از آیه: تا آیه:
انتخاب سوره :
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، شما هم می توانید لغت ای در سايت ثبت کنید، تا با نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود.
  حسن حميدي سولا - تفسیر مبین استاد ابوالفضل بهرام پور
33) صاخه : صیحه شدید کر کننده [ نظرات / امتیازها ]
34) یَفِرُّ الْمَرْء : فرار می کند آدمی [ نظرات / امتیازها ]
36) صاحِبَه : همسر [ نظرات / امتیازها ]
36) بنیه : پسرانش [ نظرات / امتیازها ]
37) شَأْنٌ یُغْنیه : کاری که او را به خود مشغول می کند ، کاری که او را بی نیاز از غیر می کند [ نظرات / امتیازها ]
38) سفره (سفر) : شاد و گشاده [ نظرات / امتیازها ]
39) ضَاحِکَةٌ : خندان [ نظرات / امتیازها ]
39) مُسْتَبْشِرَةٌ (بشر) : بشارت یافته ، مسرور [ نظرات / امتیازها ]
40) غَبَرَةٌ : غبار و افسردگی [ نظرات / امتیازها ]
41) ترهق (رهق) : می پوشاند [ نظرات / امتیازها ]
41) قَتَرَة : دود ، سیاهی و تیرگی [ نظرات / امتیازها ]
42) فجرة جمع فاجر : فاجران ، فاسقان [ نظرات / امتیازها ]
  نيره تقي زاده فايند - استاد خرمدل
36) «بَنِیهِ» : پسرانش. [ نظرات / امتیازها ]
37) «شَأْن» : وضع و حال. کاروبار. [ نظرات / امتیازها ]
39) «ضَاحِکَةٌ» : خندان [ نظرات / امتیازها ]
39) «مُسْتَبْشِرَةٌ» : مسرور. خوش و خرّم. [ نظرات / امتیازها ]
42) «الْفَجَرَةُ» : جمع فاجِر، کسی که آشکارا به فسق و فجور دست می‌یازد، و بر ضدّ شرع می‌شورد [ نظرات / امتیازها ]
 » استادخرمدل
34) «یَفِرُّ» : می‌گریزد [ نظرات / امتیازها ]
 » تفسیر روشن
33) الصَّاخَّةُ : صیحه ونفخه [ نظرات / امتیازها ]
38) مُسْفِرَةٌ : ضاحکه-مضیئت [ نظرات / امتیازها ]
40) غَبَرَةٌ : کدورت [ نظرات / امتیازها ]
41) قَتَرَةٌ : ظلمت وسواد [ نظرات / امتیازها ]
41) رْهَقُ : پوشانیدن [ نظرات / امتیازها ]
42) الْفَجَرَةُ : صاحبان فسق و فجور [ نظرات / امتیازها ]
  مسعود ورزيده - . تفسیر نور(10جلدى)، ج‏10، ص: 391
33) صاخه : صداى وحشتناکى
 توضيح :

«صاخه» به معناى صداى وحشتناکى است که نزدیک است گوش را کر کند. مراد از آن، یا صیحه‏ى برپا شدن قیامت است و یا ناله و فریاد گوش خراش مردم در آن روز. [ نظرات / امتیازها ]
 » ترجمة المیزان
33) صاخه : صیحه شدیدی است که از شدتش گوشها کر شود
 توضيح : کلمه صاخه به معنای صیحه شدیدی است که از شدتش گوشها کر شود ، و منظور از آن نفخه صور است . [ نظرات / امتیازها ]
40) غبرة : غبار و کدورت
 توضيح : کلمه غبرة به معنای غبار و کدورت است ، که منظور از آن سیما و نشانه‏های غم و اندوه است. [ نظرات / امتیازها ]
 » تفسیر نمونه
33) صاخه : صوت شدیدى است که نزدیک است گوش انسان را کر کند
 توضيح : صاخه از ماده صخ در اصل به معنى صوت شدیدى است که نزدیک است گوش انسان را کر کند ، و یا به راستى گوش را کر مى‏کند ، و در اینجا اشاره به نفخه دوم صور است ، همان صیحه عظیمى که صیحه بیدارى و حیات مى‏باشد ، و همگان را زنده کرده ، به عرصه محشر دعوت مى‏کند. [ نظرات / امتیازها ]
 » تفسیر نمونه
40) غبرة : باقى مانده خاکى است که از زمین بر خاسته و بر چیزى نشسته
 توضيح : غبرة ( بر وزن غلبه ) از غبار به معنى باقى مانده خاکى است که از زمین بر خاسته و بر چیزى نشسته. [ نظرات / امتیازها ]
 » تفسیر نمونه
41) قترة : دودى است که از چوب یا چیزى دیگرى برمى‏خیزد
 توضيح : قترة ( بر همان وزن ) در اصل از ماده قتار ( بر وزن غبار ) به معنى دودى است که از چوب یا چیزى دیگرى برمى‏خیزد ، بعضى از ارباب لغت آن را نیز به معنى غبار تفسیر کرده‏اند. [ نظرات / امتیازها ]
42) کفرة و فجرة : اولى اشاره به افراد فاسد العقیده و دومى اشاره به افراد فاسد العمل است.
 توضيح : کفرة و فجرة ( بر همان وزن ) جمع کافر و فاجر است که اولى اشاره به افراد فاسد العقیده و دومى اشاره به افراد فاسد العمل است. [ نظرات / امتیازها ]
 » تفسیر نور(10جلدى)، ج‏10، ص: 391
39) مُسْتَبْشِرَةٌ : با خبر شدن از مطلب شادى
 توضيح : «مُسْتَبْشِرَةٌ» با خبر شدن از مطلب شادى که از آن بشره و پوست صورت شکفته شود.
[ نظرات / امتیازها ]
40) غَبَرَةٌ : گرد خاک فرونشسته برچیزى
 توضيح :
«غَبَرَةٌ» و غُبار به معناى گرد خاک فرونشسته برچیزى است.

[ نظرات / امتیازها ]
41) قَتَرَةٌ : دود سیاهى است که برمى‏خیزد
 توضيح :
«قَتَرَةٌ»، دود سیاهى است که برمى‏خیزد
[ نظرات / امتیازها ]
41) رهق : فراگرفتن و پوشاندن
 توضيح :
«رهق» به معناى فراگرفتن و پوشاندن است.
[ نظرات / امتیازها ]
42) کفرة : اشاره به فساد عقیده دارد
 توضيح :
«کفرة» جمع کافر اشاره به فساد عقیده دارد [ نظرات / امتیازها ]
42) فجرة : اشاره به فساد عمل.
 توضيح :
«فجرة» جمع فاجر است. اشاره به فساد عمل.
[ نظرات / امتیازها ]
  عبد بائس - استاد خرمدل
33) الصَّاخَّةُ : صدای کر کننده . مراد نفخه صور دوم است [ نظرات / امتیازها ]
36) صاحِبَتِهِ : زن و همسرش [ نظرات / امتیازها ]
37) یُغْنیهِ : او را بسنده است یعنی مجالی برای او باقی نمی گذارد تا امکان و فرصت این را داشته باشد به دیگران بپردازد. [ نظرات / امتیازها ]
38) مُسْفِرَةٌ : شادان وخندان [ نظرات / امتیازها ]
40) غَبَرَةٌ : گرد و خاک برخواسته و در هوا پراکنده [ نظرات / امتیازها ]
41) قَتَرَةٌ : ابر تیره وسیاه [ نظرات / امتیازها ]
  سيده مينو ميري
38) مسفرة : درخشان و نورانی
 توضيح : «مُسْفِرَة» از مادّه «اسفار» به معنای آشکار شدن و درخشیدن است، همانند طلوع سپیده صبح در پایان شب تاریک. [ نظرات / امتیازها ]
  مرتضي حاجي احمدي - مرتضی حاجی احمدی؛ کانال تلگرامی آیه روز قرآن https://telegram.me/Aye_rooz
35) اُمّ : مادر [ نظرات / امتیازها ]