● حسن حميدي سولا -
تفسیر مبین استاد ابوالفضل بهرام پور
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
4) عشار جمع عشراء : شتران آبستن ده ماهه
توضيح : (برای شترداران بسیار با ارزش است )
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
11) «کُشِطَتْ» : برداشته شد ، پرده کنار رفت
توضيح : (رابطه میان زمینیان و ملکوتیان برقرار می شود ،آسمان متلاشی می گردد، سقف برداشته می شود)
[ نظرات / امتیازها ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● نيره تقي زاده فايند -
استاد خرمدل
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
4) «الْعِشَارُ» : جمع عُشَراء، شترانی که ده ماه از آبستنی آنها گذشته است و نفیسترین چیز در پیش عربها بودند. شتران آبستنی که دو ماه برای وضع حمل آنها مانده باشد
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر روشن
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● مسعود ورزيده -
.تفسیر المیزان
13) ازلفت : نزدیک آوردن
توضيح : ازلفت مصدر ازلاف که فعل مجهول ازلفت از آن گرفته شده ، به معنای نزدیک آوردن است ، منظور این است که در قیامت بهشت را به اهل آن نزدیک میکنند تا داخلش شوند
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» .تفسیرنمونه
13) ازلفت : قرب و نزدیکى
توضيح : از ماده زلف ( بر وزن حرف ) و زلفى ( بر وزن کبرى ) به معنى قرب و نزدیکى است ، ممکن است منظور نزدیکى مکانى باشد ، و یا زمانى،و یا از نظر اسباب و مقدمات ، و یا همه اینها ، یعنى بهشت هم از نظر مکان به مؤمنان نزدیک مىشود و هم از نظر زمان ورود و هم اسباب و وسائلش در آنجا سهل و آسان است
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر المیزان
2) انکدرت : سقوط
توضيح : انکدرت مصدر انکدار به معنای سقوط است ، و انکدار مرغ از هوا ، به معنای آمدنش به طرف زمین است.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
4) عشار : ماده شتر
توضيح : عشار جمع عشراء است همچنان که نفاس جمع نفساء - زن زائو - است ، و عشراء به معنای ماده شتر حاملهای است که ده ماه از حملش گذشته باشد ، و همچنان عشرائش مینامند تا وقتی که بچهاش را بزاید ، و چه بسا که بعد از زائیدن هم آن را عشراء بخوانند ، چون چنین شتری از نفیسترین اموال عرب به شمار میرود ، و معنای تعطیل شدن عشراء این است که در آن روز عرب چنین مال نفیسی را رها میکند ، و هیچ چوپان و دشتبانی که آن را حفظ کند بر آن نمیگمارد.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
5) وحوش : حیوانی است که هرگز با انسانها انس نمیگیرد
توضيح : و اذا الوحوش حشرت کلمه وحوش جمع وحش است ، و این کلمه به معنای حیوانی است که هرگز با انسانها انس نمیگیرد ، مانند درندگان و امثال آن .
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
8) موؤدة : دختری است که زنده زنده در گور شده
توضيح : کلمه موؤدة به معنای آن دختری است که زنده زنده در گور شده ، و این مربوط به رسم عرب است که دختران را از ترس اینکه ننگ به بار آورند زنده زنده در گور میکردند.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
11) کشط : قلع و کندن چیزی
توضيح : در مجمع البیان گفته : کلمه کشط به معنای قلع و کندن چیزی است که سخت به چیز دیگر چسبیده ، و قهرا کندنش نیز به شدت انجام میشود .
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر نور(10جلدى)، ج10، ص: 396
1) تکویر : درهم پیچیدن
توضيح : «تکویر»، به معناى درهم پیچیدن است که در مورد خورشید، به جمع شدن شعلههاى آن و خاموش شدن آن منجر مىگردد.
حرکت کوهها در آستانه قیامت، ناشى از زلزله بزرگى است که باعث فروپاشى و متلاشى شدن کوهها مىگردد و چنانکه در آیات دیگر نیز آمده است، همچون ریگ بیابان روان مىشوند.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
4) عشار : شتر حامله ده ماهه است که در نزد عرب، با ارزشترین اموال محسوب مىشده است
توضيح : «عشار» جمع «عشراء» به معناى شتر حامله ده ماهه است که در نزد عرب، با ارزشترین اموال محسوب مىشده است. امّا به هنگام بروز علائم قیامت، بىصاحب مىماند و کسى به فکر آن نیست.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
5) وحوش : حیوانى است که هرگز با انسانها انس نمىگیرد. ماننددرّندگان
توضيح : «وحوش» جمع «وحش» به معناى حیوانى است که هرگز با انسانها انس نمىگیرد. ماننددرّندگان. برخى با استناد به آیه «وَ ما مِنْ دَابَّةٍ فِی الْأَرْضِ وَ لا طائِرٍ یَطِیرُ بِجَناحَیْهِ إِلَّا أُمَمٌ أَمْثالُکُمْ ما فَرَّطْنا فِی الْکِتابِ مِنْ شَیْءٍ ثُمَّ إِلى رَبِّهِمْ یُحْشَرُونَ» «1» گفتهاند مراد این آیه نیز، محشور شدن حیوانات در قیامت است. امّا برخى دیگر از مفسران، با توجّه به اینکه سیاقِ آیات مربوط به نشانههاى قبل از قیامت است، گفتهاند: منظور آن است که قبل از قیامت، در اثر زلزلههاى پى در پى همه حیوانات از لانهها و بیشههاى خود خارج و در کنار یکدیگر جمع مىشوند.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر نور(10جلدى)، ج10، ص: 398
8) موؤدة : دختر زنده به گور شده است. یکى از عادات بسیار بد جاهلیّت
توضيح : «موؤدة» به معناى دختر زنده به گور شده است. یکى از عادات بسیار بد جاهلیّت این بود که به خاطر فقر یا احساس ننگ، گاهى دختران خود را زنده به گور مىکردند.
ولایت والدین بر فرزند محدود است و آنان حق گرفتن حقوق طبیعى فرزند همچون حقّ حیات را ندارند. پدر نمىتواند بگوید فرزند خودم است و حق دارم هر تصمیمى راجع به او بگیرم، چنانکه مادر نمىتواند بگوید من نمىخواستم بچهدار شوم و حق دارم فرزند در شکم را سقط کنم.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیرنمونه
4) عطلت : رها کردن بدون سرپرست وچوپان
توضيح : عطلت از ماده تعطیل به معنى رها کردن بدون سرپرست وچوپان است منظور این است شدت هول و وحشت آن روز به قدرى است که هر انسانى نفیسترین اموال خویش را فراموش مىکند.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
8) موءودة : دخترى است که زنده در زیر خاک دفن شده
توضيح : موءودة از ماده وأد ( بر وزن وعد ) به معنى دخترى است که زنده در زیر خاک دفن شده ، بعضى گفتهاند ریشه آن به معنى ثقل و سنگینى است ، و چون این دختران را در گور دفن مىکنند و خاک به روى آنها مىریزند ، این تعبیر درباره آنها به کار رفته است.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
10) صحف : چیز گسترده
توضيح : صحف جمع صحیفه در اصل به معنى چیز گسترده است ، مانند صفحه صورت ، و سپس به الواح و کاغذهائى که روى آن مطالبى را مىنویسند اطلاق شده است.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
11) کشطت : کندن پوست حیوان
توضيح : کشطت از ماده کشط ( بر وزن کشف ) در اصل چنانکه راغب در مفردات مىگوید : به معنى کندن پوست حیوان است ، و بنا به گفته ابن منظور در لسان العرب به معنى بر داشتن پرده از روى چیزى نیز آمده است ، و لذا هنگامى که ابرها پاره شوند و متفرق گردند این تعبیر به کار مىرود.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیرنور
6) سُجّرت : به جوش آمدن
توضيح : «سُجّرت» چند معنا شده است: 1. به جوش آمدن 2. به هم پیوستن 3. پُر و لبریز شدن دریاها که همه آنها طبیعى است، زیرا از یک سو کوهها از جا کنده شده و دریاها به یکدیگر متصل مىشوند و از سوى دیگر زمین لرزه شدید، گداختگى درون زمین را بیرون ریخته، آبها به جوش آیند و بخار شوند.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● مرتضي حاجي احمدي -
کانال تلگرامی آیه روز
11) کُشِطَت : برداشتن پوشش از چیزى؛قلع و کندن چیزی که سخت به چیز دیگر چسبیده؛ در اصطلاح به معانی برداشته شد، پرده کنار رفت
توضيح : ● کُشطت؛ پرده برداری از اسرار آسمان
1-کشطت از ماده کشط ( بر وزن کشف)، در اصل چنانکه راغب در مفردات مىگوید : به معنى کندن پوست حیوان است ،
«کَشْط» (مصدر «کشطت») در لغت به معناى برداشتن پوشش از چیزى است؛ همان گونه که پوست حیوان هنگام سلاّخى از آن برچیده گردد و همان گونه که سقف از جاى کنده مى شود (لسان العرب).
2- در مجمع البیان،کلمه "کشط" به معنای قلع و کندن چیزی است که سخت به چیز دیگر چسبیده ، و قهراً کندنش نیز به شدت انجام می شود .
3- کشطت در اصطلاح به معانی برداشته شد، پرده کنار رفت؛ قلع شد و زایل شد، بکار رفته است.
4-گفته شده است "کشط" به معنای کندن و جدا کردن از شدت چسبندگی است. کشط شتر یعنی کندن پوست آن.
5- به نظر اغلب مفسران، منظور از کشط آسمان درآیه شریفه 11 سوره مبارکه تکویر؛ پرده برداری از اسرار آن است.🌷
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.