15) فَأَمَّا الْإِنْسانُ إِذا مَا ابْتَلاهُ رَبُّهُ فَأَکْرَمَهُ وَ نَعَّمَهُ فَیَقُولُ رَبِّی أَکْرَمَنِ# وَ أَمَّا إِذا مَا ابْتَلاهُ فَقَدَرَ عَلَیْهِ رِزْقَهُ فَیَقُولُ رَبِّی أَهانَنِ# کَلاَّ بَلْ لا تُکْرِمُونَ الْیَتیمَ# وَ لا تَحَاضُّونَ عَلی طَعامِ الْمِسْکینِ# وَ تَأْکُلُونَ التُّراثَ أَکْلاً لَمًّا
در این آیات احوال بشر را بیان میکند و میفرماید: اما انسان چون خدایتعالی او را به نعمتی آزمایش و امتحان کند و تندرست گرداند و مال ثروت و انواع نعمتهای دیگر باو عطا کند در آن حال به آن ناز و نعمت مغرور شود و گوید خدا مرا عزیز و گرامی داشته است و گمان کند که این حق و نعمت بر خدا واجب بوده که باو عطا فرموده و چون او را به فقر و بیماری امتحان کند مغموم شود و گوید خدا مرا خوار گردانید پس انسان نه شکر نعمت کند و نه در محنت و ابتلا بردبار و صابر است.
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : چنین نیست که او گمان کرده ثروت و توانگری بخاطر عزت و اکرام او نیست و فقر و احتیاج او برای خواری و اهانت باو نیست بلکه برای صلاح و مصلحتی است که پروردگار میداند و گاهی فقر و پریشانی برای آنست که یتیم نوازی نمیکنند و بینوایی را بمیل و رغبت بر سفره طعام خود نمی شانند و میراث را بتمام میخورند و مراعات صغیر و سایر ورثه را نمینمایند و سخت فریفته مال دنیا هستند و آن را ذخیره میکنند و در راه خدا انفاق نمیکنند.
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]