از آیه: تا آیه:
انتخاب سوره :
شماره صفحه : 21 حزب : 4 جزء : اول سوره : بقرة
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، شما هم می توانید نکته ای در سايت ثبت کنید، تا با نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود.
  علت دسته بندى‏ هاى دینى و پیدایش انحرافات مذهبى
135) خداى تعالى بعد از آنکه بیان کرد که دین حق که اولاد حضرت ابراهیم از اسماعیل و اسحاق و یعقوب (علیهما سلام) و فرزندان وى بر آن دین بودند اسلام بود و خود حضرت ابراهیم (علیه السلام) هم آن را دین حنیف خود داشت، اینک در این آیه نتیجه مى ‏گیرد که اختلاف و انشعاب‏ هایى که در بشر پیدا شده است، دسته ‏اى خود را یهودى و دسته ‏اى دیگر مسیحى خواندند، همه ساخته ‏هاى هوى و هوس خود بشر است و بازیگری هایى است که خود در دین حضرت ابراهیم (علیه السلام) کرده‏ اند و دشمنى ‏هایى که با هم داشتند به حساب خدا و دین او گذاشتند. در نتیجه طائفه ‏هاى مختلف و احزابى دینى و متفرق گشتند و رنگ هوى و هوس ها و اغراض و مطامع خود را به دین خداى سبحان یعنى دین توحید زدند با اینکه دین به طور کلى یکى بود، همچنانکه معبودى که به وسیله دین عبادت مى ‏شود یکى است و آن دین حضرت ابراهیم (علیه السلام) است و باید مسلمین به آن دین تمسک جویند و شقاق و اختلاف اهل کتاب را پیروى ننموده، آن را براى خود اهل کتاب بگذارند.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج‏1، ص: 468 و 469 قالب : تفسیری موضوع اصلی : اهل کتاب گوینده : علامه طباطبایی
  ایمان به خدا و رسولان و کتب آنان
136) بعد از آنکه قرآن دعوت یهود و نصارى به سوى پیروى مذهب خود را حکایت کرد، اینک آنچه نزد خداوند حق است (خدایى که جز حق نمى ‏گوید) را ذکر نمود و آن عبارت است از شهادت بر ایمان به خدا و ایمان به آنچه نزد انبیا است بدون اینکه فرقى میانه انبیا بگذارند و آن همانا اسلام است. {قُولُوا آمَنَّا بِاللَّهِ وَ ما أُنْزِلَ إِلَیْنا}

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج‏1، ص: 469 و 470 قالب : تفسیری موضوع اصلی : ایمان گوینده : علامه طباطبایی
  عقیده باطل اهل کتاب درباره حضرت ابراهیم و تعدادی از انبیا(علیهما السلام)
136) آیه از آنچه نزد ما و نزد حضرت ابراهیم و اسحاق و یعقوب (علیهما سلام) بود به عبارت (انزال) تعبیر کرد و از آنچه نزد حضرت موسى و عیسى و انبیا دیگر (علیهما سلام) است به (ایتاء) یعنى دادن، تعبیر فرمود. شاید وجهش این باشد که براى دفع این توهم (هم یهودیان و هم مسیحیان حضرت ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباط (علیهما سلام) را از اهل ملت خود مى ‏شمردند. یهودیان آن حضرات را یهودى و مسیحیان مسیحى مى ‏پنداشتند و معتقد بودند که ملت و کیش حق از نصرانیت و یهودیت همان ملت و کیشى است که به حضرت موسى و عیسى (علیهما سلام) دادند) در خصوص حضرت ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب (علیهما سلام)، لفظ (انزال) را آورد تا بفهماند به آن حضرات نیز وحى می شد و اما انبیا قبل از حضرت ابراهیم (علیه السلام)، چون یهود و نصارى درباره آنان حرفى نداشتند و توهم نامبرده را درباره آن ها نمى ‏کردند، لذا درباره آن ها تعبیر به (دادن) کرد و فرمود: «وَ ما أُوتِیَ النَّبِیُّونَ».

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج‏1، ص: 470 و 471 قالب : تفسیری موضوع اصلی : اهل کتاب گوینده : علامه طباطبایی
  معنای کلمه «اسباط»
136) کلمه اسباط جمع سبط (نواده) است، و در بنى‌اسرائیل معناى قبیله در بنى‌اسرائیل را می‌دهد، و سبط مانند قبیله به معناى جماعتى است که در یک پدر مشترک باشند، و همه به او منتهى گردند. سبط هاى بنى اسرائیل دوازده تیره و امت بودند که هر تیره از آنان به یکى از دوازده فرزند یعقوب منتهى می شدند و از هر یک از آن دوازده فرزند، امتى پدید آمده بود.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج‏1، ص: 471 قالب : لغوی موضوع اصلی : بدون موضوع گوینده : علامه طباطبایی
  روش قرآن در دعوت اهل کتاب به اسلام
137) آوردن کلمه (مثل) با اینکه اصل معنا (فان آمنوا بما آمنتم به- پس اگر ایمان آورند به آنچه شما به آن ایمان آورده ‏اید) است به این منظور بود که با آوردن آن شاهرگ دشمنى و جدال را زده باشد، چون اگر مى ‏فرمود: «آمنوا بما آمنا به- ایمان آورید به همان دینى که ما به آن ایمان آوردیم» ممکن بود در پاسخ بگویند: «نه، ما تنها به آنچه بر خودمان نازل شده است ایمان مى ‏آوریم و به غیر آن کافریم» همچنانکه همین پاسخ را دادند. ولى اگر به جاى آن بفرماید که همین طور هم فرمود: «ما به دینى ایمان آوردیم که مشتمل نیست جز بر حق و در آن غیر از حق چیزى نیست، پس شما هم به دینى مثل آن ایمان بیاورید که غیر از حق چیزى در آن نباشد» در این صورت خصم دیگر بهانه ‏اى ندارد که جدال کند و جز پذیرفتن چاره ‏اى ندارد. چون آنچه خود او دارد حق خالص نیست. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج‏1، ص: 471 و 472 قالب : تفسیری موضوع اصلی : ویژگی های قرآن گوینده : علامه طباطبایی
  معنای کلمه «شقاق»
137) این کلمه به معناى نفاق و نزاع و مشاجره و جدایى و به اصطلاح فارسى قهر کردن مى ‏آید. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج‏1، ص: 472 قالب : لغوی موضوع اصلی : بدون موضوع گوینده : علامه طباطبایی
  نقش آیه
137) آیه شریفه مورد بحث، در میان دو آیه قبل و بعدش به منزله جمله معترضه است. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج‏1، ص: 472 قالب : قواعد عربی موضوع اصلی : بدون موضوع گوینده : علامه طباطبایی
  ایمانی به رنگ خدا
138) کلمه (صبغة) نوعیت را افاده مى ‏کند. یعنى مى ‏فهماند این ایمان که گفتگویش را مى‏ کردیم یک نوع رنگ خدایى است که ما به خود گرفته ‏ایم و این بهترین رنگ است نه رنگ یهودیت و نصرانیت که در دین خداوند تفرقه انداخته اند، آن را آن طور که خداوند دستور داده است به پا نداشته است.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج‏1، ص: 472 قالب : تفسیری موضوع اصلی : ایمان گوینده : علامه طباطبایی
  معنای جمله «و نحن له عابدون»
138) جمله «وَ نَحْنُ لَهُ عابِدُونَ» کار حال را مى ‏کند. در عین حال به منزله بیانى است براى «صِبْغَةَ اللَّهِ وَ مَنْ أَحْسَنُ»، و معنایش این است که درحالیکه ما تنها او را عبادت مى ‏کنیم و چه رنگى بهتر از اینکه رنگش بهتر از رنگ ما باشد. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج‏1، ص: 472 قالب : قواعد عربی موضوع اصلی : بدون موضوع گوینده : علامه طباطبایی
  حنیفیت حضرت ابراهیم(علیه‌السلام)
135) 1_امام صادق (علیه السلام) در ذیل آیه (قُلْ بَلْ مِلَّةَ إِبْراهِیمَ حَنِیفاً) الخ فرمودند: حنیفیت حضرت ابراهیم (علیه السلام) در اسلام است.

2_امام باقر (علیه السلام) فرمودند: حنیفیت کلمه جامعى است که هیچ چیز را باقى نمى ‏گذارد، حتى کوتاه کردن شارب و ناخن گرفتن و ختنه کردن از حنیفیت است.

3_ در تفسیر قمی است که خداوند حنیفیت را بر حضرت ابراهیم (علیه السلام) نازل کرد و آن عبارت است از ده حکم در پاکیزگى، پنج حکم آن از گردن به بالا و پنج حکم دیگر از گردن به پائین. اما آنچه مربوط است به سر 1- زدن شارب 2- نتراشیدن ریش 3- طم مو 4- مسواک 5- خلال. (تفسیر عیاشى ج 1 ص 61 حدیث 103 و 104) و آنچه مربوط است به بدن 1- گرفتن موى بدن 2- ختنه کردن 3- ناخن گرفتن 4- غسل از جنابت 5- طهارت گرفتن با آب. این است حنیفیت طاهره ‏اى که حضرت ابراهیم (علیه السلام) آورد و تاکنون نسخ نشده است، و تا قیامت نسخ نخواهد شد.

علامه طباطبایی: طم مو به معنای اصلاح سر و صورت است.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج‏1، ص: 474 قالب : روایی موضوع اصلی : حضرت ابراهیم (علیه‌السلام) گوینده : علامه طباطبایی
  خطاب آیه «قُولُوا آمَنَّا بِاللَّهِ»
136) امام باقر (علیه السلام) در ذیل جمله (قُولُوا آمَنَّا بِاللَّهِ) الخ، فرمودند: منظور على و فاطمه و حسن و حسین (علیهما سلام) هستند که حکمشان در ائمه بعد از ایشان نیز جارى است.

علامه طباطبایی: این معنا از وقوع خطاب در ذیل دعاى حضرت ابراهیم (علیه السلام) استفاده می‌ شود، آنجا که گفت: «وَ مِنْ ذُرِّیَّتِنا أُمَّةً مُسْلِمَةً لَکَ» الخ و این منافات ندارد با اینکه خطاب در آیه به عموم مسلمانان باشد چه هر چند همه مسلمانان مکلفند بگویند: «آمَنَّا بِاللَّهِ» لیکن اینگونه خطاب ها هم عمومیت دارد و هم خصوصیت، چون معناى آن داراى مراتب مختلفى است که بیانش در آنجا که مراتب اسلام و ایمان را ذکر مى ‏کردیم گذشت.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج‏1، ص: 474 و 475 قالب : روایی موضوع اصلی : اهل بیت (علیهم السلام) گوینده : علامه طباطبایی
  تطبیق صبغه به اسلام
138) امام باقر و امام صادق (علیهما السلام) درباره (صِبْغَةَ، اللَّهِ) الخ فرمودند: صبغة همان اسلام است.

علامه طباطبایی: همین معنا از ظاهر سیاق آیات استفاده می شود.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج‏1، ص: 475 قالب : روایی موضوع اصلی : اسلام گوینده : علامه طباطبایی
  تطبیق صِبْغَةَ اللَّهِ به ولایت
138) امام صادق (علیه السلام) فرمودند: خداوند در میثاق مؤمنین را به رنگ ولایت در آورد.

علامه طباطبایی: این معنا از باطن آیه است که ان شاء اللَّه تعالى به زودى معناى باطن قرآن و نیز معناى ولایت و میثاق را خواهیم کرد.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج‏1، ص: 475 قالب : روایی موضوع اصلی : ولایت گوینده : علامه طباطبایی
  رنگ خدایی داشتن - عطيه سادات فيض
138) سوره بقره-آیه138:
انسان در زندگى خویش باید رنگى را بپذیرد، امّا در میان همه رنگ‏ها، رنگ خدایى بهتر است. ناگفته پیداست که تا رنگ نژاد و قبیله و هوسها را کنار نگذاریم، رنگ وحدت و برادرى و تسلیم امر خدا بودن را نخواهیم گرفت. همه‏ى رنگ‏ها به مرور زمان کم رنگ و بى‏رنگ مى‏شود. امّا رنگ خدایى همیشگى و پایدار است.
«کُلُّ شَیْ‏ءٍ هالِکٌ إِلَّا وَجْهَهُ» « قصص، 88» و چه رنگى بهتر از رنگ خدا که او را عبادت و بندگى مى‏کنیم. بگذریم که یهود، کودکان خود را با آبى مخصوص شستشو داده و بدینوسیله به او رنگ مذهبى مى‏دهند.
بهترین رنگ آن است که صفا و بقا داشته و چشم اولیاى خدارا به خود جلب کند.
همرنگ با فطرت و منطق بوده، مشترى آن خدا، و بهاى آن بهشت باشد. همه‏ى رنگ‏ها پاک مى‏شوند، قبیله، نژاد و نسب، دیر یا زود از بین مى‏روند، ولى آنچه ابدى و باقى است همان رنگ و صبغه‏ى الهى یعنى اخلاص و ایمان است.
در حدیث آمده است: شخصى در دیوار خانه خود سوراخى ایجاد مى‏کرد، امام صادق علیه السلام پرسید: چرا اینکار را انجام مى‏دهى؟! جواب داد: تا دود اجاق‏ منزل بیرون رود. امام فرمود: مى‏توانى این منظور را داشته باشى که روزنه‏ى ورود روشنایى قرار دهى تا اوقات نماز را بشناسى. یعنى اگر بناست در دیوار روزنه‏اى ایجاد شود، چرا تنها براى بیرون کردن دود باشد؟ چرا براى ورود نور نباشد؟ «1» بله مى‏توان به هر کارى، رنگ خدایى داد.
راه خدا یکى است. اگر رنگ خدایى نباشد، رنگ‏هاى دیگر، انسان را گیج و متحیّر مى‏کند. و همرنگ شدن با جماعتى که اکثر آنها دچار انحرافند خود مایه رسوایى و خوارى در قیامت است.

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور، ج‏1، ص: 215- 214 قالب : روایی موضوع اصلی : مخلصین گوینده : حجه الاسلام قرائتی
  کلمه طولانی - مهدي صفايي مقدم
137) کلمه ((فسیکفیکهم الله )) که بمعنی آنست که خدا ترا کفایت خواهد کرد-خدا ترا بس خواهد بود ، طولانی ترین کلمه بهم وصل شده در قرآن است -
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : قالب : لغوی موضوع اصلی : کلمه گوینده : مهدی صفایی مقدم
  ((حنیف )) - مسعود ورزيده
135) از ماده حنف (بر وزن هدف ) به معنى تمایل پیدا کردن از گمراهى به درستى و راستى است ، در حالى که ((جنف ))، عکس آن است یعنى از راستى به کجى گرائیدن ، و از آنجا که پیروان توحید خالص ، از شرک روى گردان شده و به این اصل اساسى متمایل مى شوند به آنها حنیف گفته مى شود.
و نیز به همین دلیل ، یکى از معانى حنیف مستقیم و صاف است .
و از اینجا روشن مى شود، تفسیرهائى که مفسران براى کلمه ((حنیف )) کرده اند، مانند حج خانه خدا، پیروى از حق ، پیروى ابراهیم اخلاص عمل همگى به همان معنى کلى و جامع بازگشت مى کند، و اینها هر یک مصداقى از آن است .

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیرنمونه قالب : لغوی موضوع اصلی : راستگویی گوینده : مسعود ورزیده
  وحدت دعوت انبیاء - مسعود ورزيده
136) قرآن کرارا در آیات مختلف اشاره مى کند که همه پیامبران خدا یک هدف را تعقیب مى کرده اند و هیچگونه جدائى در میان آنها نیست ، زیرا همه از یک منبع وحى و الهام دریافت مى داشته اند، لذا به مسلمانان توصیه مى کند به تمام پیغمبران الهى یکسان احترام بگذارند، ولى چنانکه گفتیم این موضوع مانع از آن نمى شود که هر آئین جدید که از طرف خداوند نازل مى گردید آئینهاى گذشته را نسخ کند و آئین اسلام آخرین آئین باشد.
زیرا پیغمبران خدا همانند معلمانى بودند که هر کدام جامعه بشریت را در یک کلاس پرورش مى دادند، بدیهى است دوران تعلیم هر یک که تمام مى شد به دست معلم دیگر، در کلاس بالاتر سپرده مى شدند، و روى این حساب جامعه بشریت موظف است برنامه هاى آخرین پیامبر را که آخرین مرحله تکامل دین آن عصر است اجرا کند، و این هرگز مانع حقانیت دعوت سایر پیامبران نخواهد بود.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیرنمونه قالب : تفسیری موضوع اصلی : پیامبران گوینده : مسعود ورزیده
  اسباط چه کسانى بودند؟ - مسعود ورزيده
136)
سبط (بر وزن حفظ) و ((سبط)) (بر وزن ثبت ) و انبساط در اصل به معنى گسترش و توسعه چیزى به آسانى و راحتى است ، و گاهى به درخت ((سبط)) (بر وزن سبد) گفته مى شود، زیرا شاخه هاى آن به راحتى گسترده مى گردد، فرزندان و شاخه هاى یک فامیل را ((سبط)) و ((اسباط)) مى گویند، به خاطر گسترشى که در نسل پیدا مى شود.
منظور از اسباط تیره ها و قبائل بنى اسرائیل یا فرزندانى است که از اولاد دوازدهگانه یعقوب به وجود آمدند و چون در میان آنها پیامبرانى وجود داشته اند در آیه بالا آنها را جزو کسانى مى شمارد که آیات خدا بر آنها نازل گردیده است .
تفسیر نمونه ، جلد 1، صفحه : 471
بنابر این منظور قبائل بنى اسرائیل یا قبائل فرزندان یعقوب است که پیامبرانى داشتند نه خود فرزندان یعقوب ، تا گفته شود همه آنها صلاحیت پیامبرى نداشتند چرا که آنها درباره برادر خود مرتکب گناه شدند.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیرنمونه قالب : تفسیری موضوع اصلی : فرزند- اولاد گوینده : مسعود ورزیده
  بصیرت ووسعت دید مسلمانان - مرضيه علمدار
136) بیان این امر که میان پیامبران الهی تفاوتی نیست نشانگر پذیرش توحید و وحدانیت پروردگار از سوی مسلمانان است.زیرا رسولان الهی تنها در صورت واحد بودن خداوند میتوانند هدف مشترک ویکسانی داشته باشند . از سوی دیگر این آیه بیانگر عمق وسعت دید وبینش مسلمانان است که از تعصب بیجای اعتقادی دور هستند و برای تمامی پیامبران الهی ارزش و احترام قائلند.و تمامی آنان را در یک مسیر میبینند. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : برداشت شخصی قالب : تفسیری موضوع اصلی : بصیرت گوینده : مرضیه علمدار