● شروع کارها با نام خدا
انسان باید کارهایش را با نام خدا آغاز کند تا باطل و هالک و ناقص و ناتمام نماند، چون به نام خدایی آغاز شده است که هلاکت و بطلان در او راه ندارد.
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : بسیار میشود که مردم، عملی را که میکنند، و یا میخواهند آغاز کنند، با نام عزیزی و یا بزرگی آغاز میکنند، تا به این وسیله مبارک و پر اثر شود و نیز آبرویی و احترامی به خود بگیرد و یا حداقل باعث شود که هر وقت نام آن عمل و یا یاد آن به میان میآید، به یاد آن عزیز بیفتند.
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج1، ص: 24 و 25 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : اسمهای خداوند |
گوینده : علامه طباطبایی |
1)
بهزادی قلعه : "ال"در ابتدای رحمان نشان این است که این صفت در خداوند به حد کمال است.
2)
: این الف و لام را الف و لام حصر می گویند.یعنی مالک مهربانی الله است.هر جا مهربانی ظهوری پیدا می کند این ظهور از خداوند است و انسانها تنها مسیر تجلی آن هستند.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● شروع کار با نام خدا ادب عبودیت است
خدای تعالی کلام خود را به نام خود که عزیزترین نام است آغاز کرده است، تا آن چه که در کلامش هست مارک او را داشته باشد و با نام او مرتبط باشد و نیز ادبی باشد تا بندگان خود را به آن ادب مؤدب کند و بیاموزد تا در اعمال و افعال و گفتارهایشان این ادب را رعایت نمایند، آن را با نام وی آغاز کنند و مارک وی را به آن بزنند تا اعمالشان خدایی شود و صفات اعمال خدا را داشته باشد و مقصود اصلى از آن اعمال، خدا و رضاى او باشد و در نتیجه باطل و هالک و ناقص و ناتمام نماند، چون به نام خدایى آغاز شده است که هلاکت و بطلان در او راه ندارد.
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : دلیل آن این است که خدای تعالی در چند جا از کلام خود بیان فرموده که آن چه برای رضای او و به خاطر او و به احترام او انجام نشود باطل و بی اثر خواهد بود و نیز فرموده است که به زودی به یک یک اعمالی که بندگانش انجام دادهاند، میپردازد و آن چه به احترام او و به خاطر او انجام ندادهاند نابود و «هباءً منثوراً» میکند و آن چه به غیر این منظور انجام دادهاند، حبط و بی اثر و باطل میکند و نیز فرموده است که هیچ چیزی جز وجه کریم او بقا ندارد، در نتیجه هر چه به احترام او و وجه کریمش و به خاطر رضای او انجام شود و به نام او درست شود، باقی میماند. چون خود او باقى و فنا ناپذیر است و هر امرى از امور از بقا، آن مقدار نصیب دارد که خدا از آن امر نصیب داشته باشد. چون خود او باقی و فناناپذیر است و هر امری از امور آن مقدار از بقا نصیب دارد که خداوند از آن امر نصیب داشته باشد.
و نیز این معنا همان است که حدیث مورد اتفاق شیعه و سنى آن را افاده مىکند و آن این است که رسول خدا(ص) فرمودند: «هر امرى از امور که اهمیتى داشته باشد، اگر به نام خدا آغاز نشود، ناقص و أبتر مىماند و به نتیجه نمىرسد» (تفسیر صافى ج 1 ص 52) و کلمه(ابتر) به معناى چیزی است که آخرش بریده باشد.
از همین جا مىتوانیم بگوئیم حرف(باء) که در اول(بسم اللَّه) است، از میان معناهایى که براى آنست، معناى ابتدا با این معنایى که ما ذکر کردیم مناسبتر است، در نتیجه معناى جمله این مىشود که (من به نام خدا آغاز مى کنم).
مخصوصا این تناسب از این جهت روشنتر به نظر مىرسد که کلام خدا با این جمله آغاز شده است و کلام، خود فعلى است از افعال و ناگزیر داراى وحدتى است و وحدت کلام به وحدت معنا و مدلول آن است، پس لاجرم کلام خدا از اول تا به آخرش معناى واحدى دارد و آن معناى واحد غرضى است که به خاطر آن غرض، کلام خود را به بندگان خود القا کرده است.
حال آن معناى واحدى که غرض از کلام خداى تعالى است چیست؟ از آیه «قَدْ جاءَکُمْ مِنَ اللَّهِ نُورٌ وَ کِتابٌ مُبِینٌ، یَهْدِی بِهِ اللَّهُ، از سوى خدا به سوى شما نورى و کتابى آشکار آمد که به سوى خدا راه مى نماید ...» (مائده/16) و آیاتى دیگر که خاصیت و نتیجه از کتاب و کلام خود را هدایت بندگان دانسته، فهمیده میشود که آن غرض واحد هدایت خلق است، پس در حقیقت هدایت خلق با نام خدا آغاز شده است، خدایى که مرجع همه بندگان است، خدایى که رحمان است و به همین جهت سبیل رحمتش را براى عموم بندگانش چه مؤمن و چه کافر بیان مىکند آن سبیلى که خیر هستى و زندگى آنان در پیمودن آن سبیل است و خدایى که رحیم است و به همین جهت سبیل رحمت خاصهاش را براى خصوص مؤمنین بیان مىکند، آن سبیلى که سعادت آخرت آنان را تامین نموده و به دیدار پروردگارشان منتهى مىشود و در جاى دیگر از این دو قسم رحمتش، یعنى رحمت عامه و خاصهاش خبر داده و فرموده است: «وَ رَحْمَتِی وَسِعَتْ کُلَّ شَیْءٍ، فَسَأَکْتُبُها لِلَّذِینَ یَتَّقُونَ، رحمتم همه چیز را فرا گرفته است و به زودى همه آن را به کسانى که تقوى پیشه کنند اختصاص مىدهم» (اعراف/156) این ابتدا به نام خدا نسبت به تمامى قرآن بود که گفتیم غرض از سراسر قرآن یک امر است و آن هدایت است که در آغاز قرآن این یک عمل با نام خدا آغاز شده است.
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج1، ص: 25 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : اسمهای خداوند |
گوینده : علامه طباطبایی |
1)
عطار : چون ما در غفلتیم وحضور قلب (حتی در نماز) نداریم وأدب در محضر الله الملک الحق رعایت نمیکنیم؛ به واسطه نیاز داریم؛ بحسب مرتبه عمل صالح وپاکی وتوبه از گناه( حتی اللَمم):
بعد الله العلیّ العظیم
1-الرسول محمد صلی الله علیه وسلم
2-امام علی علیه السلام
3- خدیجه الکبری علیه السلام
4- فاطمه علیها السلام
5- الحسن والحسین علیهما السلام
6- بقیه الائمه علیهم السلام
7- بقیه الانبیاء والاوصیاء علیهم السلام
8-عباد الله الصالحین وملائکه الله المقربین.
9-أم البنین علیه السلام
10- مؤمنین که میشناسید.
بس حتما آدب را رعایت کنید واز پائین به بالا واسطه تقّرب به الملک القهّار صِل کن.
"اللهمّ صلّ علی محمد وآل محمد"
نکته: این ترتیب ساده برای تقرب ذهن ما آدمهای ساده وکم علم است.
حقیقت درک نمیکنیم وخارج از تصّورماست؛ که غرقیم در گناه غفلت وخودخواهیست.
وبرای أدب در حضور نزدیک عرش الله؛ باید مراتب وقدر خودمان بشناسیم با کی طرفیم.
"رحم الله إمراءا عرف قدر نفسه"
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● آمدن آیه «بسم الله» در ابتدای هر سوره
آیه «بسم الله» که در ابتدای هر سوره تکرار شده است، راجع به آن غرض واحدی است که در خصوص آن سوره تعقیب میشود.
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : اینکه این نام شریف بر سر هر سوره تکرار شده است، نخست باید دانست که خداى سبحان کلمه «سوره» را در کلام مجیدش چند جا آورده است، از آن جمله فرموده است: «فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِثْلِهِ» (یونس/38) و فرموده است: «فَأْتُوا بِعَشْرِ سُوَرٍ مِثْلِهِ مُفْتَرَیاتٍ» (هود/13) و فرمود: «إِذا أُنْزِلَتْ سُورَةٌ» (توبه/86) و فرمود: «سُورَةٌ أَنْزَلْناها وَ فَرَضْناها» (نور/1). از این آیات مىفهمیم که هر یک از این سورهها طائفهاى از کلام خدا است که براى خود و جداگانه، وحدتى دارند، نوعى از وحدت که نه در میان ابعاض یک سوره هست و نه میان سورهاى و سورهاى دیگر.
نیز از اینجا مىفهمیم که اغراض و مقاصدى که از هر سوره به دست مىآید مختلف است و هر سورهاى غرضى خاص و معناى مخصوصى را ایفا مىکند، غرضى را که تا سوره تمام نشود آن غرض نیز تمام نمىشود.
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج1، ص: 26 , 27 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : بسماللهالرحمنالرحیم |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● متعلق با در «بسم الله»
متعلق با در «بسم الله»، فعل ابتداء میباشد و معنایش این است که خدایا من خواندن سوره و یا قرآن را با نام تو آغاز مىکنم.
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : بعضى هم گفتهاند: بای استعانت است ولکن معنى ابتدا مناسبتر است براى اینکه در خود سوره، مسئله استعانت صریحا آمده و فرموده است: «إِیَّاکَ نَسْتَعِینُ»، دیگر حاجت به آن نبود که در «بسم اللَّه» نیز آن را بیاورد.
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج1، ص: 27 |
قالب : قواعد عربی |
موضوع اصلی : بسماللهالرحمنالرحیم |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● معنای آیه «بسم الله» در سوره حمد
«بسم الله» در سوره حمد راجع به غرض اصلی این سوره است و آن حمد خداست. پس کلامی است که خدا به نیابت از طرف بندگان خود گفته است، تا ادب در مقام اظهار عبودیت را به بندگان خود بیاموزد.
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : اظهار عبودیت از بنده خدا همان عملى است که مىکند و قبل از انجامش «بسم اللَّه» مىگوید و امر ذى بال و مهم همین کارى است که اقدام بر آن کرده است، پس ابتدا به نام خداى سبحان هم راجع به او است و معنایش این است: خدایا من به نام تو عبودیت را براى تو آغاز مى کنم، پس باید گفت: متعلق با در بسم اللَّه سوره حمد ابتداء است، در حقیقت مىخواهیم اخلاص در مقام عبودیت و گفتگوى با خدا را به حد کمال برسانیم و بگوئیم پروردگارا حمد تو را با نام تو آغاز مى کنم، تا این عملم نشانه و مارک تو را داشته باشد و خالص براى تو باشد.
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج1، ص: 27 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : بسماللهالرحمنالرحیم |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● معنای کلمه «اسم»
مراد از «اسم» ذاتی است که وصفی از اوصافش مورد نظر میباشد که در این مورد، کلمه «اسم» دیگر از مقوله الفاظ نیست، بلکه از اعیان خارجی است، چون چنین اسمی همان مسمای کلمه «اسم» به معنای قبلی است.
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : معاتی اسم:
1- این کلمه در لغت بمعناى لفظى است که بر مسمى دلالت کند و این کلمه از ماده (سمه) اشتقاق یافته است و سمه به معناى داغ و علامتى است که بر گوسفندان مى زدند، تا مشخص شود کدامیک از کدام شخص است. ممکن هم هست اشتقاقش از (سمو) به معناى بلندى باشد. مبدأ اشتقاقش هر چه باشد کارى نداریم، فعلا آنچه لغت و عرف از لفظ (اسم) مى فهمد، لفظ دلالت کننده است و معلوم است که لازمه این معنا این است که غیر مدلول و مسمى باشد.
2- استعمال دیگر اینکه اسم بگوئیم و مرادمان از آن ذاتى باشد که وصفى از اوصافش مورد نظر ما است که در این مورد کلمه (اسم) دیگر از مقوله الفاظ نیست، بلکه از اعیان خارجى است، چون چنین اسمى همان مسماى کلمه (اسم) به معناى قبلى است.
مثلا کلمه (عالم- دانا- که یکى از اسمای خداى تعالى است) اسمى است که دلالت مى کند بر آن ذاتى که به این اسم مسمى شده است و آن ذات عبارت است از ذات به لحاظ صفت علمش و همین کلمه در عین حال اسم است براى ذاتى که از خود آن ذات جز از مسیر صفاتش خبرى نداریم.
در مورد اول اسم از مقوله الفاظ بود که بر معنایى دلالت مى کرد ولى در مورد دوم، دیگر اسم لفظ نیست بلکه ذاتى است از ذوات که داراى وصفى است از صفات.
و اما اینکه چرا با این کلمه چنین معامله اى شده است که یکى مانند سایر کلمات از مقوله الفاظ و جایى دیگر از مقوله اعیان خارجى باشد؟ در پاسخ مى گوئیم علتش این شده است که نخست دیده اند لفظ (اسم) وضع شده است براى الفاظى که دلالت بر مسمیاتى کند، ولى بعدها برخوردند که اوصاف هر کسى در معرفى او و متمایز کردنش از دیگران کار اسم را مى کند، به طورى که اگر اوصاف کسى طورى در نظر گرفته شود که ذات او را حکایت کند، آن اوصاف درست کار الفاظ را مى کند، چون الفاظ بر ذوات خارجى دلالت مى کند و چون چنین دیدند، اینگونه اوصاف را هم اسم نامیدند.
نتیجه این نامگذارى این شد که فعلا (اسم) همانطور که در مورد لفظ استعمال مى شود و به آن لحاظ اصلا امرى لفظى است، همچنین در مورد صفات معرف هر کسى نیز استعمال مى شود و به این لحاظ از مقوله الفاظ نیست بلکه از اعیان است. آن گاه دیدند آن چیزى که دلالت مى کند بر ذات و از هر چیزى به ذات نزدیک تر است، اسم به معناى دوم است (که با تجزیه و تحلیل عقلى اسم شده است) و اگر اسم به معناى اول بر ذات دلالت مى کند، با وساطت اسم به معناى دوم است، از این رو اسم به معناى دوم را اسم نامیدند و اسم به معناى اول را اسم اسم.
البته همه این ها که گفته شد مطالبى است که تحلیل عقلى آن را دست مى دهد و نمىشود لغت را حمل بر آن کرد، پس هر جا کلمه (اسم) را دیدیم، ناگزیریم حمل بر همان معناى اول کنیم.
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج1، ص: 27 |
قالب : لغوی |
موضوع اصلی : بدون موضوع |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● معنای کلمه «الله»
از آنجایى که وجود خداى سبحان که اله تمامى موجودات است، خودش خلق را به سوى صفاتش هدایت مى کند و مىفهماند که به چه اوصاف کمالى متصف است، لذا مىتوان گفت که کلمه اللَّه به طور التزام دلالت بر همه صفات کمالى او دارد و صحیح است بگوئیم لفظ جلاله اللَّه اسم است براى ذات واجب الوجودى که دارنده تمامى صفات کمال است وگرنه اگر از این تحلیل بگذریم خود کلمه اللَّه پیش از اینکه نام خداى تعالى است بر هیچ چیز دیگرى دلالت ندارد و غیر از عنایتى که در ماده (ا ل ه) است، هیچ عنایت دیگرى در آن به کار نرفته است.
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : 1- لفظ جلاله (الله) در اصل (ال اله) بوده است که همزه دومی در اثر کثرت استعمال حذف شده است و به صورت الله در آمده است، و کلمه (اله) از ماده (أله) می باشد که به معنای پرستش است، وقتی می گویند: «اله الرجل و یاله»، معنایش این است که فلانی عبادت و پرستش کرد. ممکن هم هست از ماده (و ل ه) باشد که به معنای تحیر و سرگردانی است و کلمه نامبرده بر وزن (فِعال) به کسر فا و به معنای مفعول (مألوه) است، همچنانکه کتاب به معنای مکتوب «نوشته شده» می باشد، و اگر خدا را (اله) گفته اند، چون مألوه و معبود است و یا به خاطر آن است که عقول بشر در شناخت و معرفت او حیران و سرگردان است.
2- ظاهراً کلمه (الله) در اثر غلبه استعمال علم (اسم خاص) برای خدا شده است وگرنه قبل از نزول قرآن این کلمه بر سر زبان ها دائر بود و عرب جاهلیت نیز آن را می شناختند، همچنانکه آیه شریفه «وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَهُمْ لَیَقُولُنَّ اللَّهُ - و اگر از ایشان بپرسی چه کسی ایشان را خلق کرده است، هر آینه خواهند گفت: الله» (زخرف/87)، و آیه «فَقالُوا هذا لِلَّهِ بِزَعْمِهِمْ وَ هذا لِشُرَکائِنا - پس (درباره قربانیان خود) براساس پندار خود مى گفتند: «این سهمِ خدا و این سهمِ بت هاى ماست که شریکان خدایند».» (انعام/136)، این شناسایی را تصدیق می کند. از جمله ادله ای که دلالت می کند بر اینکه کلمه (الله) علم و اسم خاص خدا است، این است که خدای تعالی به تمامی اسمای حسنایش و همه افعالی که از این اسما انتزاع و گرفته شده است، توصیف می شود، ولی با کلمه (الله) توصیف نمی شود، مثلاً می گوییم الله رحمان است، رحیم است، ولی به عکس آن را نمی گوییم، یعنی هرگز گفته نمی شود که رحمان این صفت را دارد که الله است و نیز می گوییم: «رحم الله و علم الله و رزق الله - خدا رحم کرد و خدا دانست و خدا روزی داد»، ولی هرگز نمی گوییم: «الرحمن الله - رحمان الله است» و خلاصه، اسم جلاله نه صفت هیچ یک از اسمای حسنای خدا قرار می گیرد و نه از آن چیزی به عنوان صفت برای آن اسما گرفته می شود.
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج1، ص: 28 و 29 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : اسمهای خداوند |
گوینده : علامه طباطبایی |
1)
: جرا ما فراموش میکنیم که الله الف دارد ای اللاه وبا الله تفاوتی زیادی دارد؟
تفسیر با علامه طباطائی ودکتر مطهری و ...شروع نشد وختم نشد.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● معنای کلمه «رحمان» و «رحیم»
دو وصف رحمان و رحیم، دو صفت هستند که از ماده رحمت اشتقاق یافتهاند و در چهار جهت متفاوتند:
1- کلمه (رحمان) صیغه مبالغه است و بر کثرت و بسیاری رحمت دلالت میکند و کلمه (رحیم) صفت مشبهه می باشد و ثبات و بقا و دوام را می رساند که در آخرت محقق میگردد.
2- رحمت صفتی است انفعالی و تأثر خاصی است درونی (رحمت در خدای تعالی به معنای تأثر قلبی نیست، بلکه باید نواقص امکانی آن را حذف کرد).
3- معنای خدای رحمان خدای «کثیر الرحمة» و معنای خدای رحیم خدای «دائم الرحمة» است و به همین جهت مناسب با کلمه رحمت این است که دلالت کند بر رحمت کثیری که شامل حال عموم موجودات و انسان ها از مؤمنین و کافرین بشود.
4- رحمان عام است و شامل مؤمن و کافر می شود و رحیم خاص مؤمنین است.
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : 1- رحمت صفتی است انفعالی و تأثر خاصی است درونی، که قلب هنگام دیدن کسی که فاقد چیزی و یا محتاج به چیزی است که نقص کار خود را تکمیل کند، متأثر شده و از حالت پراکندگی به حالت جزم و عزم در می آید، تا حاجت آن بیچاره را بر آورد و نقص او را جبران کند. چیزی که هست این معنا با لوازم امکانی اش درباره خداوند صادق نیست. به عبارت دیگر، رحمت در خدای تعالی به معنای تأثر قلبی نیست، بلکه باید نواقص امکانی آن را حذف کرد و باقی مانده را که همان اعطا و افاضه و رفع حاجت حاجتمند است، به خدا نسبت داد.
2- معنای خدای رحمان خدای «کثیر الرحمة»، و معنای خدای رحیم خدای «دائم الرحمة» است، و به همین جهت مناسب با کلمه رحمت این است که دلالت کند بر رحمت کثیری که شامل حال عموم موجودات و انسان ها از مؤمنین و کافرین می شود و به همین معنا در بسیاری از موارد در قرآن استعمال شده است، از آن جمله آمده است: «الرَّحْمنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوى - مصدر رحمت عامه خدا عرش است که مهیمن بر همه موجودات است» (طه/5) و نیز آمده است: «قُلْ مَنْ کانَ فِی الضَّلالَةِ فَلْیَمْدُدْ لَهُ الرَّحْمنُ مَدًّا - بگو آن کس که در ضلالت است باید خدا او را در ضلالتش مدد برساند» (مریم/75) و از این قبیل موارد دیگر.
3- نیز به همین جهت مناسب تر آن است که کلمه «رحیم» بر نعمت دائمی و رحمت ثابت و باقی او دلالت کند، رحمتی که تنها به مؤمنین افاضه می کند و در عالمی افاضه می کند که فنا ناپذیر است و آن عالم آخرت است، همچنانکه خدای تعالی فرموده است: «وَ کانَ بِالْمُؤْمِنینَ رَحیماً - خداوند همواره، به خصوص بر مؤمنین رحیم بوده است» (احزاب/43) و نیز فرموده است: «إِنَّهُ بِهِمْ رَؤُفٌ رَحیمٌ - به درستی که او به ایشان رئوف و رحیم است» (توبه/117) و آیاتی دیگر، و به همین جهت بعضی گفته اند: «رحمان عام است و شامل مؤمن و کافر می شود و رحیم خاص مؤمنین است.»
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج1، ص: 29 و 30 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : صفات خداوند |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● علامت بندگی
امام رضا(علیهالسلام) فرمودند: معنای «بسم الله» این است که من خود را به داغ و علامتی از علامتهای خدا داغ میزنم، و آن داغ عبادت است تا همه بدانند من بنده چه کسی هستم، شخصی پرسید: سمة «داغ» چیست؟ حضرت فرمودند: علامت.
علامه طباطبایی: این معنا مثل فرزندی است که از معنای قبلی ما متولد شده است، چون ما در آنجا گفتیم با در «بسم الله» بای ابتدا است، چون بنده خدا عبادت خود را به داغی از داغهای خداوند علامت میزند، باید خود را هم که عبادتش منسوب به آن است به همان داغ، داغ بزند.
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : این روایت را عیون اخبار الرضا(ج 1 ب 26 ح 19) و معانى الاخبار(ص 3) روایت کردهاند.
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج1، ص: 36 |
قالب : روایی |
موضوع اصلی : بسماللهالرحمنالرحیم |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● «بسم الله الرحمن الرحیم» جزء آیات هر سوره
منبع : ترجمه المیزان، ج1، ص: 36 |
قالب : روایی |
موضوع اصلی : بسماللهالرحمنالرحیم |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● معنای «بسم الله»
امام صادق(علیهالسلام) و امام رضا(علیهالسلام) فرمودند: این کلمه به اسم اعظم خدا نزدیکتر است از مردمک چشم به سفیدى آن.
علامه طباطبایی: به زودى معناى روایت در پیرامون اسم اعظم خواهد آمد انشاء اللَّه تعالى.
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : این روایت را تهذیب(ج 2 ص 289 ح 15) از امام صادق(علیهالسلام) و عیون اخبار الرضا(ج 2 ب 30 ح 11) و تفسیر عیاشى(ج 1 ص 21 ح 13) از امام رضا(علیهالسلام) روایت کردهاند.
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج1، ص: 36 |
قالب : روایی |
موضوع اصلی : بسماللهالرحمنالرحیم |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● آیه بودن «بسم الله الرحمن الرحیم»
امام علی(علیهالسلام) فرمودند: کلمه «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ» جز سوره فاتحة الکتاب است و رسول خدا(صلّیاللهعلیهوآله) همواره آن را میخواند و آیه اول سوره به حسابش مىآورد و فاتحة الکتاب را سبع المثانى مىنامید.
علامه طباطبایی: و از طرق اهل سنت و جماعت نظیر این معنا روایت شده است، مثلا دارقطنى از ابى هریره حدیث کرده است که گفت: «رسول اللَّه(صلّیاللهعلیهوآله) فرمودند: «چون سوره حمد را می خوانید، «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ» را هم یکى از آیاتش بدانید و آن را بخوانید، چون سوره حمد امّ القرآن و سبع المثانى است، «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ» یکى از آیات این سوره است».»
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : این روایت را عیون اخبار الرضا(ج 1 ص 235 ب 28 ح 59) روایت کرده است.
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج1، ص: 36 |
قالب : روایی |
موضوع اصلی : بسماللهالرحمنالرحیم |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● آیه بودن «بسم الله الرحمن الرحیم»
منبع : ترجمه المیزان، ج1، ص: 37 |
قالب : روایی |
موضوع اصلی : بسماللهالرحمنالرحیم |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● آیه بودن «بسم الله الرحمن الرحیم»
رسول خدا(صلّیاللهعلیهوآله) غالبا اول و آخر سوره را نمىفهمید کجا است، تا آنکه آیه «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ» نازل می شد و بین دو سوره قرار میگرفت.
علامه طباطبایی: این معنا به طرق شیعه از امام باقر(علیهالسلام) روایت شده است. (به طرق خاصه از امام باقر(علیهالسلام) نقل شده است که رسول اللَّه(صلّیاللهعلیهو آله) اول و آخر سوره را بسم اللَّه مىدانستند).
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : این روایت را سنن ابى داود(ج 1 ص 209 ج 788) از ابی داود از ابن عباس روایت کرده است.
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج1، ص: 37 |
قالب : روایی |
موضوع اصلی : بسماللهالرحمنالرحیم |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● آیه بودن «بسم الله الرحمن الرحیم»
امام باقر(علیهالسلام) فرمودند: محترمترین آیه را از کتاب خدا دزدیدند و آن آیه «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ» است که بر بنده خدا لازم است در آغاز هر کار آن را بگوید، چه کار بزرگ و چه کوچک، تا مبارک شود.
علامه طباطبایی: روایات از ائمه اهل بیت(علیهالسلام) در این معنا بسیار زیاد است که همگى دلالت دارند بر اینکه «بسم اللَّه» جز هر سوره از سورههاى قرآن است مگر سوره برائت که بسم اللَّه ندارد و در روایات اهل سنت و جماعت نیز روایاتى آمده است که بر این معنا دلالت دارند.
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : این روایت را خصال و بحار(ج 92 ص 238 ح 39) روایت کردهاند.
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج1، ص: 37 |
قالب : روایی |
موضوع اصلی : بسماللهالرحمنالرحیم |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● معنای کلمه «رحمان» و «رحیم»
امام صادق(علیهالسلام) فرمودند: الله، اله هر موجود و رحمان رحم کننده به تمامی مخلوقات خود و رحیم رحم کننده به خصوص مؤمنین است.
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : این روایت را اصول کافى(ج 1 ص 114 ح 1 باب معانى الاسماء و اشقاقها) و التوحید(ص 230 ح 2) و معانى الاخبار(ص 3 ح 1) و تفسیر عیاشى(ج 1 ص 22 ح 19-20) روایت کردهاند.
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج1، ص: 37 |
قالب : روایی |
موضوع اصلی : صفات خداوند |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● معنای کلمه «رحمان» و «رحیم»
امام صادق(علیهالسلام): رحمان اسم خاص است به صفت عام، و رحیم اسم عام است به صفت خاص.
علامه طباطبایی: از بیانى که ما در سابق داشتیم روشن شد که چرا رحمان عام است و مؤمن و کافر را شامل می شود، ولى رحیم خاص است و تنها شامل حال مؤمن مى گردد و اما اینکه در حدیث بالا فرمود رحمان اسم خاص است به صفت عام و رحیم، اسم عام است به صفت خاص، گویا مرادش این باشد که رحمان هر چند مؤمن و کافر را شامل می شود، ولى رحمتش خاص دنیا است و رحیم هر چند عام است و رحمتش هم دنیا را مى گیرد و هم آخرت را، ولى مخصوص مؤمنین است و به عبارتى دیگر رحمان مختص است به افاضه تکوینیه که هم مؤمن را شامل می شود و هم کافر را، و رحیم هم افاضه تکوینى را شامل است و هم تشریعى را که بابش باب هدایت و سعادت است و مختص است به مؤمنین، براى اینکه ثبات و بقا مختص به نعمت هایى است که به مؤمنین افاضه می شود همچنانکه خداوند فرموده است: «وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ» (اعراف/118).
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج1، ص: 37 |
قالب : روایی |
موضوع اصلی : صفات خداوند |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● شروع کارها -
سحر شادرام
در سوره فاتحه الکتاب: به نظر بنده خداوند متعال قران عظیم خود را که یک کتاب و یک زندگی است با سوره حمد آغاز کرده است پس این سوره یک مقدمه قرانی است و مقدمه همیشه مهمترین بخش یک مطلب می باشد. در این سوره خداوند به ما یاد داده است تا همه کارها و همه چیزها را با نام او شروع و آغاز نماییم.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : توحید |
گوینده : سحر شادرام |
1)
رمضانی (داور) : نوع مطلب شما، پیام و قالب آن اعتقادی می باشد. لطفا مطلب خود را در قسمت پیامها وارد نمایید تا قابلیت نمایش پیدا کند.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● در مورد صفات الهی -
مسعود بهشتي
1- شروع همه امور با نام خداند (جل جلاله) است و هر کار ی که برآن مقدم داشته شود ابتر خواهد بود .
2- صفت رحمانیت نسبت به صفت رحیمیت اله عمومی تر بوده و شامل همه گروه های انسانی می باشد؛ در حالی که رحیم بودن ذات مقدس الهی فقط شامل بندگان خاص وی خواهد شد .
3- ال در ابتدای الرحمن موید این نکته است که این صفات در اله شامل تمامی صفات این ذات اقدس می باشد.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : صفات خداوند |
گوینده : مسعود بهشتی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● نکته ای در مورد بخش "الرحیم "در بسم الله الرحمن الرحیم -
محمد سرياني
به نظرم یاد آوری رحیم بودن خدا، یاد آور معامله با خداست؛ و بیان آن، بیان باور به معامله ی با خداست؛ یعنی یادآوری و بیان اینکه هر کس در راستای رضای خدا کاری کند شامل پاداش و رحمت خدا می شود بیش از آنچه انجام داده.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : بسماللهالرحمنالرحیم |
گوینده : محمد سریانی |
1)
ماجدی (داور) : الرحیم با توجه به روایات و تفاسیر صراحت در رحمت خاصه الهی دارد و نشان از دائمی بودن رحمت دارد و ظهوری در یادآوری معامله با خدا را ندارد واگربه آبه "وکان بالمومنین رحیما" نظر داشته باشیم آن هم از رحمت بی شائبه الهی حکایت دارد که مومنین را بهره مند می سازد و اما معامله:
(یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا هَلْ أَدُلُّکُمْ عَلى تِجارَةٍ تُنْجِیکُمْ مِنْ عَذابٍ أَلِیمٍ).
با اینکه" ایمان" و" جهاد" از واجبات قطعیهاند، ولى در اینجا آن را نه به صورت امر، بلکه به صورت پیشنهاد تجارت، مطرح مىکند، آن هم آمیخته با تعبیراتى که از لطف بىپایان خدا حکایت دارد.
بدون شک" نجات از عذاب الیم"، از مهمترین خواستههاى هر انسانى است، و لذا این سؤال که آیا مىخواهید شما را به تجارتى رهنمون شوم که شما را از عذاب الیم رهایى مىبخشد؟ براى همه، جالب توجه است.
هنگامى که با این سؤال دلها را به سوى خود جذب کرد، بىآنکه منتظر پاسخ آنها باشد، به شرح آن تجارت پرسود پرداخته، مىافزاید:" و آن اینکه به خدا و رسول او ایمان بیاورید و در راه خداوند با اموال و جانهایتان جهاد کنید" (تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ تُجاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ بِأَمْوالِکُمْ وَ أَنْفُسِکُمْ)
بدون شک خدا نیازى به این تجارت پرسود ندارد، بلکه تمام منافع آن دربست به مؤمنان تعلق مىگیرد، لذا در پایان آیه مىفرماید:" این براى شما از هر چیز بهتر است اگر بدانید" (ذلِکُمْ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ).
2)
ابراهیمی : نکته ای که دوستمان بیان کردند را نمی شود از کلمه رحیم موجود در ایه برداشت کرد؛ زیرا رحیم موجود در آیه هیچ گونه دلالتی بر معامله با خداوند ندارد.
لطف کنید که نکات خود را با توجه به ظاهر قرآن استخراج نمایید و اگر ظاهر قرآن در مورد نکته شما دلالتی نداشت و یا دلالت مخالف داشت بیان نکنید. این شیوه مخصوص علامه طباطبایی است که توانست چنان تفسیری ارائه دهد.
موفق باشید
3)
سریانی : من نظرمو مشروح تر این جا گفتم : خوشحال میشم نظر شما رو هم در مورد دلیلم بدونم
ضمنا فکر نمی کنم اینجا اظهار نظر مخصوص متخصصین یا کسانی باشه که فقط از روشی خاص استفاده می کنند
برداشت من این بوده که اگر کسی برداشتی کرده می تونه اینجا بیان کنه و اگر اشتباه باشه با دلیل توضیح داده میشه، اینجوری مفهوم صحیح جا میفته و افراد جذب می شوند.
(نظراتی راجع به سایت نوشتم ولی چون اینجا جاش نیست برداشتم، انشاء الله به همراه پیشنهادات ارسال خواهم کرد)
واقعا آرزوی توفیق دارم برای این سیستم
4)
عطار : بدون "بسم الله الرحمن الرحیم" معامله با شیطان یا هیچ وپوج.
واینجا الله العزیز القهار به شیطان مرید معامله با انسان های غافلند از ذکر الله اجازه میده.
"وَ مَنْ یَعْشُ عَنْ ذِکْرِ الرَّحْمنِ نُقَیِّضْ لَهُ شَیْطاناً فَهُوَ لَهُ قَرِینٌ"
و مجوزها به این صورت بیان شد:
"وَاسْتَفْزِزْ مَنِ اسْتَطَعْتَ مِنْهُمْ بِصَوْتِکَ وَأَجْلِبْ عَلَیْهِمْ بِخَیْلِکَ وَ رَجِلِکَ وَ شارِکْهُمْ فِی الْأَمْوالِ وَالْأَوْلادِ وَعِدْهُمْ وَما یَعِدُهُمُ الشَّیْطانُ إِلاَّ غُرُوراً "
ولذا بیشتر مردم خواسته یا ناخواسته شیطان پرست هستند
"بَلْ کانُوا یَعْبُدُونَ الْجِنَّ أَکْثَرُهُمْ بِهِمْ مُؤْمِنُونَ".
5)
عطار : شروع هرکاری با بسم الله الرحمن الرحیم بمثابت قبول معامله با الله الکریم و درغیر اینصورت معامله با شیطان رجیم یا هیچ وپوچ.
"وقدمنا الی ما عملوا من عمل فجعلناه هباء منثورا"
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● یک بیت شعر -
هادي سالاري
منبع : |
قالب : اعتقادی |
موضوع اصلی : فرهنگ |
گوینده : هادی سالاری |
1)
احمدی فقیه : سلام و درود
منبع این بیت شعر معروف، از نظامی گنجوی، مخزن الاسرار است.
چند بیت دیگر آن:
بسماللهالرّحمنالرّحیم
هست کلید درِ گنج حکیم
فاتحه فکرت و ختم سخن
نام خدایست بر او ختم کن
پرده گشای فلک پردهدار
پردگی پرده شناسان کار
مبدع هرچشمه که جودیش هست
مخترع هرچه وجودیش هست
اوّل و آخر به وجود و صفات
هست کن و نیست کن کاینات
با جبروتش که دو عالم کمست
اوّل ما آخر ما یک دمست
کز ازلش علم چه دریاست این
تا ابدش ملک چه صحراست این
اوّل او، اوّل بی ابتداست
آخر او، آخر بیانتهاست
راه بسی رفت و ضمیرش نیافت
دیده بسی جست و نظیرش نیافت
عقل درآمد که طلب کردمش
ترک ادب بود ادب کردمش
هر که فتاد از سر پرگار او
جمله چو ما هست طلبکار او
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● سر لوحهى کار و عمل همهى انبیا «بسماللَّه» قرار داشت. -نکته -
حاجيه تقي زاده فانيد
در میان اقوام و ملل مختلف، رسم است که کارهاى مهم و با ارزش را به نام بزرگى از بزرگان خویش که مورد احترام و علاقهى آنهاست، شروع مىکنند تا آن کار میمون و مبارک گردد و به انجام رسد. البتّه آنان بر اساس اعتقادات صحیح یا فاسد خویش عمل مىکنند. گاهى به نام بتها وطاغوتها وگاهى با نام خدا و به دست اولیاى خدا، کار را شروع مىکنند. چنانکه در جنگ خندق، اوّلین کلنگ را رسول خداصلى الله علیه وآله بر زمین زد.(7)
«بسماللَّه الرّحمن الرّحیم» سر آغاز کتاب الهى است. «بسماللَّه» نه تنها در ابتداى قرآن، بلکه در آغاز تمام کتابهاى آسمانى بوده است. در سر لوحهى کار و عمل همهى انبیا «بسماللَّه» قرار داشت. وقتى کشتى حضرت نوح در میان امواج طوفان به راه افتاد، نوح علیه السلام به یاران خود گفت: سوار شوید که «بسماللَّه مجراها و مرساها»(8) یعنى حرکت و توقّف این کشتى با نام خداست. حضرت سلیمانعلیه السلام نیز وقتى ملکه سبا را به ایمان فراخواند، دعوتنامه خود را با جملهى «بسماللَّه الرّحمن الرّحیم»(9) آغاز نمود.
حضرت على علیه السلام فرمود: «بسماللَّه»، مایه برکت کارها و ترک آن موجب نافرجامى است. همچنین آن حضرت به شخصى که جملهى «بسماللَّه» را مىنوشت، فرمود: «جَوِّدها» آنرا نیکو بنویس.(10)
بر زبان آوردن «بسماللَّه» در شروع هر کارى سفارش شده است؛ در خوردن و خوابیدن ونوشتن، سوارشدن بر مرکب ومسافرت وبسیارى کارهاى دیگر. حتّى اگر حیوانى بدون نام خدا ذبح شود، مصرف گوشت آن حرام است و این رمز آن است که خوراک انسانهاى هدفدار و موحّد نیز باید جهت الهى داشته باشد.
در حدیث مىخوانیم: «بسماللَّه» را فراموش نکن، حتّى در نوشتن یک بیت شعر. و روایاتى در پاداش کسى که اوّلین بار «بسماللَّه» را به کودک یاد بدهد، وارد شده است.(11)
سؤال: چرا در شروع هر کارى «بسماللَّه» سفارش شده است؟
پاسخ: «بسماللَّه» آرم ونشانهى مسلمانى است وباید همه کارهاى او رنگ الهى داشته باشد. همان گونه که محصولات و کالاهاى ساخت یک کارخانه، آرم و علامت آن کارخانه را دارد؛ خواه به صورت جزیى باشد یا کلّى. مثلاً یک کارخانه چینى سازى، علامت خود را روى تمام ظروف مىزند، خواه ظرفهاى بزرگ باشد یا ظرفهاى کوچک. یا اینکه پرچم هر کشورى هم بر فراز ادارات و مدارس و پادگانهاى آن کشور است و هم بر فراز کشتىهاى آن کشور در دریاها، و هم بر روى میز ادارى کارمندان.
سؤال: آیا «بسماللَّه الرّحمن الرّحیم» آیهاى مستقل است؟
پاسخ: به اعتقاد اهلبیت رسول اللّهعلیهم السلام که صد سال سابقه بر سایر رهبران فقهى مذاهب دارند و در راه خدا به شهادت رسیده و در قرآن نیز عصمت و پاکى آنها به صراحت بیان شده است، آیه «بسماللَّه الرّحمن الرّحیم» آیهاى مستقل و جزء قرآن است. فخر رازى در تفسیر خویش شانزده دلیل آورده که «بسماللَّه» جزء سوره است. آلوسى نیز همین اعتقاد را دارد. در مسند احمد نیز «بسماللَّه» جزء سوره شمرده شده است.(12) برخى از افراد که بسماللَّه را جزء سوره ندانسته و یا در نماز آن را ترک کردهاند، مورد اعتراض واقع شدهاند. در مستدرک حاکم آمده است: روزى معاویه در نماز «بسماللَّه» نگفت، مردم به او اعتراض کردند که «أسرقت أم نَیستَ»، آیه را دزدیدى یا فراموش کردى؟!(13)
امامان معصومعلیهم السلام اصرار داشتند که در نماز، بسماللَّه را بلند بگویند. امام باقرعلیه السلام در مورد کسانى که «بسماللَّه» را در نماز نمىخواندند و یا جزء سوره نمىشمردند، مىفرمود: «سَرقوا اکرم آیة»(14) بهترین آیه قرآن را به سرقت بردند. در سنن بیهقى در ضمن حدیثى آمده است: چرا بعضى «بسماللَّه» را جزء سوره قرار ندادهاند!(15)
شهید مطهّرىقدس سره در تفسیر سوره حمد، ابن عباس، عاصم، کسایى، ابنعمر، ابنزبیر، عطاء، ابنطاووس، فخررازى وسیوطى را از جمله کسانى معرّفى مىکند که بسم اللَّه را جزء سوره مىدانستند.
در تفسیر قرطبى از امام صادقعلیه السلام نقل شده است: «بسماللَّه» تاج سورههاست. تنها در آغاز سوره برائت (سوره توبه) «بسماللَّه» نیامده و این به فرموده حضرت على علیه السلام به خاطر آن است که «بسماللَّه» کلمه امان و رحمت است، واعلام برائت از کفّار و مشرکان، با اظهار محبّت ورحمت سازگار نیست.(16)
سیماى «بسم اللّه»
1. «بسماللَّه» نشانگر رنگ وصبغهى الهى وبیانگر جهتگیرى توحیدى ماست.(17)
2. «بسماللَّه» رمز توحید است وذکر نام دیگران به جاى آن رمز کفر، و قرین کردن نام خدا بانام دیگران، نشانهى شرک. نه در کنار نام خدا، نام دیگرى را ببریم ونه به جاى نام او.(18)
3. «بسماللَّه» رمز بقا ودوام است. زیرا هرچه رنگ خدایى نداشته باشد، فانى است.(19)
4. «بسماللَّه» رمز عشق به خدا وتوکّل به اوست. به کسىکه رحمان و رحیم است عشق مىورزیم و کارمان را با توکّل به او آغاز مىکنیم، که بردن نام او سبب جلب رحمت است.
5. «بسماللَّه» رمز خروج از تکبّر و اظهار عجز به درگاه الهى است.
6. «بسماللَّه» گام اوّل در مسیر بندگى و عبودیّت است.
7. «بسماللَّه» مایه فرار شیطان است. کسى که خدا را همراه داشت، شیطان در او مؤثّر نمىافتد.
8. «بسماللَّه» عامل قداست یافتن کارها و بیمه کردن آنهاست.
9. «بسماللَّه» ذکر خداست، یعنى خدایا! من تو را فراموش نکردهام.
10. «بسماللَّه» بیانگر انگیزه ماست، یعنى خدایا هدفم تو هستى نه مردم، نه طاغوتها ونه جلوهها و نه هوسها.
11. امام رضاعلیه السلام فرمود: «بسماللَّه» به اسم اعظم الهى، از سیاهى چشم به سفیدى آن نزدیکتر است.(20)
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : 7) بحار، ج20 ص 218.
8) هود، 41.
9) نمل، 30.
10) کنزالعمّال، ح 29558.
11) تفسیربرهان، ج1، ص43.
12) مسند احمد، ج3، ص 177 و ج4، ص 85.
13) مستدرک، ج3، ص233.
14) بحار، ج 85، ص 20.
15) سنن بیهقى، ج2، ص50.
16) تفسیر مجمعالبیان و فخررازى.
17) امام رضاعلیه السلام مىفرماید: بسماللَّه یعنى نشان بندگى خدا را بر خود مىنهم. تفسیر نورالثقلین.
18) نه فقط ذات او، بلکه نام او نیز از هر شریکى منزّه است؛ «سبّح اسم ربّک الاعلى» حتّى شروع کردن کار به نام خدا و محمدصلى الله علیه وآله ممنوع است. اثباتالهداة، ج7، ص482.
19) کلّ شىء هالک الاّ وجهه» قصص، 88.
20) تفسیر راهنما.
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیرنور |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : بسماللهالرحمنالرحیم |
گوینده : حاجیه تقی زاده فانید |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● بسماللَّه» -
ابراهيم چراغي
منبع : تفسیر نور |
قالب : لغوی |
موضوع اصلی : بدون موضوع |
گوینده : ابراهیم چراغی |
1)
احمدی فقیه : بسم الله الرحمن الرحیم
تقدیم به دوستانی که به اینجانب لطف داشتند:
«سألت الرضا، علیهالسّلام، عن «بسم اللّه»؟ فقال: معنی قول القائل «بسم اللّه»: اسم علی نفسی سمه من سمات اللّه عز و جل و هی العباده؛
امام رضا، علیهالسّلام، در پاسخ سؤال ازمعنای «بسم اللّه» فرمود: ﴿بسماللهالرّحمنالرّحیم﴾ یعنی نشان بندگی خدا را بر خود مینهم.»
منبع: معانىالاخبار، ص 3، ح1. نورالثقلین، ج 1، ص 11، ح 41.
2)
عطار : نکته خیلی مهمه ذکر کردی: داستان خشت اول!
ما هنوز بعداز 1400 سال به درک وفهم کلمه "الله" و"بسم الله" درک نکردیم وبمیل خودمان تفسیر وترجمه میکنیم وتوقع داریم به ثریا برسیم!
اقای Marmaduke Pickthall
محمد (مارمادوک) پیکتال مترجم انگلیسی قرآن به این نکته توجه نموده
واز ترجمه پرهیز کرد تا بتواند.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● الله -
سميه الف
تمام آیات یک سوره تفسیری از بسم الله الرحمن الرحیم در آن سوره است.
و به تعبیری 114 سوره قران تفسیری از بسم الله الرحمن الرحیم
و الرحمن الرحیم نیز تفسیری از الله است.
و همه قران به یک کلمه ( الله ) ختم می شود.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : بسماللهالرحمنالرحیم |
گوینده : سمیه الف |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● به وجود آمدن هستی -
محمدامين احمدي فقيه
امیرالمؤمنین علی، علیهالسّلام، فرمودند:
«ظهرت الموجودات عن بسم الله الرحمن الرحیم»؛
همهی موجودات از ﴿بسم الله الرحمن الرحیم﴾ پدیدار گشتند.[1]
--------------------------------------------------------------------------------
[1] بحر المعارف، مولی عبد الصمد همدانی، رضوانالله علیه.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : |
قالب : روایی |
موضوع اصلی : بسماللهالرحمنالرحیم |
گوینده : محمدامین احمدی فقیه |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● احکام القرآن و آیات الاحکام -
محمدامين احمدي فقيه
بسم الله الرحمن الرحیم
1-امام حسن عسکری، علیهالسّلام، فرمود: نشانههای مؤمن پنج چیز است:
«1-خواندن پنجاه و یک رکعت نماز در هر شبانه روز (هفده رکعت نمازهای واجب، سی و چهار رکعت نافلههای شبانه روز). 2-خواندن زیارت اربعین امام حسین، علیهالسّلام. 3-قرار دادن انگشتر در دست راست. 4-پیشانی بر خاک نهادن. 5-﴿بسماللهالرّحمنالرّحیم﴾ را بلند خواندن.»
2-قداست و برکت نام خداوند تبارک و تعالی، منشأ اعتبار احکامی فقهی برای اسمای لفظی خدای سبحان شدهاست.
برخی از این احکام عبارت است از:
«1-حرمت نجس کردن و آلوده کردن آن؛ 2-وجوب تطهیر، در صورت آلوده شدن؛ 3-حرمت هتکّ آن، به هر نحو؛ 4-حرمت مسّ آن بدون طهارت؛ 5-ممنوع بودن جدال با آن (سوگند بهصورت «لا والله» و «بلی والله» (در احرام عمره و حج)؛ 6-لزوم ذکر و تسبیح آن در رکوع و سجود نماز؛ 7-اشتراط ذبح و تزکیّهی حیوان به ذکر آن؛ 8-مشروط بودن حلّیّت صید به آن؛ 9-احکام سوگند؛ 10-استحباب شروع کار با ذکر آن.»
برخی از این احکام و دستورها از سنّت معصومان، علیهمالسّلام، و برخی از قرآن کریم استفاده میشود. مثلاً قرآن مجید هم ذکر نام خداوند بزرگ به هنگام ذبح حیوان را توصیه میکند: ﴿فَاذْکُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلَیْهَا﴾.
نیز از خوردن گوشت حیوانی که بدون ذکر نام خدا صید یا ذبح یا نحر شدهاست، منع میکند:
﴿وَ لاَ تَأْکُلُواْ مِمَّا لَمْ یُذْکَرِ اسْمُ اللّهِ عَلَیْهِ وَ إِنَّهُ لَفِسْقٌ وَ إِنَّ الشَّیطِینَ لَیُوحُونَ إِلَى أَوْلِیَآئِهِمْ لِیُجَادِلُوکُمْ وَ إِنْ أَطَعْتُمُوهُمْ إِنَّکُمْ لَمُشْرِکُونَ﴾؛
و از آنچه نام خدا بر آن برده نشده، نخورید. اینکار گناه است. شیاطین به دوستان خود مطالبی مخفیانه القا میکنند تا با شما به مجادله برخیزند و اگر ازآنان اطاعت کنید شما هم مشرک خواهید بود.
اثر اسمای لفظی خدای سبحان بر پایهای است که حیوان پاک و حلال، اگر بدون ذکر آن نام کشته شود، مردار است و حرام و آلوده میشود. نام خدا با نامهای دیگر یکسان نیست تا ذکر و عدم ذکرش تفاوتی نداشته باشد و یا تنها نیّت و خطور ذهنی آن کافی و سازگار باشد.
پی نوشت ها:
1-المواعظ العددیه، ص 166.
2-سورهی حج (22) آیهی 36.
3-سورهی انعام (6) آیهی 121.
4-تسنیم، ج 1، ص 313-314.
5-حقایق و اسرای از بسم الله الرحمن الرحیم، محمدامین احمدی فقیه.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : از مراجع مختلف |
قالب : احکام |
موضوع اصلی : بسماللهالرحمنالرحیم |
گوینده : محمدامین احمدی فقیه |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● آیات الاحکام -
محمدامين احمدي فقيه
بسم الله الرحمن الرحیم
1-هر ﴿بسماللهالرّحمنالرّحیم﴾ مخصوص یک سوره و مستقل است، بههمین علّت مسایل فقهی هم به دنبال دارد. بهعنوان مثال، اگر کسی شروع به قرائت سورهی فاتحه کند ولی نیّت او این باشد که این «بسمله» بهعنوان جزئی از سورهی اخلاص باشد صحیح نیست. کسیکه جنب باشد و بر او قرائت سورههای سجدهدار حرام است، نه قرائت آیات سجده فقط، پس اگر کسی «بَسمَلَه» نیّت کند بر اینکه جزئی از یکی از این سورههای سجده دار باشد کار حرام انجام دادهاست.
2-﴿بسماللهالرّحمنالرّحیم﴾ آیهای از سورهی مبارک حمد و از هر سورهای است، و کسیکه آن را در نماز ترک کند نمازش باطل است خواه نماز واجب باشد یا مستحبّی.
پی نوشت ها:
1-مجمع البیان، امین الاسلام طبرسی، تفسیر سورهی شریف حمد.
2-و بسیاری منابع دیگر
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : منابع مختلف |
قالب : احکام |
موضوع اصلی : بسماللهالرحمنالرحیم |
گوینده : محمدامین احمدی فقیه |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● آیا بسم الله جزء سوره است ؟ ! -
ليلا حسين زاده
در میان دانشمندان و علماء شیعه اختلافى در این مساله نیست ، که بسم الله جزء سوره حمد و همه سورههاى قرآن است ، اصولا ثبت بسم الله در متن قرآن مجید در آغاز همه سورهها ، خود گواه زنده این امر است ، زیرا مىدانیم در متن قرآن چیزى اضافه نوشته نشده است ، و ذکر بسم الله در آغاز سورهها از زمان پیامبر (صلىاللهعلیهوآلهوسلّم) تاکنون معمول بوده است.
و اما از نظر دانشمندان اهل تسنن ، نویسنده تفسیر المنار جمعآورى جامعى از اقوال آنها به شرح زیر کرده است : در میان علما گفتگو است که آیا بسم الله در آغاز هر سورهاى جزء سوره است یا نه ؟ دانشمندان پیشین از اهل مکه اعم از فقهاء و قاریان قرآن از جمله ابن کثیر و اهل کوفه از جمله عاصم و کسائى از قراء ، و بعضى از صحابه و تابعین از اهل مدینه ، و همچنین شافعى در کتاب جدید ، و پیروان او و ثورى و احمد در یکى از دو قولش معتقدند که جزء سوره است ، همچنین علماى امامیه و از صحابه - طبق گفته آنان على (علیهالسلام) و ابن عباس و عبد الله بن عمر و ابو هریره ، و از علماى تابعین سعید بن جبیر و عطا و زهرى و ابن المبارک این عقیده را برگزیدهاند .
سپس اضافه مىکند مهمترین دلیل آنها اتفاق همه صحابه و کسانى که بعد از آنها روى کار آمدند بر ذکر بسم الله در قرآن در آغاز هر سورهاى - جز سوره برائت - است ، در حالى که آنها متفقا توصیه مىکردند که قرآن را از آنچه جزء قرآن نیست پیراسته دارند ، و به همین دلیل آمین را در آخر سوره فاتحه ذکر نکردهاند ... سپس از مالک و پیروان ابو حنیفه و بعضى دیگر نقل مىکند که آنها بسم الله را یک آیه مستقل مىدانستند که براى بیان آغاز سورهها و فاصله میان آنها نازل شده است.
و از احمد(فقیه معروف اهل تسنن ) و بعضى از قاریان کوفه نقل مىکند که آنها بسم الله را جزء سوره حمد مىدانستند نه جزء سایر سورهها.
از مجموع آنچه گفته شده چنین استفاده مىشود که حتى اکثریت قاطع اهل تسنن نیز بسم الله را جزء سوره مىدانند.
در اینجا بعضى از روایاتى را که از طرق شیعه و اهل تسنن در این زمینه نقل شده یادآور مىشویم : ( و اعتراف مىکنیم که ذکر همه آنها از حوصله این بحث خارج ، و متناسب با یک بحث فقهى تمام عیار است).
معاویة بن عمار از دوستان امام صادق (علیهالسلام) مىگوید از امام پرسیدم هنگامى کهبه نماز بر مىخیزم بسم الله را در آغاز حمد بخوانم ؟ فرمود بلى مجددا سؤال کردم هنگامى که حمد تمام شد و سورهاى بعد از آن مىخوانم بسم الله را با آن بخوانم ؟ باز فرمود آرى :
2 -دارقطنى از علماى سنت به سند صحیح از على (علیهالسلام) نقل مىکند که مردى از آن حضرت پرسید السبع المثانى چیست ؟ فرمود : سوره حمد است ، عرض کرد : سوره حمد شش آیه است فرمود : بسم الله الرحمن الرحیم نیز آیهاى از آن است.
3 -بیهقى محدث مشهور اهل سنت با سند صحیح از طریق ابن جبیر از ابن عباس چنین نقل مىکند : استرق الشیطان من الناس ، اعظم آیة من القرآن بسم الله الرحمن الرحیم : مردم شیطان صفت ، بزرگترین آیه قرآن بسم الله الرحمن الرحیم را سرقت کردند ( اشاره به اینکه در آغاز سورهها آن را نمىخوانند).
گذشته از همه اینها سیره مسلمین همواره بر این بوده که هنگام تلاوت قرآن بسم الله را در آغاز هر سورهاى مىخواندند ، و متواترا نیز ثابت شده که پیامبر (صلىاللهعلیهوآلهوسلّم) آن را نیز تلاوت مىفرمود ، چگونه ممکن است چیزى جزء قرآن نباشد و پیامبر و مسلمانان همواره آن را ضمن قرآن بخوانند و بر آن مداومت کنند.
و اما اینکه بعضى احتمال دادهاند که بسم الله آیه مستقلى باشد که جزء قرآن است اما جزء سورهها نیست ، احتمال بسیار سست و ضعیفى به نظر مىرسد ، زیرا مفهوم و محتواى بسم الله نشان مىدهد که براى ابتدا و آغاز کارى است ، نه اینکه خود یک مفهوم و معنى جدا و مستقل داشته باشد ، در حقیقت این جمود و تعصب شدید است که ما بخواهیم براى ایستادن روى حرف خود هر احتمالى را مطرح کنیم و آیهاى همچون بسم الله را که مضمونش فریاد مىزند سر آغازى است براى بحثهاى بعد از آن ، آیه مستقل و بریده از ما قبل بعد بپنداریم.
تنها ایراد قابل ملاحظهاى که مخالفان در این رابطه دارند این است که مىگویند در شمارش آیات سورههاى قرآن ( بجز سوره حمد ) معمولا بسم الله را یک آیه حساب نمىکنند ، بلکه آیه نخست را بعد از آن قرار مىدهند .
پاسخ این سؤال را فخر رازى در تفسیر کبیر به روشنى داده است آنجا که مىگوید : هیچ مانعى ندارد که بسم الله در سوره حمد به تنهائى یک آیه باشد و در سورههاى دیگر قرآن جزئى از آیه اول محسوب گردد.
(بنابر این مثلا در سوره کوثر بسم الله الرحمن الرحیم انا اعطیناک الکوثر همه یک آیه محسوب مىشود).
به هر حال مساله آنقدرروشن است که مىگویند : یک روز معاویه در دوران حکومتش در نماز جماعت بسم الله را نگفت ، بعد از نماز جمعى از مهاجران و انصار فریاد زدند أسرقت ام نسیت ؟ : آیا بسم الله را دزدیدى یا فراموش کردى ؟.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نمونه |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : بسماللهالرحمنالرحیم |
گوینده : لیلا حسین زاده |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● الله جامعترین نام خداوند -
ليلا حسين زاده
در جمله بسم الله نخست با کلمه اسم روبرو مىشویم که به گفته علماى ادبیات عرب اصل آن از سمو ( بر وزن غلو ) گرفته شده که به معنى بلندى و ارتفاع است ، و اینکه به هر نامى اسم گفته مىشود به خاطر آنست که مفهوم آن بعد از نامگذارى از مرحله خفا و پنهانى به مرحله بروز و ظهور و ارتفاع مىرسد ، و یا به خاطر آنست که لفظ با نامگذارى ، معنى پیدا مىکند و از مهمل و بى معنى بودن در مىآید و علو و ارتفاع مىیابد .
به هر حال بعد از کلمه اسم ، به کلمه الله برخورد مىکنیم که جامعترین نامهاى خدا است ، زیرا بررسى نامهاى خدا که در قرآن مجید و یا سایر منابع اسلامى آمده نشان مىدهد که هر کدام از آن یک بخش خاص از صفات خدا را منعکس مىسازد ، تنها نامى که اشاره به تمام صفات و کمالات الهى ، یا به تعبیر دیگر جامع صفات جلال و جمال است همان الله مىباشد.
به همین دلیل اسماء دیگر خداوند غالبا به عنوان صفت براى کلمه الله گفته مىشود به عنوان نمونه : غفور و رحیم که به جنبه آمرزش خداوند اشاره مىکند ( فان الله غفور رحیم - بقره - 226).
سمیع اشاره به آگاهى او از مسموعات ، و علیم اشاره به آگاهى او از همه چیز است ( فان الله سمیع علیم - بقره - 227).
بصیر ، علم او را به همه دیدنیها بازگو مىکند ( و الله بصیر بما تعملون حجرات - 18).
رزاق ، به جنبه روزى دادن او به همه موجودات اشاره مىکند و ذو القوه به قدرت او ، و مبین به استوارى افعال و برنامههاى او ( ان الله هو الرزاق ذو القوة المتین - زاریات - 58 ) .
و بالاخره خالق و بارء اشاره به آفرینش او و مصور حاکى از صورتگریش مىباشد ( هو الله الخالق البارى المصور له الاسماء الحسنى حشر - 24).
آرى تنها الله است که جامعترین نام خدا مىباشد ، لذا ملاحظه مىکنیم در یک آیه بسیارى از این اسماء ، وصف الله قرار مىگیرند هو الله الذى لا اله الا هو الملک القدوس السلام المؤمن المهیمن العزیز الجبار المتکبر : او است الله که معبودى جز وى نیست ، او است حاکم مطلق ، منزه از ناپاکیها ، از هر گونه ظلم و بیدادگرى ، ایمنى بخش ، نگاهبان همه چیز ، توانا و شکست ناپذیر ، قاهر بر همه موجودات و با عظمت .
یکى از شواهد روش جامعیت این نام آنست که ابراز ایمان و توحید تنها با جمله لا اله الا الله مىتوان کرد ، و جمله لا اله الا العلیم ، الا الخالق ، الا الرازق و مانند آن به تنهائى دلیل بر توحید و اسلام نیست ، و نیز به همین جهت است که در مذاهب دیگر هنگامى که مىخواهند به معبود مسلمین اشاره کنند الله را ذکر مىکنند ، زیرا توصیف خداوند به الله مخصوص مسلمانان است.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نمونه |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : بسماللهالرحمنالرحیم |
گوینده : لیلا حسین زاده |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● رحمت عام و خاص خدا. -
ليلا حسين زاده
مشهور در میان گروهى از مفسران این است که صفت رحمان ، اشاره به رحمت عام خدا است که شامل دوست و دشمن ، مؤمن و کافر و نیکوکار و بدکار مىباشد ، زیرا مىدانیم باران رحمت بىحسابش همه را رسیده ، و خوان نعمت بىدریغش همه جا کشیده همه بندگان از مواهب گوناگون حیات بهرهمندند ، و روزى خویش را از سفره گسترده نعمتهاى بىپایانش بر مىگیرند ، این همان رحمت عام او است که پهنه هستى را در بر گرفته و همگان در دریاى آن غوطهورند .
ولى رحیم اشاره به رحمت خاص پروردگار است که ویژه بندگان مطیع و صالح و فرمانبردار است ، زیرا آنها به حکم ایمان و عمل صالح ، شایستگى این را یافتهاند که از رحمت و بخشش و احسان خاصى که آلودگان و تبهکاران از آن سهمى ندارند ، بهرهمند گردند .
تنها چیزى که ممکن است اشاره به این مطلب باشد آنست که رحمان در همه جا در قرآن به صورت مطلق آمده است که نشانه عمومیت آنست ، در حالى که رحیم گاهى به صورت مقید ذکر شده که دلیل بر خصوصیت آن است مانند و کان بالمؤمنین رحیما : خداوند نسبت به مؤمنان رحیم است ( احزاب - 43 ) و گاه به صورت مطلق مانند سوره حمد.
در روایتى نیز از امام صادق (علیهالسلام) مىخوانیم که فرمود : و الله اله کل شیىء ، الرحمان بجمیع خلقه ، الرحیم بالمؤمنین خاصة : خداوند معبود همه چیز است ، نسبت به تمام مخلوقاتش رحمان ، و نسبت به خصوص مؤمنان رحیم است از سوئى دیگر رحمان را صیغه مبالغه دانستهاند که خود دلیل دیگرى بر عمومیت رحمت او است ، و رحیم را صفت مشبهه که نشانه ثبات و دوام است و این ویژه مؤمنان مىباشد.
شاهد دیگر اینکه رحمان از اسماء مختص خداوند است و در مورد غیر او به کار نمىرود ، در حالى که رحیم صفتى است که هم در مورد خدا و هم در مورد بندگان استعمال مىشود ، چنانکه درباره پیامبر (صلىاللهعلیهوآلهوسلّم) در قرآن مىخوانیم عزیز علیه ما عنتم حریص علیکم بالمؤمنین رؤف رحیم : ناراحتیهاى شما بر پیامبر گران است ، و نسبت به هدایت شما سخت علاقمند است ، و نسبت به مؤمنان مهربان و رحیم مىباشد ( توبه - 128 ) .
لذا در حدیث دیگرى از امام صادق (علیهالسلام) نقل شده : الرحمان اسم خاص ، بصفة عامة ، و الرحیم اسم عام بصفة خاصة : رحمان اسم خاص است اما صفت عام دارد ( نامى است مخصوص خدا ولى مفهوم رحمتش همگانرا در بر مىگیرد ) ولى رحیم اسم عام است به صفت خاص ( نامى است که بر خدا و خلق هر دو گفته مىشود اما اشاره به رحمت ویژه مؤمنان دارد ) .
با این همه گاه مىبینیم که رحیم نیز به صورت یک وصف عام استعمال مىشود البته هیچ مانعى ندارد که تفاوتى که گفته شد در ریشه این دو لغت باشد ، اما استثناهائى نیز در آن راه یابد.
در دعاى بسیار ارزنده و معروف امام حسین (علیهالسلام) بنام دعاى عرفه مىخوانیم : یا رحمان الدنیا و الاخرة و رحیمهما : اى خدائى که رحمان دنیا و آخرت توئى و رحیم دنیا و آخرت نیز توئى !
سخن خود را در این بحث با حدیث پر معنى و گویائى از پیامبر اکرم (صلىاللهعلیهوآلهوسلّم) پایان مىدهیم آنجا که فرمود : ان الله عز و جل ماة رحمة ، و انه انزل منها واحدة الى الارض فقسمها بین خلقه بها یتعاطفون و یتراحمون ، و اخر تسع و تسعین لنفسه یرحم بها عباده یوم القیامة ! : خداوند بزرگ صد باب رحمت دارد که یکى از آن را به زمین نازل کرده است ، و در میان مخلوقاتش تقسیم نموده و تمام عاطفه و محبتى که در میان مردم است از پرتو همان است ، ولى نود و نه قسمت را براى خود نگاه داشته و در قیامت بندگانش را مشمول آن میسازد .
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نمونه |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : بسماللهالرحمنالرحیم |
گوینده : لیلا حسین زاده |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● چرا صفات دیگر خدا در بسم الله نیامده است ؟ ! -
ليلا حسين زاده
این موضوع قابل توجه است که تمام سورههاى قرآن با بسم الله شروع مىشود ( بجز سوره برائت آن هم به دلیلى که سابقا گفتیم ) و در بسم الله پس از نام ویژه الله تنها روى صفت رحمانیت و رحیمیت او تکیه مىشود ، و این سؤالانگیز است که چرا سخنى از بقیه صفات در این موضع حساس به میان نیامده ؟ اما با توجه به یک نکته ، پاسخ این سؤال روشن مىشود و آن اینکه در آغاز هر کار لازم است از صفتى استمداد کنیم که آثارش بر سراسر جهان پرتوافکن است ، همه موجودات را فرا گرفته و گرفتاران را در لحظات بحرانى نجات بخشیده است .
بهتر است این حقیقت را از زبان قرآن بشنوید آنجا که مىگوید : و رحمتى وسعت کل شیىء : رحمت من همه چیز را فرا گرفته است ( اعراف - 156 ) .
و در جاى دیگر از زبان حاملان عرش خدا مىخوانیم ربنا وسعت کل شیىء رحمة : خدایا رحمت خود را بر همه چیز گستردهاى ( مؤمن - 7).
از سوى دیگر مىبینیم پیامبران براى نجات خود از چنگال حوادث سخت و طاقتفرسا و دشمنان خطرناک ، دست به دامن رحمت خدا مىزدند : قوم موسى براى نجات از چنگال فرعونیان مىگویند و نجنا برحمتک : خدایا ما را به رحمت خود رهائى بخش ( یونس - 86).
در مورد هود و پیروانش چنین مىخوانم : فانجیناه و الذین معه برحمة منا : هود و پیروانش را به وسیله رحمت خویش ( از چنگال دشمنان ) رهائى بخشیدیم ( اعراف - 72).
اصولا هنگامى که حاجتى از خدا مىطلبیم مناسب است او را با صفاتى که پیوند با آن حاجت دارد توصیف کنیم ، مثلا عیسى مسیح (علیهالسلام) به هنگام درخواست مائده آسمانى ( غذاى مخصوص ) چنین مىگوید : اللهم ربنا انزل علینا مائدة من السماء ... و ارزقنا و انت خیر الرازقین : بار الها مائدهاى از آسمان بر ما نازل گردان ... و ما را روزى ده و تو بهترین روزى دهندگانى ( مائده - 114 ) .
نوح پیامبر بزرگ خدا نیز این درس را به ما مىآموزد ، آنجا که براى پیاده شدن از کشتى در یک جایگاه مناسب ، چنین دعا کند رب انزلنى منزلا مبارکا و انت خیر المنزلین : پروردگارا ! مرا به طرز مبارکى فرود آر که تو بهترین فرود آورندگانى ( مؤمنون - 29).
و نیز زکریا به هنگام درخواست فرزندى از خدا که جانشین و وارث او باشد خدا را با صفت خیر الوارثین توصیف مىکند و مىگوید رب لا تذرنى فردا و انت خیر الوارثین : خداوندا ! مرا تنها مگذار که تو بهترین وارثانى ( انبیاء - 89).
بنابر این در مورد آغاز کارها به هنگامى که مىخواهیم با نام خداوند شروع کنیم باید دست به دامن رحمت واسعه او بزنیم ، هم رحمت عام و هم رحمت خاصش آیا براى پیشرفت در کارها و پیروزى بر مشکلات ، صفتى مناسبتر از این صفات مىباشد ؟ !
جالب اینکه نیروئى که همچون نیروى جاذبه ، جنبه عمومى دارد و دلها را به هم پیوند مىدهد همین صفت رحمت است ، براى پیوند خلق با خالق نیز از این صفت رحمت باید استفاده کرد.
مؤمنان راستین با گفتن بسم الله الرحمن الرحیم در آغاز کارها دل از همه جا بر مىکنند و تنها به خدا دل مىبندند ، و از او استمداد و یارى مىطلبند ، خداوندى که رحمتش فراگیر است ، و هیچ موجودى از آن ، بىنصیب نیست .
این درس را نیز از بسم الله به خوبى مىتوان آموخت که اساس کار خداوند بر رحمت است و مجازات جنبه استثنائى دارد که تا عوامل قاطعى براى آن پیدا نشود تحقق نخواهد یافت ، چنانکه در دعا مىخوانیم یا من سبقت رحمته غضبه : اى خدائى که رحمتت بر غضبت پیشى گرفته است.
انسانها نیز باید در برنامه زندگى چنین باشند ، اساس و پایه کار را بر رحمت و محبت قرار دهند و توسل به خشونت را براى مواقع ضرورت بگذارند ، قرآن 114 سوره دارد ، 113 سوره با رحمت آغاز مىشود ، تنها سوره توبه که با اعلان جنگ و خشونت آغاز مىشود و بدون بسم الله است !
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نمونه |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : بسماللهالرحمنالرحیم |
گوینده : لیلا حسین زاده |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● وجه توحیدی سوره حمد -
ليلا حسين زاده
در حقیقت سوره حمد هم بیانگر توحید ذات است، هم توحید صفات، هم توحید افعال، و هم توحید عبادت. و به تعبیر دیگر این سوره مراحل سهگانه ایمان: اعتقاد به قلب، اقرار به زبان، و عمل به ارکان را در بر دارد، و مىدانیم« ام» به معنى اساس و ریشه است.
شاید به همین دلیل است که« ابن عباس» مفسر معروف اسلامى مىگوید: «ان لکل شىء اساسا ... و اساس القرآن الفاتحة»، هر چیزى اساس و شالودهاى دارد ... و اساس و زیر بناى قرآن، سوره حمد است. روى همین جهات است که در فضیلت این سوره از پیامبر(صلی الله علیه و آله) نقل شده: «ایما مسلم قرأ فاتحه الکتاب اعطى من الاجر کانما قرأ ثلثى القرآن، و اعطى من الاجر کانما تصدق على کل مؤمن و مؤمنه»، هر مسلمانى سوره حمد را بخواند پاداش او به اندازه کسى است که دو سوم قرآن را خوانده است (و طبق نقل دیگرى پاداش کسى است که تمام قرآن را خوانده باشد) و گویى به هر فردى از مردان و زنان مؤمن هدیهاى فرستاده است.7
تعبیر به دو سوم قرآن شاید به خاطر آنست که بخشى از قرآن توجه به خدا است و بخشى توجه به رستاخیز و بخش دیگرى احکام و دستورات است که بخش اول و دوم در سوره حمد آمده، و تعبیر به تمام قرآن به خاطر آن است که همه قرآن را از یک نظر در ایمان و عمل مىتوان خلاصه کرد که این هر دو در سوره حمد جمع است.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : سایت تبیان |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : بدون موضوع |
گوینده : لیلا حسین زاده |
1)
عطار : ریشه کلمات عربی از (فعل جذر) مستند مینمایند.
وکلمة (إسم) : ریشه اش از فعل ( سما) :ای (علا) : هر چی بالاتر از سر آدم.
همینطور (سماء) ای آسمان. وإسم مانند پرچم (یسمو فی العلا والسماء) نمایان میشود .
به اینخاطر ترجمه اسم به فارسی: "نام" میباشد....
وکلمة (وسمة با کسر سین )از فعل ( وسم با فتح سین) : داغ روی هر چی برای نشانه گذاری یا علامت گذاری، وهمچنین (وسام) به معنیه مدال یا علامت امتیاز یا افتخار وما شابه.
لذا "ولله الاسماءالحسنی" به معنی "برای الله مقامات بالاتر وصفات عظمی که هیچکس وهیچ چیز به اون مقامات نمیرسه (ولاتعلو علیّ الطیر ولا السماء)؛ نه اینکه برای خدا نشانه های حسنی! که معنی خوب نمیده.
وکلمه (وصمة) به معنیه نشانیه بد بر شخصی میگذارند.
واینطوری پرداشت( إسم از ریشة وسمة) شبیه تحریف حرفه ای که هزارسال فراموسونیها میانجامند، مثل (السلام علیکم) میگفتند "السام علیکم" به معنیه (زهر ومرگ بر شما).
یا (أمیّ) به (أما) تفسیر کردند به معنیه (کم عقل یا جلف بد اخلاق) وبین مسلمانان ترویج کردند تا به امروز به معنیه بی سوادی ترجمه شد.
وخوب موفق شدند.
وهمینطور در زبانهای دیگر دستکاری کردند، مثل کلمه (god) به (goad) که از افعال شیطان "یحث علی الشر" و(goat) که از مظاهر ابلیس. چون عقیده دارند قدرتی بالاتر از انسان دارد ولذا خدا میدانند وتوانستند بین مردم رواج پیداکنن تا به امروز.
اصل در ادیان مسیحی از "Lord" استفاده مینمایند.
"مالی أراکم سامدین"
2)
عطار : یالله به معنی(o god) اشتباه محظ است!
God: مذکّر خدا؛ برای خدایان مذکّر( اسم جنّ ها و خدایان تخیّل بشراست).
Goddess: مؤنّث خدا؛ برای خدایان مؤنث.(المانی Gott وفرانسوی Dieu دیو).
اللهُ الأحد الصمد نه مذکر نه مؤنث ؛ وتنهاترین آفریدگار جهان است؛ وهیچ ترجمه وتفسیر نداره.
O Lord ،O Master: برای تعظیم بزرگان وسلاطین وشاه و...
Ya Allah : تنها لفظ مناسب برای یاالله.
وعمدا در بعض سایتها وکتابها goddess به بمعنی اللة (با تاء مربوطه ة) ای مؤنث کلمه الله در آوردند. وبا کلمه "اللات" اشتباه عمدی کردند. غافلند ازاینکه وضع نقاط بر حروف از ابداعات امام علی علیه السلام وقبلا نبود.
"أ فرأیتم اللات و العزّی": مگه لات وعزّی دیدی؟! که میگی انثی (زن) هستند؟!
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● داغ بندگی -
سمانه عباس نژاد
اسم از دو ریشه گرفته می شود : 1- وَسَمه (داغ روی اسب ها برای نشانه گذاری ) 2- سَُمُه (بلندی ، رفعت و بزرگی )
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : امام رضا(علیهالسلام) فرمودند: معنای «بسم الله» این است که من خود را به داغ و علامتی از علامتهای خدا داغ میزنم، و آن داغ عبادت است تا همه بدانند من بنده چه کسی هستم.
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : |
قالب : روایی |
موضوع اصلی : معرفت- شناخت |
گوینده : سمانه عباس نژاد |
1)
ابراهیمی (داور) : راوی و منبع و سند حدیث را ذکر نمایید.
2)
عطار : اسم: بالاترین نشانه برای تشخیص وتمییز.
"سیماهم قی وجوههم"
3)
عطار : (typing errors)
فی وجوههم نه قی ...! فاء نه قاف.
اسم اسماء سیما سماء یسمو از فعل سمی ونه از فعل وسم که کاملا اشتباهست!
واقعا شرمنده هستم واینهمه خطای تایپی دارم بعلت ضعف وخستگی چشم وکهولت بدن و اندک وقت.
رب انی وهن العظم منی واشتعل الراس شیبا
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● شروع کارها با نام ایزد یکتا -
مسعود حسين پور
بسم الله الرحمن الرحیم
الرحمان : اشاره به رحمت عام گسترده خداوند دارد که بر مؤمن وکافر افاضه می شود
الرحیم: دلالت بر نعمت همیشگی ورحمت ثابت خداوند که بر مؤمن افاضه می شود واشاره به رحمت خاص خداوند دارد
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : |
قالب : شأن نزول |
موضوع اصلی : بدون موضوع |
گوینده : مسعود حسین پور |
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● -
علي عابدين پورجعفري
بسم اللّه :
1 به انسان راه بندگى و خداپرستى .2 راه از همه دل بریدن ،3 سیم دل از همه قطع کردن . 4 به خالق وصل شدن ، 5 راه یارى خواستن و مساعدت ،6 راه یکِّه شناسى ، 7 راه با یک نفر معامله کردن و دل را به یک نفر فروختن مى آمورد.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : |
قالب : اخلاقی |
موضوع اصلی : بدون موضوع |
گوینده : علی عابدین پورجعفری |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● نیکویی -
علي عابدين پورجعفري
الرحمن الرحیم :
1 راه بخشش ، 2 راه عفو، 3 راه گذشت ، 4راه مهربانى ، 5راه ماءیوس نبودن از خدا یاد مى دهد.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : |
قالب : اخلاقی |
موضوع اصلی : عفو و بخشش |
گوینده : علی عابدین پورجعفری |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● بسمله آیه ای بی فعل امافراگیرافعال خیر -
فرامرز ميرشکار
جارومجرورمتعلق به فعل محذوف است.دراین آیه شریفه ،فعل حذف شده است وعجیب آنکه حذف فعل، بجای ایجادنقصان معنایی، باعث" توسعه ی افعال ممکن "شده است به گونه ای که با هرنیت خیری این آیه خوانده شودفعل خیرمی تواندبرآن صدق کند.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : |
قالب : قواعد عربی |
موضوع اصلی : بسماللهالرحمنالرحیم |
گوینده : فرامرز میرشکار |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● تحقیقات جالب یک غیرمسلمان در مورد تاثیرات «الله» بر انسان! -
فرامرز ميرشکار
به راستی که قرآن کریم در آیه ای کریمه می فرماید:"الذین آمنوا و تطمئن قلوبهم بذکر الله الا بذکر الله تطمئن القلوب".
یک پژوهشگر هلندی غیرمسلمان اخیراً تحقیقی در دانشگاه آمستردام انجام داده و به این نتیجه رسیده که ذکر کلمه جلاله "الله" و تکرار آن، موجب آرامش روحی می شود و استرس و نگرانی را از بدن انسان دور می کند.
این پژوهشگر غیرمسلمان هلندی می گوید:پس از انجام تحقیقاتی سه ساله که بر روی تعداد زیادی مسلمان که قرآن می خوانند. به این نتیجه رسیدم که ذکر کلمه "الله" و تکرار آن، موجب آرامش روحی می شود و استرس و نگرانی را از بدن انسان دور می کند و نیز به تنفس انسان نظم و ترتیب می دهد.
وی در ادامه افزود: بسیاری از این مسلمانان که روی آنان تحقیق می کردم، از بیماری های مختلف روحی و روانی رنج می بردند. من حتی در تحقیقاتم از غیرمسلمان نیز استفاده کرده و آنان را مجبور به خواندن قرآن و گفتن ذکر "الله" کردم و نتیجه باز هم همان بود. خودم نیز از این نتیجه به شدت غافلگیر شدم، زیرا تاثیر آن بر روی افراد افسرده، ناامید و نگران، تاثیری چشمگیر و عجیب بود. این پژوهشگر هلندی همچنین گفت:از نظر پزشکی برایم ثابت شده که حرف الف که کلمه "الله" با آن شروع می شود، از بخش بالایی سینه انسان خارج شده و باعث تنظیم تنفس می شود. به ویژه اگر تکرار شود و این تنظیم تنفس به انسان آرامش روحی می دهد. حرف لام که حرف دوم "الله" است نیز باعث برخورد سطح زبان با سطح فوقانی دهان می شود. تکرار شدن این حرکت که در کلمه "الله" تشدید دارد نیز در تنظیم و ترتیب تنفس تاثیرگذار است. اما حرف هاء حرکتی به ریه می دهد و بر دستگاه تنفسی و در نتیجه قلب تاثیر بسیار خوبی دارد و موجب تنظیم ضربان قلب می شود. به راستی که قرآن کریم در آیه ای کریمه می فرماید:"الذین آمنوا و تطمئن قلوبهم بذکر الله الا بذکر الله تطمئن القلوب".
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : نشریه راه موفقیت، شماره 17. |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : بدون موضوع |
گوینده : فرامرز میرشکار |
1)
عطار : همه احساسات ومشاعر انسان به آه برمیگرده.
وقتیکه تعجب میکنی آه میکشی.
وقتیکه درد عمیق میگیری آه میکشی.
همه زبانهای دنیا آه میشناسند.
انسان در رحم مادرش آه مادرش میشناسد.
نوزاد به دنیا میاد آه بلند میکشد.
زبان عربی این آه الآه میشناسند یعنی "ءاله" وصاحب این الآه الله عز وجل.
"واشهدهم علی انفسهم الست بربکم"
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● سه نام الله ، رحمن ،رحیم نجات بخش آخرالزمان است -
فرامرز ميرشکار
سه نام الله ، رحمن ،رحیم نجات بخش آخرالزمان است:
شیخ صدوق به سند خود، از عبد اللَّه بن سنان روایت کرده که گفت: حضرت ابوعبد اللَّه امام صادق علیه السلام فرمود: پس از این، شبهه ای شما را خواهد رسید، که بدون نشانه دیده شدنی و امام هدایت کننده ای خواهید ماند و از آن نجات نمییابد، مگر کسی که دعای غریق را بخواند. راوی گوید: عرضه داشتم: دعای غریق چگونه است؟ فرمود: چنین بگوید: «یا اَللَّهُ یا رَحْمنُ یا رَحِیمُ یا مُقَلِّبَ القُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِی عَلی دِینِکَ»؛ ای خداوند! ای رحمان! ای مهربان! ای دگرگون کننده دلها! دل مرا بر دینت پایدار کن.
راوی گوید: من گفتم: «یا اَللَّهُ یا رَحْمنُ یا رَحِیمُ یا مُقَلِّبَ القُلُوبِ وَالأَبْصارِ ثَبِّتْ قَلْبِی عَلی دِینِکَ». فرمود: البته خداوند دگرگون کننده دلها و دیدهها است، ولی همینطور که من میگویم، تو نیز بگو: «یا مُقَلِّبَ القُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِی عَلی دِینِکَ». 1 . و شیخ نعمانی در کتاب الغیبة به سند خود، از حمّاد بن عیسی، از عبد اللَّه بن سنان روایت آورده که گفت: من با پدرم به محضر امام ابوعبد اللَّه صادق علیه السلام شرفیاب شدیم، پس آن حضرت فرمود: چگونه خواهید بود اگر در حالی واقع شدید که امام هدایتگر و نشانه آشکاری نباشد (دیده نشود)؟ که از آن حیرت و سرگردانی نجات نیابد، مگر کسی که به دعای غریق (یا حریق) دعا کند. پدرم گفت: به خدا سوگند! این بلا است. پس فدایت شوم! در آن هنگام چگونه رفتار کنیم؟ فرمود: هرگاه چنان شد - و تو آن زمان را درک خواهی کرد - به آنچه در دست دارید [از عقیده راستین] متمسّک شوید، تا آنکه امر برایتان به خوبی روشن شود. 2
1. کمال الدین، 351:2
2. غیبت، 81
http://faramir.ir
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : کمال الدین، 351:2 |
قالب : روایی |
موضوع اصلی : هدایت |
گوینده : فرامرز میرشکار |
1)
جعفری : آیا برای این ابصار را نیاورده که چون از راه چشم در این آخرالزمان که قرار داریم سر میچرخانیم امکان گناه چشم زیاد شده است؟
رمضانی (داور) : در آیات قرآن این گونه است که اسماء و صفات الهی در هر آیهای که ذکر شده است ارتباط با محتوای آن آیه دارد. در این جا نیز به نظر میرسد چون محتوای دعا مرتبط با قلب و ثبوت قلب در دین هست بنابراین باید آن اسمی از خداوند را یاد کرد که با این محتوا کار داشته باشد پس باقی اسماء خداوند را ذکر نمیکند.
2)
جعفری : رهبر انقلاب در دیدار با اساتید، فضلا و طلاب نخبهی حوزه علمیه قم در ذیل شرح حدیثی، توصیهی مرحوم آیتالله بهجت را برای خواندن دعای «یا الله یا رحمان یا رحیم یا مقلب القلوب ثبت قلبی علی دینک» بیان کردند و فرمودند:
«مرحوم آقای بهجت (رضوان الله تعالی علیه) میفرمودند این دعا را زیاد بخوانید: «یا الله یا رحمان یا رحیم یا مقلب القلوب ثبت قلبی علی دینک». ممکن بود یک اشکال مقدّری وجود داشته باشد، ایشان به آن هم جواب میداد. ممکن بود کسی بگوید وقتی میگوئیم «ثبت قلبی علی دینک»، ما که دینمان درست است، منطقی است، مستحکم است، این برای آن طبقات پایین است. ایشان میفرمود در هر طبقهای که دل انسان و ایمان انسان و دینداری انسان هست، تنزل از آن طبقه، برگشت است. «ثبت قلبی علی دینک» یعنی دین را در همان طبقهی عالی نگه دار و تثبیت کن. اگر این شد، آن وقت زندگی میشود شیرین، مرگ هم مرگ راحت. یکی از مشکلات اساسی ماها، مشکل مردن است. امام سجاد (علیه السلام) به خداوند متعال عرض میکند: «امتنا مهتدین غیر ضالین، طائعین غیر مستکرهین غیر عاصین». خب، انسان در همهی طول عمر در طریق هدایت بوده، اما باز امام دعا می کند که: «امتنا مهتدین غیر ضالین، طائعین غیر مستکرهین غیر عاصین»؛ معلوم میشود خطرناک است.
حکم مستوری و مستی همه بر عاقبت است
کس ندانست که آخر به چه حالت برود»
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● نام هاى دیگر سوره ی حمد -
فاطمه هندياني
1. فاتحة الکتاب
بدان دلیل که نخستین سوره قرآن شریف و نیز آغاز قرائت نماز است.
2. حمد
بدان علّت که سراسر آن ستایش خداست.
3. امّ الکتاب
بدان جهت که بر دیگر سوره هاى قرآن مقدم است.
در فرهنگ عرب، به هر پدیده اى که جامع و یا مقدم بر پدیده هاى دیگر باشد، «امّ» گفته شده است؛ مانند: «امّ الرّأس» به معناى «پوستى که دربردارنده مغز است» یا «امّ القرى» که به مکه اطلاق مى شود؛ چرا که زمین از آن نقطه پرشرافت گسترش داده شده است، و یا از نظر شکوه معنوى و شرافت، برترین مکان است.
برخى بر این اندیشه اند که این سوره بدان دلیل به این نام خوانده شده که عصاره و چکیده پیام قرآن، یعنى توحیدگرایى و یکتاپرستى که برترین هدف دعوت هاى توحیدى است و دیگر اصول و فروع پیام هاى آسمانى به آن برمىگردد، به سبکى جالب در آن آمده است.
4. السّبع
بدان سبب که هفت آیه دارد.
5. مثانى
درمورد این نام، دو دیدگاه مطرح است: نخست این که در هر نماز واجب و مستحب دوبار خوانده مى شود؛ و دیگر بدان جهت که دوبار بر قلب مصفاى پیامبر(ص) فرود آمده است.
آن چه آمد، نام هاى مشهور این سوره است. امّا نام هاى دیگر آن که چندان معروف نیست:
6. وافیه
بدان دلیل که باید تمامى آن را در نماز قرائت کرد.
7. کافیه
بدان جهت که خود به تنهایى مى تواند جاى سوره دیگرى را بگیرد؛ درحالی که هیچ سوره اى نمىتواند جاى آن را در نماز بگیرد.
در این مورد، از پیامبر گرامى (ص) نقل شده است که فرمود:
«امّ القرآن عوض عن غیرها و لیس غیرها عوضاً عنها.»
سوره «حمد» در نماز مىتواند جاى دیگر سوره ها را بگیرد امّا هیچ سوره دیگرى نمى تواند جایگزین آن شود و نقش آن را داشته باشد.
8. اساس
از ابن عبّاس آورده اند که: براى هر پدیده، پایه و اساسى است. اساس قرآن، سوره فاتحه و اساس این سوره، «بسم اللَّه الرّحمن الرّحیم» است.
9. شفاء
بدان دلیل به آن «شفاء» گفته شده است که پیامبر گرامى (ص) فرمود:
«فاتحةالکتاب شفاء من کلّ داء.»
این سوره، شفابخش هر درد و بیمارى است.
10. صلوة
بدان علّت نام صلوة یا نماز بر قرآن نهاده اند که پیامبر گرامى(ص) فرمود:
«قال اللَّه تعالى: قسمت الصّلوة بینى و بین عبدى نصفین نصفها لى و نصفها لعبدى...»
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر مجمع البیان |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : سورهی حمد |
گوینده : فاطمه هندیانی |
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● فضیلت تلاوت سوره حمد -
مرضيه علمدار .ب
فضیلت و خواص سوره حمد
حمد؛ و نام های دیگرش: فاتحة الکتاب، سبع المثانی، سئوال، شفا، نور(1)
نخستین سوره قرآن است و دارای 7 آیه ومکی می باشد.
در کلامی از پیامبر گرامی اسلام «صلی الله علیه و آله وسلم»نقل شده است: فضیلت سوره حمد مانند فضیلت حاملان عرش است، هر کس آن را قرائت کند، ثوابی مانند ثواب حاملان عرش به او داده می شود.
ابن عباس از پیامبر اکرم «صلی الله علیه و آله وسلم» نقل کرده است که: سوره حمد دو سوم قرآن کریم است.
در روایتی از قول ایشان آمده است: اگر سوره حمد را در یک کفهٔ میزان و باقی سوره های قرآن را در کفهٔ دیگر قرار دهند، سوره «حمد» هفت برابر سنگین تر است.
امام صادق علیه السلام فرمودند: سورهٔ «حمد» سوره ای است که ابتدایش «حمد» خدا و وسطش «اخلاص» و آخرش دعا است.
در سخنی از پیامبر نور و رحمت، در فضیلت سورهٔ «حمد» آمده است: هر مسلمانی که سوره حمد را قرائت نماید، اجری مانند قرائت دو سوم قرآن به او عطا می شود، و نیز اجری مانند صدقه بر مردان و زنان مومن عنایت می شود.(2
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : پورتال اینتر نتی انهار |
قالب : روایی |
موضوع اصلی : سورهی حمد |
گوینده : مرضیه علمدار .ب |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● یکی از فضیلت های سوره حمد -
هانيه الله ياري
قسم به کسی که جان من در دست اوست.خداوند نه در تورات نه در انجیل نه در زبور و نه حتی در قران مثل این سوره را نازل نکرده است.و این ام الکتاب است.
پیامبر اکرم (صلی الله و علیه و اله و سلم)
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نمونه ج1 ص3 |
قالب : اعتقادی |
موضوع اصلی : سورهی حمد |
گوینده : هانیه الله یاری |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● رحمت خداوند -
علي سيدجلالي
رحمت خداوند همانگونه که گسترده است وهمه موجودات را در بر می گیرد بسیار هم زیاد است واین زیادی برای همه موجودات است ولیکن این مومنین هستند که ظرفیت این را دارند که مشمول رحمت زیاد وخاصه خداوند شوند
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : |
قالب : فلسفی |
موضوع اصلی : بدون موضوع |
گوینده : علی سیدجلالی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● اهمیت ذکر بسم الله -
داريوش بيضايي
بدان بسم الله آیه ای از قرآن است و بای آن بفعل مقدری تعلق دارد زیرا حرف "ب" متعلق لازم دارد و آن فعل مقدر محذوف یا خبر باشد از خداوند و یا امر از جانب خدا بما باشد.
خداوند در چند موضع مخصوص ما را امر فرموده که شروع به هر کاری را با بسم الله آغاز کنیم/ در سوره علق فرموده” اقرا باسم ربک" ای پیغمبر قرآن را بنام پروردگارت بر خلق قرائت کن و در سوره انعام فرمود: و کلوامما ذکر اسم الله علیه ان کنتم بآیاته مومنین / اگر به آیات خدا ایمان دارید از آنچه نام خدا بر آن یاد شده تناول کنید/پس انسان هر کاری میکند باید بنام خدا شروع نماید.
در خواص بسم الله روایات وارده زیاد است که چند روایت جهت تبرک ذکر مینماییم/ در تهذیب بسند خود از حضرت صادق(ع) روایت نموده فرمود: بسم الله الرحمن الرحیم به اسم اعظم خدا نزدیکتر است از سیاهی چشم به سفیدی آن.
ابن بابویه بسند خود از پیغمبر اکرم(ص) روایت کرده که فرمود: هر کس بخواهد خداوند او را از زبانه های آتش جهنم نجات دهد قرائت کند بسم الله را که نوزده حرف است و خداوند هر حرفی را در مقابل یکی از زبانه های آتش قرار داده است و نیز بسند دیگری از پیغمبر اکرم(ص) روایت نموده که فرمود: وقتی معلمی بسم الله الرحمن الرحیم به کسی بیاموزد خداوند در نامه عمل طفل و معلم و پدر و مادر او بیزاری از جهنم بنویسد.
و در تفسیر امام فرمود حضرت صادق(ع) فرموده: اگر شیعیان ما در شروع به کارهای خود گفتن بسم الله را ترک نمایند خداوند آنها را بمکروهی مبتلا نماید تا متنبه شده و شکر و ثنای او بجا آورند.
و فرمود روزی عبدالله بن یحیی بر امیرالمومنین(ع) داخل شد و جلوی حضرت کرسی گذاشته بودند به عبدالله فرمودند که روی کرسی بنشیند هنوز بر کرسی قرار نگرفته بود که بسختی بزمین افتاده و استخوان سرش شکست و خون جاری شد و از شدت درد متالم گردید/ حضرت آب طلبید و او را پاکیزه نمود و دست مبارک بر سرش کشید و چنان شد که اصلا اتفاقی روی نداده بود و فرمودند ستایش میکنم خدای را که ابتلاآت دنیا را موجب خلاصی و نجات از گناه شیعیان ما قرار داده تا عبادات و طاعات آنها سالم مانده و مستحق ثواب شوند/ عبدالله گفت یا امیرالمومنین آیا کفر و جزای گناهان ما فقط در دنیا دا ده میشود؟ فرمودند بلی ,مگر فرمایش پیغمبر را که میفرمودند: ”دنیا زندان مومنان و بهشت کفار است” را نشنیدی/ خداوند شیعیان ما را با ابتلا و محنت دادن آنان از لوث گناه پاک میفرماید و خداوند در سوره شوری میفرماید: آنچه از رنج و مصیبت بشما میرسد همه از اعمال زشت خود شماست در صورتی که خدا بسیاری از اعمال زشت شما را عفو میکند که در روز قیامت ثواب عبادات شما زیاد باشد و دشمنان ما در همین دنیا جزای عبادات خود را در یابند، چه عبادات آنها چون دارای خلوص نیست وزن و قیمتی ندارد و زمانی که در قیامت وارد شوند گناهانشان را بر آنها وا دارند و بعلت بغض و عداوتی که به آل محمد(ص) داشته اند آنانرا در آتش جهنم بیفکنند.
عبدالله بن یحیی گفت یا امیرالمومنین حالا فهمیدم لکن میخواهم گناهی که در این مجلس نمودم بدانم تا دیگر مرتکب نشوم/ فرمودند: وقتی خواستی بنشینی از گفتن بسم الله خودداری نمودی آیا نمیدانی که پیغمبر فرموده: هر کاری که خواستی انجام دهی بنام خدا آغاز کن/ عبدالله عرض کرد یا امیرالمومنین هرگز ترک نخواهم نمود.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر هفت جلدی جامع قرآن بقلم و جمع آوری مرحوم علامه حاج سید ابراهیم بروجردی |
قالب : فلسفی |
موضوع اصلی : بسماللهالرحمنالرحیم |
گوینده : بیضایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● کلامی بسیار مهم درمورد رای به تفسیر قرآن! -
داريوش بيضايي
بسم الله الرحمن الرحیم
نکته بسیار مهمی که لازم است تذکر دهم آنستکه تفسیر قرآن فقط بر طبق امر و دستور پروردگار و ائمه معصومین میباشد چنانچه خداوند در سوره آل عمران آیه 5 میفرماید: و ما بعلم تاویل (تاویل متشابهات قرآن را کس نداند جز خداوند و ائمه اطهار)
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : ابن بابویه در فقیه بسند خود از رسول اکرم(ص) روایت کرده که حضرت فرمود: خداوند جدال کنندگان در دین و قرآن را بزبان هفتاد پیغمبرش لعنت نموده و فرمود هر کس در آیات قرآن جدل کند کافر است زیرا خداوند بصراحت میفرماید ” و ما یجادل فی آیات الله الاالذین کفروا ” هر آنکه قرآن را برای خود تفسیر کند بخداوند افترا و دروغ بسته.
و عیاشی در تفسیرش بسند خود از حضرت باقر(ع) روایت کرده فرمود: هر که به رای خود قرآن را تفسیر کند اگر بر سبیل اتفاق راست گفته باشد اجر و پاداشی نخواهد داشت و اگر خطا کند آن مقدار از خداوند دور شود که آسمان از زمین دور است و فرمود آنچه را یقین دارید که از ما رسیده بگویید و از گفتار هر چه نمی دانید پرهیز کنید چرا که خداوند داناتر است.
و نیز عیاشی بسند دیگر خود از حضرت صادق(ع) روایت کرده فرمود: چه بسیار دور است تفسیر قرآن از عقل های مردم...
و بسند دیگر از حضرت رضا(ع) روایت کرده فرمود: اظهار نظر در قرآن و کتاب خدا کفر است.
و در کافی بسند خود از حضرت صادق(ع) روایت کرده فرمود: نمی زند کسی آیه ای از آیات قرآن را به آیه دیگر مگر آنکه کافر میشود.
در بصائر الدرجات بسند خود از سعدبن ظریف خفاف روایت کرده عرض کردم خدمت حضرت باقر(ع) در حق کسیکه از شما علوم و احکامی را یاد گرفته سپس آن را فراموش کند چه میفرمایید؟
حضرت فرمودند: حجتی بر او نیست, حجت بر کسی است که احادیثی از ائمه شنیده باشد و انکار کند و یا روایتی از ناحیه ما به او رسیده باشد و آن را تکذیب کند و به آن اعتقاد نکند در اینصورت آن شخص کافر است اما آنکه احادیث ما را فراموش کرده حجت از او برداشته شده است.
و نیز بسند دیگری از امیرالمومنین(ع) روایت کرده فرمود به اصحاب خود, بر شما باد بدوری کردن از تفسیر قرآن به رای خودتان و بدانید آنچه را که ما گفته ایم چه بسیار تفسیریست که شباهت دارد به گفتار بشر و حال آنکه قرآن کلام خدا است و هرگز مشابه گفتار خلق نباشد چنانچه مخلوقات شباهتی بخالق خود ندارند و افعال خدا هم به افعال بشر شبیه نیست پس کلام خداوند هم شباهتی به گفتار عام نخواهد داشت و هر گاه به رای خود تفسیر کنید گمراه و هلاک خواهید شد.
از این جهت ما در این تفاسیر از نقل نظر و رای فاسده مردم و بیانات فلاسفه و عرفا دوری جسته و صرفنظر نمودیم و هرگز بیان نکردیم چه این عمل تجاوز کردن از امر خداوند و ائمه میباشد و لذا چنانچه بیان شد بر خلاف بعضی از معاصرین و مفسرین که آنان اساسشان در تفسیر بر سفسطه و مغالطه میباشد و عقل و منطق را شاهد گفتار و رای خویش قرار میدهند بطور کلی از دایره استدلال و اصول دانش دور گشته و لذا هر گاه به احادیث و روایات و فرموده های آل عصمت و طهارت ائمه هدی بر میخورند اگر آنها را مطابق سلیقه و مقصود خود نیابند یا آن حدیث را تکذیب و یا صرفنظر کنند و آن احادیث را گاهی به ضعف سند و زمانی به ضعف دلالت و بعضی اوقات نسبت دادن به راویان به غلو و چیزهای دیگر عاقبت تکذیب و یا تحلیل غلط بکنند خود را در زمره اشخاصیکه خداوند در آیه 48 سوره نساء فرموده قرار میدهند ” یحرفون الکلم عن مواضعه”
و این جماعت هر وقت موضوع و مطلبی را خواستند رواج بدهند کتاب و قرآن را به میل و هوای نفسانی خود تفسیر و تاویل کنند تا شاهد مدعای باطل خویش باشند اینها کسانی هستند که پروردگار در حق آنها میفرماید ” فویل للذین یکتبون الکتاب بایدیهم ثم یقولون هذا ما عندالله و ما هو.
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر هفت جلدی جامع قرآن بقلم و جمع آوری مرحوم علامه حاج سید ابراهیم بروجردی |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : تفسیر به رأی |
گوینده : بیضایی |
1)
جعفری : تفسیر به رأی، عرضه کردن قرآن بر عقیده و پیش فرضها و ذهنیتهای خویش است، در حالی که تدّبر، بر عکس آن است و به این معناست که انسان خود را بر قرآن عرضه کند و عقاید خود را با قرآن انطباق دهد.
تدبر یعنی چه؟ یعنی پشت چیزی را دیدن و حقیقت آن را یافتن؛ یعنی نظر در عواقب امور و رموز چیزی داشتن و به کنه وجود آن پیبردن. تفسیر پرده برداری از کلمات و الفاظ قرآن و رسیدن به معانی است ولی تدبر درک رموز و حقایق قرآنی است و بررسی نتایج و عواقب و پشت و روی چیزی.
تدّبر از ماده «دَبْر» و به معنی پشت هر چیزی است و «تدبیر» و «تدّبر» نیز به معنی ژرف اندیشی و عاقبت نگری است.
بنابراین تدبر یعنى بررسى نتائج و عواقب و پشت و روى چیزى مى باشد، و تفاوت آن با تفکر، این است که تفکر مربوط به بررسى علل و خصوصیات یک موجود است ، اما ((تدبر)) مربوط به بررسى عواقب و نتائج آن است ،
یکی از عالیترین مراحل ارتباط با قرآن، اندیشیدن در آیات الهی است: أفلا یتدبّرون القرآن ولو کان من عند غیر اللّه لوجدوا فیه اختلافاً کثیراً. (سوره نساء, آیه ۲.) با تدبّر در قرآن, میتوان به این نتیجه رسید که قانون کلّی در مورد انسان و بقیه کائنات، تحوّل و دگرگونی است هم در قول و هم در عمل; امّا قرآن این گونه نیست.
از امام علی (ع) نقل شده است که قرآن را به سرعت قرائت نکنید و در پی آن نباشید که سوره را به آخر برسانید; قلوبتان باید به خشوع درآید. (نهج البلاغه, خطبه ۱۱۰( آن حضرت در بیان دیگری فرمود: قرآن را یاد بگیرید که بهترین سخن است و در آن اندیشه کنید که چون بهار است (تحف العقول, ص ۵۰) نکته مهم این فرمایش حضرت، آن است که در مرحله یادگیری فرموده «بهترین سخن» است، ولی در مرحله تفکر و اندیشه آن را به «بهار» تشبیه کرده است، بهاری که فصل رویش و زندگی است.
در واقع با اینکه در ضرورت رجوع مفسر به روایات بحثی نیست اما این را هم باید دانست که در این مسیر افراطهایی هم صورت گرفته، به این صورت که برخی افراد، فهم قرآن را منحصر در ذوات مقدسه معصومین(ع) دانسته و گمان کردهاند که دیگران را از این خوان گسترده الهی نصیبی نیست در صورتی که اگرچه کمال فهم و رسیدن به عمق معانی آیات نورانی قرآن کریم در آن مرحلهای که معصومین(ع) به آن رسیدهاند در توان کسی نیست اما با توجه به اینکه قرآن کریم همه را به تدبر در معانی خود مینماید، و حتی انسانها را بخاطر تدبر نکردن در آن توبیخ مینماید (محمد/24) چنین استنباط میشود که فهم آیات قرآن مخصوص عدهای خاص نیست و هر کس به هر اندازه که شرایط و زمینه تدبر را برای خویش فراهم نماید به همان اندازه از فهم قرآن بهرهمند خواهد شد.
رهبر معظم انقلاب در توصیهای میفرمایند: «قران مثل یک کتاب معمولی نیست که هر آدم یکبار آنرا بخواند، بعد ببندد و کنار بگذارد. نه، (قرآن) مثل آب آشامیدنی حیاتبخش است، همیشه مورد نیاز است، تاثیر آن تدریجی و در طول زمان است و نهایت ندارد. هدایت قرآن پایانناپذیر است، هرچه شما از قرآن فرا بگیرید، باز بابهای دیگری هست که باید گشوده شود، مجهولات دیگری هست که باید معلوم شود، قرآن اینجوری است. به همین دلیل، قرآن معجزه بزرگ و جاویدان حضرت محمد(ص) نام گرفته و بای همیشه تازه و پاسخگوی نیازهای جامعه بشری است».
2)
: تفسیر مختص به معصومین علیهم السلام ودیگران فقط به درک وفهم وتوضیح وتدبر وتفقه. چون "من در آوردن" وقیاس وظن و"شاید" ولعل وربما و امثالهم در تفسیر جایز نیست ومنجر به تحریف.
فراموسونیها تفسیر وترجمه را بهترین وسیله برای تحریف حقیقت بکار میبرند، وموفق شدند.
Please DO NOT Translate the Holy Books.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● نام های دیگر سوره حمد -
داريوش بيضايي
برای سوره حمد ده نام گفته اند:
فاتحه الکتاب - ام الکتاب - ام القرآن - سبع المثانی- وافیه - شافیه - اساس - صلوه - الحمد و هر یک از اسامی مذکور را از ائمه روایت نموده اند.
اما فاتحه الکتاب میگویند برای آنکه ابتدای قرآن است چون قرآن را باز کنند اول آن سوره را قرائت کنند و امام ام الکتاب و ام القرآن گویند برای آنکه اصل کتاب است و اصل قرآن چنانکه شهر مکه را ام القری خوانند چون اصل زمین است و مادر را ام گویند چون اصل فرزندان باشد و جهت دیگر هم گفته اند که ذکر کلیه آنها بطول انجامد و عمده ترین وجهی که آنرا "ام" خوانند آن است که سوره حمد جامع علوم و فضایل چنانکه پیغمبر اکرم (ص) فرمود: خدای تعالی یکصد و چهار کتاب از آسمان نازل فرموده و چهار کتاب از آنها را برگزیده و علوم یکصد کتاب دیگر را در آن چهار کتاب قرار داده و آنها زبور و تورات و انجیل و قرآن میباشد و بعد از آن بار دیگر از میان چهار کتاب یکی را اختیار فرمود و آن قرآن است و تمام علوم و برکات و ثواب تورات و انجیل و زبور را در قرآن قرار داد آنگاه تمام علوم قرآن را در سوره های مفصل و کلیه علوم سوره های مفصل را در سوره حمد قرار داد و هرکس سوره حمد را بخواند مانند آنست که یکصد و چهار کتاب آسمانی را قرائت نموده باشد و سبغ المثانی به آن گویند برای آنکه این سوره دارای هفت آیه است و مثانی خوانند برای آنکه بعضی الفاظ آن مانند رحمن و رحیم و ایاک و صراط و علیهم مکرر شده است یا بجهت آنکه در هر نماز دو دو بار خوانند و یا برای آنکه دو مرتبه یکی در مکه و مرتبه دیگر در مدینه نازل شد، وافیه گویند چون در مذهب هیچ فرقه از مسلمانان جایز نیست در نماز آنرا ناقص خوانند و حال آنکه سوره های دیگر جایز است اما کافیه اش خوانند برای آنکه هر وقت امام جماعت در نماز بخوانند از خواندن مامومین کفایت کند و نیز سوره حمد کافی باشد از هر سوره ای و سوره های دیگر کفایت آنرا نمی نماید.
اساس میخوانند چون سوره حمد بمنزله پایه قرآن است و شافیه مینامند چون که شفای هر دردی است و در خواص سوره بیان میشود.
صلوتش میگویند چون بدون قرائت حمد هیچ نمازی تمام نباشد چنانکه پیغمبر اکرم(ص) فرمود نمازی نیست بدون قرائت سوره حمد.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر هفت جلدی جامع قرآن بقلم و جمع آوری مرحوم علامه حاج سید ابراهیم بروجردی |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : سورهی حمد |
گوینده : بیضایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● خواص سوره حمد -
داريوش بيضايي
عیاشی بسند خود پیغمبر اکرم(ص) روایت نموده که فرمود: سوره ام الکتاب افضل سوره های قرآن و بجز مرگ شفای هر دردی است.
و نیز بسند خود از حضرت صادق(ع) روایت کرده فرمود: اگر بمرده ای هفتاد مرتبه سوره حمد را قرائت کنند و روح آن باز گردد تعجبی ندارد، و فرمود این سوره از گنج های عرش پروردگار است (این فرمایش عظمت این سوره را می رساند که هر گاه با توجه کامل به درگاه حق بر مرده خوانده شود بخواست خداوند زنده گردد پس چطور میشود که از روی خلوص خوانده شود و سخترین دردها را شفا ندهد و یا سختی های روزگار را کاهش ندهد).
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر هفت جلدی جامع قرآن بقلم و جمع آوری مرحوم علامه حاج سید ابراهیم بروجردی |
قالب : روایی |
موضوع اصلی : سورهی حمد |
گوینده : بیضایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● آغاز -
هادي نظري
طبق نظر اکثر علما و مشهور اولین سوره ای که نازل شده ،سوره حمد است و بسم الله الرحمن الرحیم هم اولین آیه آن است. که اولین کلام خالق با مخلوقات هم حساب میشود . خالق متعالی و کمال مطلق شروع و ابتدا به سخن را باید مظهر و جلوه ای برای گفتار خویش انتخاب کند و همیشه شروع کردن سخن مهم ترین قسمت کلام ها است. مثلا در بین انسان ها وقتی به شروع خطبه های حضرت علی نگاه میکنیم حضرت همیشه شروع را خاص آغاز میکردند. مخاطب و شنونده هم از نوع شروع کردن گوینده و متکلم نکات و پیام های خاصی را برداشت میکند.
می بینیم با اسم و یاد خداوند و با اسم اعظم و جامع خداوند یعنی الله شروع میشود و بعد از آن هم صفات الهی گفته میشود حالا باید اولین صفت ،مهم ترین صفت ، صفتی که برای خود الله مهم است و برای مخاطب هم مهم و آرامش بخش است چیست؟ صفت الرحمن که اشاره به رحم و رحمت و مشتقات این صفت دارد ،صفتی که شامل همه میشود و همه چیز و همه کس را شامل میشود ذاتا. صفت الرحمن ،صفت ذات الله است و همیشگی است و ثبوتیه است دائما. نمیشود الله را بدون این صفت هیچگاه فرض کرد.گوئی خلقت به سبب این صفت الهی است که خلق شده.
یعنی خلقت بر اساس رحم و رحمت خلق و گسترده شده. جالب این است که این صفت وسعت دهنده و گستراننده است و کسی که این صفت را دارد سبب وسعت میشود.
خلقتی که رحمت سبب خلق آن شده پس باید سرشار از رحمت و رحم هم باشد یعنی مخلوقات باید به این صفت نزدیک و نزدیک تر شوند. پس خالق الرحمن ،از مخلوقات رحم و رحمت را هم انتظار دارد.
این کلام نشان از آن دارد که چیزی که در جهان هستی اهمیت دارد رحم و رحمت است
حال صفت بعدی الرحیم است یعنی به همه چیز رحم و رحمت دارد ولی به بعضی چیز ها رحمت خاص و بیشتری دارد. بعضی ها بیشتر برخوردارند و این مربوط به خود آن مخاطبین میشود کسانیکه به سمت رحمت هم میروند . هر چه بیشتر به سمت رحمت برویم بیشتر هم برخوردار میشود
یعنی رحمت مفهوم مشکک است و هر چه بیشتر در این سمت و جهت قرار بگیریم رحمت بیشتری هم جذب میشود.
حال ترتیب قرار گیری این دو صفت هم مهم است و نکات زیادی دارد که شاید به عالم دنیا و آخرت هم اشاره دارد. یعنی الرحیم مظهر ظهورش سرای آخرت است که عده ای بیشتر ئ بیشتر سرشار از رحمت میشوند...
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : |
قالب : فلسفی |
موضوع اصلی : مسائل علمی |
گوینده : هادی نظری |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● استعانت از خدای تعالی -
محمدرضا شفيعي
ب اول بسم الله، ب کمک و استعانت است، یعنی از اسم خدا کمک می گیرم که اسم خدا چهارده معصوم علیهم السلام هستند. دو اسم و صفت مهم که باید کمک بگیریم، رحمن و رحیم هستند. ما نیز باید به این دو صفت بیشتر خود را نزدیک کنیم. این دو صفت کمک ما در کارها باشد.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : جناب حاج آقای حسنلو |
قالب : اعتقادی |
موضوع اصلی : صفات خداوند |
گوینده : محمدرضا شفیعی |
1)
رمضانی (داور) : تجلی اسماء و صفات الهی در چهارده معصوم علیهمالسلام ظهور یافته است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.