● معنای کلمه «حمد»
«حمد» به معنای ثنا و ستایش در برابر فعل جمیل و اختیاری است.
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : اما کلمه «مدح» که هم ثنای بر فعل جمیل اختیاری را شامل می شود و هم ثنای بر عمل غیر اختیاری را، مثلاً گفته می شود: «من فلانی را در برابر کرامتی که دارد حمد و مدح کردم» ولی در مورد تلألؤ یک مروارید و یا بوی خوش یک گل نمی گوییم آن را حمد کردم بلکه تنها می توانیم بگوییم آن را مدح کردم.
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج1، ص: 30 |
قالب : لغوی |
موضوع اصلی : بدون موضوع |
گوینده : علامه طباطبایی |
1)
غلامی : عَنْ أَبِی مُحَمَّدٍ الْعَسْکَرِیِّ عَنْ آبَائِهِ ع قَالَ جَاءَ رَجُلٌ إِلَى الرِّضَا ع فَقَالَ لَهُ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ أَخْبِرْنِی عَنْ قَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَّ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ مَا تَفْسِیرُهُ؟ فَقَالَ لَقَدْ حَدَّثَنِی أَبِی عَنْ جَدِّی عَنِ الْبَاقِرِ عَنْ زَیْنِ الْعَابِدِینَ عَنْ أَبِیهِ ع أَنَّ رَجُلًا جَاءَ إِلَى أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع فَقَالَ أَخْبِرْنِی عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ مَا تَفْسِیرُهُ فَقَالَ الْحَمْدُ لِلَّهِ هُوَ أَنْ عَرَّفَ عِبَادَهُ بَعْضَ نِعَمِهِ عَلَیْهِمْ جُمَلًا إِذْ لَا یَقْدِرُونَ عَلَى مَعْرِفَةِ جَمِیعِهَا بِالتَّفْصِیلِ لِأَنَّهَا أَکْثَرُ مِنْ أَنْ تُحْصَى أَوْ تُعْرَفَ فَقَالَ لَهُمْ قُولُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى مَا أَنْعَمَ بِهِ عَلَیْنَا رَبُّ الْعَالَمِینَ(11)
یک شخصی آمد پیش حضرت رضا علیه السلام و در مورد جمله- الحمد لله رب العالمین- پرسید . حضرت فرمودند که کسی همین را از امیر المومنین سوال کرد. ایشان پاسخ دادند که حمد این است که خدا اوّلا بعض نعمش را اجمالا به عبادش شناساند چون قادر به شناختن تمام نعمت هایش که نیستند و بعد به ایشان دستور داد که بگویند تمامِ حمد برای الله است بخاطر آن نعمتهایی که رب عالمیان به ما عطا فرمود.
پس لازمه حمد شناختن نعمت است ،یعنی اول نعمت را بشناس تا بعد متوجه شوی تشکر و حمد یعنی چه . اگر دقت فرمایید ،می بینید که ایشان شکر را متوقف بر شناختن نعمت کرده اند و قطعا این برداشت بدست می آید که شکر و حمد واقعی این است که بدانی و بفهمی، خیر بودن و از جانب خدا بودن این پیشامد را.
حال آیا کسی هست که بتواند نعمات خدا را احصاء کند تا بتواند شکر و حمد خدا را بجا آورد ؟
رسول اکرم صل الله علیه و آله در ضمن حدیثی فرمودند چون کسی نمی تواند حمد خدا را بجا آورد خدا زود تر از همه حمد خود را بجا آورد و اگر چنین نمی کرد به هیچ کس نعمتی نمی داد.(12)
نتیجه اینکه حمد یعنی شناختن نعمات خدا . تا کسی نتواند نعمت بودنِ یک چیز را درک کند ، نمیتواند شکر آن را بجا آورد . اوّل باید بدانی که این اتفاق که افتاد یا این ضرر یا نفع که به شما رسید خیر شما در آن بود و خدایت برایت فرستاده بود ؛ حمد و شکرش را بجا آورده ای.
2)
: فوق العاده بود من دقیقا دنبال معنای حمد بودم که این حدیث گرفتم ولی اکثر علما در تفاسیر به مفهوم حمد اشاره کردند نه به معنای آن
ازتون واقعا ممنونم بخاطر مطلب عالی و جامعتون
اجرکم عند الله
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● اختصاص تمام حمدها به خداوند
هیچ حمدى از هیچ حامدى در برابر هیچ امرى محمود سر نمى زند مگر آنکه در حقیقت حمد خداوند است، براى آنکه آن جمیلى که حمد و ستایش حامد متوجه آن است فعل خدا است و او ایجادش کرده است، پس جنس حمد و همه آن از آن خدا است.
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : حرف (الف و لام) که در اول این کلمه آمده است، استغراق و عمومیت را مى رساند و ممکن است (لام) جنس باشد و هر کدام باشد مالش یکى است، براى اینکه خداى سبحان مى فرماید: «ذلِکُمُ اللَّهُ رَبُّکُمْ خالِقُ کُلِّ شَیْءٍ، این است خداى شما که خالق هر چیز است» (غافر/62) و اعلام می دارد که هر موجودى که مصداق کلمه (چیز) باشد، مخلوق خدا است و نیز فرموده است: «الَّذِی أَحْسَنَ کُلَّ شَیْءٍ خَلَقَهُ - آن خدایى که هر چه را خلق کرده زیبایش کرده است» (سجده/7) و اثبات کرده است که هر چیزى که مخلوق است به آن جهت که مخلوق او است و منسوب به او است حسن و زیبا است، پس حسن و زیبایى دائر مدار خلقت است، همچنانکه خلقت دائر مدار حسن می باشد، پس هیچ خلقى نیست مگر آنکه به احسان خدا حسن و به اجمال او جمیل است و بالعکس هیچ حسن و زیبایى نیست مگر آنکه مخلوق او و منسوب به او است و نیز فرموده است: «هُوَ اللَّهُ الْواحِدُ الْقَهَّارُ - او است خداى واحد قهار» (زمر/4) و نیز فرموده است: «وَ عَنَتِ الْوُجُوهُ لِلْحَیِّ الْقَیُّومِ - ذلیل و خاضع شد وجوه در برابر حى قیوم» (طه/111) و در این دو آیه خبر داده است از اینکه هیچ چیزى را به اجبار کسى و قهر قاهرى نیافریده است و هیچ فعلى را به اجبار اجبار کننده اى انجام نمی دهد، بلکه هر چه خلق کرده است با علم و اختیار خود کرده است، در نتیجه هیچ موجودى نیست مگر آنکه فعل اختیارى او است، آن هم فعل جمیل و حسن، پس از جهت فعل تمامى حمدها از آن او است. و اما از جهت اسم، یک جا فرموده است: «اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ لَهُ الْأَسْماءُ الْحُسْنى - خدا است که معبودى جز او نیست و او را است اسما حسنى» (طه/8) و در جای دیگر فرموده است: «وَ لِلَّهِ الْأَسْماءُ الْحُسْنى فَادْعُوهُ بِها وَ ذَرُوا الَّذِینَ یُلْحِدُونَ فِی أَسْمائِهِ - خداى را است اسمایى حسنى، پس او را به آن اسما بخوانید و آنان را که در اسما او کفر مى ورزند رها کنید و به خودشان واگذارید» (اعراف/180) و اعلام داشته است که او هم در اسمائش جمیل است و هم در افعالش و هر جمیلى از او صادر مى شود.
پس روشن شد که خداى تعالى هم در برابر اسمای جمیلش محمود و سزاوار ستایش است و هم در برابر افعال جمیلش و نیز روشن شد که هیچ حمدى از هیچ حامدى در برابر هیچ امرى محمود سر نمى زند مگر آنکه در حقیقت حمد خدا است، براى آنکه آن جمیلى که حمد و ستایش حامد متوجه آن است فعل خدا است و او ایجادش کرده است، پس جنس حمد و همه آن از آن خدا است.
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج1، ص: 30 و 31 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : حمد |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● ضعف انسان در تحمید و عبودیت خداوند
ظاهر سیاق و به قرینه التفاتى که در جمله (إِیَّاکَ نَعْبُدُ ...) به کار رفته است و ناگهان خداى سبحان مخاطب بندگان قرار گرفته است، چنین دلالت دارد که سوره مورد بحث کلام بنده خداست، به این معنا که خداى تعالى در این سوره به بنده خود یاد مى دهد که چگونه حمدش گوید و چگونه سزاوار است ادب عبودیت را در مقامى که مى خواهد اظهار عبودیت کند رعایت نماید و این ظاهر را جمله (الْحَمْدُ لِلَّهِ) نیز تایید می کند. براى اینکه حمد توصیف است و خداى سبحان خود را از توصیف واصفان از بندگانش منزه دانسته است و فرموده است: «سُبْحانَ اللَّهِ عَمَّا یَصِفُونَ إِلَّا عِبادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِینَ - خداوند منزه است از آنچه توصیفش مى کنند، مگر بندگان مخلص او» (صافات/160) و در کلام مجیدش هیچ جا این اطلاق را مقید نکرده است و هیچ جا عبارتى نیاورده است که حمد خدا را از غیر خدا حکایت کند به جز عده اى از انبیای مخلصش که از آنان حکایت کرده است که حمد خدا گفته اند. پس اینکه در آغاز سوره مورد بحث فرموده است: «الْحَمْدُ لِلَّهِ» تا به آخر، ادب عبودیت را مى آموزد و تعلیم مى دهد که بنده او لایق آن نبود که او را حمد گوید و فعلا که مى گوید، به تعلیم و اجازه خود او است، او دستور داده است که بنده اش بگوید.
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : خداوند در آیات زیر حمد انبیا را حمد واقعی می داند. در خطابش به حضرت نوح (علیه السلام) فرموده است: «فَقُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی نَجَّانا مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ - پس بگو حمد آن خدایى را که ما را از قوم ستمکار نجات داد» (مومنون/28) و از حضرت ابراهیم (علیه السلام) حکایت کرده است که گفت: «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی وَهَبَ لِی عَلَى الْکِبَرِ إِسْماعِیلَ وَ إِسْحاقَ - سپاس خدایى را که در سر پیرى اسماعیل و اسحاق را به من داد» (ابراهیم/39) و در چند جا از کلامش به رسول گرامی اش حضرت محمد (ص) فرموده است: «وَ قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ بگو الحمد للَّه» (نمل93) و از حضرت داود (علیه السلام) و حضرت سلیمان (علیه السلام) حکایت کرده است: «وَ قالا الْحَمْدُ لِلَّهِ - گفتند: الحمد للَّه» (نمل/15) و از اهل بهشت یعنى پاک دلانى که از کینه درونى و کلام بیهوده و فساد انگیز پاکند، نقل کرده است که آخرین کلامشان حمد خدا است و فرموده است: «وَ آخِرُ دَعْواهُمْ أَنِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ» (یونس/10). و اما غیر این موارد هر چند خداى تعالى حمد را از بسیارى مخلوقات خود حکایت کرده است و بلکه آن را به همه مخلوقاتش نسبت داده و فرموده است: «وَ الْمَلائِکَةُ یُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ» (شوری/5) و نیز فرموده است: «وَ یُسَبِّحُ الرَّعْدُ بِحَمْدِهِ» (رعد/13) و نیز فرموده است: «وَ إِنْ مِنْ شَیْءٍ إِلَّا یُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ - هیچ چیز نیست مگر آنکه خداوند را با حمدش تسبیح مى گوید» (اسرا/44)، الا اینکه به طورى که ملاحظه مى کنید همه جا خود را از حمد حامدان، مگر آن عده که گفتیم، منزه می دارد، هر جا سخن از حمد حامدان کرده است، حمد ایشان را با تسبیح جفت کرده است و بلکه تسبیح را اصل در حکایت قرار داده است و حمد را با آن ذکر کرده است و همانطور که دیدید فرموده است: «تمامى موجودات با حمد خود او را تسبیح مى گویند».
خواهى پرسید چرا خدا منزه از حمد حامدان است؟ و چرا نخست تسبیح را از ایشان حکایت کرده است؟ مى گوییم: براى اینکه غیر خداى تعالى هیچ موجودى به افعال جمیل او و به جمال و کمال افعالش احاطه ندارد، همچنانکه به جمیل صفاتش و اسمایش که جمال افعالش ناشى از جمال آن صفات و اسما است، احاطه ندارد همچنانکه خودش فرموده است: «وَ لا یُحِیطُونَ بِهِ عِلْماً - احاطه علمى به او ندارند» (طه/110). بنابراین، مخلوق خدا به هر وضعى که او را بستاید، به همان مقدار به او و صفاتش احاطه یافته است و او را محدود به حدود آن صفات دانسته است و به آن تقدیر اندازه گیرى کرده است و حال آنکه خداى تعالى محدود به هیچ حدى نیست، نه خودش و نه صفات و اسمائش و نه جمال و کمال افعالش، پس اگر بخواهیم او را ستایش صحیح و بى اشکال کرده باشیم، باید قبلا او را منزه از تحدید و تقدیر خود کنیم و اعلام بداریم که پروردگارا، تو منزه از آنى که به تحدید و تقدیر فهم ما محدود شوى، همچنانکه خودش در این باره فرموده است: «إِنَّ اللَّهَ یَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ - خدا مى داند و شما نمى دانید» (نحل/74). اما مخلصین از بندگان او که گفتیم حمد آنان را در قرآن حکایت کرده است، آنان حمد خود را حمد خدا و وصف خود را وصف او قرار داده اند، براى اینکه خداوند ایشان را خالص براى خود کرده است.
پس روشن شد آنچه که ادب بندگى اقتضا دارد، این است که بنده خدا پروردگار خود را به همان ثنائى ثنا گوید که خود خدا خود را به آن ستوده است و از آن تجاوز نکند، همچنانکه در حدیث مورد اتفاق شیعه و سنى از رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) رسیده است که در ثناى خود مى گفت: «لا احصى ثناء علیک انت کما اثنیت على نفسک» (سنن ابى داود ج 2 ص 52) پروردگارا من ثنای تو را نمى توانم بشمارم و بگویم، تو آن طورى که بر خود ثنا کرده اى.
پس اینکه در آغاز سوره مورد بحث فرموده است: «الْحَمْدُ لِلَّهِ» تا به آخر، ادب عبودیت را مى آموزد و تعلیم مى دهد که بنده او لایق آن نبود که او را حمد گوید و فعلا که مى گوید، به تعلیم و اجازه خود او است، او دستور داده است که بنده اش بگوید.
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج1، ص: 31 تا 33 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : حمد |
گوینده : علامه طباطبایی |
1)
: عالی و کامل
اجرکم عندالله
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● معنای کلمه «رب»
«رب» به معنای مالکی است که امر مملوک خود را تدبیر کند.
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : پر واضح است که ملک حقیقى جداى از تدبیر تصور ندارد، چون ممکن نیست فرضا کره زمین با همه موجودات زنده و غیر زنده روى آن در هستى خود محتاج به خدا باشد ولى در آثار هستى مستقل از او و بى نیاز از او باشد، وقتى خدا مالک همه هستى ها است، هستى کره زمین از او است و هستى حیات روى آن و تمامى آثار حیات از او است، در نتیجه تدبیر امر زمین و موجودات در آن و همه عالم از او خواهد بود، پس او رب تمامى ما سواى خویش است، چون کلمه رب به معناى مالک مدبر است.
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج1، ص: 33 |
قالب : لغوی |
موضوع اصلی : بدون موضوع |
گوینده : علامه طباطبایی |
1)
غلامی : لفظ "رب". کلمه رب در این آیه شریفه بمعنای مالک مدبر است
2)
: عالی و کامل و کوتاه
اجرکم عندالله
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● معنای کلمه «عالَمین»
مراد از «عالمین» همه عوالم انس و جن، و جماعتهای آنان است و تک تک اصناف انسانها را در بر میگیرد.
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : 1- «عالَمین» جمع «عالَم» (به فتحه لام) است و معنایش آن چیزی است که به واسطه آن علم حاصل می شود (ما یُعَلم به) و معلوم است که معنای این کلمه شامل تمامی موجودات می شود، هم تک تک موجودات را می توان عالَم خواند و هم نوع نوع آن ها را، مانند عالَم جماد و عالَم نبات و عالَم حیوان و عالَم انسان و هم صنف صنف هر نوعی را، مانند عالَم عرب و عالَم عجم.
2- معنای دوم که کلمه عالم به معنای صنف صنف انسان ها باشد، با مقام آیات که مقام شمردن اسمای حسنای خدا است، تا می رسد به «مالک یوم الدین» مناسب تر است، چون مراد از «یوم الدین» روز قیامت است، چون دین به معنای جزا است، و جزا در روز قیامت مخصوص به انسان و جن است، پس معلوم می شود مراد از عالمین هم عوالم انس و جن و جماعت های آنان است.
3- همین که این کلمه در هر جای قرآن که آمده به این معنا آمده است، خود، مؤید احتمال ما است که در اینجا هم عالمین به معنای عالم اصناف انسان ها است، مانند آیه «وَ اصْطَفاکِ عَلى نِساءِ الْعالَمینَ - تو را بر همه زنان عالمیان برگزید» (آل عمران/42)، و آیه «لِیَکُونَ لِلْعالَمینَ نَذیراً- تا برای عالمیان بیم رسان باشد» (فرقان/1)، و آیه: «أَ تَأْتُونَ الْفاحِشَةَ ما سَبَقَکُمْ بِها مِنْ أَحَدٍ مِنَ الْعالَمینَ؟- آیا به سر وقت گناه زشتی می روید، که قبل از شما احدی از عالمیان چنان کاری نکرده است.» (اعراف/80)
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج1، ص: 34 و 35 |
قالب : لغوی |
موضوع اصلی : بدون موضوع |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● اختصاص تمام حمدها به خداوند
امام صادق(علیهالسلام) فرمودند: پدرم استرى را گم کرد و فرمود: «اگر خدا آن را به من بر گرداند، من او را به ستایش هایى حمد مىگویم که از آن راضى شود» اتفاقا چیزى نگذشت که آن را با زین و لجام آوردند، سوار شد؛ همین که لباس هایش را جابجا و جمع و جور کرد که حرکت کند، سر به آسمان بلند کرد و گفت: «الحمد للَّه» و دیگر هیچ نگفت، آن گاه فرمود: «در ستایش خدا از هیچ چیز فروگذار نکردم، چون تمامى ستایش ها را مخصوص او کردم، هیچ حمدى نیست مگر آنکه خدا هم داخل در آنست».
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج1، ص: 38 |
قالب : روایی |
موضوع اصلی : حمد |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● بیان عقلی اختصاص تمام حمدها به خداوند
برهان هاى عقلى قائم است بر اینکه استقلال معلول در ذاتش و در تمامى شئونش همه به خاطر و به وسیله علت است و هر کمالى که دارد سایه ای است از هستى علتش، پس اگر براى حسن و جمال، حقیقتى در وجود باشد، کمال آن و استقلالش از آن خداى واجب الوجود متعالى است براى اینکه او است علتى که تمامى علل به او منتهى مى شوند.
و ثنا و حمد عبارت از این است که موجود با وجود خودش کمال موجود دیگرى را نشان دهد، البته موجود دیگرى که همان علت او است و چون تمامى کمال ها از تمامى موجودات به خداىتعالى منتهى مى شود، پس حقیقت هر ثنا و حمدى هم به او راجع مى شود و به او منتهى مى گردد، پس باید گفت: «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ».
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج1، ص: 38 |
قالب : فلسفی |
موضوع اصلی : حمد |
گوینده : علامه طباطبایی |
1)
غلامی : اما مخلصین از بندگان او که گفتیم: حمد آنان را در قرآن حکایت کرده، آنان حمد خود را حمد خدا، و وصف خود را وصف او قرار دادهاند، برای اینکه خداوند ایشانرا خالص برای خود کرده.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● آموزش تحمید خداوند
امام على(علیهالسلام) در جواب شخصى که از آن جناب از تفسیر کلمه «الْحَمْدُ لِلَّهِ» را پرسید، فرمودند: خداى تعالى بعضى از نعمتهاى خود را آن هم سر بسته و در بسته و به طور اجمال براى بندگان خود معرفى کرده است، چون نمیتوانستند نسبت به همگى آن ها معرفت یابند و به طور تفصیل به آن وقوف یابند چون عدد آن ها بیش از حد آمار و شناختن است، لذا به ایشان دستور داد تنها بگویند: «الحمد للَّه على ما انعم به علینا».
علامه طباطبایی: این حدیث اشاره دارد به آنچه گذشت که گفتیم حمد از ناحیه بنده در حقیقت یاد آورى خداست، اما به نیابت، تا رعایت ادب را کرده باشد.
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : این روایت را عیون اخبار الرضا(ج 1 ص 220 ح 30) روایت کرده است.
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج1، ص: 38 |
قالب : روایی |
موضوع اصلی : حمد |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● حمد و ثنا -
سحر شادرام
سپس خداوند ستایش خود کرده و این به این معناست که پس از آغاز کارها با نام خداوند به حمد و ستایش او بپردازیم.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : اسمهای خداوند |
گوینده : سحر شادرام |
1)
رمضانی (داور) : نوع مطلب شما، پیام و قالب آن اعتقادی می باشد. لطفا مطلب خود را در قسمت پیامها وارد نمایید. قسمت راهنمای سایت را مطالعه نمایید تا تعریف نکته و پیام روشن شود.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● تفوت حمد و مدح -
حسين پاک دل
در حمد، ثنای بر جمیل اختیاری است پس اگر در موجودی جمال غیراختیاری باشد تمجید او را «مدح » می گویند نه «حمد».
درخشندگی برلیان یا درخشانی آفتاب را نباید به حمد تعبیر کرد«حمدت اللولو یا حمدت الشمس » درست نیست، باید گفت:
«مدحت اللولو والشمس ».
این نکته واضح است که خداوند در خلقت عالم اراده و اختیارداشته و برای او جبری در خلقت نبوده است، از این رو «حمد»تعبیر شده است.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : قرآن کریم |
گوینده : بیتا شریفی |
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● الحمدلله -
محمد به روز سعدآباد
منبع : |
قالب : لغوی |
موضوع اصلی : تکلّم- سخن |
گوینده : محمد به روز سعدآباد |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● شنا خت خدا وند -
اکرام السا دات صدرايي
منبع : منا جات امام زین العا بد ین |
قالب : روایی |
موضوع اصلی : توفیق الهی |
گوینده : اکرام السا دات صدرایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● در مورد نقش های خداوند متعال -
مسعود بهشتي
خداوند متعال دونقش دارد:
1- اله بودن یعنی ذات مقدسی که تنها او در خور است تا مورد بندگی قرار گیرد و پرستش شود .
2- رب در این آیه بدل است برای لفظ جلاله (الله ) و بیانگر این است که تنها مربی واقعی که به بهترین و محکم ترین راه ها هدایت می کند .(مصداق آیه آن هذاالقرآن یهدی للتی .....) چون صاحب اصلی این کتاب انسان ساز نیز خداوند متعال است .
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : |
قالب : لغوی |
موضوع اصلی : خداوند |
گوینده : مسعود بهشتی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● «الحمدللّه»، بهترین نوع تشکّر از خداوند است.-نکته -
حاجيه تقي زاده فانيد
«ربّ» به کسى گفته مىشود که هم مالک وصاحب چیزى است و هم در رشد و پرورش آن نقش دارد.
خداوند هم صاحب حقیقى عالم است و هم مدبّر و پروردگار آن. پس همه هستى حرکت تکاملى دارد و در مسیرى که خداوند معیّن کرده، هدایت مىشود.
علاوه بر سوره حمد، چهار سورهى انعام، کهف، سبأ وفاطر نیز با جمله «الحمدللّه» آغاز گردیده، ولى فقط در سوره حمد بعد از آن «ربّ العالمین» آمده است.
مفهوم حمد، ترکیبى از مفهوم مدح و شکر است. انسان در برابر جمال و کمال و زیبایى، زبان به ستایش و در برابر نعمت و خدمت واحسان دیگران، زبان به تشکّر مىگشاید. خداوند متعال به خاطر کمال و جمالش، شایستهى ستایش وبه خاطر احسانها و نعمتهایش، لایق شکرگزارى است.
«الحمدللّه»، بهترین نوع تشکّر از خداوند است. هر کس در هرجا، با هر زبانى، هرگونه ستایشى از هر کمال و زیبایى دارد، در حقیقت سرچشمهى آن را ستایش مىکند. البتّه حمد خداوند منافاتى با سپاسگزارى از مخلوق ندارد، به شرط آنکه به امر خداوند و در خط و مسیر او باشد.
خداوند، پروردگار همهى آفریدههاست. «و هو ربّ کلّ شىء»(22) آنچه در آسمانها و زمین و میان آنهاست، پروردگارشان اوست. «ربّ السّموات والارض و مابینهما»(23) حضرت علىعلیه السلام مىفرماید: «من الجمادات والحیوانات»؛ او پروردگار جاندار و بىجان است. «له الخلق والامر تبارکاللّه ربّ العالمین» هم آفرینش از اوست و هم ادارهى آن، و او مربى و پرورش دهندهى همه است.(24)
مراد از «عالَمین» یا فقط انسانها هستند، مانند آیه 70 سوره حجر که قوم لوط به حضرت لوط گفتند: «أوَ لم ننهک عن العالمین» آیا ما تو را از ملاقات با مردم نهى نکردیم؟ و یا مراد همهى عوالم هستى است. «عالَم» به معناى مخلوقات و «عالَمین» به معناى تمام مخلوقات نیز استعمال شده است. از این آیه فهمیده مىشود که تمام هستى یک پروردگار دارد و آنچه در جاهلیت و در میان بعضى از ملّتها اعتقاد داشتند که براى هر نوع از پدیدهها خدایى است و آن را مدبّر و ربّ النّوع آن مىپنداشتند، باطل است.
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : حمد |
گوینده : حاجیه تقی زاده فانید |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● خداوند، پروردگار همهى آفریدههاست -
ابراهيم چراغي
خداوند، پروردگار همهى آفریدههاست. «و هو ربّ کلّ شىء»(22) آنچه در آسمانها و زمین و میان آنهاست، پروردگارشان اوست. «ربّ السّموات والارض و مابینهما»(23) حضرت علىعلیه السلام مىفرماید: «من الجمادات والحیوانات»؛ او پروردگار جاندار و بىجان است. «له الخلق والامر تبارکاللّه ربّ العالمین» هم آفرینش از اوست و هم ادارهى آن، و او مربى و پرورش دهندهى همه است.(24)
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : رزق الهی |
گوینده : ابراهیم چراغی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● واژه «حمد» اخص از «مدح» -
آسيه افشار
واژه «حمد» اخص از «مدح» و از آن والاتر و از واژه «شکر» نیز فراگیرتر است، پس «مدح» در چیزى است که به اختیار از انسان سر مىزند و آنچه که از «مدح» و درباره «مدح» گفته شده، این است که یا به خاطر بلندى قدّش و زیبایى چهرهاش مدح و ستوده مىشود، همان طور که در بخشش مال و سخاوت و علمش نیز مدح مىشود، ولى «حمد» فقط در مورد دوّم، یعنى نسبت به آثار علمى و معنوى است، نه موارد ظاهرى، از این رو نسبت بین «حمد» و «مدح» از نسب اربعه «عموم و خصوص مطلق» است.
«شکر» بخصوص در مقابل «نعمت» است، پس هر شکرى حمد هست ولى هر حمد و ثنایى شکر نیست و هر حمدى، مدح هست، ولى هر مدحى حمد و ثنا نیست، و نسبت بین «شکر» و «حمد» نیز «عموم و خصوص مطلق» است
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر جوامع الجامع |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : مدح |
گوینده : آسیه افشار |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● ارتباط -
علي عابدين پورجعفري
الحمد لله :
1 به انسان راه ستایش ، 2 راه سپاسگزارى ، 3 چگونه تشکّر کردن ، 4 چگونه حمد گفتن ، 5 راه ثناخوانى ارباب را تعلیم مى دهد
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : |
قالب : اخلاقی |
موضوع اصلی : بدون موضوع |
گوینده : علی عابدین پورجعفری |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● الحمدلله -
علي سيدجلالي
زیبایی ها همه از اوست پس ستایش ها همه از اوست نعمتها همه از اوست پس سپاس ها همه مختص اوست وخداوند با زیباییها ونعمت هایش پروردگار همه موجودات است الحمد لله رب العالمین
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : |
قالب : اعتقادی |
موضوع اصلی : نعمت الهی |
گوینده : علی سیدجلالی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● الحمد لله -
احسان فريددوني
در قرآن کریم پنج سوره است که با «الْحَمْدُ لِلَّهِ» شروع میشود، اوّلین سوره حمد است، اگر توجّه کنیم در همهی این سورهها بحث ربوبیّت خدای تبارک و تعالی مطرح است، ربوبیّت به معنای مالکیتی که همراه با تدبیر باشد، ربّ یعنی مالک مدبّر، خلاصهی آن این میشود. کسی که مالک است و صاحب اختیار و خود او تدبیر میکند و اداره میکند و راه رشد را فراهم میکند که بعداً میگوییم مشرکین در ربوبیّت مشرک میشدند نه در خالقیّت و نه در ذات خدا. ما خدا را حمد میکنیم که او ربّ العالمین است، در سوره حمد «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمین» در سورهی انعام میفرماید: «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذی خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ جَعَلَ الظُّلُماتِ وَ النُّورَ ثُمَّ الَّذینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ یَعْدِلُونَ» حمد از آن خدایی است که آسمانها و زمین را آفرید و نور و ظلمت را قرار داد. با این وصف کفار به پروردگارشان عِدل میورزند، برای خدا همتا قرار میدهند «ثُمَّ الَّذینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ یَعْدِلُونَ» به او شرک میورزند، خدایی که آفرینندهی آسمان و زمین اوست، پس ربوبیّت، تدبیر امور هم دست خود اوست، خود او مالک است، او آفریده، پس او هم تدبیر میکند. دقّت میفرمایید که این حمد دو مرتبه در این سوره با ربوبیّت خداوند گره میخورد.
سومین مورد سورهی مبارکهی کهف است، میفرماید «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذی أَنْزَلَ عَلى عَبْدِهِ الْکِتابَ وَ لَمْ یَجْعَلْ لَهُ عِوَجاً» سپاس از آن خدایی است که کتاب را بر بندهاش نازل کرد و هیچ عوجی و کاستی در این قرآن قرار نداده، سپاس خدایی را که قرآن را نازل کرد آیا این هم با ربوبیّت ارتباطی دارد؟ قطعاً، خواهیم گفت که ربوبیّت در دو شاخهی تکوین و تشریع جلوهگر میشود، ما ربوبیّت تکوینی داریم و ربوبیّت تشریعی، اینجا ربوبیّت تشریعی خداست، خدایی که مالک و مدبّر انسان است برای رشد او برنامهای را تدبیر میکند و تدوین میکند و در اختیار او قرار میدهد و او برنامهی شریعت الهی است و قرآن و کتاب خداست. پس باز به ربوبیّت تشریعی خداوند مربوط میشود.
سورهی چهارم سورهی مبارکهی سبأ است، «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذی لَهُ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ» سپاس از آن خدایی است که آنچه در آسمانها است و آنچه در زمین است ملک اوست و برای اوست، او به آنها وجود بخشیده، «وَ لَهُ الْحَمْدُ فِی الْآخِرَةِ وَ هُوَ الْحَکیمُ الْخَبیرُ» این حمد نه تنها مخصوص دنیاست، در آخرت هم حمد از آن اوست، پس اشاره میکند به اینکه این تدبیر عبور سیری به سوی آخرت دارد، پس باید برای آخرت تدارک دیده شود، از این رو انسانها نیازمند برنامهای هستند که آخرت آنها را خوب تنظیم کنند.
و پنجمین سوره، سورهی مبارکهی فاطر «الْحَمْدُ لِلَّهِ فاطِرِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ» سپاس خدایی را که آسمانها و زمین را آفرید، شکافندهی آسمان و زمین، «الْحَمْدُ لِلَّهِ فاطِرِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ جاعِلِ الْمَلائِکَةِ رُسُلاً» فرشتگان خود را رسولان قرار داد، آنها را میفرستد و میآیند در امور کارها را تدبیر میکنند، میآیند در دنیا کارها را تدبیر میکنند، «أُولی أَجْنِحَةٍ مَثْنى وَ ثُلاثَ وَ رُباعَ» فرشتگان دارای بال هستند، بعضیها دو تا، بعضیها سه تا، بعضیها چهار تا «وَ یَزیدُ فِی الْخَلْقِ ما یَشاءُ إِنَّ اللَّهَ عَلى کُلِّ شَیْءٍ قَدیرٌ» برای بعضی از فرشتگان که بخواهند بر این چهار بال هم میافزاید، خداوند بر هر چیزی توانا است، البته بال فرشتگان مثل بال کبوتر لازم نیست باشد، هواپیما هم بال دارد ولی ابزار پرواز دارند، پس این سوره هم حمد خداوند در ارتباط با ربوبیّت اوست، او فرشتگان را میفرستد، او کارگزاران خود را بسیج میکند، همهی امور را آنها به فرمان خدا اجرا میکنند، در آخر سورهی اسراء هم باز حمد خدا را در همین زمینه مطرح میکند «وَ قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذی لَمْ یَتَّخِذْ وَلَداً» حمد از آن خدایی است که فرزندی برنگرفت «وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ شَریکٌ فِی الْمُلْکِ» در ادارهی امور عالم و پادشاهی و فرمانرواییاش هیچ شریکی ندارد «وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ وَلِیٌّ مِنَ الذُّلِّ وَ کَبِّرْهُ تَکْبیرا» هیچ ولیای که به او بخواهد کمکی بکند و او ناتوان باشد که از سر ناتوانی و ذلّت بخواهد برای ولایتی بر او باشد، هرگز چنین چیزی وجود ندارد. پس این حمد در ارتباط با ربوبیّت خداست، در قرآن کریم ربوبیّت را منحصراً از آن خدای تبارک و تعالی میدانیم، یعنی ربّ به معنای مالک مدبّر فقط اوست، البته اگر او کاری را به دیگری واگذار بکند او از قبل خدا ممکن است یک ربوبیّت موقّتی و کوتاهی و مقطعی پیدا کند، ولی تدبیر و ادارهی امور و فرمانروایی به ذات فقط و فقط از آن خدای تبارک و تعالی است و این بحثی است که قرآن با مشرکین دارد، عنایت بفرمایید که مشرکین در وجود خدا مشرک نبودند، در خالقیّت هم مشرک نبودند، خدا را خالق کل میدانستند «وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَهُم لَیَقُولُنَّ اللَّهُ»[1] اگر از آنها سؤال بشود که آسمان و زمین را چه کسی آفریده میگویند الله، «فَأَنَّى تُؤْفَکُون» یعنی آنها اعتراف داشتند که خالق کل خداست، حتی خود ربّ النوعها را خدا آفریده امّا قائل بودند به ربّ النوعهایی که اینها مدیران عالم هستند، و به طور مشارکت در کنار خدا قرار دارند، عالم را با او با همدیگر اداره میکنند. در یونان میگویند 12 ربّ النوع را میشناختند و میگفتند بر فراز قلّهی آلپ قرار دارند، در کلده که پایتخت آشور بود ماه و خورشید را ربّ النوع میشناختند و یک ربّ الاربابی را هم میپرستیدند، همهی اینها بوده، این تفکّر قطعاً تفکری است خارج از حوزهی توحید و شرک است که قرآن وقتی میگوید مشرکین همینها را میگوید، مشرکین خدا را قبول داشتند، خالقیّت او را هم قبول داشتند، این بتها را مظاهر ربّ النوعها میدانستند و ربّ النوعها را شریک با خدا. ما در تفکّر قرآنی برای خدا کارگزار و مجریان فرامین او قائل هستیم، میگوییم روح القُدُس فرامین الهی را دریافت میکند، فرمانروای فرشتگان است، این فرامین را به آنها ابلاغ میکند و آنها میآیند فرامین خدا را در زمین به اجرا میگذارند و امور را اجرا میکنند و برمیگردند، این تفکّر عین توحید است، خداوند همهی کارها را مباشرتاً انجام نمیدهد، در بعضی روایات داریم «أَبَى اللَّهُ أَنْ یُجْرِیَ الْأُمُورِ إِلَّا بِأَسْبَابِهَا» خداوند هر کاری را که میخواهد انجام دهد از طریق اسباب آن است، پس تفاوت بین تفکّر توحیدی و تفکّر شرک در ربوبیّت است، آنها قائل به ربّ النوع هستند و شریک برای خدا، اینها از دین خارج هستند، ما در تفکّر توحیدی و قرآنی قائل به کارگزار و مجریان تحت فرمان خدا هستیم، ملائکه رسل خدا هستند او اینها را میفرستد کاری انجام دهند، ابزار و عوامل طبیعت اینها مأموران اجرای فرامین و آنچه که مورد توجّه خدا است میباشند، خوب این تفکّر شرک بسیار فراگیر بود، قرآن کریم به شدّت روی این زمینه کار میکند و مرتباً میگویند خداست که ربّ العالمین است و نه دیگری.
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : در قرآن کریم پنج سوره است که با «الْحَمْدُ لِلَّهِ» شروع میشود،
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : سایت دکتر سید محسن میرباقری |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : آیات خاص |
گوینده : احسان فریددونی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● حمد -
مرتضي عزتيان
براى پى بردن به عمق و عظمت الحمد لله رب العالمین لازم است ، به تفاوت ((حمد)) و ((مدح )) و ((شکر)) و نتایج آن توجه شود:
((حمد)) در لغت عرب به معنى ستایش کردن در برابر کار یا صفت نیک اختیارى است ، یعنى هنگامى که کسى آگاهانه کار خوبى انجام دهد، و یا صفتى را براى خود برگزیند که سرچشمه اعمال نیک اختیارى است ، ما او را حمد و ستایش مى گوئیم .
ولى ((مدح )) به معنى هر گونه ستایش است ، خواه در برابر یک امر اختیارى باشد یا غیر اختیارى ، فى المثل تعریفى را که از یک گوهر گرانبها مى کنیم ، عرب آن را مدح مى نامد، و به تعبیر دیگر مفهوم مدح ، عام است در حالى که مفهوم حمد خاص مى باشد.
ولى مفهوم ((شکر)) از همه اینها محدودتر است ، تنها در برابر نعمتهائى شکر و سپاس مى گوئیم که از دیگرى با میل و اراده او به ما رسیده است .
و اگر به این نکته توجه کنیم که الف و لام ((الحمد)) به اصطلاح الف و لام جنس است و در اینجا معنى عمومیت را مى بخشد، چنین نتیجه مى گیریم که هر گونه حمد و ستایش مخصوص خداوندى است که پروردگار جهانیان است .
حتى هر انسانى که سرچشمه خیر و برکتى است ، و هر پیامبر و رهبر الهى که نور هدایت در دلها مى پاشد، هر معلمى که تعلیم مى دهد، هر شخص سخاوتمندى که بخشش مى کند، و هر طبیبى که مرهمى بر زخم جانکاهى مى نهد ستایش آنها از ستایش خدا سرچشمه مى گیرد، چرا که همه این مواهب در اصل از ناحیه ذات پاک او است ، و یا به تعبیر دیگر حمد اینها، حمد خدا، و ستایش اینها ستایشى براى او است . و نیز اگر خورشید نورافشانى مى کند، ابرها باران مى بارند، و زمین برکاتش را به ما تحویل مى دهد، اینها نیز همه از ناحیه او است ، بنابر این تمام حمدها به او بر مى گردد.
و به تعبیر دیگر
جمله الحمدلله رب العالمین ، اشاره اى است هم به توحید ذات و هم صفات و هم افعال
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نمونه ، جلد1، صفحه 28-29 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : صفات خداوند |
گوینده : مرتضی عزتیان |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● ربّ العالمین -
حامد مهاجرشيخي
"عالمین" جمع مذکّر سالم از "عالَم" هست و مَجاز کل به جزء مکانیه هم می توان در نظر گرفت و به جای "جهانها" ، آنرا "جهانیان" ترجمه کرد
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : |
قالب : قواعد عربی |
موضوع اصلی : جهان- عالَم |
گوینده : حامد مهاجرشیخی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.