و به پیامبر شما القا کرده است، نیست مگر مایه یادآوری جهانیان.
توضیح
سخنی که یاد آوری است: معنای دیگری از این یادآوری بودن میشود استفاده کرد:
این سخن با جان شما و فطرت شما آشناست و اگر به اندرون خودت مراجعه کنی، میبینی که این سخن یک حقیقت موجود در جان تو و فطرت تو که تو به خاطر جهل و جهالت و دنیاگرایی آن را فراموش کردهای را، برای تو یادآوری میکند.
ماهیت سخن جز جهالتزدایی است؟ ماهیت سخن جز غفلتزدایی است؟ ماهیت سخن جز دعوت به معروف است؟ ماهیت سخن ذکر است.
لِمَنْ شَاءَ مِنْکُمْ أَنْ یَسْتَقِیمَ (٢٨)
ولی برای کسی است که میخواهد راه مستقیم را برود.
وَمَا تَشَاءُونَ إِلا أَنْ یَشَاءَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِینَ (٢٩)
البته مشیت شما در چهارچوب مشیت خداست که پروردگار جهانیان است.
توضیح
اگر راه مستقیم را رفتید، به مشیت الله است و اگر نرفتید هم به مشیت الله است، خدا هر دو طرف را مشیت کرده است، فقط انتخاب با شماست.
در نوع مواردی که قرآن از مشیت انسانها صحبت میکند، با یک آیهای معنی غلطی را که بخواهد استفاده شود، استدارک میکند و آن معنای غلط استقلال انسانها در مشیت است و بتواند انسان راهی را برود که خدا آن راه را مشیت نکرده باشد.
به تعبیری انسان فقط میتواند انتخاب کننده راههایی باشد که در مشیت خدا هست، و هر کدام از راهها نتیجه خودش را دارد، و انسان نمیتواند راه جدیدی با مقصد جدیدی انتخاب کند، یا همان راهها را با مقاصد جدیدی که خدا آن را تعیین نکرده است، طی کند.
هر راهی که برود در مشیت خداست و نتیجه هم با خداست.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تدبرقران |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : سوره تکویر |
گوینده : مسعود ورزیده |
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● فضای سخن -
مسعود ورزيده
1) پیامبر گرامی اسلام از به هم ریختن نظام عادی عالم، سخن میگویند:
این خورشیدی که میبینید، یک روز نورش در خودش خفه خواهد شد، این ستارگان را که میبینید، یک روز فرو خواهند ریخت، و این دریاها را که میبینید، یک روز آتش خواهند گرفت، این کالاهای گرانقیمت را که میبینید، یک روز رها خواهند شد و… .
بعد میفرمایند که بعد از برچیده شدن این نظام، نظام حساب جای آن را خواهد گرفت و بعد هم کل نظام عادی عالم برچیده خواهد شد و بهشت و جهنم برپا خواهند شد.
اساس هم این است که سرنوشت هر کسی بر اساس آنچه که خودش برای خودش آماده کرده، تعیین میشود.
این سخنان به فضای جامعه شُکی وارد میکند، اولین چیزی که منکران و مخالفان به ذهنشان میرسد، میگویند که او مجنون است، لذا کسانی که با پیام قرآن مبنی بر برچیده شدن نظام عالم و برپایی نظام جنه و جهنم مواجه میشوند، به قرآن و آورنده آن حمله میکنند، که این قرآن سخنان شیاطین است و آورنده آن هم مجنون است.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تدبرقران |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : سوره تکویر |
گوینده : مسعود ورزیده |
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● جهت هدایتی سیاق دوم -
مسعود ورزيده
1) از سخن وحی که قول شیطان نیست دوری نکنید و متذکر شوید.
آگاهی انسان از دستاورد خود در روز قیامت، سخن فرشته امین وحی است و رسول خدا آن را از جنیان و شیاطین دریافت نکرده است، پس چرا از آن دوری میکنید؟
بجای رفتن، از آن متذکر شوید.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تدبرقران |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : سوره تکویر |
گوینده : مسعود ورزیده |
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● جهات هدایتی سوره -
مسعود ورزيده
1) سیاق اول:
هشدار و انذار.
آگاهی انسان از دستاورد خود در روز قیامت.
سیاق دوم
از سخن وحی دوری نکنید و متذکر آن شوید.
جهت هدایتی کل سوره
انذار وحی الهی.
آگاهی انسان از دستاورد خود در روز قیامت.
اوضاع انسان دگرگون میشود و انسان از دستاورد خود آگاه میشود؛ این پیام وحی الهی است و جنیان هیچ دخالتی در نزول آن ندارند، از آن دوری نکنید و تذکرش را پذیرا باشید.
نکتهای در مورد قرآن
در خصوص قرآن کریم ما نباید تصور کنیم که قرآن خودش محتاج اثبات باشد، در دین ما قرآن خودش دلیل است، معجزه است، و حجتش با خودش است، و حتی حجت صدق پیامبر هم قرآن است.
ما نباید این تصور را داشته باشیم که یک شخصی اول خدا را قبول کند، توحید و نبوت را قبول کند، بعد پیامبر را که پذیرفت و پیامبر گفت که این قرآن حق است، چون پیامبر حقانیت قرآن را تایید کرد، او هم در مقابل قرآن متعبد شود.
این نگاه به قرآن نگاهی است مانند نگاه به سایر نقلها، یعنی قرآن حجتیش را باید از پیامبر بگیرد، به تعبیری انسان با خودش بگوید: حالا که من مسلمانم و پیامبر هم گفته که این قرآن کتاب توست و متواتر هم هست که این قرآن از پیامبر نقل شده است، پس اگر این قرآن میگوید: « اذا الشمس کورت» راست است! و یا اگر میگوید: «اذا النجوم انکدرت» راست است!
در حالی که این چرخه برعکس است، اول خود قرآن است، یک انسانی است که ملحد است و خدا و پیامبر و آخرت، و یا هیچ چیز دیگر را قبول ندارد، قرآن با او صحبت میکند تا او ایمان بیاورد.
قرآن خودش معجزه است، خودش انسان را متذکر میکند.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تدبرقران |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : سوره تکویر |
گوینده : مسعود ورزیده |
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● چرا قرآن استدلال نمیکند؟ -
مسعود ورزيده
1) علت اینکه قرآن برای حل شبهه استدلالی نیاوره است، این است که آنها میگویند که قرآن سخن جن است، ولی قرآن میفرماید که سخن جن نیست، بلکه قول رسول کریم است و این هیچ نیازی به استدلال ندارد، چرا که خود متن قرآن حجت است.
فرض کنید که کسی شبههای وارد میکند و بر آن شبهه خودش استدلال میکند یعنی بر شبهه خودش دلیلی دارد، ولی یک بار شبهه کننده صرفا تهمت میزند و هیچ دلیلی بر ادعای خودش ندارد.
در اینجا هم این افراد صرفا تهمت میزنند و هیچ دلیلی بر شبهه خودشان ندارند، وحی سخن آنها را ریشهیابی میکند، و بیان میکند که ریشه آن تهمت ذکرگریزی و گریز از زندگی به روش مستقیم است.
قرآن به او میگوید، آنچه که قرآن میگوید، آن چیزی است که در فطرت تو است، و این سخن، در درون تو، سخن معروف و آشنایی است؛ تو چرا فرار میکنی؟! قرآن آمده جهالت و ظلمت را از بین ببرد و صبح ایمان و آگاهی را بدمد.
متن قرآن را اگر نگاه کنیم، خود متن قرآن معجزه است و لازم نیست که استدلالی در کنار آن بیاید، چرا که این منطقه، منطقه استدلال برداری نیست و خود سخن را باید تلقی کنیم که سخن خداست.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تدبرقران |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : سوره تکویر |
گوینده : مسعود ورزیده |
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● فضای سخن و جهت هدایتی سوره -
مسعود ورزيده
1) فضای سخن: با توجه فضای سیاقها، فضای سوره، انس با دنیا و روال عادی زندگی و بیخبری از روز قیامت و پاسخگویی نسبت به افکار و اعمال در این روز بزرگ است. این بیخبری و غفلت، تا جایی ریشهدار شده است که هشدارهای قرآن کریم از زبان پیامبر۶ برای زدودن آن، به جای بیدارسازی عدهای، آنان را به مقابله با وحی و رسالت وادار میکند.
جهت هدایتی: سیاق اول با توصیف قیامت، نسبت به آن انذار میدهد و اعلام میکند که انسان در پی وقوع آن روز هولناک، از دستاورد خویش آگاه میشود. سیاق دوم در طول سیاق اول است؛ بدین بیان که در قالب سوگند و جواب، هرگونه شک و تردید در وحیانی بودن این سخن را و اثر هدایتی آن را تثبیت میکند. شاهد این ادعا رجوع ضمایر (انه لقول رسول کریم… وما هو بقول شیطان رجیم… إن هو إلا ذکر للعالمین…) به سیاق نخست است که مرجع قریب و حاضر این ضمایر است.[۳] این امر حاکی از تبعی بودن جهت هدایتی سیاق دوم در سوره است.
بدین ترتیب، جهت هدایتی سوره با این بیان قابل طرح است: «انذار وحی الهی؛ آگاهی انسان از دستاورد خود در روز قیامت: اوضاع جهان دگرگون میشود و انسان از دستاورد خود آگاه میشود. این پیام وحی الهی است و جنیان و شیاطین، هیچ دخالتی در نزول آن ندارند. از آن دوری نکنید و تذکرش را پذیرا باشید».
[۱] . تنفس صبح به معنای گسترش روشنای آن بر افق است و در این سخن، نوعی استعاره وجود دارد؛ بدین بیان که صبح بعد از فراگیری ظلمت در آفاق طلوع کرده و به کسی تشبیه شده که اعمال سختی او را احاطه کرده است. سپس از سختی آن رها شده و در زمانی باز نفسی راحت میکشد.
[۲]. جملات کوتاه، هموزن، سنگین و پر اضطراب.
[۳]. برگرداندن ضمایر پیشگفته به سیاق نخست، اثبات اوصاف مذکور در سیاق دوم برای کل قرآن کریم را نفی نمیکند، زیرا سیاق دوم در دلالت استقلالی، ناظر به کل قرآن است؛ هرچند که متدبر در پی فهم دلالت ارتباطی این سیاق است.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تدبرقران |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : سوره تکویر |
گوینده : مسعود ورزیده |
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● فضای سخن و جهت هدایتی سیاق دوم -
مسعود ورزيده
1) فضای سخن: سخنان سیاق نخست، سخت متحیرشان ساخته است. میگویند: نگران نباشید! به کارتان برسید! او (پیامبر۶) جنزده است و این سخنان را شیاطین بر زبانش جاری میکنند. خبری نیست. بجا بودن تأکیدات سیاق دوم درباره منبع سخنان اعجازین سیاق نخست، دلیل استفاده این فضاست.
جهت هدایتی: آیات این سیاق، قسم و جواب است که جهت هدایتی در جواب قسم است و در چند فراز بیان شده است:
أ.آیه نوزدهم تا بیست و چهارم: آنچه درباره آگاهی انسان از اعمال خویش در روز قیامت شنیدید، سخن فرستادهای بزرگوار است. فرشتهای نیرومند که مقام و منزلت ویژهای نزد پروردگار عرش دارد. سایر فرشتگان از او فرمان میبرند و در ابلاغ وحی، امین است. همنشین شما (پیامبر۶) که این سخنان را به شما منتقل کرده است، جنزده نیست. او فرستاده پیشگفته را به عیان دیده است و در انتقال پیام نفیس وحی، بخل نمیورزد.
ب.آیه بیست و پنجم: آنچه درباره آگاهی انسان از اعمال خویش در روز قیامت شنیدید، سخن شیطان رانده شده نیست.
ج.آیه بیست و ششم تا بیست و نهم: حال که این سخنان به واسطه فرشته امین خدا نازل شده و توسط شیاطین فرود نیامده است، چرا از آن دوری میکنید؟ این سخنان جز تذکاری برای جهانیان نیست و تنها کسانی از آن بهره میبرند که بنای پایداری بر طریق هدایت داشته باشند و البته تنها چیزی مشمول مشیت شما واقع میشود که در مشیت خدا، پروردگار جهانیان باشد.
بنابراین جهت هدایتی این سیاق به این بیان قابل طرح است: «از سخن وحی دوری نکنید و متذکر آن شوید: آگاهی انسان از دستاورد خود در روز قیامت، سخن فرشته امین وحی است و رسول خدا۶ آن را از جنیان و شیاطین دریافت نکرده است؛ پس چرا از آن دوری میکنید؟ به جای دوری کردن، متذکر آن شوید».
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تدبرقران |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : سوره تکویر |
گوینده : مسعود ورزیده |
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● تشخیص فضای سخن و جهت هدایتی سوره -
مسعود ورزيده
1) فضای سخن و جهت هدایتی سیاق نخست
فضای سخن: سیاق نخست، متشکل از شرطهای مکرر و جزای واحد است. مجموعه شرطها به دو بخش قابل تقسیم است: آیه اول تا ششم و هفتم تا سیزدهم. جزا نیز در آیه چهاردهم مطرح شده است:
أ. محتوا و سبک بیانی[۲] شرطهای مطرح شده در آیه یکم تا ششم، حاکی از در هم ریختن نظام عادی عالم در روز وقوع قیامت است: خورشید که مظهر روشنایی است، تاریک میگردد؛ ستارگان آسمان فرو میریزد؛ کوههای استوار، روان میگردد؛ شتران آبستن، بیصاحب میماند؛ فضای آرام زندگی، با حشر وحوش، دهشتزا میشود و دریایی که سراسر برودت است، شعلهور میشود.
بیان این اوصاف با لسان تهدیدی، در فضایی بجاست که مخاطبان با روند موجود دنیا انس گرفته و به روال عادی زندگی مشغول هستند.
خصوص آیه چهارم نشان میدهد که هر کس از موقعیتهای خاص مالی خود محافظت میکند و به فکر ثمردهی آن در آینده است؛ چرا که «العشار» جمع «عشراء» است و شتر آبستنی را گویند که ده ماه از حملش گذشته و بسیار ارزشمند است.
ب.شرطهای مطرح شده در آیه هفتم تا سیزدهم، حاکی از برپایی فضای مؤاخذه، رسیدگی به اعمال و برپایی جهنم و بهشت، پس از دگرگونی وضع موجود عالم است و تهدید با این محتوا در فضای بیمبالاتی نسبت به عاقبت اعمال بجاست.
ج.آیه هشتم و نهم میفهماند که سنتهای جاهلانه همچنان پابرجاست و تداوم این روند، عادی شده و به جایی برنمیخورد. پدران برای حفظ جایگاه موهومشان، دختران بیگناه خود را زنـده دفن میکنند و باز به زندگی طبیعی خود ادامه میدهند.
د. بجا بودن جواب شرط در آیه چهاردهم نیز حاکی از بیتوجهی نسبت به محاسبه اعمال در آخرت است.
جهت هدایتی: آیات این سیاق در قالب شرط و جزا بیان شده است و جزا اصالت دارد. البته لحاظ شرط در تشخیص جهت هدایتی لازم است؛ به ویژه در این سیاق که چندین شرط برای معرفی بستر تحقق جزای واحد آمده است. چنانکه پیش از این گذشت، شرطهای این سیاق در دو دسته طراحی شده است:
أ. آیات اول تا ششم: شروطی که از دگرگونی شدید و هولناک وضع موجود عالم خبر میدهد.
ب. آیات هفتم تا سیزدهم: شروطی که بیان دگرگونی مذکور را به سوی طرح شکلگیری فضای محاکمه و تعیین سرنوشت (بهشت و جهنم) سوق میدهد.
در نظر گرفتن این دو دسته از شروط به ضمیمه توجه به اصالت جزا، جهت هدایتی این سیاق را مشخص میکند: «هشدار و انذار؛ آگاهی انسان از دستاورد خود در روز قیامت: نظام عادی عالم برچیده میشود و نظام تعیین سرنوشت براساس دستاوردهای خود جای آن را میگیرد».
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تدبرقران |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : سوره تکویر |
گوینده : مسعود ورزیده |
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● سیر هدایتی سوره -
مسعود ورزيده
1) در جامعهای که همگان بنا را بر بیسرانجامی دنیا گذاشتهاند و پایانی را برای کار جهان در نظر ندارند، هر کس به فکر منافع خود است و ظلم آشکار در رفتارهای جاهلانه و بیاساس رواج مییابد. کسی نگران عاقبت عقاید، علایق و اعمال خود نیست و درباره دستاوردهای خویش، به جزا و بازخواست اعتقادی ندارد.
این سوره مبارکه با جملات متعدد شرطی، روز قیامت را توصیف میکند و قلب هر شنوندهای را به لرزه درمیآورد. از هنگامهای خبر میدهد که زمین و زمان و کوه و دریا و آسمان بر هم ریزد و دگرگون گردد و انسان از دستاورد خویش آگاه شود و رهسپار جهنم یا بهشت گردد.
در ذهن عدهای چنین میگذرد: خورشید تابان، کور گردد؟! ستارگان آسمان فروریزند؟! کوههای استوار همچون سرابی روان گردند؟! شتران آبستنِ ارزشمند، بیصاحب ماند؟! دریای آب، شعلهور شود؟! دخترانی که با دست خود، زنده به گور کردهایم …؟! او (پیامبر۶) را چه شده است؟ این سخنان چیست که بر زبانش جاری میشود؟ از سویی نمیخواهند بپذیرند که این سخنان از جانب خداست و از طرف دیگر میدانند که چنین گفتاری از بشر صادر نمیشود؛ پس تهمت جنون و دخالت شیاطین در این گفتار، تنها راه فرار از پذیرش واقعه عظیمی است که وی از آن خبر میدهد.
سوره مبارکه در این مرحله نیز از حریم وحی و رسالت دفاع میکند و بر اطمینان مخاطب میافزاید: او همنشین و همراه چندین ساله خودتان است. او را میشناسید. مجنون نیست. فرشته وحی را در افق آشکار دیده است و بر ابلاغ وحی بخل نمیورزد؛ پس به کجا میشتابید؟! اینک که مشخص شد این سخن از سوی رسول بزرگواری بر پیامبر۶ نازل شده است، چرا از قرآن روی برگردانده، فرار میکنید؟ این قرآن پندی است برای عالمیان؛ البته برای کسی که بخواهد بر عبادت و اطاعت خدا پایدار باشد.
انذار وحی الهی؛ آگاهی انسان از دستاورد خود در روز قیامت
اوضاع جهان دگرگون میشود و انسان از دستاورد خود آگاه میشود. این پیام وحی الهی است و جنیان و شیاطین، هیچ دخالتی در نزول آن ندارند. از آن دوری نکنید و تذکرش را پذیرا باشید.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تدبرقران |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : سوره تکویر |
گوینده : مسعود ورزیده |
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● تشخیص سیاقهای سوره -
مسعود ورزيده
1) این سوره مبارکه دارای دو سیاق است: آیه ۱ – ۱۴ و آیه ۱۵ – ۲۹٫
وجه گسست سیاق دوم از سیاق نخست: انفصال ادبی و پایان سیر توصیف قیامت در قالب شرط و جزا و آغاز سیر مفهومی رد اتهام از ساحت مقدس وحی و پیامبر۶٫
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تدبرقران |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : سوره تکویر |
گوینده : مسعود ورزیده |
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● محتواى سوره تکویر -
مسعود ورزيده
1) محتواى سوره تکویر
این سوره از سورههاى مکى است ، و قرائن مختلفى گواهى بر این معنى مىدهد ، از جمله اینکه حاکى از این است که دشمنان لجوج به پیامبر اسلام (صلىاللهعلیهوآلهوسلّم) نسبت جنون مىدادند ، و این معنى معمولا در مکه ، و بیشتر در آغاز دعوت پیامبر (صلىاللهعلیهوآلهوسلّم) بود که دشمنان سعى داشتند سخنانش را جدى نگیرند و با بىاعتنائى از آن بگذرند .
به هر حال این سوره عمدة بر دو محور دور مىزند : محور اول آیات آغاز این سوره است که بیانگر نشانههائى از قیامت و دگرگونیهاى عظیم در پایان این جهان و آغاز رستاخیز است.
در محور دوم سخن از عظمتقرآن و آورنده آن و تاثیرش در نفوس انسانى مىگوید ، و این قسمت با سوگندهاى بیدار کننده و پرمحتوائى همراه است.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیرنمونه |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : سوره تکویر |
گوینده : مسعود ورزیده |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● فضیلت تلاوت این سوره -
مسعود ورزيده
1) فضیلت تلاوت این سوره
احادیث متعددى در اهمیت این سوره و تلاوت آن نقل شده است : از جمله در حدیثى از پیغمبر اکرم (صلىاللهعلیهوآلهوسلّم) مىخوانیم : من قرأ سورة اذا الشمس کورت اعاذه الله تعالى ان یفضحه حین تنشر صحیفته : کسى که سوره اذا الشمس کورترا بخواند خداوند او را از رسوائى در آن هنگام که نامههاى عمل گشوده مىشود حفظ مىکند.
در حدیث دیگرى از همان حضرت نقل شده که فرمود : من احب ان ینظر الى یوم القیامة فلیقرأ اذا الشمس کورت : کسى که دوست دارد روز قیامت به من نظر کند سوره اذا الشمس کورت را بخواند .
این حدیث به شکل دیگرى نیز نقل شده : من سره ان ینظر الى یوم القیامة ( کانه راى عین ) فلیقرا اذا الشمس کورت و اذا السماء انفطرت و اذا السماء انشقت : کسى که دوست دارد قیامت را بنگرد ( گوئى با چشم مىبیند ! ) سوره اذا الشمس کورت و سوره اذا السماء انفطرت و سوره اذا السماء انشقت را بخواند ( زیرا در این سورهها نشانههاى قیامت آنچنان بیان شده که تلاوت کننده را گوئىدر مقابل صحنه قیامت قرار مىدهد).
در حدیث دیگرى مىخوانیم که به پیامبر اسلام (صلىاللهعلیهوآلهوسلّم) گفتند : چرا اینقدر زود آثار پیرى در شما نمایان گشته ؟ فرمود : شیبتنى هود و الواقعه و المرسلات و عم یتسائلون و اذا الشمس کورت : سوره هود ، و واقعه ، و مرسلات ، و عم ، و اذا الشمس کورت ، مرا پیر کرد ( زیرا آنچنان حوادث هولناک قیامت در اینها ترسیم شده است که هر انسان بیدارى را گرفتار پیرى زود رس مىکند ) در حدیثى نیز امام صادق (علیهالسلام) آمده است : هر کس سوره عبس و تولى
و اذا الشمس کورت ، را بخواند ، در زیر بال و پر لطف پروردگار در جنت جاودان ، و در سایه لطف و کرامت الهى در باغهاى بهشت خواهد بود و این براى خداوند چیز مهمى نیست اگر اراده کند.
تعبیراتى که در روایات بالا آمده به خوبى نشان مىدهد که منظور تلاوتى است که سر چشمه آگاهى و ایمان و عمل باشد.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیرنمونه |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : سوره تکویر |
گوینده : مسعود ورزیده |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● نظم آیات -
مسعود ورزيده
1) -نظم آیات
در آیات مورد بحث و آیات گذشته به دوازده حادثه در رابطه با مساله رستاخیز اشاره شده که شش حادثه نخست مربوط به مرحله اول ، یعنى فناى این جهان است ، و شش حادثه دوم مربوط به مرحله دوم ، یعنى زندگانى مجدد و حیات پس از مرگ است در قسمت اول سخن از تاریکى خورشید ، بىفروغى ستارگان ، تزلزل و حرکت کوهها ، آتش گرفتن دریاها ، فراموش شدن اموال و ثروتها ، و متوحش شدن حیوانات است .
و در مرحله دوم سخن از محشور شدن انسانها در صفوف جداگانه سؤال از دختران بىگناهى که ، زنده به گور شدند ، گشوده شدن نامه اعمال ، کنار رفتن حجابها از صفحه آسمان ، بر افروخته شدن آتش دوزخ ، نزدیک شدن بهشت ، و بالاخره آگاهى کامل انسان از اعمال خویش است.
این آیات در عین کوتاهى به قدرى پر معنى ، و پر طنین و بیدارگر است که هر انسانى را تکان مىدهد ، و در عالمى از اندیشه و فکر فرو مىبرد ، به گونهاى که سرانجام این جهان ، و چگونگى رستاخیز را در عباراتى کوتاه در برابر چشمان خود مجسم مىبیند ، و چه زیبا و رسا است آیات قرآن و تعبیراتش ، و چه پر معنى و الهام بخش است اشارات و نکاتش ؟ !
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیرنمونه |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : عرش الهی- کرسی |
گوینده : مسعود ورزیده |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● حرکت کوهها در آستانه قیامت -
مسعود ورزيده
1) «تکویر»، به معناى درهم پیچیدن است که در مورد خورشید، به جمع شدن شعلههاى آن و خاموش شدن آن منجر مىگردد.
حرکت کوهها در آستانه قیامت، ناشى از زلزله بزرگى است که باعث فروپاشى و متلاشى شدن کوهها مىگردد و چنانکه در آیات دیگر نیز آمده است، همچون ریگ بیابان روان مىشوند.
«عِشار» جمع «عَشْراء» به معناى شتر حامله ده ماهه است که در نزد عرب، با ارزشترین اموال محسوب مىشده است. امّا به هنگام بروز علائم قیامت، بىصاحب مىماند و کسى به فکر آن نیست.
«وحوش» جمع «وحش» به معناى حیوانى است که هرگز با انسانها انس نمىگیرد. مانند درّندگان. برخى با استناد به آیه «و ما من دابّة فى الارض و لا طائر یطیر بجناحیه الاّ امم امثالکم ما فرطنا فى الکتاب من شىء ثمّ الى ربّهم یحشرون»(31) گفتهاند مراد این آیه نیز، محشور شدن حیوانات در قیامت است. امّا برخى دیگر از مفسران، با توجّه به اینکه سیاقِ آیات مربوط به نشانههاى قبل از قیامت است، گفتهاند: منظور آن است که قبل از قیامت، در اثر زلزلههاى پى در پى همه حیوانات از لانهها و بیشههاى خود خارج و در کنار یکدیگر جمع مىشوند.(32)31) انعام، 38.
32) تفسیر المیزان.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیرنور |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : سوره تکویر |
گوینده : مسعود ورزیده |
1)
: سلام
به نظر این بنده خورشید رسول گرامی (ص) وستاره گان امامان معصوم (ع) می باشند
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.