از آیه: تا آیه:
انتخاب سوره :
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، شما هم می توانید لغت ای در سايت ثبت کنید، تا با نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود.
  حسن حميدي سولا - نسیم حیات استاد بهرام پور
15) أَکْرَمَنِ : مرا گرامی داشت [ نظرات / امتیازها ]
15) نَعَّمَ : نعمت داد [ نظرات / امتیازها ]
15) ابْتَلی : آزمود [ نظرات / امتیازها ]
16) قَدَرَ : تنگ گرفت ، اندازه گرفت ، مقدر نمود. [ نظرات / امتیازها ]
16) أَهانَ (هون) : خوار کرد. [ نظرات / امتیازها ]
19) تُّراث (ورث) : میراث ، مالی که از میت باقی می ماند [ نظرات / امتیازها ]
19) أَکْلاً لَمًّا : یکجا خوردن
 توضيح : لم در لغت به معنی جمع و نیز به معنی جمع بین حلال و حرام است [ نظرات / امتیازها ]
  نيره تقي زاده فايند - استادخرمدل
15) «فَأَمَّا الإِنسَانُ»: : شأن خدا چنان بود که گذشت
 توضيح : «فَأَمَّا الإِنسَانُ»: شأن خدا چنان بود که گذشت، و امّا حال انسان. مراد انسان کافر یا سست ایمان و سست باور است (نگا: مؤمنون / 55 و 56، معارج / 19 - 22). [ نظرات / امتیازها ]
15) «إِبْتَلاهُ» : او را آزمایش کرد [ نظرات / امتیازها ]
15) «أَکْرَمَهُ»: : سَروریش بخشید و بزرگیش داد
 توضيح : «أَکْرَمَهُ»: سَروریش بخشید و بزرگیش داد. بدو جاه و مقام و قدرت و قوّت داد. [ نظرات / امتیازها ]
15) «نَعَّمَهُ» : بدو نعمت و ثروت داد. دارا و ثروتمندش کرد. [ نظرات / امتیازها ]
15) «أَکْرَمَنِی» : مرا گرامی و بزرگوار کرده است و شایسته احترام و اکرام دیده است.
 توضيح : «أَکْرَمَنِی»: مرا گرامی و بزرگوار کرده است و شایسته احترام و اکرام دیده است. یکی از معانی باب افعال، چیزی یا کسی را بر صفتی دیدن است (نگا: گنجینه صرف). یعنی چنین فردی، جاه و مقام و ثروت و نعمت را نشانه عزّت و کرامت ذاتی خود در نزد پروردگار می‌شمارد و خویشتن را در خور چنین تفضّلی می‌داند [ نظرات / امتیازها ]
16) «قَدَرَ» : تنگ کرد. کم کرد [ نظرات / امتیازها ]
16) «أَهَانَنِی»: : به من اهانت کرده است. خوار و ناچیزم داشته است [ نظرات / امتیازها ]
17) «بَلْ»: : این واژه دلالت دارد بر انتقال از اقوال بد به اعمال بد. [ نظرات / امتیازها ]
17) «لا تُکْرِمُونَ» : مخاطب جنس انسان است، این است به صورت جمع ذکر شده است [ نظرات / امتیازها ]
18) «لا تَحَآضُّونَ» : همدیگر را ترغیب و تشویق نمی‌کنید
 توضيح : «لا تَحَآضُّونَ»: همدیگر را ترغیب و تشویق نمی‌کنید. فعل مضارع باب تفاعل از ماده (حَضّ) است و تائی از اوّل آن برداشته شده است. [ نظرات / امتیازها ]
18) «طَعَامِ» : : إطعام. خوراک دادن. [ نظرات / امتیازها ]
19) «التُّرَاثَ» : میراث. ارث. ترکه. [ نظرات / امتیازها ]
19) «لَمّاً» : سرجمع. یکجا.
 توضيح : «لَمّاً»: سرجمع. یکجا. یعنی حلال و حرام و حق خود و حق دیگران برای شما مطرح نیست، و اموال زنان و کودکان و پیران و مظلومان را جمع و ضبط می‌نمائید و حق‌الإرث ایشان را نمی‌پردازید. واژه (لَمّاً) صفت (أَکلاً) است. [ نظرات / امتیازها ]
20) «جَمّاً» : فراوان. بسیار. [ نظرات / امتیازها ]
  سمانه عباس نژاد - قرآن در خانه
15) اذا : آنگاه که ، زمانی که [ نظرات / امتیازها ]
15) ابتلاه : (خداوند) امتحان کند او (انسان) را [ نظرات / امتیازها ]
15) فاکرمه : پس اکرام کند او را [ نظرات / امتیازها ]
15) نعمه : وسعت نعمت بخشد او را [ نظرات / امتیازها ]
15) اکرمن : گرامی داشته است مرا [ نظرات / امتیازها ]
16) فقدر علیه : پس تنگ گرفت بر او روزیش را [ نظرات / امتیازها ]
16) اهانن : کوچک و خوار کرده است مرا [ نظرات / امتیازها ]
17) لا تکرمون : گرامی نمی دارید [ نظرات / امتیازها ]
18) لا تحاضون : تشویق نمی کنید یکدیگر را [ نظرات / امتیازها ]
18) طعام المسکین : خوراک دادن به مستمندان [ نظرات / امتیازها ]
19) تاکلون : می خورید [ نظرات / امتیازها ]
19) التراث : میراث (مالی که از میت باقی می ماند) [ نظرات / امتیازها ]
19) اکلاً : خوردن [ نظرات / امتیازها ]
19) لمّا : جمع کردن (از راه حلال و حرام) [ نظرات / امتیازها ]
20) تحبّون : دوست می دارید [ نظرات / امتیازها ]
20) حبّاً : دوست داشتنی [ نظرات / امتیازها ]
20) جمّاً : فراوان ، بسیار شدید [ نظرات / امتیازها ]
  مسعود ورزيده - تفسیر نور(10جلدى)، ج‏10، ص: 475
19) أَکْلًا لَمًّا : کجا خوردن، بدون دقت
 توضيح : «أَکْلًا لَمًّا» یعنى یکجا خوردن، بدون دقت در این که حلال است یا حرام و آیا مال دیگران به آن اضافه شده یا نه. «لَمًّا» مصدر «لممت» به معناى جمع و ضمیمه کردن است. [ نظرات / امتیازها ]
 » تفسیر نور(10جلدى)، ج‏10، ص: 478
20) «جَمًّا» : زیاد و انباشته است
 توضيح : «جَمًّا» به معناى زیاد و انباشته است.
رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود: من و هر کسى که یتیمى را تحت تکفّل خود قرار دهد، در بهشت در کنار هم هستیم. [ نظرات / امتیازها ]
 » تفسیرالمیزان
19) لم : انسان سهم خودش و دیگران را به خود اختصاص دهد، و خلاصه هر چه به دستش بیاید بخورد ، چه پاک و مال حلال باشد و چه خبیث [ نظرات / امتیازها ]
20) جم : بسیار و بزرگ از هر چیز [ نظرات / امتیازها ]
 » تفسیرنمونه
18) تحاضون : تحریص و ترغیب
 توضيح : جمله تحاضون از ماده حض به معنى تحریص و ترغیب است ، اشاره به اینکه تنها اطعام مسکین کافى نیست ، بلکه مردم باید یکدیگر را بر این کار خیر تشویق کنند ، تا این سنت در فضاى جامعه گسترش یابد. [ نظرات / امتیازها ]