4) «کَبَد» : در متن آمده است.
توضيح : ۱. ریشهشناسی و ساخت واژه
واژه «کَبَد» از ریشه ثلاثی «کَ- بَ - دَ» در زبان عربی مشتق شده است. این واژه در اصل به معنای «جگر» بهکار میرود؛ عضوی درونی از بدن که نقش مهمی در تعادل فیزیولوژیکی بدن دارد. از همین معنا، استعمال مجازی آن در زبان عربی توسعه یافته و به معانیای چون «رنج کشیدن»، «تحمل سختی»، «در وضعیت دشوار بودن» و «پایداری در برابر مشقت» رسیده است. فعل «کَبِدَ» به معنای رنج بردن یا دچار زحمت شدن است.
در زبانهای سامی نظیر عبری و سریانی نیز ریشههای مشابهی برای «کبد» وجود دارد که هم به معنای عضو داخلی و هم به معنای مفاهیم مرتبط با روان و احساسات شدید (نظیر رنج و اندوه) دلالت دارند. در عربی نیز کاربرد واژههایی مانند «ذو کبد» برای اشاره به «کسی که رنج میبرد» یا «کسی که اهل تحمل و مجاهده است»، بیانگر گسترش معنایی این واژه از بُعد جسمانی به بُعد روانی و وجودی است.
۲. کاربرد قرآنی واژه
واژه «کَبَد» تنها یک بار در قرآن کریم به کار رفته است:
لَقَدْ خَلَقْنَا الإِنسَانَ فِی کَبَدٍ (البلد، ۴)
«بهراستی که انسان را در رنج/سختی آفریدیم.»
در این آیه، ساختار نحوی «فی کَبَد» حاکی از آن است که «کَبَد» ظرف وجودی انسان است، نه حالتی عارضی یا ناپایدار. تعبیر «فی کبد» دلالت دارد بر اینکه انسان در بستر و محیطی از سختی، استقامت و دشواری آفریده شده است؛ یعنی این وضعیت ذاتی او و همزاد آفرینش اوست.
۳. تحلیل معنایی در بافت قرآنی
واژه «کَبَد» در این آیه را میتوان در چهار لایه معنایی تحلیل کرد:
الف) سختی ذاتی در زندگی انسانی:
از تولد تا مرگ، انسان با چالشهایی گوناگون درگیر است. قرآن این مشقت را نه امری اتفاقی، بلکه لازمه آفرینش بشر میداند.
ب) ظرفیت وجودی برای تحمل و رشد:
انسان بهگونهای آفریده شده که توانایی تحمل این سختیها را دارد. او از منظر خلقت، «کادح» و «صابر» است (الانشقاق، ۶؛ البقرة، ۱۵۳).
ج) زمینهسازی برای بلوغ و تکامل:
سختی، بهمنزله بستری برای شکوفایی قوا و رشد معنوی است. از این منظر، کبد هممعنای «امتحان» و «بلاء» در قرآن است (العنکبوت، ۲؛ الملک، ۲).
د) ساختار خلقت موزون و قوامیافته:
در پیوند با آیه «لقد خلقنا الإنسان فی أحسن تقویم» (التین، ۴)، میتوان گفت که انسان، هرچند در سختی خلق شده، ولی این سختی در دل ساختار متعادل و قوامیافتهای قرار دارد که توان تحمل و پیشرفت را در او نهادینه کرده است.
۴. تطبیق با آیات دیگر قرآن
برای فهم بهتر معنای «کَبَد» در سیاق قرآنی، میتوان آن را با آیات زیر تطبیق داد:
الانشقاق، ۶: «یا أَیُّهَا الإِنْسَانُ إِنَّکَ کَادِحٌ إِلَى رَبِّکَ کَدْحًا فَمُلَاقِیهِ»
انسان در مسیر حیات، در تلاش سخت و پیوسته است؛ این آیه هممعنا با «فی کبد» است.
التین، ۴: «لقد خلقنا الإنسان فی أحسن تقویم»
انسان با ساختار متعادل و قوامیافتهای آفریده شده است؛ یعنی با قابلیت تحمل «کبد».
الملک، ۲: «الذی خلق الموت والحیاة لیبلوکم أیکم أحسن عملاً»
خلق زندگی و مرگ برای آزمون و تربیت است؛ زمینهای برای معنا یافتن سختی (کبد).
العنکبوت، ۲: «أحسب الناس أن یترکوا أن یقولوا آمنا وهم لا یفتنون»
اشاره به آزمایشهای حتمی انسان که از جنس «کبد» است.
۵. جمعبندی و نتیجهگیری
واژه «کَبَد» در قرآن دلالت بر وضعیتی ذاتی و مستمر از سختی، رنج، و پایداری در زندگی انسانی دارد. با توجه به کاربرد آن در آیه ۴ سوره بلد و ارتباط آن با سایر آیات قرآن، میتوان چنین نتیجه گرفت:
«کبد» نه به معنای صرف رنج، بلکه به معنای ساختار خلقت انسان در بستری از مقاومت، پایداری و رشد درونسختی است.
این سختی، جنبهای منفی ندارد بلکه بخشی از نظام حکیمانه الهی برای شکوفایی وجود انسان است.
بنابراین، واژه «کبد» ناظر به ترکیبی از «رنج خلقتی» و «توان تحمل و قوام وجودی» انسان است؛ مفهومی که میتوان آن را «پایداری درونسختی» نامید.
[ نظرات / امتیازها ]