از آیه: تا آیه:
انتخاب سوره :
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، شما هم می توانید لغت ای در سايت ثبت کنید، تا با نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود.
  مرضيه اسدي - ابوالفضل بهرامپور
1) حَدیث : داستان ، ماجرا [ نظرات / امتیازها ]
1) غاشِیَة(غَشِیَ) : فرو پوشنده «هول وهراس قیامت همه را فرا می گیرد و می پوشاند. [ نظرات / امتیازها ]
2) یَوْمَئِذٍ : درآن روز [ نظرات / امتیازها ]
2) خاشِعَة : وحشت زده،ذلت بار [ نظرات / امتیازها ]
3) عامِلَة : تلاشگر،عامل [ نظرات / امتیازها ]
3) ناصِبَة(نَصب) : رنج کشیده،رنج دهنده [ نظرات / امتیازها ]
 » ابولفضل بهرامپور
1) هَل اَتی : آیاآمد [ نظرات / امتیازها ]
2) وُجُوه جمع وَجه : چهره ها [ نظرات / امتیازها ]
  حسن حميدي سولا - تفسیر مبین استاد ابوالفضل بهرام پور
4) تصلی (صلی ) : به آتش می سوزد [ نظرات / امتیازها ]
4) حامیه : سوزنده ،سوزان [ نظرات / امتیازها ]
5) تسقی (سقی) : نوشانده می شود [ نظرات / امتیازها ]
5) انیه : بسیار داغ و جوشان [ نظرات / امتیازها ]
6) ضَریعٍ(ضرع) : طعامی از خار سمی (که آدمی را به تضرع می اندازد) [ نظرات / امتیازها ]
7) «لا یُسْمِنُ» : فربه نمی کند [ نظرات / امتیازها ]
7) «لا یُغْنی من جوع » : بی نیاز نمی کند از گرسنگی [ نظرات / امتیازها ]
  نيره تقي زاده فايند - استادخرمدل
1) الْغاشِیَةِ : فراگیرنده.
 توضيح : «الْغَاشِیَةِ»: فراگیرنده. مراد روز قیامت است که مردمان کافر و فاجر و فاسق را زیر مصائب و شدائد خود می‌گیرد. [ نظرات / امتیازها ]
2) وُجُوهٌ : چهره‌ها
 توضيح : «وُجُوهٌ»: چهره‌ها. مراد خود اشخاص و افراد است. [ نظرات / امتیازها ]
2) خاشِعَةٌ : خوار و زبون. فرو شکسته و درهم شکسته
 توضيح : «خَاشِعَةٌ»: خوار و زبون. فرو شکسته و درهم شکسته. خضوع ایشان، سرافکندگی آمیخته با شرمندگی و نگرانی است. [ نظرات / امتیازها ]
3) «عَامِلَةٌ» : کوشا و پویا.
 توضيح : «عَامِلَةٌ»: کوشا و پویا. مراد این است که همیشه این پا و آن پا می‌کنند و برمی‌جهند و می‌افتند، و آسایش و آرامش از آنان سلب‌می‌گردد، و هر دم گرفتار عذابی می‌شوند [ نظرات / امتیازها ]
3) «نَاصِبَةٌ» : در رنج. دچار زحمت و مشقّت. خسته و مانده [ نظرات / امتیازها ]
4) تَصْلى : به ‌آتش داخل می‌شوند و بدان می‌سوزند [ نظرات / امتیازها ]
5) عَیْنٍ : چشمه [ نظرات / امتیازها ]
5) آنِیَةٍ : بسیار داغ و گرم [ نظرات / امتیازها ]
6) ضَریعٍ : گیاه‌خارداری که شبرق نامیده می‌شود. خشکیده آن را ضَریع می‌گویند
 توضيح : «ضَرِیعٍ»: گیاه‌خارداری که شبرق نامیده می‌شود. خشکیده آن را ضَریع می‌گویند. گویا ناگوارترین و تهوّع‌آورترین گیاه است و هیچ حیوانی آن را نمی‌چرد، جز شتر که تا تَر است آن را می‌خورد و چون خشکید از آن کناره‌گیری می‌کند. [ نظرات / امتیازها ]
7) «لا یُسْمِنُ» : چاق و فربه نمی‌سازد. [ نظرات / امتیازها ]
7) «لا یُغْنی» : بی‌نیاز نمی‌گرداند [ نظرات / امتیازها ]
7) «جُوعٍ» : گرسنگی. [ نظرات / امتیازها ]
 » مجمع البیان
1) غاشیه : فراگرفتن و پوشاندن
 توضيح : غاشیه: این واژه از ماده ى «غشاوه» به معناى فراگرفتن و پوشاندن آمده است، این نام براى روز رستاخیز به خاطر آن است که ترسى و هراس رویدادهاى وحشت بار آن همه را بسان سایه اى سهمگین زیر پوشش مى گیرد. [ نظرات / امتیازها ]
3) ناصِبَةٌ : رنج بردن
 توضيح : ناصبه: از ریشه «نصب» به معنى رنج بردن آمده است. [ نظرات / امتیازها ]
5) آنِیَةٍ : آبى است که بى نهایت سوزان است. [ نظرات / امتیازها ]
6) ضریع: : گیاهى است که آن را شتر مى خورد،
 توضيح : ضریع: گیاهى است که آن را شتر مى خورد، و براى حیوان زیانبار است و سودى نمى بخشد. پاره اى نیز آن را گیاهى سمى شناخته اند که هیج چهارپایى به آن نزدیک نمى شود. [ نظرات / امتیازها ]
  سمانه عباس نژاد - قرآن در خانه
1) هل اتاک : آیا به تو رسیده است [ نظرات / امتیازها ]
1) حدیث الغاشیه : داستان حادثه فراگیر ( روز قیامت) [ نظرات / امتیازها ]
2) خاشعه : ترسناک ، فروتن ، ذلت بار [ نظرات / امتیازها ]
3) عامله : عمل کننده ، تلاشگر [ نظرات / امتیازها ]
3) ناصبه : رنج برنده [ نظرات / امتیازها ]
4) تصلی : به اتش می سوزد [ نظرات / امتیازها ]
4) ناراً حامیه : آتشی سوزاننده [ نظرات / امتیازها ]
5) تسقی : نوشانده شود [ نظرات / امتیازها ]
5) عین آنیه : چشمه ای جوشان [ نظرات / امتیازها ]
6) طعام : خوردنی ، غذا [ نظرات / امتیازها ]
6) ضریع : گیاه خاردار و سمی [ نظرات / امتیازها ]
7) لا یسمن : چاق نمی کند [ نظرات / امتیازها ]
7) لا یغنی : بی نیاز نمی سازد [ نظرات / امتیازها ]
  مسعود ورزيده - تفسیر نور(10جلدى)، ج‏10، ص: 462
1) غاشیة : معناى پوشاننده است
 توضيح : «غاشیة» به معناى پوشاننده است، و منظور از آن، حادثه قیامت است که همه را تحت پوشش قرار مى‏دهد [ نظرات / امتیازها ]
3) عامِلَةٌ : کوشنده [ نظرات / امتیازها ]
3) ناصِبَةٌ : کار پرمشقت است که انسان را خسته مى‏کند [ نظرات / امتیازها ]
4) حامِیَةً : بسیار داغ [ نظرات / امتیازها ]
5) آنِیَةٍ : نهایت درجه سوزندگى است. [ نظرات / امتیازها ]
6) ضَرِیعٍ : چیزى است در دوزخ شبیه به خار که از مردار بد بوتر و از آتش داغ‏تر و بسیار تلخ است
 توضيح : «ضَرِیعٍ» به فرموده پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله چیزى است در دوزخ شبیه به خار که از مردار بد بوتر و از آتش داغ‏تر و بسیار تلخ است. «1» شاید گذاردن نام‏ «ضَرِیعٍ» بر این خار به خاطر آن‏ [ نظرات / امتیازها ]
 » تفسیرالمیزان
3) ناصبه : تعب و کوفتگی [ نظرات / امتیازها ]
 » تفسیرنمونه
4) تصلى : ورود در آتش و ماندن و سوختن [ نظرات / امتیازها ]
5) آنیة : تأخیر افکندن
 توضيح : ((آنیة )) مؤ نث ((آنى )) از ماده ((انى )) (بر وزن حلى ) به معنى تاءخیر افکندن است ، و براى بیان فرا رسیدن وقت چیزى گفته مى شود، و در اینجا به معنى آب سوزانى است که حرارتش به منتها درجه رسیده است . [ نظرات / امتیازها ]
  حسن اعظمي - واژه های قرآن تألیف محمد رضایی و همچنین قاموس قرآن تألیف سید علی اکبر قرشی
1) غاشیه : پوشاننده , عذاب فراگیرنده
 توضيح : این واژه از ریشه غشی است به معنای پوشاندن و فراگرفتن و از آن غاشیه خوانده شده که عموم را فرا گیرد و احدى از آن مستثنى نیست . [ نظرات / امتیازها ]
  امير عباس - تفسیر المیزان
6) ضَریعٍ : خار و خشک زهر دار
 توضيح : "ضَریعٍ" نام نوعی از تیغ ها است که به آن "شبرق" می گویند و اهل حجاز آنرا وقتی خشک شد ضریع می نامند و ناگوار ترین و تهوع آورترین گیاه است که هیچ حیوانی آنرا نمی خورد و شاید نامیدن آنچه در آتش است به نام ضریع صرفا از نظر شباهت در شکل و خاصیت بوده باشد. [ نظرات / امتیازها ]