از آیه: تا آیه:
انتخاب سوره :
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، شما هم می توانید نکته ای در سايت ثبت کنید، تا با نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود.
  معنای لغوی «دکّ»
21) «دکّ» به معناى کوبیدن و هموار کردن است و دکّه و دکّان جایى است که براى عرضه اجناس، زمین آن هموار و مهیا مى‏شود. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور: ج10، ص: 478 قالب : لغوی موضوع اصلی : بدون موضوع گوینده : حجت الاسلام و المسلمین قرائتی
  مراد از «جاء ربُّک»
22) امام رضا (علیه‌السلام) فرمود: مراد از «جاء ربُّک»، آمدن فرمان پروردگار است (نه آمدن خود پروردگار).
چنانکه در آیه 33 سوره نحل مى‏فرماید: «یأتى امر ربّک»، فرمان پروردگارت مى‏آید.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور: ج10، ص: 478 قالب : روایی موضوع اصلی : خداوند گوینده : حجت الاسلام و المسلمین قرائتی
  مراد از «و جیى‏ء یومئذ بجهنّم»
23) مراد از «و جیى‏ء یومئذ بجهنّم»، پرده‏بردارى از روى آن باشد.
چنانکه در جاى دیگر مى‏فرماید: «برّزت الجحیم لمن یرى‏» (نازعات/36)

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور: ج10، ص: 478 قالب : تفسیری موضوع اصلی : جهنم گوینده : حجت الاسلام و المسلمین قرائتی
  عکس العمل پیامبر (صل‍ی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) هنگام نزول آیه «و جیى‏ء یومئذ بجهنّم»
23) هنگامى که آیه «و جیى‏ء یومئذ بجهنّم» نازل شد، پیامبر اکرم‏ (صلى‌الله‌علیه‌وآله) درهم فرو رفت، به گونه‏اى که هیچکس جرأت سخن گفتن با آن حضرت را نداشت.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور: ج10، ص: 478 قالب : روایی موضوع اصلی : پیامبر اعظم (صل‍ی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) گوینده : حجت الاسلام و المسلمین قرائتی
  راه دستیابی به نفس مطمئنه
27) دل آرام و نفس مطمئنه، با ذکر خدا به دست مى‏آید. «الا بذکراللّه تطمئنّ القلوب» (رعد/28) و بهترین ذکر خدا نماز است. «اقم الصّلاة لذکرى» (طه/14) [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور: ج10، ص: 479 قالب : تفسیری موضوع اصلی : نفس مطمئنه گوینده : حجت الاسلام و المسلمین قرائتی
  حالت مؤمنین به هنگام قبض روح
27) از امام صادق (‏علیه‌السلام) سؤال شد که آیا مؤمن از جان دادن خود راضى است؟ حضرت فرمود: در لحظه اول راضى نیست ولى فرشته قبض روح به او دلدارى مى‏دهد که من از پدر به تو مهربان‏ترم، چشمت را باز کن. او چشم باز مى‏کند و پیامبر (صلى‌الله‌علیه‌وآله) و على و فاطمه و حسن و حسین و سایر امامان (علیهم‏السلام) را مى‏بیند. فرشته مى‏گوید: اینان دوستان تو هستند. مؤمن هم با دیدن این صحنه راضى مى‏شود و در این هنگام خطاب «یا ایّتها النفس المطمئنّة» را مى‏شنود.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور: ج10، ص: 479 قالب : روایی موضوع اصلی : مومنین گوینده : حجت الاسلام و المسلمین قرائتی
  نشانه نفس مطمئنه
28) راضى بودن و مرضى بودن، نشانه نفس مطمئنه است که او از خدا راضى است و خدا نیز از او راضى است. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور: ج10، ص: 479 قالب : تفسیری موضوع اصلی : نفس مطمئنه گوینده : حجت الاسلام و المسلمین قرائتی
  آمدن خداوند - اعظم زارع بيدکي
22) وَ جَآءَ رَبُّکَ وَ الْمَلَکُ صَفًّا صَفًّا.

«در روز بازپسین‌ پروردگار تو می‌آید، و فرشتگان‌ نیز صفّ در صفّ با صفوف‌ مرتّب‌ و منظّم‌ می‌آیند.»

اگر کسی‌ از این‌ آیۀ مبارکه‌ چنین‌ بپندارد که‌ آمدن‌ پروردگار مانند آمدن‌ حُکّام‌ و سلاطین‌ است‌ که‌ در روز بُروز قدرت‌، با طنطنه‌ و طمطراق‌ می‌آیند، و افسران‌ و سربازان‌ نیز با هیئتی‌ مخصوص‌ در دو طرف‌ صفّ می‌کشند؛ این‌ مسلّماً پنداری‌ غلط‌ و دور از حقیقت‌ است‌.

بلکه‌ چون‌ عظمت‌ و جلال‌ شاهان‌ در عالم‌ اعتبار بدین‌ کیفیّت‌ آمدن‌ و اظهار جلال‌ و قدرت‌ نمودن‌ است‌، قدرت‌ و عظمت‌ پروردگار جلّ شأنُه‌ و علا قدرُه‌ در روز قیامت‌ بدین‌ صورت‌ برای‌ ما تشبیه‌ شده‌ است‌، از باب‌ تشبیه‌ معقول‌ به‌ محسوس‌؛ و الاّ ورود ملائکه‌ ورود مادّی‌ نیست‌، و آنان‌ در جهت‌ مادّی‌ و مکان‌ مادّی‌ نیستند؛ فرشتگان‌ موجودات‌ مقرّبی‌ هستند که‌ تمام‌ عوالم‌ را فرا گرفته‌اند.

صفّ در صفّ بودن‌ آنها قدرت‌ در پشت‌ قدرت‌، و علم‌ در پشت‌ علم‌، و حیات‌ در پشت‌ حیات‌ است‌. و آمدن‌ فرشتگان‌ با پای‌ مادّی‌ نیست‌، بلکه‌ نزدیک‌ شدن‌ تدریجی‌ و ظهور نمودن‌ است‌. آمدن‌ پروردگار با جسم‌ و هیکل‌ نیست‌، و خدا پا ندارد؛ آمدن‌ خداوند ظهور تجلّیات‌ جمال‌ و جلال‌ اوست‌ که‌ در قیامت‌ چون‌ به‌ تدریج‌ صورت‌ میگیرد و لقای‌ حضرت‌ احدیّتش‌ به‌ وقوع‌ می‌پیوندد، از آن‌ به‌ «آمدن‌» که‌ در لغت‌ عرب‌ «مَجی‌ء» است‌ تعبیر شده‌ است‌. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : معاد شناسی ج 4 ص 131 قالب : اعتقادی موضوع اصلی : اذن الهی گوینده : اعظم زارع بیدکی
  در ان روز، جهنم را حاضر می کنند: - زينب افراونده
23) در حدیثی از امام رضا (علیه السلام) می خوانیم که" وقتی این آیه نازل شد، رنگ چهره پیامبر (صلی اله علیه وآله) دگرگون گشت. این حالت بر اصحاب گران آمد. بعضی به سراغ علی (علیه السلام) رفتند و ماجرا را بیان کردند. علی (علیه السلام) آمد و میان دو شانه پیامبر (صلی اله علیه وآله ) را بوسید و گفت: ای رسول خدا، پدر و مادرم فدایت باد، چه حادثه ای روی داده؟ فرمود: جبرئیل آمد و این آیه را بر من تلاوت کرد. علی (علیه السلام) عرض کرد: چگونه جهنم را می آورند؟ فرمود: هفتاد هزار فرشته آن را با هفتاد هزار مهار می کشند و می آورند؛ در حالی که چنان سرکش است که اگر او را رها کنند، همه را آتش می زند. سپس من در برابر جهنم قرار می گیرم و او می گوید: ای محمد، مرا با تو کاری نیست. خداوند گوشت تو را بر من حرام کرده است. در آن روز هیچ کس نمی ماند مگر این که می گوید: خودم، خودم ؛ اما محمد می گوید: پروردگارا، امتم ، امتم." [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نمونه ج26ص471 قالب : روایی موضوع اصلی : نشانه های قیامت گوینده : زینب افراونده
  آمدن خدا! - زينب افراونده
22) تعبیر "جاء ربک" کنایه از فرارسیدن فرمان خدا برای رسیدگی به حساب خلایق یا ظهور آیات عظمت و نشانه های خداوند یا ظهور کامل معرفت به پروردگار در آن روز است؛ به گونه ای که جای انکار برای هیچ کس باقی نمی ماند؛ گویی همه ذات بی مثالش را با چشم مشاهده می کنند. به هر حال مسلّم است که آمدن خداوند به معنای حقیقی کلمه که لازمه آن جسم بودن و انتقال در مکان است، معنی ندارد؛ چرا که او از جسم و خواص آن مبرّا است. همین معنی با صراحت در حدیثی از امام رضا (علیه السلام) نقل شده است. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نمونه،ج26،ص470 قالب : تفسیری موضوع اصلی : سوره فجر گوینده : زینب افراونده
  در ان روز، جهنم را حاضر می کنند: - زينب افراونده
23) از این تعبیر استفاده می شود که جهنم حرکت پذیر است و آن را به مجرمان نزدیک می کنند؛ همانگونه که در مورد بهشت نیز در آیه 90 سوره شعراء می خوانیم "بهشت را به پرهیزکاران نزدیک می کنند." در واقع حقایق عالم قیامت به درستی بر ما روشن نیست و شرایط حاکم بر آنجا با اینجا متفاوت است و هیچ مانعی ندارد که در ان روز بهشت و دوزخ را تغییر مکان دهند. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نمونه،ج26،ص471 قالب : تفسیری موضوع اصلی : سوره فجر گوینده : زینب افراونده
  یک نگاه فرهنگی - مسعود ورزيده
27)
در اول سوره سوگندهایی که هست یک مصداق خوبی که برای این سوگندها وجود دارد ایام حج و ده روز اول ذی الحجه است.
فجر : طلوع روز عید قربان. «و لیال عشر»: شبهای دهگانه اول ذی الحجه. «شفع»: روز ترویه. «وتر»: روز عرفه «واللیل إذا یسر»: آن روز عرفه‌ای که شب می‌شود و دوباره طلوع روز عید قربان که همان فجر است. و این یک چرخه است چرخه ده گانه شبهای مقدس ذی الحجه.
حج در دین ما نماد دل بریدن از دنیاست که همه یک رنگ با لباسهایی سفید که دوخته نباشد و شاه و گدا در یک لباس، باهم جمع شوند، و همه باهم و یک شکل اعمال را انجام دهند، که نماد قطع تعلقات دنیاست. و جالب اینجاست که نماد بارز آیات آخر سوره امام حسین (ع) هست و آن حضرت از حج شروع می‌کند و این حج را که نماد قطع تعلق از دنیاست را رها می‌کند و به سوی قطع حقیقی تعلق از دنیا می‌رود که یک شبهای دهگانۀ دیگری درست می‌شود. می شود دهۀ محرم و یک فجر دیگری درست می‌شود که می‌شود فجر عاشورا. و یک قربان دیگری درست می‌شود که می‌شود وجود مقدس امام حسین(ع).
اوج طغیان در روی زمین را اگر بخواهید نگاه کنید، در روز عاشورا و در مقابل امام حسین علیه السلام هست.
و اوج اطمینان در روی زمین را هم اگر بخواهید نگاه کنید، در روز عاشورا، خود امام حسین (ع)هست.
اوج طغیان در کجا خودش را نشان می‌دهد؟ در اکرام و انعام.
طغیان‌گری انسان در برابر امساک خدا (چون کاری از دستش بر نمی‌آید) جزع و فزع است.
و اوج اطمینان را اگر می‌خواهید تماشا کنید در موقعی است، که عرصه تنگ شده که در عاشورا هر دو را می‌بینیم. و به خاطر این است که می‌شود نکتۀ عطف در تاریخ: عاشورا. و می‌شود گفت که سورۀ فجر در عاشورا تفسیر و تاویل شده و عینیت یافته است. هم جنبه طغیانش و هم جنبه تنگ شدن عرصه.
در جنبۀ طغیان یزیدیان و در جنبۀ اطمینانش امام حسین (ع) ویارانش را می‌بینیم.
هر چه قدر که عرصه تنگتر می‌شود، و فشارها زیادتر می‌شود، هر چه قدر که یاران و صحابه بیشتر شهید می‌شوند، چهرۀ حضرت درخشان‌تر می‌شود! تا جایی که به لحظات آخرشان می‌رسند، ذکر لبان مبارکشان «الهی رضاً لرضاک، راضیه مرضیه و راضیاً لقضاک» راضی هستم به آنچه که تو خواستی.
در واقع این یک بیان فرهنگی هست که به سوره تطبیق می‌شود و در ارتباط با سوره فجر است. و مصداقهای عینی خارجیه است که سوره بر آنها تطبیق می‌شود، و در این ماجرا اوج تطبیق را می‌بینیم.
سوره فرمولی در اختیار انسان فرار می‌هد که اگر با آن حرکت کند به سعادت ابدی و اگر با آن فرمول حرکت نکند به شقاوت ابدی دچار می‌شود. به هر یک از سوره‌ها که نگاه می‌کنیم، هر کدام بینشی به ما می‌دهند که دیگری جای آن را پر نمی‌کند. و هر سوره برای انسان یک هویت می‌دهد و انسان با «ناس» زندگی می‌کند، با «ضحی» زندکی می کند و
قرآن هم وارد جزئیات نمی‌شود و جای اهل بیت را پر نمی‌کند و آن بینش‌های کلان را به شما می‌دهد آن نگاههایی که باید در زندگی داشته باشیم به عنوان فرد، به عنوان جامعه و به عنوان حکومت.
ما باید از خدا کمک بخواهیم این معنا را که در این مباحث علمی محدود نشویم و اینها حجابی برای نفوذ نور قرآن به قلب ما نشوند، که این خطر بزرگی است. و با تأمل در سوره‌ها و جا انداختن این سوره‌ها در جان خود و کم‌کم با به کارگیری این سوره‌ها در زندگی می‌توانیم از این خطر جلوگیری کنیم. تا قبل از این که معلم قرآن باشیم، إن شاءاللّه عامل به قرآن باشیم. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تدبرقران قالب : اخلاقی موضوع اصلی : فرهنگ گوینده : مسعود ورزیده
  ارجعی در مقابل اهبطوا - علي باقري
28) در این آیه خداوند می فرماید برگرد به سوی من . این فراخواندن انسان از طرف خداوند به آیه ی 38 سوره ی بقره بر می گردد . در آیه ی ۳۸ بقره خداوند انسان ها را که در صلب آدم هستند از درگاه خود می راند . زیرا اگر رانده شدن فقط به آدم و حوا خلاصه می شد فعل جمع آورده نمی شد همچنین فرمود جمیعاً ) بعد می فرماید نگران نباشید از اینکه شما را از درگاه خود دور می کنم. زیرا از طرف من به سوی شما هدی (هدایت گر) خواهد آمد هر کس از این هدی های (هدایتگر های) من تبعیت کند هیچ اندوه و نگرانی نداشته باشد . ( دقت شود ائمه هدی )
قُلْنَا اهْبِطُوا مِنْهَا جَمِیعًا فَإِمَّا یَأْتِیَنَّکُمْ مِنِّی هُدًى فَمَنْ تَبِعَ هُدَایَ فَلَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ( 38 بقره)
در این آیه خداوند در قبال دور کردن انسان از خود با تأکید می فرماید : هادی هایی را از جانب خودم به سوی شما خواهم فرستاد . اگر امامت و رهبری آنها را بپزیرید هیچ نگرانی برای شما نیست و با قلبی آرام به سوی من برخواهید گشت . و در این آیه خطاب خداوند به برگشتن با آرامش دل به همین انسان هاست که از فرستادگان و هادیان او تبعیت کنند . [ نظرات / امتیازها ]
منبع : قالب : تفسیری موضوع اصلی : انسان گوینده : علی باقری